کاهش سلاح‌های هسته‌ای؛ پنتاگون دروغ می‌گوید یا اوباما؟

خبرگزاری تسنیم: آمریکا با بکارگیری رهیافت «پاکسازی کشتارجمعی» خود از جمله سوابق مربوط به ابداع این سلاحها و همچنین تولید جدیدترین نسلهای آنها و کمرنگ ساختن جنایات کاربرد آنها، نقش خود را به عنوان اولین تولید کننده سلاح هسته‌ای در جهان پنهان می‌کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، بازی جدی آمریکا در محیط بین­‌المللی در قالب «مدافع رژیم عدم گسترش سلاحهای کشتارجمعی» به ویژه طی یک دهه پس از خاتمه جنگ سرد، به گونه ای بوده است که تا اذهان و افکار عمومی جهانی از سابقه این کشور در تولید و کاربرد این سلاحها منحرف شوند. برای بخشی از افکار عمومی و حتی در سازمان های بین المللی مربوط، غالباً این نکته مغفول مانده که عمده ترین تامین کننده هزینه ها، بودجه ها و طراحی برنامه های مرتبط با نظامی کردن عوامل ش.م.ه در جهان، آمریکا است. به واقع، بازسازی چهره منفی و مطرود آمریکا در این عرصه و تبدیل ضعف ها و پیشینه های منفی این کشور به تصاویر ساختگی که مهیای برون رفت از فرسایش و بلکه مقوم تولید و بهسازی قدرت نرم در محیط بین المللی باشد، یکی از محورهای مهم راهبرد آمریکا در این محیط به شمار می رود.

بر این اساس، آمریکا با در پیش گرفتن نوعی رهیافت «پاکسازی کشتارجمعی» خود از جمله سوابق مربوط به ابداع این سلاحها و همچنین تولید جدیدترین نسلهای آنها و حتی کمرنگ ساز و فراموش نمودن جنایات کاربرد آنها در هیروشیما و ناکازاکی از یک سو،  و سابقه سازی در زمینه منع سلاح های هسته ای و به ویژه استناد به «برنامه اتم برای صلح» که به نام آیزنهاور در سال 1953 در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه شد و مبنای تاسیس آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفت از سوی دیگر، تلاش نموده تصویری از خود در افکار عمومی بسازد که نقش این کشور به عنوان اولین تولید کننده سلاح هسته ای در جهان و همچنین اولین استفاده کننده از آن، از دیدها به دور بماند.

به واقع، تغییر ذهنیت جهانیان راجع به جنایات هسته ای این کشور و تبدیل شدن به مدافع صلح جهانی، از اولویت های سیاست خارجی این کشور بوده و هست؛ موضوعی که طرح اوباما دائر بر «جهان عاری از سلاح هسته ای»، ارتباط نزدیکی با آن دارد. راهبرد پنتاگون در مقابله با سلاحهای کشتارجمعی (30 ژوئن 2014)، یکی از جدیدترین  اقدامات آمریکا در راستای تحقق راهبرد مذکور است که بر «تحریف تعریف سلاحهای کشتارجمعی» استوار  است. در این گزارش، به صورت مختصر این بخش از تلاش نهادهای دفاعی-امنیتی آمریکا تشریح و تحلیل می گردد.

  1. افزایش بودجه تولید نسل جدید سلاحهای کشتارجمعی

سلاحهای کشتارجمعی به ویژه هسته ای، همواره جایگاه مهمی در دکترین امنیت ملی این کشور داشته اند. پنهان کردن روند تحول و توسعه قدرت آمریکا در این کشور، از جمله اولویت‌هایی بوده است که در دستورکار پنتاگون و نهادهای اطلاعاتی وابسته به آن قرار داده است. اهمیت محرمانگی و عدم شفافیت در این زمینه به گونه ای بوده است که حتی روسای جمهور نیز در برخی از مقاطع زمانی، از ریز برنامه تسلیحاتی مذکور و کم و کیف برنامه های مرتبط با آنها مطلع نبوده اند. به عنوان نمونه، گفته می شود که ترومن حتی در اوایل دوره ریاست جمهوری خود در سال 1945، از وجود و تولید سلاح هسته ای در این کشور بی اطلاع بوده است.[1]

اما جهان عاری از سلاح هسته ای (و سایر سلاحهای کشتارجمعی)، ایده خوبی برای جلب افکار عمومی بوده و ظرفیت های نرم افزاری بسیار بالایی دارد. از همین روست که به هر میزان که گسترش این سلاحها در برنامه ریزی نظامی آمریکا جدی تر شده است، دیپلماسی عمومی و توده ای در راستای شعار نابودی این سلاحها به منظور تامین امنیت جهانی نیز فعال تر گردیده است. بی دلیل نیست که برنامه اوباما و تز جهانی وی در همین زمینه، درست در زمانی مطرح گردید که بخش مهمی از بودجه نظامی و اولویت پنتاگون، بر کاهش هزینه های نیروی انسانی بخش دفاعی و مصرف مقادیر حاصل از این صرفه جوئی ها در بخش فناوریهای نو و تولید سلاحهای جدید متمرکز گردید.

برخلاف آنچه در عرصه،  نه تنها هنوز کارنامه سیاه این کشور در زمینه تولید و کاربرد سلاحهای هسته ای و کمک به توسعه این سلاحها در سایر نقاط جهان[2] باقی است بلکه توسعه ذخایر هسته ای و تولید نسل های جدید این سلاحها، بخش مهمی از بودجه نظامی سالیانه را تشکیل می دهد و در سال مالی جاری دفاعی آمریکا نیز تغییرات بودجه ای از «کاهش در عرصه گسترش سلاحها هسته ای» به سمت «افزایش» هزینه های نگهداری ذخایر هسته ای و تولید سلاحهای جدید متمایل شده است. از همین روست که در این رابطه، از برنامه مشترک وزارتخانه های انرژی و دفاع آمریکا دائر بر تولید سلاحهای جدید هسته ای در قالب نسل های دوم تا چهارم پرده برداشته شده است.

 هفته نامه پولیتیکو نیز در تازه ترین شماره خود به تاریخ 30 ژوئیه 2014 با انشار مقاله ای با عنوان «آیا اوباما نظر خود را درباره سلاح ها هسته ای تغییر داده است؟»، تشریح کرد اوباما از زمانی که به ریاست جمهوری رسید همواره یکی از وعده های اصلی خود را ایجاد امنیت در زمینه سلاح های اتمی عنوان نموده اما دولت او تاکنون هزینه زیادی را صرف به روزرسانی سلاح های اتمی کرده و در بودجه سال 2015، هزینه سلاح های اتمی را تا 534 میلیون دلار افزایش داده است".[3]بر اساس این گزارش، در سال مالی 2014، کنگره 1.95 میلیارد دلار برای برنامه های عدم اشاعه سلاح اتمی در نظر گرفته بود. در حالی که کاخ سفید این مبلغ را برای سال مالی 2015 با 20 درصد کاهش به 1.56 میلیارد دلار رسانده و مقادیر زیادی را بر هزینه های تولید سلاحهای هسته ای جدید و همچنین امن سازی ذخایر موجود افزوده است.[4]

  1. راهبرد جدید 2014 پنتاگون: مشروعیت­‌بخشی به برنامه نوسازی و ابتکارات در عرصه سلاح‌های کشتارجمعی

اما سیاست خارجی و دفاعی آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر این برنامه ها و به منظور تصویرسازی از این کشور به عنوان پشتیبان نظام عدم گسترش، مجموعه ای از راهبردها، برنامه ها و اقدامات را در دستورکار قرار داده اند. یکی از این محورها، تلاش برای تحریف تعریف سلاح هسته ای در قالب راهبرد 2014 مقابله با سلاحهای کشتارجمعی[5] است.

پنتاگون بر اساس سیاست های دولت اوباما، راهبرد جدیدی را در خصوص "مقابله با سلاحهای کشتارجمعی" در 30 ژوئن تصویب و منتشر کرد. یکی از مسائل مهم در رابطه با این راهبرد، تعریف خودساخته و جدید آمریکا از سلاحهای کشتارجمعی است. هرچند در اسناد حقوقی بین المللی هنوز هیچ گونه تعریفی در رابطه با سلاحهای کشتارجمعی و مصادیق آنها ارائه نشده است اما بر اساس عرف بین المللی، این سلاحها که ناظر بر «قدرت تخریب فراگیر و کشتار گسترده و همچنین عدم امکان پدافند موثر» هستند،[6] شامل سه دسته از سلاحهای شیمیایی، بیولوژیک (یا باکتریولوژیک) و هسته ای (یا رادیولوژیک) به شمار می روند و البته متناسب با توسعه فناوری، قابلیت گسترش محتوای این سلاحها به انواع جدید نیز منتفی نشده است.

الف- منقبض سازی تعریف سلاحهای کشتارجمعی

در سند دفاعی جدید پنتاگون در دولت اوباما، تعریف ارائه شده با این هدف است که این کشور بتواند به برنامه هائی که در زمینه سلاحهای کشتارجمعی و تولید نسل های جدید این سلاحها دارد، مشروعیت ببخشد. از همین رو، تعریفی را ارائه کرده که عملاً نسل های جدید سلاحهای کشتارجمعی آمریکا و تمرکز بر سلاحهائی که شامل اورانیوم تهی شده[7] هستند، قابلیت محدودسازی و تقبیح در مجامع بین المللی را نداشته باشند.

بر خلاف سیاست آمریکا به ویژه در حوزه دیپلماسی عمومی که درصدد است دولت اوباما و خط مشی های این دولت را چیزی متفاوت از دولت جرج بوش نشان داده و به ویژه ادعای جهان عاری از سلاح هسته ای و ایجاد صلح جهانی را تداعی نماید، راهبرد جدید 2014 موید آنست که دولت اوباما بیشتر از دولت های قبلی در راستای تولید و توسعه سلاحهای هسته ای و سایر سلاحهای کشتارجمعی برنامه ریزی نموده است. راهبرد جدید، تعریف سلاح کشتارجمعی را محدودتر نموده است تا این کشور بتواند به برنامه هائی که برای تولید سلاحهای جدید کشتارجمعی دارد، مشروعیت ببخشد.

به عنوان نمونه، در نسخه 2006 این راهبرد که مربوط به دوران بوش پسر است و به «راهبرد ملی نظامی مقابله با سلاحهای کشتارجمعی»[8] موسوم است، سلاح کشتارجمعی با لحاظ نوعی استاندارد جهانی و عرفی که در این زمینه  وجود داشته، تعریف زیر را در مورد آن ارائه کرده بود: "سلاحهایی که قادر به ایجاد خطر بالای تخریب (قابلیت)[9] بود و یا به نحوی استفاده شوند که شمار گسترده ای از جمعیت را نابود کنند (فعلیت). این سلاحها را می توان شامل سلاحهای هسته ای، بیولوژیک، شیمیائی و رادیولوژیک دانست ولی شامل ابزارهای پرتاب این سلاحها که مجزا و منفک از سلاحها باشند، نمی شوند".[10]

 اما در راهبرد جدید 2014، این تعریف به نحو زیر دستکاری شده است: "سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیک، رادیولوژیک یا هسته ای که قادر به ایجاد تخریب بالا یا قربانیان گسترده باشند و شامل ابزارهای جابجایی یا پرتاب آنها که مجزا و قابل تفکیک از خود سلاح ها باشند، نمی شوند".[11]

ب- چه سلاحهایی کشتارجمعی نیستند؟

بدین ترتیب در راهبرد جدید ژوئن 2014 آمریکا اولاً سلاح های سه گانه شیمیایی، بیولوژیک و هسته ای به خودی خود، کشتارجمعی تلقی نمی شوند و تنها در صورتی چنین تلقی خواهند شد که به تخریب یا کشتار گسترده منجر شوند. به عبارت دیگر، این کشور تلاش نموده تا نسل های جدید سلاحهای کشتارجمعی را که «تمییز»[12] و «هوشمند»[13] عنوان می شوند و همچنین سلاحهای هسته ای تاکتیکی،[14] شامل ممنوعیت این سلاحها نشوند.

ثانیاً سلاحهای کشتارجمعی فقط به این دسته ها از تسلیحات اطلاق شده است و در مورد سلاحهای جدیدی که قدرت کشتارجمعی دارند (هارپ، سلاحهای لیزری و نامتعارف جدید، سلاحهای تولید شده با اورانیوم تهی شده یا ضعیف شده، سلاحهای نژادی و ...)، این تعریف غیرقابل اعمال شده است. این در حالی است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد همه ساله قطعنامه ای را در خصوص ممنوعیت تولید سلاحهای کشتارجمعی جدید (بدون موافقت آمریکا و برخی حامیان آن) تصویب می کند.

جمع بندی مختصر

سیاست دفاعی و خارجی آمریکا به طرق مختلف  و با هدف منحرف کردن تدابیر بین المللی و افکار عمومی از برنامه هائی که در رابطه با تولید جدیدترین نسل های تسلیحات کشتارجمعی در دستورکار دارند، درصدد تحریف و تغییر تعریف سلاحهای کشتارجمعی بر آمده است. در این خصوص، راهبرد جدید 2014 پنتاگون قابل توجه ویژه به نظر می رسد.

البته بخشی از قدرت مانور آمریکا در این زمینه، به درک این کشور از کاستی ها و آسیب های موجود در محیط هنجاری بین المللی مربوط می شود. با اینکه آمریکا از جمله کشورهایی است که وجود برنامه های گسترده تولید سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک در آن در سطح بین المللی و به صورت رسمی تایید شده است، اما هنوز هیچ تاییدیه رسمی بین المللی در مورد انصراف این کشور از برنامه های گذشته و نابودسازی ذخایر راهبردی در این خصوص وجود ندارد. نبود سازوکارهای اطمینان بخشی که نسبت به خلع سلاح بیولوژیک این کشورها قطعیت ایجاد نماید، خود یکی از زمینه هائی بوده است که آمریکا (و حتی برخی از دیگر قدرتها) بتوانند برنامه های گذشته را نه به قصد انصراف کامل از این نوع سلاحهای کشتارجمعی، بلکه به منظور تولید جدیدترین نسلهای این سلاحها مورد تغییر و تبدیل قرار دهند. از این رو، توقف فعالیت قدرتهای جهانی در تولید و توسعه جدیدترین نسلهای سلاحهای کشتارجمعی همچنان  مورد تردید است.

یکی دیگر از کاستی های نظام هنجار بین المللی فراروی برنامه های آمریکا برای تولید نسل جدید سلاحهای کشتارجمعی، کاستی موازین عام هم در سطح ماهوی و هم ساختاری و نظارتی است. به عنوان نمونه، هرچند دکترین های نظامی معاصر از تکیه بر اصل «استفاده از سلاحهای هسته ای همانند سایر سلاحها در مخاصمات»[15] عبور کرده و تا حدودی تعدیل شده اند، اما هنوز هم هیچ محدودیتی ویژه، قانونمند و تضمین شده فراروی تولید و کاربرد این سلاحها در راهبردهای غرب وجود ندارد.

در هر حال، با اینکه از سال 1953 تا کنون جنبش ضدسلاح‌های هسته ای به تدریج ایجاد و تقویت شده است،[16] اما همچنان قدرتهای هسته ای از نابودی ذخایر خود امتناع نموده اند. به نظر می رسد که با روشنگری در زمینه برنامه هایی که غرب در زمینه تولید سلاحهای کشتارجمعی از یک سو و طراحی و تولید سلاحهای کشتار جمعی جدید دارد، از جمله با استناد به راهبردهای نظامی این کشور نظیر راهبرد 2014 پنتاگون، می توان حقایق را در زمینه کذب بودن ادعای آمریکا دائر بر جهان عاری از سلاح هسته ای (و سایر سلاحهای کشتارجمعی) به افکار عمومی و مجامع رسمی بین المللی منتقل نمود و تمرکز جنبش ضدسلاحهای هسته ای را بر برنامه های جدید پنتاگون تقویت کرد.

در عین حال، یکی از ضرورت های ملی در مقابله با این سیاست های آمریکا، این است که در کنار فعال سازی دیپلماسی، ظرفیت های حقوقی کشور را در زمینه پایش بین المللی این فعالیت ها و لزوم تکمیل روند هنجارسازی برای رفع کاستی هایی که موجب بهره برداری غرب برای دولت نسل جدید سلاحهای کشتارجمعی شده اند، بکار گرفت.

بدون تردید، برای دستیابی به این اهداف، "تاثیر نسل جدید سلاحهای کشتارجمعی و همچنین برنامه های تولید سلاحهای کشتارجمعی جدید بر صلح و امنیت جهانی"، مناسب ترین منظر و رهیافت جهت تولید آگاهی، اعتقاد، نگرانی، رضایت، جذابیت و اقناع لازم در روند گفتمان سازی بین المللی است.

نویسنده: دکتر نادر ساعد

منابع
 

 

 

[1] see David McCullough, Truman (New York: Simon and Schuster, 1992), pp. 376-377.

[2] Peter R. Lavoy, Learning to Live with the Bomb: India, the United States, and the Myths of Nuclear Security (New York: Palgrave Macmillan, 2005).

[3] Douglas Birsch, “Is Obama Changing His Mind About Nuclear Weapons?”, Politico, July 30, 2014, http://www.politico.com/magazine/story/2014/07/obama-nuclear-weapons-109528.html#ixzz39LJS8yC1.

[4] گروه بین الملل، «سیاست‌های اتمی اوباما تغییر کرده است؟»، خبرگزاری تسنیم، 12 مرداد 93

[5] Department of Defense Strategy for Countering Weapons of Mass Destruction (DOD-SCWMD), June 2014.

[6] نادر ساعد، حقوق خلع سلاح و حاکمیت دولتها، تهران، خرسندی، 1391.

[7] Depleted uranium

[8] National Military Strategy to Combat Weapons of Mass Destruction (NMS- CWMD), 13 Feb. 2006.

[9] capability

[10]Weapons of Mass Destruction(WMD). Weapons that are capable of a high order of destruction and/or of being used in a manner so as to destroy large numbers of people. Weapons of mass destruction can be nuclear, biological, chemical, and radiological weapons, but exclude means of delivery of weapons where such means is a separable and divisible part of the weapon, NMS- CWMD, op.cit., p. 31.

[11]Weapons of Mass Destruction (WMD). Chemical, biological, radiological, or nuclear weapons capable of a high order of destruction or causing mass casualties, excluding the means of transporting or propelling the weapon where such means is a separable and divisible part from the weapon. (Derived from JP 1-02), DOD-SCWMD, op.cit., pp. 29-30.

[12] Clean nuclear weapons

[13] Smart nulclear weapons

[14] Tactical nulcear weapons

[15] U.S. National Security Council (NSC), “Basic National Security Policy,” NSC 162/2, October 29, 1953, in FRUS, 1952-54, vol. 2, pp. 578-597.

[16] 5. Lawrence S. Wittner, One World or None: A History of the World Nuclear Disarmament Movement Through 1953 (Stanford, Calif.: Stanford University Press, 1993); Robert J. Oppenheimer, “Niels Bohr and Atomic Weapons,” New York Review of Books, December 17, 1964.

انتهای پیام/.