ناراحتی فتنهگران از پایبندی وزارت اطلاعات به خط قرمز نظام
خبرگزاری تسنیم: ارگان فتنهگران در پاریس از هوشیاری و برخورد وزارت اطلاعات با عوامل این جریان ابراز ناخرسندی کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم در ستون اخبار ویژه کیهان آمده است:
ناراحتی فتنهگران از پایبندی وزارت اطلاعات به خط قرمز نظام
ارگان فتنهگران در پاریس از هوشیاری و برخورد وزارت اطلاعات با عوامل این جریان ابراز ناخرسندی کرد.«کلمه» نوشت: گزارشهای رسیده از نقش وزارت اطلاعات دولت روحانی در برخورد با برخی فعالان سبز حکایت میکند. ماموران امنیتی نه تنها به تعقیب این فعالان پرداختهاند بلکه در موارد متعددی آنها را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار کرده و مورد بازجویی قرار دادهاند. بخشی از این احضارها به فعالیت در شبکه مجازی و رسانههای اصلاحطلب مربوط میشود.کلمه، اشراف امنیتی وزارت اطلاعات بر فتنهگران را سرکوب خواند و نسبت به آن ابراز ناخرسندی کرد. این در حالی است که فتنهگران براساس اسناد متواتر نقش مهرههای پیاده سرویسهای جاسوسی بیگانه (سیا، موساد و امآی سیکس) را در پروژه آشوب بر عهده داشتند و طبیعتاً برای هر نظام سیاسی، تحرکات براندازانه خط قرمز تلقی میشود.
در همین حال علی شکوریراد از اعضای حزب منحله مشارکت در مصاحبه با ایلنا اظهار داشت: شرایط امنیتی پس از یک دوره گشایش برای اصلاحطلبان اکنون قدری سختتر شده و میتوانم بگویم دشواریها بیشتر شده است. اطلاعات سپاه و دادستانی و حتی گاهی وزارت اطلاعات در این زمینه از گذشته سخت گیرانهتر رفتار میکنند.وی میافزاید: در یک سال گذشته تعداد احضارها بیشتر شده و محدودیتها نیز افزایش یافته است. مثلاً تا پایان دولت قبل گاهی از سوی شهرستانها دعوت میشدم و من میرفتم و سخنرانی هم میکردم ولی در طول چند ماه گذشته چهار مورد سخنرانی من توسط اداره اطلاعات لغو شده است.
ناکامی در سرکوب مقاومت فلسطینیها ناامیدیها را در اسرائیل افزایش داد
رئیس سابق سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) تصریح کرد ادعای زدن ضربه سخت به مقاومت فلسطین در جنگ اخیر بیپایه است و امضای آتشبس با حماس موجب ناامیدی و احساس ناتوانی در جامعه صهیونیستی اسرائیل شده است.یوال دیسکین در صفحه فیسبوک خود تصریح کرد امضای توافقنامه آتشبس میان اسرائیل و مقاومت فلسطین میزان ناامیدی در اسرائیل را به خاطر ناتوانی در شکست دادن حماس افزایش داد.دیسکین در این باره نوشت: جامعه صهیونیستی بعد از متحمل شدن ضربات سخت از سوی جنبش مقاومت حماس در قبل و بعد جنگ اخیر غزه، از ارتش این رژیم انتظار داشتند که با پیروزی و نابودی جنبش حماس جنگ را به پایان رساند اما این امر محقق نشد.
وی در ادامه نوشت: حملات هوایی و زمینی ارتش رژیم اسرائیل که به منظور تخریب تونلهای جنبش حماس انجام شد به نتیجهای نرسید، بنابراین قدرت نظامی حماس همچنان جنوب اسرائیل را تهدید میکند و این توانایی بمباران شمال اسرائیل تا شهر حیفا را دارد.وی در پایان با اشاره به اظهارات مقامات تلآویو در شکست دادن حماس گفت: واقعیت چیز دیگری است، و من در رد این اظهارات هیچ شک ندارم، هرکسی که خالی شدن شهرکهای صهیونیستنشین را با چشمان خود مشاهده کرد نمیتواند شهروندان ما را قانع کند که توانایی بازدارندگی و تامین امنیت آنها را دارد.
میخهای جدید بر تابوت سازمان برنامه و بودجه
دولت علاوه بر تعلل در تشکیل سازمان برنامه، در مسیر تضعیف هر چه بیشتر آن گام برمیدارد.به گزارش «الف»، در حالی که تا قبل از تشکیل دولت روحانی، اعضای کابینه فعلی در کنار سایر منتقدان دولت قبلی به فروپاشی ساختار برنامه و بودجهریزی معترض بوده و آن را به خاطر از هم گسستن شاکله نهاد برنامه و بودجهریزی کشور شماتت میکردند، با گذشت بیش از یک سال از تشکیل دولت جدید، نه تنها فرآیند احیای این سازمان به حاشیه رفته، بلکه گامهای دیگری نیز برای تضعیف ساختار ضعیف فعلی برداشته شده است.در طی این مدت، با وجودی که بدنه کارشناسی معاونت برنامهریزی ریاستجمهوری تلاش کرده که علیرغم همه مشکلات، قوت از دست رفته خود را بازیابی کرده و خود را به صورت نصفه و نیمه احیا کند، اقدامات جدید دولت، همین بازسازی نصفه و نیمه را نیز به محاق برده است.
الف خاطرنشان کرد: در حالی که برنامهنویسی کوتاه و بلندمدت، از وظایف سازمان برنامه و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی محسوب میشود، دولت در اقدامی شتابزده، فرآیند برنامهریزی را از مسیر و چارچوب منطقی خود خارج ساخته و آن را به شورایی خودساخته تحت عنوان شورای هماهنگی محول کرده است. نگاهی به نوشتهها و اظهارات برخی اعضای شورا نیز نشان میدهد که بخشی از این شورا، اساسا به توان کارشناسی سازمان برنامه اعتقادی ندارند و معتقدند این سازمان از عهده نوشتن برنامههای کوتاهمدت مانند برنامه خروج از رکود و نیز برنامه ششم توسعه برنمیآید.این اقدام علاوه بر این که گامی در جهت تضعیف هر چه بیشتر سازمان برنامه به شمار میرود، با در نظر گرفتن عواقب آتی آن نیز غیرمنطقی ارزیابی میشود، چرا که بازخواست از عواقب برنامههای نوشته شده توسط این شورا در آینده به دلیل ماهیت فردی/گروهی این شورا سخت خواهد شد و در صورت بروز مشکل، سخت بتوان مسئولیت برنامههای نوشته شده را به گردن اعضای این شورا بار کرد.
الف پیشنهاد کرد در صورتی که دولت اصرار بر ادامه رویه فعلی دارد، آن را در چارچوب متعارف خود دنبال کرده و مسئولیت رسمی نهاد برنامه و بودجهریزی را رسما به این شورا منتقل کندیا این شورا را به عنوان مسئولین سازمان برنامه و بودجه منصوب کند، تا بتوان با دقت بیشتری به ارزیابی عملکرد و خروجیهای برنامههای مربوطه پرداخت.
ایران فعلا امتیاز نقد بدهد وعده نسیه برای آینده بگیرد!
محافل سیاسی و رسانهای آمریکا به سیاق 10 سال پیش در ازای مطالبه امتیازات نقد در مذاکرات هستهای با ایران، وعده نسیه میدهند.به گزارش وبسایت المانیتور، کسانی چون رابرت آینهورن مذاکرهکننده آمریکایی و گروه موسوم به بحران ضمن مقالاتی پیشنهاد کردهاند ایران برنامه خود را تا حد فعالیت تحقیقاتی روی سانتریفیوژها کاهش دهد. این گروه میگویند ایران میتواند در صورت علاقه ظرفیت ذغنیسازی خود جهت دستیابی به انرژی مورد نیازش را پس از پایان دوره توافق ]حداقل 7 ساله[ گسترش دهد(!)آینهورن میگوید: در صورتی که ایران هماکنون محدودیتهای بیشتری در برنامه هستهایش بپذیرد در عوض در آینده آزادی عمل بیشتری نصیبش میشود(!)آینهورن با اشاره به نامه سرگشادهاش به مذاکرهکنندگان هستهای که در نیمه ماه اوت منتشر شد، در گفتگو با المانیتور گفت:
«مفهوم کلی که من به دنبال جا انداختن آن بودم مسئله زمان در توافق جامع است. به سختی میتوان بین خواست ایرانیان که به دنبال توانایی صنعتی غنیسازی با اصرار گروه 5+1 که توانایی غنیسازی در حد تحقیقی و توسعه را برای ایران مناسب میدانند، پلی زد. بهترین راه پل زدن بین این دو خواست، تمرکز روی مؤلفه زمان است. به عبارت دیگر، در سالهای ابتدایی توافق جامع، تهران تن به غنیسازی محدود داده، ولی پس از انتهای دوره توافق در صورت صلاحدیدش میتواند به غنیسازی صنعتی روی آورد.»همچنین زاریل کیبال به المانیتور گفته که توافق جامع هستهای با دادن امتیازات دردناک همراه است اما توضیح نداده که آمریکا و غرب قرار است کدام امتیاز دردناک را بدهند!
وزیر نفت: قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) یک ظرفیت ملی غیرقابل انکار است
بیژن زنگنه که جزو کهنسالترین وزرای دولت کرده است، از سن بالای مدیران وزارت نفت گلایه کرد. وی گفته است: من بارها گفتم مدیریت خیلی مهم است و البته مدیریت بدون نظم و انضباط خیلی سختتر خواهد شد. من درحال حاضر برای هر بخشی مدیر میخواهم، خیلی سخت مدیر پیدا میشود.زنگنه که با روزنامه اعتماد گفتگو کرده، اظهار میدارد: مدیران قبلی بازنشسته شدهاند و به خاطر نبود آموزشهای لازم، مدیر جدید جایگزین آنها نشده است. کلا سطح مدیریت در نفت نسبت به 10-12 سال قبل خیلی پایین آمده است. البته منظور من فرد نیست منظورم بدنه مدیریتی است. من امیدم به نسل جوانتر است. به اعتقاد من مدیر خوب باید نهایتا 50 ساله باشد و نباید از مدیران خیلی پیر استفاده کرد. اینها برای مدیریتهای عملیاتی سنشان زیاد است.
گفتنی است میانگین سن وزرای دولت یازدهم نزدیک به 57 سال است. خود زنگنه هم 62 ساله است. پیرترین عضو کابینه محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت با 69 سال و جوانترین آنها ظریف وزیر خارجه با 54 سال است. 5 تن از وزرا، بالای 60 سال سن دارند.زنگنه درباره عملکرد قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در پروژههای نفتی هم گفته است: من مهندسان و مدیران جوانی را که در قرارگاه خاتمالانبیا کار میکنند، مثل بچههای خودم میدانم. من نخستین کار تعیین کننده را برای حضور این قرارگاه در پروژههای اقتصادی به آنها واگذار کردم، در آن زمان اجرای سد کرخه را من به قرارگاه واگذار کردم. وقتی به مجموعه نفت برای دومین بار وارد شدم هم همین روال را در پیش گرفتم. گفتم رفاقت سرجای خود پیمانکار و کارفرما هم سرجای خود، دوستان هم خیلی زود حرف ما را گرفتند واقعا مهندسینی که آنجا هستند عین بچههای خودم هستند.
زنگنه در برابر اصرار خبرنگار روزنامه اعتماد که ادعای تخلف قرارگاه خاتمالانبیاء را داشته، گفته است: قرارگاه خاتم یک ظرفیت ملی غیرقابل انکار است. من الان مشکلی ندارم این مجموعه خوب کار میکنند، زحمت میکشند و روابط تنظیم شدهای با نفت دارند و هیچ تخلفی در مجموعه فعالیت آنها تاکنون به من گزارش نشده است. حتی اگر پول اضافه گرفته باشند این اشکال و عیب عمدتا متوجه کارفرماست.
جنگ «ندا» و «نسا» بالا گرفت!
تشدید فشارها به تشکل نوپای ندا (نسل دوم اصلاحطلبان) که خواستار اصلاح برخی تندرویهای گذشته اصلاحطلبان هستند، موجب استعفای دو عضو این تشکل شد.حجت شریفی از اعضای ندا میگوید وی و هادی حیدری از این تشکل جدا شدهاند. روزنامه اعتماد با انتشار این خبر نوشت: فکرش را هم نمیکردند که با چنین انتقادی مواجه شوند. ابتدا خود را نسل دوم اصلاحات نامیدند اما حرفشان ابتدا نه در رسانهها که در محافل سیاسی بر سر زبانها افتاد، سیدمحمد خاتمی نهیبشان زد که از این عبارت استفاده نکنند. او بهتر از هر کسی در این کشور اصلاحطلبان را میشناسد. میداند از چه چیزی عصبانی میشوند و چگونه میتوان آتش خشمشان را خاموش کرد. نداییها اما دیگر به نسل دوم اصلاحات معروف شده بودند حتی اگر میگفتند ما «نوید دوباره اصلاحات» هستیم باز هم آنها را با همان نسل دوم دست میانداختند. میدانستند دنیای سیاست بیمهری و حرف شنیدن زیاد دارد اما آن را فقط در کتاب خاطرات بزرگان خوانده بودند.
پیش از این کسانی چون پورنجاتی به تمسخر «ندا» پرداخته و گفته بودند عمه آنان نیز «نسا» (نسل سوم اصلاحطلبان) را راهاندازی میکند؟! محافظهکار، تواب، قدرتطلب بیشناسنامه، نفوذی و... از جمله عناوینی بود که طیفی از اصلاحطلبان تندرو به تشکیلات موسوم به ندا نسبت دادند.اخیرا حسن یونسی از اعضای مؤسس ندا، مواردی نظیر خروج از حاکمیت، فتح سنگر به سنگر، تحریم انتخابات، فشار از پایین چانهزنی در بالا را به مثابه اعلان جنگ به حاکمیت و جزو تندرویها و اشتباهات اصلاحطلبان برشمرده بود.در همین حال محمد قوچانی که سالها در خدمت کارگزاران بوده و به تازگی به مرکزیت حزب کارگزاران پیوسته در مصاحبه با نشریه مثلث تصریح کرد: من به موج اخیر نسل دوم اصلاحطلبی مشکوکم. این کار بازی کردن در زمین حریف است.وی همچنین میگوید این دوستان نسل سوم هستند و در واقع آنان را باید همان نسا خواند و نه ندا.
انتهای پیام/