نصرالله: هر کجا دفاع از فلسطین و محور مقاومت باشد تعلل نمی‌کنیم/ به مقاومت در عراق کمک کردیم

خبرگزاری تسنیم: دبیرکل حزب الله اعلام کرد: همانگونه که به مقاومت در عراق براساس اصل غیرطایفه‌ای کمک کردیم، ما به حماس و جهاد اسلامی و دیگر گروه‌های فلسطینی که سنی هستند هم بر همین اساس یاری رساندیم.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در دومین بخش از مصاحبه خود با روزنامه لبنانی الاخبار اعلام کرد که در قلب معرکه ای قرار دارد که نتیجه آن آینده مشرق عربی را تعیین خواهد کرد.
وی ادامه داد که این جنگی است که می خواست سوریه را از یک محور به محور دیگر منتقل کند، اما چهره جدید آن دیگر تنها برای سوریه خطر محسوب نمی‌شود.

متن کامل این مصاحبه به صورت سوال و جواب در اختیار کاربران قرار می‌گیرد:

الاخبار: آیا حزب الله خود را در قبال شیعیان عرب ( دوازده امامی و اسماعیلی و علویان و دیگران ) مسئول می داند؟

سید حسن نصرالله: همواره بودند کسانی که سعی داشتند ما را به این سمت سوق دهند، حزب یک موضوعی ملی بود و در سطح منطقه ای مقاومتی ضد اسرائیل است، و در این نبرد خود هم به دست آوردهای بزرگی دست یافته ایم، و پیروزی های بزرگی را هم محقق نموده است، حتی برای برخی دولت های عربی و تمام جریان های سیاسی اکنون روشن شده است که حزب از نیروهای جدی منطقه است، اگر نگویم که از جدی ترین گروه ها در این زمینه هستیم، ما مسئولیت مقابله با پروژه های صهیونیستی را برگزیده ایم. 

از این رو هیچ جای بحثی درباره ارتباط مقابله حزب الله در نبرد با دشمن اسرائیلی با آن چه در داخل فلسطین می گذرد، وجود ندارد، از این رو زمانی که تحولات منطقه روی دادند، تلاش هایی برای استفاده از آن در تمام میدان ها مطرح شد، در مصر به این دلیل که شیعی و سنی وجود ندارد سعی کردند به نبرد عنوان مخالفت با نظام اطلاق نمایند. همین منوال را در خصوص لیبی و تونس هم در نظر داشتند، اما در عراق رو به سویی دیگر نهادند، و به آن جنبه تنش طایفه ای و مذهبی دادند، در این میان کشورها و رسانه های خبری که عراق را برای این تنش برگزیدند شناخته شده هستند، حتی در سایه اشغالگری آمریکا بر عراق و بعد از خروج آمریکا از این کشور این سیاست را ادامه دادند. زمانی که رویدادها در سوریه آغاز شد، به همان ترتیب سعی کردند به نزاع جنبه ای طایفه ای و مذهبی دهند و برای این کار خود را بسیج می کنند، از این رو تحریک و سخنرانی ها و تحریک مسلح ها را در سراسر جهان برعهده گرفتند،‌ در منطقه جولان اشغالی یک تشکل مردمی وجود دارد که عملیاتی را ضد اشغالگران انجام می دهند، نبرد در سوریه به ما تجربیاتی می بخشد که در نبرد با دشمن اسرائیلی به ما مسائل بسیاری ارزانی می دارد. در خصوص حزب الله زمانی که کمکی یا حمایتی را تقدیم می کند به هر میدانی که باشد، حساب های حزب الله در این رابطه جنبه طایفه ای ندارد، بلکه با این جنبه دنبال می شود که ما آن را نبرد امت و پروژه امت و منافع ملت هایمان را در بر می گیرد.

به عنوان مثال زمانی که آمریکایی ها عراق را اشغال کردند، بخش عظیمی از رغبت درونی ملت عراق با مقاومت همراه نبود، و این به دلیل ظلم صدام حسین به ملت عراق و به دلیل جنگ های پی در پی و تحریم بود. از این رو این بسیار طبیعی است و ملت عراق فرسوده و خسته شده بود، اما و این هم بر کسی پوشیده نیست که چه کسی از همان ابتدا سخنان سیاسی و تمام امکانات رسانه ای و روابط و تماس های خود را تا این روابط میدانی با مقاومت عراقی برقرار کردند، بخصوص در بخش مربوط به دایره شیعی ؟ حزب الله به آن جا نرفت که براساس خواست شیعی اقدام کند، بلکه برای دفاع از ملت عراق در مقابل این انگیزه ها رفت، برای این امر و مشارکت در هر مقاومت حاشیه ای در برابر اشغالگران آمریکایی در عراق می تواند صورت گیرد.

مقاومت در عراق شکل گرفت، بخش اعظم آنها البته بین پرانتز مقاومت شیعی بود، به این معنی که گروه هایی که در عملیات مقاومت حضور داشتند از فرزندان شیعی عراق بودند.

بسیاری از این عملیات مقاومت به تصویر کشیده شد و با ویدیو فیلمبرداری شده است و حتی شبکه های ماهواره ای عربی همچون الجزیره و العربیه و دیگر شبکه ها حاضر به پخش آنها نشدند.

آیا این عجیب نیست؟ چرا ؟ چون آنها نمی خواستند – البته من سنی‌ها را متهم نمی‌کنم بلکه من برخی از نظام را متهم می دانم – نمی‌خواستند اذعان کنند که یک مقاومت شیعی مرتبط با مقاومت عراقی وجود دارد.

بنابراین از همان ابتدا این خودشان بودند که در خصوص موضوع عراق و در سوریه و لبنان به دنبال تحریک مذهبی بودند، آنها اصرار دارند که مقاومت در لبنان شیعی است.
به آنها می‌گوییم این مقاومت در لبنان مقاومتی لبنانی و برای تمام شهروندان لبنان است، به صورت کاملاً اتفاقی شده که شیعیان در مرزهای با دشمن صهیونیستی قرار دارند، از این رو نبرد می کنند، اما بازهم با این وجود اصرار می کنند که مقاومت بازهم شیعی ،  ایرانی و از این قبیل است. هرکس می خواهد به این توصیف ها در خصوص مقاومت ادامه دهد آزاد است و وی را به حال خودشان واگذار می کنیم، اما خودمان از همان ابتدا در خصوص حضورمان در سوریه اصرار داشته و داریم که این حضور هرگز جنبه طایفه ای ندارد، همانگونه که به مقاومت در عراق براساس اصل غیرطایفه ای کمک کردیم، ما به حماس و جهاد اسلامی و دیگر گروه‌های فلسطینی که سنی هستند هم بر همین اساس یاری رساندیم، همواره سعی دارند به کمک های ما به گروه های فلسطینی جنبه بی اهمیت دهند تا بتوانند به ما اتهام طایفه گرایی و مذهبی نسبت دهند، ما به آنها می گوییم: هرکجا دفاع از فلسطین و محور مقاومت و دفاع از مردم باشد و هرکجا که قادر باشیم حضور داشته باشیم و بتوانیم کمک کنیم، در این باره تعلل نمی‌کنیم. اگر در حزب الله اراده دفاع از مردم و ملت و مساله امتش باشد، ما آماده این اقدام خواهیم بود، این جنایت نیست، حتی گناه ما هم نیست. سوال را باید از دیگران در این زمینه پرسید: چرا مسئولیت خود را قبول نمی کنید و چرا دفاع نمی نمایید؟‎

اگر حزب الله در القصیر و در القلمون سوریه نبرد نمی‌کرد، نبرد ما اکنون تنها در منطقه عرسال خلاصه نمی شد، در آن صورت باید اذعان می‌کردیم که دیگر بقاع وجود ندارد، و در آن صورت آنها به مناطق الجبل ، عکار و الساحل هم می رسیدند، و اکنون ما در بیروت و جنوب در حال جنگ می بودیم، این امر حتمی بود، ما شهید دادیم تا از جان همه ملت و ناموس و شرف و خون و اموال ملت دفاع کنیم، این یک وظیفه عقلی واجب و دینی و شرعی و اخلاقی و ملی و انسانی است .
الاخبار: گفتید که حزب الله یک وضعیت است و حزب نیست، در نتیجه نماینده تمام شیعیان است، بخصوص در اوضاع کنونی شاید در اوضاع عادی و طبیعی بسیاری با حزب الله هم نظر باشند، اما در فعالیت های توسعه بخشی همچون فعالیت های شهری یا نمایندگی ضد حزب الله اقدام می کنند، از این رو می توان گفت که حزب الله بر شیعیان کنترل عمل دارد؟
سید حسن نصرالله :نمی توانم با این توصیف شما موافقت کنم، اما رویهم رفته و به هر حال این نتیجه گیری طبیعی است، حزب الله یک گروه انسانی است، میدان جانفشانی وجود دارد و در این عرصه حضور داریم، از این رو می‌بینید همه مردم از حزب الله دفاع می‌کنند و در کنارش هستند، چرا که حزب الله موضوع مقاومت است، اما وقتی وارد عرصه‌های دیگر می شویم ممکن است این موضوع حمایت دیگر نزد مردم وجود نداشته باشد، و به همان شدت در کنار مقاومت نباشند، فعالان عرصه های دیگر ممکن است مرتکب اشتباه هایی شوند، اما اختلاف این است که در برخی از عرصه های مشخص در فعالیت ممکن است اشتباه هایی دیده شود، و در بخش هایی از فعالیت ها عاملان مرتکب اشتباهایی شوند که مردم نتوانند این اشتباه ها را ببینند. به هر صورت باید گفت بسیار دشوار است یک گروه انسانی که نامش می تواند حزب یا جریان باشد، در تمام عرصه ها و زمینه ها فعالیت کنند و همه مردم را از خود راضی نگاه دارد، یا این که تمام خواسته های مردم را برآورده سازد، یا آرزوها و انتظارات آنها را محقق نماید.‎

در حزب الله مسائل برجسته بسیاری وجود دارد، که در سطح اخلاقی و جدی بودن و تعهد داشتن و وفاداری قابل ملاحظه است، اما بازهم می گویم آنها انسان هستند، توانایی ها و امکاناتی دارند، اما باید به این مساله هم تاکید کنیم که همواره سعی کرده ایم از جمله در امور شهری مسئولیت ها را در مسائل بسیاری به تنهایی برعهده نگیریم، و دیگران را هم سهیم و نظرهای آنها را هم مورد استفاده قرار دهیم.

بسیاری از شهرداران کارهایی را انجام داده اند، که نمی توانم بگویم حزب الله مسئول تبعات ناشی از تجربه های آنهاست، و لو این که این تجربیات آنها مثبت بوده باشد، باید گفت بسیاری از نتایج مثبت کارشان می تواند به دلیل اقدامات شخصی آنها باشد و نه ناشی از برنامه های کاری آنها است.

در امور مربوط به شهرداری ها باید بگویم در این صنف رسوم و عادات حاکم هستند و حتی حزب الله هم نمی تواند خود را از آنها برهاند، و این مشکلات مربوط به نمایندگانی است که به صورت خانوادگی در شهرداری ها حضور دارند، شوراهای محلی حتی آنهایی که به حزب الله منتسب هستند، نمی توان گفت که این نهادها مربوط به حزب الله هستند، از این رو در این زمینه انسان همواره به پیشرفت نیاز دارد، حتی رفتار افراد و رفتار مسئولان در این نهادها از منطقه ای تا منطقه دیگر متفاوت است و از شخصی تا شخص دیگر فرق می کند، قناعت و خلق و خو همه این امور سهیم هستند، اما بازهم در این خصوص هم مقاومت مهم است.

البته من حامی اندیشه اخراج افراد  شوند هستم، البته منظورم بیکاری کامل آنها نیست، شاید کسی به شما بگوید: در موضوع مقاومت من در کنار حزب الله هستم، اما در خصوص موضوع مربوط به شهرداری ها با حزب الله اصلا ً موافق نیستم ، یا در اتحادیه های فلانی من با حزب الله هم عقیده نیستم، یا در خصوص موضع این حزب در باره فلان قانون مشکل دارم، این یک امر طبیعی است.

یک بار به یاد دارم که گفتم بین موضوع مقاومت به عنوان مقاومت که یک مساله به حق است با موضوع موضع حزب یا اختلافات حزب که می تواند از تایید یک رئیس شورای محلی آغاز و به تجمع دانشجویی ادامه یابد و به موضوعی مهم همچون انتخاب رئیس جمهور ختم می شود جدایی قائل شویم، می توانیم در خصوص پرونده های دیگر دچار اختلاف نظر شویم، اما چگونه می توانیم کار کنیم و در این زمینه ها نیز عمل کنیم اما اختلافات ما با مردم یا دیگر گروه‌های سیاسی بر مساله مقاومت بازتابی نداشته باشد؟.

الاخبار : آیا سوریه می تواند در حل مساله مربوط به آوارگان سوری با اجازه دادن به انها برای بازگشت به کشورشان کمک کند؟
سید حسن نصرالله : مشکل این است که آیا آوارگان می خواهند باز گردند؟ ما همگی آماده کمک به آنها هستیم، برخی از آنها می توانند بازگردند و زندگی امن و امانی داشته باشند، مناطق کاملی هستند که در ریف دمشق، القلمون و حمص و غیره هستند که افراد مسلح وابسته به دولت در آنها جنگیدند و بعد از گذشت مدت سه سال جنگ سپس آنها با گروه های مسلح وارد مذاکره شدند و امروزه کسی به آنها تعرض نمی کند، آنها در حال نبرد بودند، اما اوضاع فراریان چه خواهد بود؟ از این رو اجازه دهید در خصوص علل واقعی مربوط به آوارگی برخی از سوری ها به لبنان به صورت مشخص رسیدگی شود، این امر در وهله نخست نیازمند وجود اراده قوی از سوی آوارگان برای بازگشت است بعد از آن باید گروه های سیاسی تصمیم بگیرند از آوارگان به عنوان ابزاری به منظور ایستادن در برابر نظام به صورت انسانی و اخلاقی و امنیتی و سیاسی استفاده نکنند، آنها از افراد مسلح دعوت می کنند خانواده های خود را به لبنان منتقل کنند تا با خیالی آسوده در سوریه بجنگند، در این زمینه لازم است بگویم، برخی از لبنانی ها از برخی گروه های مسلح در برخی از مناطق سوریه کماکان حمایت می کنند، حمایت مالی و تسلیحاتی و دخالت و هدایت آنها را برعهده دارند، اما تمام این اتفاق ها به دور از دید رسانه های خبری صورت می گیرد، این مساله ادامه دارد و در روند آن تغییری را شاهد نیستیم، اکنون لازم است تصمیم سیاسی برای استفاده نکردن از گزینه آوارگان گرفته شود، بعد از آن باید باب همکاری با دولت سوریه برای بازگرداندن آنها گشوده شود، آن چه را که من اطلاع دارم این است که سوریه بسیار علاقمند به همکاری در این زمینه برای حل این مشکل است.‎

الاخبار : آیا در نبرد سوریه حزب الله لبنان تاکتیکی را مورد استفاده قرار داده است که روزی آن را برای اسرائیل به عنوان عامل غافگیری کنار گذاشته بوده؟
سید حسن نصرالله : آن چه را که برای اسرائیل تدارک می بینیم طبیعی است که با آن چه در نبردهای دیگر با گروه های مسلح استفاده می کنیم متفاوت خواهد بود، از این رو چیزی را نمی بینم که حزب الله آن را برای اسرائیل در نبرد مخفی کرده بود و اکنون ناگزیر شده باشد عیان کند، آن چه برای اسرائیل باشد، در موقع مناسب رو خواهیم کرد، از این رو می توان گفت یکی از پیامدهای مثبت حضورمان در سوریه که البته هدف اصلی از حضور در نبرد سوریه نبوده است این خواهد بود که این نبرد بر تجربیات ما در مبارزه افزوده است و این برای نبردهای آتی با دشمن صهیونیست توشه ای ارزنده از تجربیات ایده آل در حمله و دفاع در برابر دشمن است. اکنون چشمان اسرائیلی ها به تجربیات حزب الله در نبرد سوریه دوخته شده است، از این رو گفته ها و بررسی ها در داخل اسرائیل به این امر اختصاص یافته که بعد از تجربه اخیر این حزب در نبرد القصیر و القلمون سوریه دست آوردهای و عبرت هایی که حزب الله از نبرد سوریه کسب کرده آیا می تواند در نبرد الجلیل مورد استفاده قرار گیرد؟ نبرد سوریه بی شک به ما تجربه های گرانبهایی ارزانی داشته است، تجربه هایی که می تواند در نبرد آتی ما با دشمن اسرائیلی به کارمان آید، ما هیچ یک از تجرهایی را که در سوریه به دست آورده ایم، از دست ندادیم و از آن به درستی بهره خواهیم گرفت.‎

آیا حضور حزب الله در سوریه به اهالی جولان برای تشکیل جنبش مقاومت مردمی  کمک می کند؟

سیدحسن نصرالله: این بستگی به اراده و خواست آنان دارد، زیرا هنگامی که از مقاومت در هر نقطه ای از دنیا سخن گفته شود، باید به این نکته توجه داشت که در صورتی می توان در این خصوص به مردم آن منطقه کمک کرد که خود آنان اراده مقاومت داشته باشند همانطور که در سال 1982 در لبنان تحقق یافت.

لبنانی ها عزم خود را برای مقاومت جزم کردند

به عبارت دیگر باید گفت که یک ایرانی یا سوری برای مبارزه به لبنان نیامدند، بلکه لبنانی ها برای آزادی سرزمین خود، عزم شان را برای مقاومت جزم کردند و این جاست که معنی کمک به تشکیل جنبش مقاومت روشن می شود.

اکنون کمک مالی و تسلیحاتی و نیز خط مشی دادن به گروههای مسلح در سوریه همچنان ادامه دارد، از همین رو انتظار می رود که برای توقف استفاده از آوارگان و نیز همکاری با دولت دمشق به منظور بازگرداندن آنان به کشور خود، یک تصمیم سیاسی اتخاذ شود.

با توجه به اینکه تا کنون عملیات زیادی در جولان رخ داده است، آیا حزب الله با این عملیات ارتباطی داشته است؟

تا آنجا که من می دانم، یک تشکل واقعی در این منطقه حضور دارد که مردمی بوده و خواست خود را به اجرا در می آورد و آنها هستند که در این منطقه فعالیت دارند نه ما.

آیا این صحت دارد که شما اخیرا با مخالفان سوری دیدار داشته و برخی از آنان مواضع خود را تغییر دادند؟

دلیلی وجود ندارد که کسانی که با  آنان دیدار کردم، مواضع خود را تغییر دهند، بلکه می توان گفت که آنان مواضع ما را متوجه شده و درک کردند.

آیا گروههای مختلف مخالفان سوری را از یکدیگر متمایز می دانید؟

سیدحسن نصرالله: آنچه در صحنه واقعی جریان دارد، این است که مخالفان خارجی هیچ موجودیتی در داخل سوریه ندارند و به نظر من در اصل نیز از ابتدا موجودیت نداشته و قادر به تاثیرگذاری در داخل سوریه نبودند.

به عبارت بهتر مخالفان خارجی، شخصیت های سیاسی یا فرهنگی و نیز فکری هستند که در چارچوب طرح سیاسی مشخصی دور یکدیگر جمع آمدند و بیشتر آنان در سفارت خانه ها و یا هتل ها به سر می برند و این البته ارزیابی من نیست بلکه خود آنان، این ارزیابی را از خود دارند و اعضای سرشناس ائتلاف ملی مخالفان سوریه در نشست های متعدد با دوستان لبنانی خود بر این موضوع صحه گذاشتند.

مخالفان خارجی سوریه فاقد هرگونه تاثیرگذاری هستند/ بیشتر گروههای مسلح به جان هم افتاده‌اند

این گروه با یکدیگر گفت وگو کرده و تشکیل جلسه می دهند و بیانیه صادر می کنند، اما اکنون به شدت گرفتار دسته بندی شده اند و این وضعیتی است که مخالفان خارجی در آن به سر می برند، بنابراین باید پرسید که مخالفان خارجی در معادله سیاسی و میدانی سوریه چه نقشی دارند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که این گروه هیچ ارزش و یا توان تاثیری گذاری ندارند، بلکه این گروههای مسلح هستند که اکنون صحنه تحولات و ناآرامی های سوریه را در دست دارند و حتی گروه موسوم به ارتش آزاد، ارتش نیست، بلکه مجموعه گروههای مسلح از هم گسیخته ای است که گرچه گاهی با یکدیگر هماهنگی بعمل می آورند، اما اغلب بر سر تقسیم غنائم و یا بر سر موضوعاتی مانند ایست ها و گذرگاههای مرزی به جان هم می افتند.

به طور عملی اکنون در سوریه نبرد اصلی با داعش و بخش اندکی از آن با جبهه النصره و سپس گروههای کوچکی مانند جبهه الاسلامیة در جریان است.

اما گروههای موسوم به گروههای ملی یا سکولار و یا مدنی هیچ موجودیتی ندارند و گرچه در این خصوص نمی خواهم به سخنان اوباما استناد کنم، اما باید گفت که وی اطلاعات خوب و کاملی در این مورد دارد، زیرا این سفیر آمریکا در دمشق بود که بخش قابل ملاحظه ای از گروههای مخالفان سوریه را مدیریت می کرد.

به هر حال روند امور در صحنه عملی نشان می دهد که بیشتر گروههای مخالف مسلح، تندرو و افراطی بوده و به جان یکدیگر افتاده اند و این سرنوشتی است که اکنون به آن دچار شده اند، بنابراین حتی اگر به دنبال گروههای سیاسی مشخصی در بین مخالفان باشیم که بخواهیم با آنان به تفاهم رسیده و یا گفت و گو کنیم، چیزی پیدا نخواهیم کرد.

انتهای پیام/ر