پیامهای پیروزی مقاومت غزه برای دوستان و دشمنان
خبرگزاری تسنیم: کاهش محبوبیت و افزایش نفرت مردم از سردمداران صهیونیست از تبعات منفی این جنگ است. محبوبیت نتانیاهو از ۸۳ درصد به ۳۸ درصد رسیده است. اینها مسائلی است که رژیم صهیونیستی به سادگی قادر به ترمیم آنها نیست.
پس از 51 روز تجاوز مکرر رژیم صهیونیستی و مقاومت بی دریغ مردم غزه، رسانهها اعلام کردند طرفین آتشبس در نوار غزه را پذیرفتهاند. به این ترتیب، مقاومت اسلامی فلسطین سرانجام موفق شد دستکم بخشی از خواستههای خود را که پیش از این صهیونیستها حاضر به قبول آنها نبودند، به حریف تحمیل کند. در ضمن، هیچ اثری از خواسته اصلی صهیونیستها یعنی خلع سلاح مقاومت در توافق آتشبس دیده نمیشود. آنچه این نوشتار به دنبال آن است بررسی عوامل این پیروزی و پیامهای آن برای دوستان و دشمنان مقاومت غزه است. به طور کلی عوامل پیروزی مقاومت غزه در رویارویی با رژیم صهیونیستی را میتوان به 2 دسته کلی تقسیم کرد: 1- عوامل مثبت و ایجابی، 2 – عوامل منفی و سلبی. عوامل ایجابی، منتسب به مقاومت اسلامی غزه است و در سه رأس مثلث میتوان آنها را مهندسی و تعریف کرد. رأس اول مثلث، خود مقاومت با مجموعه توانمندیها، استعدادها، لجستیک، تجربیات و تجهیزاتش است. رأس دوم مثلث، مردم غزه است. آنها با همه وجود، از جان، مال و فرزندان و عزیزانشان گذشتند وبا مشتهای گره کرده از مقاومت حمایت کردند. آنها با حمایت همه جانبه از مقاومت با هرگونه سازش مخالفت و به مقاومت اعلام کردند که نباید بترسید، نباید خسته شوید و نباید سازش کنید. آنها با این کار، مقاومین و مجاهدین در صف اول مبارزه با رژیم صهیونیستی را دلگرم کردند.
عامل سوم، رهبران سیاسی و نظامی مقاومت است. در مجموع این سه رأس مثلث با ایستادگی، مقاومت، صبر و تحمل وشکیبایی عوامل ایجابی پیروزی مقاومت غزه هستند. از سوی دیگر، حمایتهای مردم جهان-ونه دولتمردان- به نفع مردم فلسطین به ویژه مجاهدان غزه به میدان آمدند، حائز اهمیت است . از شهرهای امریکای لاتین تا آفریقا و اروپا و شبه قاره هند و برخی کشورهای خاورمیانه، همه عرصه حمایت از مقاومت غزه شد. اما در ادامه باید به عوامل سلبی که همانا نقاط ضعف رژیم صهیونیستی است، اشاره کرد. یکی از این عوامل، وجود اختلاف در هدف میان فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی رژیم صهیونیستی است. سردمداران این رژیم جعلی هدف واحد و مشترکی را دنبال نمیکردند. این اختلاف باعث بروز تنش در کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی شد.
مسئله دوم، ضعف اطلاعات و استخبارات نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی از مقاومت بود. آنها برآورد دقیقی از تونلها، موشک ها، شیوه نبرد مجاهدان غزه و محل استقرار نیروهای مقاومت نداشتند. تصور اولیه آنها این بود که با چند بمب میتوان مردم غزه را تسلیم کرد. با چنین غرور و تبختری نتانیاهو وارد جنگ شد. یکی دیگر از اشتباهات رژیم صهیونیستی این بود که سطح مطالباتش از این نبرد را بسیار بالا گرفت. آنها تصور کردند که میتوانند مقاومت در غزه را خلع سلاح کنند. نتانیاهو پیشینیان خود را ندید. آریل شارون با خفت در سال 2000 از جنوب لبنان عقب نشینی کرد. ایهود اولمرت نیز در سال 2006 در جنگ موسوم به 33 روزه و نیز در سال 2009 در جنگ 22 روزه شکست در مقابل مقاومت را پذیرا شد.
نتانیاهو بسیار مغرور است و از این حوادث درس عبرت نگرفت. عامل بعدی پیروزی مقاومت و شکست رژیم صهیونیستی ساکنان مناطق اشغال شده هستند. بر خلاف صبوری، پایداری، استقامت، تحمل و شکیبایی مردم غزه، صهیونیستهای ساکن فلسطین اشغالی خیلی آسیبپذیر خود را نشان دادند. اخبار نگرانیها و ترس و دلهره عجیبی از این مناطق توسط رسانههای خود رژیم صهیونیستی منتشر میشود. اخباری که حاکی از حالات پریشان روانی، استرس، ترس، اعتراضات و تحصنهای صهیونیستهای ساکن فلسطین اشغالی منتشر میشد سبب شد تا هم نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی و هم سردمداران این رژیم نتوانند پشتوانه محکمی داشته باشند و در نهایت مجبور به قبول شکست شوند. مسئله بعدی، دقت نیروهای مقاومت در هدفگذاری حملات سبب شد تا ضرر و زیانهای سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد آید که تاکنون این رژیم با آنها مواجه نشده بود.
یکی از نقاط ضعف عمده رژیم اشغالگر، وابستگی به اقتصاد توریسم است. در این جنگ فرودگاه بن گوریون تعطیل شد. امنیت فرودگاههای پیشانی امنیتی هر کشوری است. با تعطیلی فرودگاهها در رژیم صهیونیستی، ضربات شدید و سنگین اقتصادی به رژیم صهیونیستی وارد شد. این در حالی بود حمایتهای بی امان کشورهای استکباری از این رژیم وجود داشت اما به رغم تمامی این حمایتها نتوانست مانع شکست آن شوند. رژیم صهیونیستی نشان داد در این جنگ جز ویرانی، بمبارانهای کور و بیرحمانه، کودککشی و گرگمنشی حرفی برای گفتن ندارد. در مقابل، مقاومت توانست با افزایش برد موشکها، افزایش کلاهکها و نازلهای موشکها، افزایش دقت در هدفگیری و خنثی کردن گنبد آهنین نقطه عطف تاریخی در تاریخ رویارویی با رژیم صهیونیستی را رقم بزند. این پیروزی به قیمت خون نوزادان، کودکان، زنان و سالمندان، ویرانی مساجد، درمانگاهها و بیمارستانها و مدارس به دست آمده است.
امیدواریم که این پیروزی و دستاورد بزرگ بر سر میزهای مذاکرات و دیپلماتیک که قرار است در 1 ماه دیگر آغاز شود، گرفتار سهلانگاری و وجهالمصالحه شدن نشود. یکی از موضوعات مهم حول این پیروزی پیامهایی است که برای دوستان و دشمنان مردم و مقاومت در غزه داشت. این پیروزی پیام اعتماد به نفس و دلگرمی برای مردم غزه و طرفداران و دوستان مقاومت و همه آزادگان سراسر جهان داشت. مقام معظم رهبری موضعی تاریخی در این جنگ اعلام کردند؛ دستور مهم ایشان در مسلح شدن کرانه باختری، تصمیمی سرنوشتساز برای موضوع فلسطین است. کرانه باختری به مراتب وسیعتر و بزرگتر از غزه است. مساحت کلی نوار غزه فقط در حدود 360 کیلومتر مربع است. در حالی که کرانه باختری حدود 25 برابر وسعت غزه است. پیام رهبر انقلاب برای تسلیح کرانه باختری حس اعتماد به نفس، اقتدار، همگرایی و همافزایی در راستای حمایت از مردم فلسطین و مقاومت ایجاد کرد. اولین دستاورد تلخ شکست رژیم صهیونیستی برای ساکنان صهیونیست مناطق اشغالی، ایجاد شکاف و حس بی اعتمادی بین دولت و ساکنان این مناطق است. آنها دریافتند که سران آنها به آنها دروغ میگویند و اخبار صحیح را باید از رسانههای مقاومت و حامیانش دریافت کنند.
بنابراین کاهش محبوبیت و افزایش نفرت مردم از سردمداران صهیونیست از تبعات منفی این جنگ است. محبوبیت نتانیاهو از 83 درصد به 38 درصد رسیده است. اینها مسائلی است که رژیم صهیونیستی به سادگی قادر به ترمیم آنها نیست.غربیها نیر متوجه شدند که این رژیم در سراشیبی ضعف و اضمحلال افتاده است. این احتمال وجود دارد که کمیته وینوگراد، کمیته تحقیق و تفحصی برای بررسی علل شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی تشکیل شود. به نظر میرسد حیات سیاسی نتانیاهو به پایان رسیده است. بعد از آتش بس آنچه اهمیت محوری دارد بررسی وظایف و تکالیف مقاومت غزه و حامیان آن است. در اینجا باید سخنی از اسماعیل هنیه (جانشین رئیس دفتر سیاسی حماس) به نقل از «رمضان عبدالله» دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین را ذکر کرد. آقای هنیه در جایی گفته است که پیروزی ما در این جنگ پایان کار نیست بلکه آغاز کار است.
چرا که مأموریت سازمانهای جهادی فلسطین، آزادسازی کل سرزمینهای اشغالی فلسطین و آزادسازی قدس شریف است. بنابراین تقویت، تجهیز مقاومت به لحاظ سیاسی، مالی و آموزشی کار بزرگی است که باید حامیان مقاومت آن را در اولویت برنامههای خود قرار دهند. اساسا حامیان مقاومت باید فلسطین را در اولویت مسائل جهان قرار دهند و مانع از فراموش شدن آن شوند. مسئله فلسطین در چند سال اخیر از اولویت مسائل برخی کشورهای عربی خارج شده بود. رهبران سیاسی کشورهای حامی فلسطین باید حمایت از حقوق مردم فلسطین و رفع محاصره و محرومیت آنها، عدم تکرار حملات به مردم فلسطین، آزادی حرکت در دریا، تلاش برای بازسازی غزه، آزادی اسرا، بازسازی فرودگاه غزه که در قرارداد اسلو نیز آمده را در سرلوحه برنامهای خود قرار دهند. این پیروزی باید سکوی پرتابی برای پیروزیهای بعدی مردم فلسطین شود.
انتهای پیام/