روشهای مغزشویی منافقین از زبان عمو زاده بنیصدر/اذعان به شباهتهای داعش و منافقین
خبرگزاری تسنیم: عموزاده بنیصدر که از اعضای سابق گروهک منافقین است درباره روشهای مغزشویی این گروه تروریستی افشاگری کرده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «مسعود بنیصدر» که از اعضای قبلی گروهک منافین بوده در مصاحبهای در روز سهشنبه به برخی از روشهای مغزشویی در این سازمان تروریستی پرداخته است.
مسعو بنیصدر که عموزاده رئیس جمهور معزول ایران است در این گروه ترویستی به مقام ریاست روابط عمومی رسید و تلاش کرد مایت سیاستمداران غربی را برای این گروه جلب کند. وی سرانجام در سال 1996 از این گروه جدا شد و اکنون در انگلیس زندگی میکند.
واشنگتن در سال 2012 گروه منافقین را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کرده است، اما مسعود بنیصدر کماکان این سازمان را دارای فرهنگ سرسپردگی میداند. پایگاه خبری «وایس» با وی گفتوگو کرده بلکه بتوان به این درک رسید که گروههایی نظیر داعش چگونه جوانان را جذب خود میکنند.
بنیصدر در این مصاحبه با بیان اینکه در این سازمان از مسعود رجوی بتی برای اعضا ساخته شده اشاره میکند که تلاش میشود همه چیز به صورت سفید و سیاه نشان دادده شود و افراد روابطشان را با اعضای خانواده خود قطع کنند تا شخصیت خودشان را گم کنند.
وی میافزاید: «در آنجا از تکنیکهای دستکاری ذهن استفاده میشد. در اردوگاه اشرف در عراق سخنرانیها گاه چند روز بدون وقفه ادامه مییافت.»
بنیصدر یکی از روشهای مورد استفاده برای مغزشویی و شخصیتردایی از افراد را اینطور به خاطر میآورد: «یکی از تکالیف ما این بود که روی یک تابلو در یک ستون شخصیت خودمان را بنویسیم و شخصیتی جدید را در ستونی دیگر بنویسیم. یادم میآید یکی از اعضای گروه میگفت برادر من در سفارت ایران در لندن کار میکند. قبلاً او را به عنوان برادرم دوست داشتم ولی حالا به عنوان دشمن از او متنفر هستم. حاضرم فردا در صورت لزوم او را بکشم. و بعد همه تشویقش میکردند.»
وی در ادامه به دستور رجوی در سال 1990 اشاره میکند که گفته بود تمامی اعضا باید همسرانشان را طلاق دهند؛ میگوید: «همسر خود من آن موقع از گروه خارج شده بود. تمامی اعضا این را قبول کردند و این قانون در مورد همه غیر از رهبر گروه و زنش، مریم رعایت نشد.»
بنیصدر در توضیحت بیشتر درباره این دستور میگوید: «استدلال این بود که ما درگیر جنگی برای پس گرفتن ایران هستیم، بنابراین تا زمان پیروزی در جنگ نمیتوانیم خانواده داشته باشیم. این توجیهی برای دنیای بیرون بود، اما در درون به ما گفته میشد همسران شما بین شما و رهبر شما فاصله میاندازند. به ما دستور داده شده بود روح، قلب و ذهنمان را تسلیم رجوی و زنش کنیم.»
وی در بخش دیگری از اظهاراتش روشهای گروه داعش برای جذب جوانان افراطی را هم مشابه روشهای مرسوم در گروه منافقین دانسته است.
در پاسخ به این سوال که چه چیزی جوانان را جذب گروههای افراطی میکند میگوید: «تروریسم مثل یک ویروس است. از طریق ضعف به ما حمله میکند و بعداً شخصیت و فردیت ما را میکشد.»
بنیصدر اضافه میکند جذب جوانان به گروههای افراطی از طریق سه مرحله اتفاق میافتد؛ در مرحله اول، آنها جهانی ناعادلانه میبینند که آنها را خشمگین و متمایل به واکنش میکند. در مرله بعد یک ایدئولوژی قوی مانند وهابیت یک جهانبینی ساده و مبتنی بر سیاه و سفید ارائه میدهد. مرحله سوم را اینگونه توضیح میدهد: «اما همه اینها برای اینکه از یک فردتروریست، بمبگذار انتحاری و پیکارجو برای یک خلافت نمیسازدو نیاز به مرحله سومی هست: دستکاری ذهنی که باعث میشود شخصیت فرد زدوده شود و او کاملاً با گروه هویتسازی کند و از والدین و جامعهاش گسیخته شود.»
درباره شباهتهای بین گروه منافقین و گروه داعش این توضیحات را میدهد: «رهبر این گروه، ابوبکر البغدادی شخصیتی کاریزماتیک با آرمانهای نامحدود است. او رهبر کلیه مسلمانان جهان معرفی شده است. رهبران عادی به قدرت سیاسی نیاز دارند، اما رهبران گروههای سرسپرده به چیزی بیشتر از حکومت بر یک شهر نیاز دارند: آنها میخواهند بر تاریخ حکومت کنند. میخواهند ساختار بشریت را عوض کنند. برای مدتی اسم خودشان را گذشته بودند دولت اسلامی عراق و شامات چون میخواستند کنترل عراق، سوریه، لبنان، اردن و اسرائیل را به دست بگیرند. اما حالا میگویند خلافت اسلامی، یعنی حالا همه آن چیزی را میخواهند که زمانی بخشی از امپراطوری مسلمانان بوده؛ آنها اسپانیا، پرتغال، آفریقای شمالی، هند و بخشهایی از چین و روسیه را میخواهند. کل دنیا را میخواهند تا همه را مسلمان کنند. این رهبری عادی نیست، بلکه دارد به سمت سرسپردگی حرکت میکند.»
انتهای پیام/م.