فرقه کمونیستی منافقین هیچ‌ شانسی برای بدست آوردن قدرت در ایران ندارد


خبرگزاری تسنیم: یک اندیشکده آمریکایی عنوان کرد که به نظر می‌رسد حامیان و طرفداران سازمان منافقین از فاجعه‌بارترین اشتباهات آمریکا در حوزه سیاست خارجی در چند دهه گذشته درس عبرت نگرفته‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از اشراف، یک اندیشکده آمریکایی عنوان کرد که به نظر می‌رسد حامیان و طرفداران سازمان مجاهدین خلق ایران از فاجعه‌بارترین اشتباهات آمریکا در حوزه سیاست خارجی در چند دهه گذشته درس عبرت نگرفته‌اند و اصرار می‌ورزند تا واشنگتن دوباره همان اشتباهات را تکرار کند. حمایت از سازمان مجاهدین خلق نه مطابق با ارزش‌های آمریکایی است و نه به نفع منافع آمریکا.

به گزارش اشراف، اندیشکده مرکز علوم و امور بین‌المللی بلفر در گزارشی به بررسی رویکرد آمریکا در مقابل سازمان مجاهدین خلق در طی چند دهه اخیر می‌پردازد و اشاره می‌کند که حمایت آمریکا از گروه‌های مخالف در گذشته نتایج فاجعه‌آمیزی را در پی داشته است. در این گزارش آمده است حمایت و پشتیبانی آمریکا از گروهک‌های تروریستی مخالف نظام ایران نظیر سازمان مجاهدین خلق نه تنها راهکار مناسبی نیست بلکه با ارزش‌های آمریکایی و منافع این کشور نیز در تضاد است، از سوی دیگر نیز اکثر مردم آمریکا موافق با رویکرد دیپلماتیک هستند. نویسنده در ادامه این گزارش به تجزیه‌وتحلیل ماهیت مشکل‌دار گروه تروریستی سازمان مجاهدین خلق پرداخته است.

سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید اشراف نمی‌باشد.

توسل آمریکا به سازمان مجاهدین خلق تکرار اشتباهات فاجعه‌آمیز آمریکا در گذشته خواهد بود

به نظر می‌رسد حامیان و طرفداران سازمان مجاهدین خلق ایران از فاجعه‌بارترین اشتباهات آمریکا در حوزه سیاست خارجی در چند دهه گذشته درس عبرت نگرفته‌اند و اصرار می‌ورزند تا واشنگتن دوباره همان اشتباهات را تکرار کند. «دشمنِ دشمنِ من دوستِ من است» شعاری است که تعدادی از مقامات و مسئولان سابق آمریکا در ماه‌های اخیر اتخاذ کرده‌اند. به نظر می‌رسد آنها چشم‌اندازهای حل مسئله هسته‌ای ایران و همچنین ایجاد روابط حسنه با تهران را آنقدر خطرناک و تهدیدآمیز می‌بینند که به بزرگ‌ترین دشمن ایران یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران متوسل شده‌اند.

 

نگاهی به روند فعالیت‌های سازمان مجاهدین خلق در طول سه دهه گذشته

سازمان مجاهدین خلق یکی از فرقه‌های مخالف با ایران است که در خارج از ایران مستقر است و در طول سه دهه گذشته در کشورهایی همچون عراق و فرانسه فعالیت داشته است. این گروه تا سال 2009 میلادی در اتحادیه اروپا و تا 2012 میلادی در آمریکا به عنوان یک گروهک تروریستی شناخته می‌شد، ولی از آن زمان به بعد نام این گروه از فهرست گروه‌های تروریستی خارج شد و پس از آن به طرز فزاینده‌ای به عنوان یکی از گزینه‌های جایگزین برای حکومت کنونی در ایران قلمداد شد. این امر حاکی از آنست که تلاش‌های سازمان مجاهدین خلق به منظور دستیابی به حمایت و پشتیبانی غرب نسبتاً موفق بوده است. بررسی‌های دقیق‌تر در مورد سازمان مجاهدین خلق از ماهیت مشکل‌دار این گروه خبر می‌دهد. در ادامه به برخی از مشکلات این سازمان اشاره شده است.

سازمان مجاهدین خلق هیچ‌گونه شانسی برای تصاحب قدرت در ایران ندارد

اول، این سازمان هیچ‌گونه شانسی برای بدست آوردن قدرت در ایران ندارد. می‌توان گفت که سازمان مجاهدین خلق حتی آخرین انتخاب مردم و ملت این کشور هم نیست و نخواهد بود. سازمان مجاهدین خلق در طول جنگ ایران و عراق از رژیم صدام حسین حمایت کرد. نارضایتی مردم ایران از دولت ایران در آن زمان به این معنا نبود که آنها از یک دشمن خارجی حمایت کنند، آن هم دشمنی که با موشک‌های اسکاد خود تهران را هدف قرار داد و با استفاده از سلاح‌های شیمیایی خود صدها هزار تن از ایرانیان و شهروندان غیرنظامی این کشور را از بین برد. امروزه بسیاری از ایرانیان به این گروه با دیده منفی نگاه می‌کنند.

 

سابقه طولانی سازمان مجاهدین خلق در نقض حقوق بشر

دوم آنکه، آنچه ایرانیان از این گروه درک می‌کنند که حامیان آمریکایی ترجیح می‌دهند آن را نادیده بگیرند، سابقه طولانی سازمان مجاهدین خلق در مورد نقض حقوق بشر است. این سازمان تمامی ابعاد و جنبه‌های زندگی اعضاء خود را کنترل کرده و آنها را شکنجه می‌کند. برخی از اقدامات این سازمان در نقض حقوق بشر عبارت است از: طلاق‌های اجباری، ضرب‌وشتم و شکنجه، گرفتن جان برخی از اعضای این گروه و در نهایت زندگی و گوشه‌نشینی‌های بسیار افراطی که موجب می‌شود بعضی از اعضای این گروه خودکشی و مرگ را به چنین شیوه‌ای ترجیح دهند.

عقاید و اقدامات ضدآمریکایی سازمان مجاهدین خلق در طی چند دهه گذشته

سوم، به ریشه و عقاید ضدآمریکایی این سازمان قبل از انقلاب اسلامی نیز باید توجه بسیاری شود. سازمان مجاهدین خلق در دهه 1970 میلادی برخی از ترورها و همچنین تلاش‌های ناموفقی را در جهت آدم ربایی و ترور آمریکایی‌های مقیم ایران انجام داد. این سازمان انقلابیون ایران را تحت فشار قرار داد تا موضع قوی‌تر و سرسختانه‌تری را در مقابل آمریکا در پیش گیرند. همچنین این سازمان از جریان گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا در تهران در سال 1979 میلادی (آبان 1358) حمایت و پشتیبانی کرد.

 

مجاهدین برای رسیدن به اهداف خود به متحد بالقوه رژیم صهیونیستی و غرب تبدیل شد

چهارم، از دهه 1970 میلادی به بعد سازمان مجاهدین خلق در ظاهر به گزینه جایگزین دموکراتیکی برای جمهوری اسلامی ایران و متحد بالقوه‌ای برای اسرائیل و غرب تبدیل شد. با این حال، این سازمان تنها غرب را فریب می‌داد و امید داشت تا کشورهای غربی از ترس دشمن بزرگ‌تر خود یعنی ایران به این گروه متوسل شود. این گروه با آنکه به اندازه ایران رویکردهای ضداسرائیلی داشته و دارد و پیش از انقلاب نیز همانند سایر انقلابیون شاه ایران را به خاطر حمایت از اورشلیم به باد انتقاد می‌گرفت، اما برای رسیدن به اهداف خود همکاری با اسرائیل صهیونیستی را آغاز نمود. این رویداد یک تغییر ایدئولوژیکی واقعی نبود، بلکه تنها حرکت تاکتیکی هوشمندانه‌ای از سوی سازمان مجاهدین خلق بود.

در اصل سازمان مجاهدین خلق یک گروه کمونیستی با ریشه‌های لنینیستی است

پنجم آنکه، اگرچه در ظاهر ممکن است سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان مدرن قلمداد شود، اما در حقیقت این سازمان یک گروه کمونیستی است.این گروه در اصل محصولی از تلفیق حزب لنینیست و فرقه «حشاشیون» در قرن یازدهم است. این فرقه مذهبی کمونیستی اکنون به رهبری «مسعود رجوی» اداره می‌شود. رهبر این گروه برای چندین سال است که دیده نشده و وضعیت حیات وی نامعلوم است. بسیاری بر این باورند که وی زنده نیست و یا به طور کامل مخفی شده است.

 

سازمان مجاهدین خلق بیشتر یک سازمان فرقه‌ای قلمداد می‌شود

ششم آنکه، سازمان مجاهدین خلق ادعا می‌کند قادر است برنامه هسته‌ای ایران را به طور کامل متوقف سازد. این ادعا موجب شد که برخی تصور کنند توانمندسازی این گروه به دستیابی راه‌حل بادوامی برای حل بحران هسته‌ای ایران منجر خواهد شد. اگرچه ممکن است در گذشته سازمان مجاهدین خلق شانس و فرصتی برای دستیابی به قدرت داشت (که در حال حاضر ندارد) اما به احتمال بسیار زیاد قادر نیست برنامه هسته‌ای ایران را متوقف سازند. در حقیقت، به نظر می‌رسد این گروه بیشتر به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته‌ای باشد و تمایل چندانی نیز برای تعامل با جامعه بین‌المللی نداشته باشد. در مقایسه با نظام جمهوری اسلامی این سازمان چندان قابل‌قبول و مسئول نیست و بیشتر یک سازمان فرقه‌ای است تا یک سازمان دولتی با مکانیزم “کنترل و توازن”. به همین دلیل نیز اعمال تحریم و بازدارندگی در چنین سازمانی تأثیر چندانی نخواهد داشت.

حمایت از سازمان مجاهدین خلق به نفع منافع آمریکا نخواهد بود

به نظر می‌رسد حامیان و طرفداران سازمان مجاهدین خلق ایران از فاجعه‌بارترین اشتباهات آمریکا در حوزه سیاست خارجی در چند دهه گذشته درس عبرت نگرفته‌اند و اصرار می‌ورزند تا واشنگتن دوباره همان اشتباهات را تکرار کند. به عنوان مثال تقویت و ارتقاء تهدید از سوی دشمن و همچنین حمایت‌های کورکورانه از گروه‌های مخالف منجر به ایجاد گروه تروریستی القاعده در افغانستان شد. حمایت از سازمان مجاهدین خلق نه مطابق با ارزش‌های آمریکایی است و نه به نفع منافع آمریکا خواهد بود. در عوض بهتر است آمریکا حرکت در مسیر دیپلماتیک را ادامه دهد، امری که اکثر آمریکایی‌ها موافق با آن هستند. رویکرد دیپلماتیک نه تنها به نفع منافع آمریکا در خاورمیانه خواهد بود، بلکه می‌تواند به بهبود وضعیت سیاسی ایران و در نتیجه آن توانمندسازی بیشتر ایرانیان در جهت بهبود زندگی خود منجر شود.

انتهای پیام/