درباره اندیشه دینی بر علوم انسانی اجماع وجود دارد/ نیازمند هم افزایی حوزه و دانشگاه هستیم

درباره اندیشه دینی بر علوم انسانی اجماع وجود دارد/ نیازمند هم افزایی حوزه و دانشگاه هستیم

خبرگزاری تسنیم: رئیس دانشگاه علامه طباطبایی گفت: درباره اندیشه دینی بر علوم انسانی اجماع وجود دارد.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی و عضو شورای تحول و ارتقای علوم انسانی است که حدود هشت ماه از عضویت‌اش در این کارگروه می‌گذرد در مصاحبه‌ با پایگاه اطلاع رسانی شورای عالی انقلاب به برخی از مسائل این شورا اشاره کرد.

 به اعتقاد شما چه ضرورتی در تحول علوم انسانی وجود دارد؟

به چند دلیل به نظر می رسد که لازم است در سرفصل‌های علوم انسانی به بازاندیشی بپردازیم. اولا به این دلیل که بسیاری از رشته های علوم انسانی حدود 30 سال است که طراحی و سرفصل‌ها و عناوین درسی آنها تدوین شده‌اند و در این سی ساله تحولات بسیار بزرگی در جهان دانش و جهان واقعی و جهانی که مورد مطالعه علوم انسانی و اجتماعی قرار می‌گیرد ایجاد شده است و طبیعتا در بسیاری از سرفصلهای درسی رشته‌های علوم انسانی این تحولات جدید چه تحولاتی که در عرصه واقعیت و چه تحولاتی که در عرصه علمی اتفاق افتاده دیده نشده است. حتی بسیاری از سرفصل‌های درسی کنونی در بعضی از رشته‌ها مربوط به پدیده‌هایی هستند که اصلا در دنیای ما منقرض شده‌اند مثل درس سیاست و حکومت در شوروی که در درس‌های علوم سیاسی دیده شده بود که اصلا در شرایط کنونی شوروری وجود خارجی ندارد که بخواهد درسی در موردش وجود داشته باشد. بنابراین یکی از دلایل جدی این تحول به روز آمدی است، اینکه رشته‌های مختلف علوم انسانی نیازمند روزامدی هستند و باید خودشان را هم با تحولات جدیدی که در جهان ایجاد شده و هم تحولاتی که در بازه‌های مختلف دانش اتفاق افتاده هماهنگ کنند.

دلیل دیگر که لازم است این اتفاق بیافتد کارآمدی است. بسیاری از رشته‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی به گونه‌ای طراحی شده بودند که مباحث نظری محض و یا ترکیبی از مفاهیم و مباحث مختلف در آنها وجود داشت به گونه‌ای که فارغ التحصیلان این رشته‌های دارای مهارت‌های لازم و دانش‌های لازم برای حل مشکلات اساسی کشور نبودند و نیستند. در برخی از مواقع لازم است یک بازاندیشی در خصوص برخی از رشته‌ها صورت بگیرد و این رشته‌ها به گونه‌ای بتوانند در خدمت حل مسایل کشور قرار بگیرند. وقتی عرض می‌کنم مسایل کشور منظورم تنها مسایل اجرایی و مسایل اقتصادی و مدیریتی نیست بلکه مسایل کشور ما می‌تواند مسایل نظری و مفهومی باشد که خاص کشور ماست و به نوعی دانشگاه ما باید این توانمندی در درونشان وجود داشته باشد تا بتوانند فارغ التحصلان خودشان را برای حل این مشکلات توانمند کنند.

ضرورت سوم، ضرورت اعتقادی و اندیشه‌ای است. به نظر می‌رسد در حوزه مطالعات اسلامی و در حوزه یافته‌های اندیشمندان ایرانی مفاهیم تازه و متفاوتی وجود دارد که می‌شود به فهم جدیدی از علوم انسانی در حوزه‌های مختلف و در رشته‌های مختلف بر مبنای آنها رسید. در واقع در کشور ما و در حوزه‌های فکری منابع، یافته‌ها و اندیشه‌هایی وجود دارد که بر مبنای آنها می‌شود به مفاهیم تازه، برداشت‌های تازه و حتی بعضی از روش‌های تازه برای فهم مسایل انسانی و مسایل اجتماعی دست پیدا کرد. البته این مفاهیم تازه و این اندیشه‌های جدید صرفا به معنای نفی دیگران نیست بلکه سعه صدر و وسعت مشربی که در اندیشه‌های دینی و مفاهیم موجود در فرهنگ اسلامی وجود دارد امکان این را می‌دهد که دانشمندان کشور ما بتوانند از یافته‌های دانش‌های دیگر استفاده کنند و براساس منابع اضافه‌ای که خودشان در اختیار دارند بر آن بیافزایند و بینش خودشان را ژرف‌تر و عمیق‌تر کنند.

به این سه دلیل به نظر می‌رسد که لازم است که یک بازاندیشی دائمی در برنامه‌های درسی علوم انسانی و علوم اجتماعی صورت گیرد البته این اتفاق خاص کشور ما نیست. در کشورهای مختلف و در دانشگاه‌های بزرگ دنیا دائما به بررسی مبانی جدید می پردازند و بر اساس مفاهیم و مبانی جدید رشته های جدید تاسیس می کنند، برنامه‌های درسی را دگرگون می‌کنند و رشته‌های بین رشته‌ای ایجاد می کنند که از تلفیق رشته‌های دیگر به وجود آمده و این پویایی در برنامه‌های درسی در همه جا وجود دارد و امیدوار هستیم که شورای تحول در علوم انسانی بتواند چنین تحولی را در رشته‌های مختلف درسی در حوزه‌های مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی به وجود بیاورد.

در چند ماه حضورتان در شورای تحول چه اقداماتی را توانسته‌اید در دانشگاه علامه طباطبایی در راستای اسلامی سازی علوم انسانی انجام دهید و ارزیابی‌تان از عملکرد شورا چیست؟

من به طور مرتب و فعال در جلسات شورای تحول شرکت می کنم و از آنجایی که دانشگاه ها باید برای تحول در حوزه علوم انسانی به این شورا کمک کنند، اعلام کرده ام که امکانات دانشگاه علامه را برای اجرای برنامه ‌های شورای عالی تحول علوم انسانی در اختیار این شورا قرار می‌ دهیم. در شورای تحول بازنگری در بسیاری از رشته ‌ها در حال انجام است و در برخی رشته ها برنامه های تحول تدوین و تصویب شده است و ما هم سعی می کنیم پل ارتباطی کارگروه ‌های شورا باشیم.

به اعتقاد شما برای تحول در علوم انسانی باید از چه راهکارهایی بهره برد؟

من به نظرم چند کار پایه و چند مطالعه پایه که البته در حال حاضر در حال انجام در کارگروه‌های مختلف شورای تحول است، باید اتفاق بیفتد. یکی از آنها این است که یک نیازسنجی در جامعه صورت بگیرد که ما ببنیم نیازهایی که در جامعه ما وجود دارد و علوم انسانی و اجتماعی مختلف می توانند آنها را برآورده کنند چیست؟ دوم باید ما به یک دانش فراگیر و یک بینش ژرفی از مطالعات جدید و مفاهیم جدید در دنیای امروز دست پیدا کنیم که بدانیم دانش روز زمانه در حوزه‌های مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی چیست؟ روش‌های جدید کدام است؟ تئوری‌های تازه و مفاهیم جدید و مهمتر از هر دوی آنها شناخت مبانی تفکر و مبانی اندیشه دینی و مفاهیم اندیشه ایرانی است. به دلیل اینکه در حال حاضر برداشت‌های متفاوتی از این مفهوم وجود دارد و ما باید بتوانیم به یک بینش ژرف عمیق و حتی المقدور فراگیری در مبانی اندیشه دینی دست پیدا کنیم. در حال حاضر یک اجماع تقریبی وجود دارد در مورد اینکه انسان شناسی اسلامی و مبانی معرفت شناسی موجود در اندیشه دینی دو حوزه‌ای هستند که می‌توانند بر فهم ما از علوم انسانی تاثیر بگذراند؛ اما ما هنوز تحقیقات مکتوب و مدونی درباره این مبانی معرفت شناسانه و انسان شناسانه نداریم. بنابراین لازم است تا فعالیت‌های علمی دقیق و گسترده‌ای در این زمینه انجام دهیم و منابع و متون جدیدی تولید کنیم که این منابع و این اندیشه‌های جدید بتواند پایه بازاندیشی در علوم انسانی و علوم اجتماعی را تشکیل دهد. به نظرم این فعالیت‌های علمی مقدمه بازاندیشی‌های اساسی در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی و علوم‌انسانی خواهد بود و ما را از اقدامات شتاب‌زده و مطالعه نشده مصون نگه خواهد داشت.

وحدت حوزه و دانشگاه چقدر در این میان نقش خواهد داشت؟

به نظرم، ما برای این اندیشه‌ورزی جدیدی که در این زمینه به ان اشاره کردم نیازمند یک همکاری و نوعی هم افزایی بین حوزه و دانشگاه هستیم. در بین دانشمندان و علمای برجسته حوزوی مفاهیم بسیار ژرف و عمیقی وجود دارد که می‌تواند علما و دانشمندان علوم انسانی را در یک فهم عمیق‌تر و فراگیر از پدیده‌های انسانی و اجتماعی کمک کند، می‌تواند مبانی انسان شناسانه و معرفت شناسانه آن را دگرگون کند و از آن سو دانش دانشگاهی ما می‌تواند علمای حوزه را با یافته‌های دانش جدید در عرصه‌های جهانی با فهم واقعیت‌های جدید که در علوم انسانی جدید وجود دارد آشنا کند. این هم افزایی و کنش و واکنش مثبتی که بین استاد حوزه و دانشگاه امکان شکل گرفتن دارد، بخش مهمی از آن هم اکنون در حال انجام است و می تواند یک ترکیبی ایجاد کند که این ترکیب مبنای تکامل علوم انسانی و اجتماعی در کشور ما باشد.

ریشه برخی کم‌کاری‌ها در رابطه با تحول در علوم انسانی به اعتقاد شما در کجاست؟

جامعه ما به صورت کلان احتیاج به یک بازاندیشی در مورد جایگاه علوم انسانی و علوم اجتماعی دارد. ما باید در سطح کلان کشور درک کنیم و تاکید کنیم که علوم انسانی صرفا جایگاه تبلیغ و یا جایگاه کشمکش‌های روزمره فکری نیست، بلکه علوم انسانی و علوم اجتماعی علومی هستند که می‌توانند حلال مشکلات بنیادین کشور باشند. علوم انسانی و علوم اجتماعی علومی هستند که می‌توانند یک هویت و یک مبنای فرهنگی اجتماعی برای توسعه و تکامل اجتماعی به ما بدهد.دانشجویان علوم انسانی و علوم اجتماعی می‌توانند مبنای تحول و تکامل فرهنگ در جامعه ما باشند، اگر ما چنین نگاهی به علوم انسانی و اجتماعی داشته باشیم نوع سرمایه‌گذاری و نوع امکاناتی که به علوم انسانی و اجتماعی اختصاص خواهیم داد متفاوت خواهد بود. ما الان اگر یک نگاهی به بودجه‌هایی که حتی در حوزه دولتی به بخش‌های مختلف دانشگاهی اختصاص پیدا می کند، داشته باشیم شاید حوزه‌های فنی و مهندسی و بعضی از حوزه‌های علوم پایه هزاران برابر سرمایه‌گذاری‌ای که در حوزه علوم انسانی می‌شود در آنها صورت بگیرد. ما اگر نگاهی کنیم به مشاغلی که توسط شرکت‌ها و یا دستگاه‌های دولتی ایجاد می شود در حوزه های مختلف فنی و علوم پایه، چندین برابر حوزه های علوم انسانی و اجتماعی است. ما حتی در دستگاه های دولتی وقتی نگاه می کنیم بسیاری از پست های تخصصی ای که باید به علوم انسانی و اجتماعی تعلق بگیرد را در اختیار فارغ التحصیلان رشته های دیگر قرار داده می شود به همین دلیل است که چه استادان چه فارغ التحصیلان و چه دانشجویان علوم انسانی احساس نوعی انزوا در درون مجموعه سیستم می‌کنند، نوعی بی‌مهری که ممکن است آن انگیزه‌های والای کاری را از آنها بگیرد. با تمام اینها من معتقدم که استادان دانشمندان اهل تفکر و دانشجویان علوم انسانی هم اکنون هم در جامعه ما کارهای بزرگی دارند انجام می‌دهند و تاثیرات بزرگی را در حوزه‌های مختلف فکری می گذارند که امیدوار هستیم تاثیرات نتایجش را در سال‌های آینده ببنیم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon