آیا اصلاح‌طلبان رادیکال صلاحیت اخلاقی حضور در قدرت را دارند؟

آیا اصلاح‌طلبان رادیکال صلاحیت اخلاقی حضور در قدرت را دارند؟

خبرگزاری تسنیم: "افشای اسامی بورسیه‌ها در جریان استیضاح وزیر علوم، در کنار حافظه‌های تاریخی‌مان از عملکرد اصلاح‌طلبان، یک سوال اساسی را در ذهن ایجاد می‌کند: "آیا برخی اصلاح‌طلبان صلاحیت اخلاقی برای حضور در قدرت را دارند؟"

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، عبدالله عبداللهی طی یادداشتی نوشته است:

ماجراهای استیضاح آقای رضا فرجی‌دانا، وزیر سابق علوم،‌ تحقیقات و فناوری، هرچند چهارشنبه هفته گذشته و با رای عدم اعتماد مجدد نمایندگان مجلس به پایان اسمی خود رسید، اما حواشی و مسائل اطراف این استیضاح قطعاً همچنان پابرجاست. بی‌شک اتفاقاتی که حول و حوش این استیضاح رخ داد، نسبت به اصل استیضاح، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و نیاز به تحلیل و تفسیری بیش از آنچه تاکنون انجام شده است،‌ دارد. و در میان همه این حواشی، ماجرای افشای اسامی بورسیه‌ها، اهمیتی مضاعف دارد.

اساساً در مسائل نظری مربوط به حکومت یا دولت، پس از بحث و حل مسائلی درباره ماهیت دولت و اینکه اصلاً "دولت" امر خیری است یا شرّ؟ و اینکه این شرّ، ضروری است یا خیر؟ کار بدین‌جا می‌رسد که سوال شود، "چگونه قدرت را کسب کنیم" و "چگونه قدرتمان را استمرار دهیم".

این سوالات از قدیم‌الایام در میان صاحب‌نظران مطرح بوده و هر اندیشمندی از ظن خود بدانها پاسخ‌هایی ایراد کرده است؛ اما تقریباً قاطبه اندیشمندان بر یک امر در این زمینه حداقل در ظاهر مساله اتفاق نظر داشته‌اند و آن اینکه هم کسب و هم استمرار و حفظ قدرت باید مبتنی بر "عمل اخلاقی" باشد(اینکه اخلاق را چگونه بنا بگذاریم و چه تعریفی از آن داشته باشیم، مساله‌ای ثانویه است). البته غیر از شخصیتی چون ماکیاول(اندیشمند ایتالیایی) که مشهور است دست‌یازیدن به هر ابزاری(اعم از اخلاقی یا غیر اخلاقی) را برای کسب و حفظ قدرت مشروع می‌دانسته و از همین روست که پس از ماکیاول، عمده سیاستمداران عامل به عمل‌های غیراخلاقی را با چوب سیاستمدار ماکیاولی می‌رانده‌اند.

اما افشای اسامی بورسیه‌ها در جریان استیضاح وزیر علوم که بنا به اظهارات علی غزالی(فرد افشاکننده این اسامی) با تاکید مدیران فعلی آقای فرجی دانا صورت گرفته و حتی این اسامی نیز توسط همین افراد در اختیار وی قرار داده شده است، در کنار حافظه‌های تاریخی‌مان از عملکرد برخی اصلاح‌طلبان، یک سوال اساسی را در ذهن ایجاد می‌کند: "آیا اصلاح‌طلبان صلاحیت اخلاقی برای حکومت‌داری دارند؟"

اگر حکومت‌داری را به 2 مرحله‌ی پیش‌گفته شده یعنی 1- کسب قدرت و 2- حفظ و استمرار قدرت، تقسیم‌ کنیم، می‌توان با اندکی رجوع به حافظه ذهنی، عملکرد اصلاح‌طلبان را در این زمینه ارزیابی کرد.

1- کسب قدرت:

عملکرد برخی اصلاح‌طلبان در سال 88 و "تغلب" علیه رأی ملت، جزو تاریک‌ترین و سیاه‌ترین کارنامه‌های این جریان پس از شکل‌گیری و اعلام حضور رسمی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 است. 

اصلاح‌طلبانی که دموکراسی و رجوع به آرای ملت را یکی از دال‌های اصلی گفتمانی خود مطرح  کرده و بر آن بسیار تاکید دارند، در سال 88 و در حالی که پس از گذشت بیش از 5 سال هنوز حتی یک مدرک قابل اعتنا مبنی بر بروز تقلب در این انتخابات از خود نشان نداده‌اند، 8 ماه جنگ خیابانی و شورش را در دستور کار قرار دادند، تا شاید بتوانند بیرون از صندوق‌رای هم سکویی به منظور پرش به سمت قدرت برای خود دست و پا کنند؛ و از این روی فتنه‌ای به پاخاست که علاوه بر خسارت‌های فراوان مالی و حیثیتی به کشور و مردم، عده‌ای نیز در این میان جان باخته و کشته‌ی "تغلب" بخش رادیکال اصلاح‌طلبان شدند.

هرچند می‌توان در زمینه کسب قدرت، موارد دیگری از اقدامات خلاف اخلاق را در طیف اصلاح‌طلبان به عنوان مصداق ذکر کرد، اما به نظر می‌رسد "تغلب 88" به قدری بزرگ و مشخص است، که این متن را از هرگونه  مصداق دیگری بی‌نیاز و ذهن‌ها را به سمت جزئیات این 8 ماه فتنه رهنمون سازد.

2- حفظ و استمرار قدرت:

اما وضعیت برای اصلاح‌طلبان در این عرصه نیز چندان مطلوب به نظر نمی‌رسد. به طور کلی "عبور" برای اصلاح‌طلبان در دوران حضور در قدرت نیز واژه‌ای کاملاً آشناست. عبور از هاشمی و حملات سنگین و بی‌رحمانه به وی تا سر حد آبروریزی‌های غیرقابل توصیف در جریان انتخابات مجلس ششم، همچنان در اذهان باقی است و همه اینها در حالی بود که به اذعان بسیاری از خود اصلاح‌طلبان، هاشمی و تشکل کارگزاران سازندگی نقشی اساسی در به قدرت رسیدن خاتمی در سال 76 داشتند. اما اصلاح‌طلبان بلافاصله با احساس بی‌نیازی از هاشمی، "عبور" از وی را کلید زده و چنان حیثیتی از رئیس دولت موسوم به سازندگی بردند که به گفته یکی از تئوریسین‌های اصلاحات هاشمی سالها نمی‌توانست در کشور سری در قدرت بلند کند!

اما، عبورهای اصلاح‌طلبان فقط به افرادی مثل هاشمی هم خلاصه نمی‌شد، بخش رادیکالی از اصلاح‌طلبان که در سودای سکولاریزاسیون و استحاله کامل انقلاب اسلامی بودند، از خود "خاتمی" هم "عبور" کردند. طیف منحله "علامه" دفتر تحکیم وحدت که خود را جزء به قدرت رسانندگان اصلی خاتمی می‌دانست، عملاً داد عبور از خاتمی سرداد و حتی در هنگامه آغاز جنگ آمریکا و عراق، "عبور از ایران" را هم با بیانیه "بهار بغداد" کلید زد. 

ماجراهای شورای شهر اول نیز از جمله محک‌های جدی برای قدرتمداری اصلاح‌طلبان بود. شورای شهری که با حضور افرادی همچون حجاریان، اصغرزاده، عطریانفر، عبدالله نوری و ... تشکیل شد؛ اما آش اختلافات و درگیری‌ها و سیاسی‌کاری‌های درون یک شورای اجتماعی! آنقدر شور شد که خود دولت خاتمی رای به انحلال شورا داد. تا دولت اصلاح‌طلب خاتمی تنها دولت جمهوری اسلامی باشد که همچون سلف خود، یعنی مصدق، نهادهای انتخاباتی را منحل کرده باشد. یعنی دولتی که مراجعه به آرای مردم و برگزاری انتخابات‌ها را مهمترین دال‌گفتمانی خود عنوان و خود را حافظ جمهوریت نظام می‌دانست، عملکرد دوستانش در شورا را چنان ارزیابی کرد که خود راساً به انحلال شورا اقدام کرد.

مجلس ششم و اقدامات عجیب و غریب فراوان درون آن، از نطق شیرزاد علیه برنامه هسته‌ای کشورمان! تا لوایح دوقلوی رئیس‌جمهوری(خاتمی) که برخلاف تمام گفته‌هایشان مبنی بر ضرورت تحدید قدرت، به فکر افزایش تمام و کمال قدرت خویش بود، نیز از مواردی است که سخن گفتن از آن مثنوی هفتاد من می‌خواهد و در مجال این مختصر نمی‌گنجد.

و اما ماجرای استیضاح رضا فرجی‌دانا

استیضاح فرجی‌دانا نیز از جمله مواردی بود که می‌توان از آن به عنوان محکی مناسب برای نحوه‌ی زیست اصلاح‌طلبان به هنگام کسب قدرت یاد کرد. آنجا که با مطرح شدن استیضاح، با مفادی که هیچ ارتباطی به مساله بورسیه‌ها نداشت، به ناگاه اسامی صدها تن از نخبگان کشور -بنا به اظهارات منتشرکننده لیست بورسیه‌ها- توسط وزارت علوم به بیرون درج کرد تا همگی بورسیه‌ها به یک چوب در افکار عمومی بی‌اعتبار شوند: "رانت‌خوار بی‌سواد"

و این در حالی بود که بنا به اعلام خود وزارت علوم، تنها بخش محدودی از این افراد از شرایط لازم برخوردار نبوده‌اند و بنا به اظهارات علی‌اصغر زارعی، عضو کمیسیون آموزش، که پیگیری‌کننده ماجرای بورسیه‌ها از وزارت علوم بود، حداکثر یک‌دهم این افراد ممکن است از شرایط لازم بی‌بهره باشند. اما وزارت علومی که تصدی آن با اصلاح‌طلبی به نام فرجی‌دانا و مشاوران و معاونان رادیکالی همچون توفیقی و میلی‌منفرد و سمنانیان بود، برای اتهام زنی به استیضاح‌کنندگان و سیاسی جلوه‌دادن این استیضاح، بهترین راه را در قربانی کردن حیثیت و اعتبار علمی هزاران تن از نخبگان کشور دید.  تا بار دیگر این سوال در اذهان مطرح شود که آیا اصلاح‌طلبانی که رای نیاوردن خود در صندوق‌ها در سال 88 را با "تغلب" و حفظ خود بر کرسی ریاست وزارت علوم در دولت یازدهم را با "تخلف" و "آبروریزی" از نخبگان کشور تضمین می‌‌کنند، تا چه میزان برای حضور در قدرت از صلاحیت اخلاقی لازم برخوردارند؟

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران