اصلاحطلبان، دولت و مسئلهای بهنام "به جهنم"
خبرگزاری تسنیم: "انتقاد پردامنه اصلاحطلبان از رئیسجمهور در این ماجرا و برخی مسائل دیگر را نه از جنس اقدامی اخلاقی و در راستای نقد درونگفتمانی، بلکه از زاویهای دیگر باید دید و برای آن پاسخی دیگر باید جست".
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عبدالله عبداللهی در یادداشتی با عنوان «اصلاحطلبان، دولت و مسئلهای بهنام "به جهنم"» نوشته است:
"به جهنم" قابل دفاع نیست، بهخصوص برای یک رئیسجمهور حقوقدان مجتهد، آنهم در قبال گروههای داخلی منتقد؛ و نه چیز دیگر. با این حال انتقاد پردامنه اصلاحطلبان از رئیسجمهور در این ماجرا و برخی مسائل دیگر را نه از جنس اقدامی اخلاقی و در راستای نقد درونگفتمانی، بلکه از زاویهای دیگر باید دید و برای آن پاسخی دیگر باید جست.
طی یک سال سپری شده از عمر دولت یازدهم و حتی پیش از انتخابات ریاستجمهوری، عملکرد اصلاحطلبان در رابطه با شخص حجتالاسلام والمسلمین روحانی بر قاعدهای مشخص استوار است، که تذکر آن به خود و دیگران و حتی به دولت محترم یازدهم شاید تا حد مناسبی گرهگشا باشد.
در این یک سال قطعاً "به جهنم" نخستین اقدام و سخن "خاص" رئیسجمهور نبوده و شاید با نگاهی بدبینانه، آخرینش نیز نخواهد بود، بلکه سخنها و اقدامات قابل توجهی توسط دولت در عرصه عمومی گفته و اجرا شده و هر بار واکنشهایی متفاوت بهدنبال داشته است. اصولگرایان بهدلیل تفاوت نگاه مبنایی گفتمانی خود با گفتمان مورد پذیرش دولت محترم یازدهم، بهخصوص در زمینه "توسعه" با نگاه به بیرون، از ابتدا تکلیفشان با دولت از این نظر مشخص و برای افکار عمومی محرز بود که اصولگرایان یک رقیب اصلی گفتمانی برای دولت هستند.
با این حال ماجرا درباره اصلاحطلبان از نوعی دیگر است؛ اصلاحطلبان هرچند در بخشهای مهمی از دالهای گفتمانی با دولت روحانی بهخصوص در جنبه "برونزا" بودن توسعه اقتصادی، مشترکند، اما هیچگاه دولت روحانی را بهطور تام و تمام از خود و برای خود ندانسته و قطعاً در زمینه غربگرایی و سایر دالهای گفتمانی از قبیل تساهل و تسامح فرهنگی، رویهای بسیار رادیکالتر از دولت آقای روحانی برای خود متصور هستند.
اما اصلاحطلبان دولت روحانی را پس از عزلتنشینی متعاقب فتنه 88 و منزویشدن آنان نزد افکار عمومی، فرصتی برای احیا و بهتعبیر شاید نهچندان مناسب و دون شأن دولت یازدهم، "رحمی اجارهای" میپندارند که فرصت را فراهم کرده تا اصلاحطلبان شکست خورده در سال 88 (هم در انتخابات 88 و هم درمحاسبات غلط و ویرانگرشان در فتنه 88) بهنوعی مجدداً با فضای تنفسی دولت یازدهم تا حدی به عرصه بازگردند.
اما اصلاحطلبان به همینجا قانع نیستند، و رمز و راز بازیهای امروز و یک سال اخیرشان با دولت نیز در اینجاست.
محمدرضا تاجیک عنصر فکری و شاخص اصلاحطلبان که بسیاری وی را یکی از صاحبنظران برجسته در مسئله تحلیل گفتمان میدانند، در مصاحبه اخیر خود، ضمن توصیه مهمی به اصلاحطلبان تأکید کرد: "میخواهم تصریح و تأکیدی بر ضرورت حفظ «فاصله انتقادی» و نه «فاصله انهدامی» توسط جریان اصلاحطلبی در رابطه با دولت کنونی داشته باشم".
این گفته تاجیک، بهاعتقاد نگارنده، از منظر تحلیل گفتمان، مسئلهای کلیدی و حساس برای اصلاحطلبان است؛ اصلاحطلبانی که دولت را از خود و برای خود ندانسته و دولت را بهمثابه رحمی اجارهای برای احیای مجدد در نظر گرفتهاند، بهدرستی خود را از نظر گفتمانی، رقیبی برای دولت به شمار میآورند. و همانطور که گفته شد هرچند در بسیاری از دالهای گفتمانی با دولت مشترکاند، اما سطح و وزن رادیکالیسم اصلاحطلبان در مواجهه با مسائلی مانند فرهنگ و سیاست خارجی و حتی سیاست داخلی، از نظر "اجرایی و عملیاتی" بسیار شدیدتر از دولت یازدهم خواهد بود.
بهواقع اصلاحطلبان نسبت خود را با دولت، تنها بر یک محور تنظیم میکنند: "قدرت"؛ و بر این اساس، مبنای تعامل اصلاحطلبان با دولت، نه بر مبنای اخلاق یا اصول اخلاقی یا آرمانهای انقلاب و نظام و اسلام، بلکه صرفاً از منظر میزان نزدیکی به قدرت است.
مهمترین نقاط افتراق و انتقاد اصلاحطلبان درباره دولت طی یک سال اخیر نیز همانجا شکل گرفت که دولت یازدهم در عملکرد اجرایی خود با انتقادات وسیع مردمی روبهرو شد و یا سخنی از زبان رئیسجمهور برآمد که در منظر افکار عمومی هیچ توجیهی برای آن پیدا نشد.
ماجرای سبد کالا، موضوع ثبتنام برای دور دوم یارانهها و همچنین مسئلهای بهنام "بهجهنم"، سه نقطه عطف در نحوه مواجهه اصلاحطلبان با دولت است، که در هر سه، اصلاحطلبان بنا به همان توصیه آقای تاجیک، سعی کردند بلافاصله فاصله خود با دولت را به افکار عمومی گوشزد کنند، و بههنگام افتادن آبها از آسیا دوباره به دامان دولت بازگردند.
قطعاً طی یک سال گذشته از عملکرد دولت یازدهم، اقدامات غیرقابل دفاع دولت، صرفاً به همین 3 مورد محدود و محصور نیست، اما نقاط افتراق این 3 موضوع از سایر مسائل آن است که "افکار عمومی" "بیتدبیری" را در آنها با پوست و خون درک و لمس میکند و همین امر، اصلاحطلبان را در عرصه عمومی برای انتقادات سنگین از دولت به عرصه میآورد.
با این حال عملکرد ضعیف در برخی وزارتخانهها و نبود یک برنامه همهجانبه درونزای مشخص اقتصادی در بدنه دولت طی یک سال گذشته، برخی اتهامافکنیها نسبت به دولتهای سابق و ارتباط دادن تقریباً همه مسائل و معضلات به دولت قبل و موارد متعدد قابل نقد دیگری نیز در یک سال گذشته وجود داشته است که هیچگاه اصلاحطلبان شوق و ذوقی برای طرح این انتقادات نسبت به دولت در خود و رسانههایشان نشان ندادند.
به نظر میرسد اصلاحطلبان، رفته رفته و با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری 96 و حتی مجلس 94، در صورتی که فرصت را برای سبقت گرفتن از دولت و ایستادن روی پای خود فراهم دیده و نیازی به دولت یازدهم و رئیسجمهور محترم برای تنفس در فضای سیاسی کشور نداشته باشند، بهروشنی بر حجم انتقادات و اعتراضات خود افزوده و دولت یازدهم را به سیبل ثابتی برای شلیکهای رسانهای قرار دهند.
شاید روزی فرابرسد که اصولگرایان از دولت روحانی در مقابل هجمههای (رادیکال و سیاسی) اصلاحطلبان دفاع کنند.
انتهای پیام/*