فقرا و بسته محرک اقتصادی
خبرگزاری تسنیم: کورتینا، یکی از معیارهای مؤثر را برای مصرف مسئولانه و اخلاقی ارائه میدهد: اینکه مصرف خوب آن است که شما بر کالا سوار شوید، نه کالا سوار شما. این ایده از مصرف را در مقابل «مصرف اعتیادآور» قرار میدهد.
قضیه در مطالب گذشته، به چهار نقطه ضعف اصولی در بسته محرک اقتصادی اشاره کردیم که توفیق برنامه منوط به رفع آنهاست: (1) غفلت ضعف انضباط دستگاه بوروکراتیک در نظارت و پیشبرد برنامه، (2) ضعف ارتباط مجموعه دولت با مردم و در نتیجه غفلت از سیاستهای متناسب تأمین اجتماعی، (3) غفلت از زمینههای نهادی و فرهنگی و اجتماعی، (4) نگاه نولیبرال مسلط بر برنامه و کم توجهی به ضعفهای ساختاری نظام سرمایه داری. طی چند مطلب، موضوع ضعف انضباط در دستگاه بوروکراتیک دولت را تحلیل کردیم، و در این مطلب، در پی آن هستیم که بر فوت و فنهای نظری تمرکز بر جایگاه فقرا و اقشار آسیب پذیر نگاهی بیفکنیم:
اولین و متداولترین شیوه اکثر جوامع برای کاهش فشارها در دورههای دشوار اقتصادی بر فقرا، کمک مستقیم به اقشار ضعیف، به هدف پوشش به مصارف اولیه آنها بوده است. این، کاری است که همه ما بدواً در برخورد با فقرا به آن مبادرت میورزیم. اصطلاحاً «به فقیر نان میدهیم».
دومین شیوه، که بویژه با اندیشمند اقتصادی بزرگ برنده جایزه نوبل، آمارتیا سن هندی شناختهتر شد، روش توانمندسازی فقراست. در این روش، منظور، توانمندسازی فقرا برای رسیدن آنها به کورس رقابتهای اقتصادی جامعه است. در این شیوه، اصطلاحاً «به فقیر نان نمیدهیم، ابزار نان درآوردن میبخشیم».
اما این دو شیوه در این مرحله از نظام بحرانی سرمایه داری کافی نیستند، و تنشهای اجتماعی ناشی از تکانهای بحرانی را فرو نمینشانند. در واقع، در جامعه ما که بخش عمده آن شهری و آن هم ساکن متروپل تهران هستند، کمتر مسئله مسکنت مطرح است، بلکه مسئله فقر به جامعه فشار میآورد، و دولت، برای اجتناب از اعمال فشارهای اجتماعی بر دستگاه مجری برنامه محرک اقتصادی، باید متوجه فشار روانی فقر در شهرها و رژیم مصرف مرفهین و مترفین باشد.
ثروتمندان و تعیین نامعقول «خط بهره مندی متعارف»
خانم آدلا کورتینا، فیلسوف اسپانیایی نزدیک به مکتب فرانکفورت، دریافت که دو شیوه مذکور کمک به فقرا، و بویژه رویکرد آمارتیا سن در توانمندسازی برای برقراری عدالت و کاهش فشار بر فقرا کافی نیست. کورتینا، در بررسی و تکمیل نظریه توانمندسازی آمارتیا سن، معتقد شد که او در رویکرد خود راجع به عدالت، بیشتر به تحریک طرف تولید ثروت توجه داشته است، نه کنترل و توزیع مناسب مصرف ثروت. این در حالی است که بخش عمده آنچه ما در این مرحله از نظام بحرانی سرمایه داری با آن دست به گریبان هستیم، مسئله مصرف و عدم توازنهای ساختاری در مصرف است. برداشت کورتینا از صورت مسئله این است که این، سطح مصرف بالا در جامعه است که فقرا را آزار میدهد، و الا بسیاری از فقرای شهری مسکین نیستند و از پس مخارج پایه و اولیه خود برمی آیند. فقیر، مسکین نیست. مسکین آن است که از پس تأمین معاش پایه خود در زمینه خوراک و پوشاک و مسکن، برنمی آید. مسکین، گرسنه، برهنه یا بی سرپناه است. ولی...؛ ولی فقیر، مسکین نیست. فقیر آن است که خوراکی برای خوردن، و لباسی برای پوشیدن، و سرپناهی هر چند محقر و اجارهای بر سر خود دارد، ولی در قیاس با «خط بهره مندی متعارف» در یک جامعه، زیر این سطح، قرار میگیرد.
از این دیدگاه، ثروتمندان از طریق تبذیر و اسراف، «خط بهره مندی متعارف» در جامعه را بالا میبرند، و به علاوه کشش قیمتی کالاهای ضروری و غیر ضروری متعارف را بالا میبرند، و بدین ترتیب، عرصه زندگی را برای فقرا تنگ میکنند. فقیر برای آنکه همسر و فرزندانش در خیابان و مدرسه و دوست و آشنا، از رژیم مصرف متعارف عقب میمانند، احساس نداری میکند. کورتینا، در دید نافذ خود دریافته است، که بخش مهمی از ایجاد عدالت، نه در توزیع ثروت، و نه حتی در توزیع توانمندی ها و فرصتهای تولید ثروت است، بلکه در کنترل روند مهارگسیخته مصرف است.
اخلاق مسئولانه مصرف
مفهوم «کالا» و متعاقب آن «مصرف»، از ابتدا یک نقطه اهتمام مهم در تحلیل سرمایه داری بوده است، و تحلیل «عدالت»، در فقدان مفهوم پردازی نیرومند از «کالا» و «مصرف» ناقص به نظر میرسد.مصرف» افراد تنها بر خودشان تأثیر نمیگذارد، بلکه دیگران دور و نزدیک (در هر دو بعد فضا و زمان) و حتی طبیعت را تحت تأثیر قرار میدهد. ما باید کالاهایی که ما و دیگران و جهان را به تکامل برساند انتخاب کنیم. کورتینا به استناد این واقعیت، از نحوه «اخلاق مسئولانه مصرف» سخن میگوید. فرد نمیتواند تنها به حق انتخاب خود استناد کند و یک پورشه میلیاردی بخرد، بلکه باید نظر کند که این مصرف کالای او در یک فضای زندگی مشترک چه تأثیری بر دیگران میگذارد. اینجاست که خطوط منع مصرف از قبیل «اسراف» و «تبذیر» اهمیت مییابد.مثال خود کورتینا جالب است. کورتینا میپرسد چرا مصرف لباس پوشیده در انظار عمومی و در هوای گرم لازم است و چرا مصرف لباسهای بدن نما غیراخلاقی است؟ و پاسخ کورتینا این است که موضوع به حق سایر مردم و جامعه مربوط میشود. مراعات حال دیگران در لباس پوشیدن، مردم را قادر میسازد تا از حق کلی خود در انتخاب شیوه زندگی استفاده کنند. این قاعده شامل انتخاب سایر کالاها هم میشود.
مصرف در خدمت آزادی همه
یک جنبه دیگر مصرف در روزگار ما این است که «مصرف» برای اغلب مردم در طبقه متوسط شهری، منبع هویت شده است. به عبارت دیگر افراد، هویت خود را از رژیم مصرفی شان استنتاج میکنند. از این قرار یک اتومبیل پورشه یا یک عینک آفتابی اوریجینال یا یک گوشی تلفن همراه هوشمند، چیزی بیش از کارکرد اتومبیل یا عینک یا تلفن را ایفا میکند. در واقع، سرویس اصلی در مصرف این کالاها «هویتی» است.کورتینا بر نقش مهم ارزش «آزادی» در روند مصرف تأکید میکند، منتها همچون سایر اصحاب مکتب فرانکفورت ابرام دارد که «آزادی» یک ارزش اجتماعی و در اصل، تاریخی است، و اگر به عنوان یک ارزش فردی نگریسته شود، اثری از حریت در آن نخواهد ماند. فردی که مال خود را مال خود میداند، و میگوید هر طور خواستم خرجش میکنم، معنای تاریخی ثروتی که به او رسیده است را درک نمیکند. انتخاب «کالا» و «مصرف»، تنها یک انتخاب فردی نیست، بلکه یک انتخاب تاریخی است، و هر فرد حین انتخاب کالا، باید نگران و متوجه معنای تاریخی انتخاب خود باشد. «آزادی» و تصمیم گیری فرصتی برای اقدام موثر در جهان است.
پس «آزادی»، ذاتاً یک ارزش اخلاقی است و اگر به نحوی تعبیر شود که از آن ولنگاری استنباط گردد، قطعاً سوء تفاهمی روی داده است. از نظر کورتینا، «آزادی» در رابطه با «انتخاب کالا» و «مصرف»، تنها زمانی که به طور مستقل و تأملی یک کالا را انتخاب کنیم، و بتوانیم این ملاک مستقل و تأملی را بر یک مبنای اخلاقی و در یک فضای گفتگویی توجیه نماییم، به لحاظ اخلاقی موجه است. طرح فضای گفتگویی در اینجا این فایده را دارد که فرد را ملزم به اعمال یک ملاک منصفانه در انتخاب خود میکند. در واقع در ذهن خود، میپرسد که آیا انتخاب یک کالا، میتواند به یک معیار عمومی و همه پذیر تبدیل شود، یا انتخاب آن کالا یک خودخواهی است که فضا را برای دیگران تنگ میکند. از آنجا که همه انسان ها در شأن و منزلت برابر هستند، الزام اخلاقی ناشی از پیش فرض ما را بر آن میدارد تا طوری انتخاب کنیم که تأثیر این انتخاب بر زندگی دیگران لحاظ شده باشد.
رفاه و آزادی برای همه
در دیدگاه آدلا کورتینا، نه «رفاه» ناشی از مصرف و نه حتی «آزادی» در انتخاب کالا، فی نفسه ارزش اخلاقی ندارند. آنچه میتواند به این دو ارزش اخلاقی ببخشد، درونمایهای از سعادت است. تنها وقتی فرد بتواند رفاه و آزادی خود را ابزاری برای سعادت گرداند اهمیت مییابد.آدلا کورتینا، برای اشاره به این الزام دستیابی به سعادت (eudimönia)، از واژه اسپانیولی «کوردورا» (cordura) استفاده میکند، و مفهومی شبیه حکمت و تقوا یا خود نگهداری را لحاظ میکند. از دیدگاه کورتینا، مردم در جریان انتخاب کالا و مصرف، در صورتی میتوانند به شادی و آرامش درون برسند که برخوردی عاقلانه و عمق نگر و اصولگرا با بشر و طبیعت داشته باشند تا بتوانند با انتخاب خود به اعتدالی بین رفاه شخصی و رفاه دیگران و حفظ محیط زیست دست یابند.
نکته اینجاست که انسان یک موجود مدنی بالطبع است، و تکامل و سعادت او، بدون تکامل و سعادت جامعه و تاریخ منطقی نیست. میشود یک نره شیر را که زندگی اجتماعی چندانی ندارد، سیر و سایر شیرهای اطراف او را گرسنه تصور کرد، ولی نمیتوان در میان زنبورها یا مورچگان که زندگی ذاتاً اجتماعی دارند، یک زنبور و مورچه سیر و دیگران را گرسنه تصور کرد. انسان نیز همچون زنبور و مورچه از ابتدای تاریخ مضبوط، نحوی زندگی اجتماعی داشته است، چنان که از 2600 سال پیش که تأمل منظم راجع به اجتماع انسانی آغاز شده است، انسان را مدنی بالطبع تلقی کردهاند.از این روست که کسی که در شمال تهران بسیار مصرف میکند، با اطلاع از فلاکت سایر مردم شهر یا کشور، نمیتواند به خوش خوردن و حس انتخاب خود ببالد، یا اگر چنین کند، از دوراندیشی لازم برخوردار نیست. انسان بدون یک زندگی اجتماعی پر و پیمان احساس عمیقی از رفاه و آزادی نخواهد داشت، و بدون توزیع و تأمین سطح پایهای از رفاه و آزادی برای همه و توانمند ساختن همه در بهره مندی از این موهبت ها، زندگی اجتماعی ایمنی برای هیچ کس ملحوظ نخواهد بود. پس، آن که پورشه سوار میشود، نهایتاً خواهد فهمید که پورشه سواری تنهایی عاقبت ندارد، و برای او ارضاء کننده نخواهد بود.
از این روست که اغنیاء در جامعه انسانی، وظیفه سیر کردن فقیران ر ا بر عهده دارند، و این در یک جنبه، موجب استمرار بهزیستی خود آنها هم هست. ذات قائل شدن تعهد اخلاقی از آن روست که انسان به تجربه و به ذات و شهود، دریافته است که برای بهره مندی دیرپا و مستمر از بهزیستی، باید بخشی از خواست اکنون و اینجای خود را سانسور کند، تا خواستهای مهارگسیخته، آتیه زیست او را خراب نکنند. پس ذات اخلاق، الزام به ملاحظه دیگران است. به هر حال انسان ها شیر و خرس و پلنگ نیستند که توش و توان زیست غیراجتماعی را داشته باشند.در سایه چنین بینشی در باره طنین اخلاقی نحوۀ انتخاب کالا و مصرف است که باید قبل از مصرف، سئوالاتی را از خود بپرسیم: مسئولیتهای ما و حقوق ما در خرید کالا یا استفاده از آن نسبت به دیگران چیست؟ مصرف مسئولانه یعنی چه و چگونه محقق میشود؟ چه نوع از گزینههای مصرف اخلاقاً مجاز و غیر مجاز هستند؟ و چه نوع، از لحاظ اخلاقی واجب هستند؟ چه وظایفی را دولت ها و گروههای دیگر در قبال انتخابهای مصرف و شیوههای مصرف دارند؟
سواد مصرف کردن
کورتینا، یکی از معیارهای مؤثر را برای مصرف مسئولانه و اخلاقی ارائه میدهد: اینکه مصرف خوب آن است که شما بر کالا سوار شوید، نه کالا سوار شما. این ایده از مصرف را در مقابل «مصرف اعتیادآور» قرار میدهد. در واقع، یکی از ویژگیهای مصرف اخلاقی، آن است که در صورت لزوم، بتوان آن را متوقف کرد. در این صورت مصرف برای من است، نه من برای مصرف.ارتقای روحیه و اخلاق جامعه که مصارف خود را چنین برنامه ریزی کند، کمک خواهد کرد، تا در شرایط دشوار جامعه همچون تحریم، چنین افرادی که مسئولانه مصرف میکنند، بتوانند مصرف خود را به ملاحظه حال دیگرانی که توان مصرف ندارند کنترل کنند.مردم شهرنشین میتوانند، مشغولیت ها، عادت، و فراغتهای دیگری را جایگزین مصرف متظاهرانه کنند، و اینکه شهروندان چنین مهارتهایی را درونی کنند، نیاز به آموزش و تمرین و تأمل و فرهیختگی دارد. نحو برخورد با تبلیغات جهانی که سعی میکنند بر اعتقادات ما در مورد مصرف و سطح مناسب مصرف هم تأثیر بگذارند، نیز یکی از جنبههای رفتاری است که نیاز به فرهیختگی دارد. مصرف کنندگان باید اطلاعات کامل تری در مورد جنبههای تاریخی و اجتماعی مصرف خود داشته باشند، و بتوانند مصرف و انتخاب خود را در مقیاسی وسیع تر ببینند.
مصرف عادلانه
اتفاقات جدیدی در زمینه انتخاب کالا بر بستر اینترنت و شبکههای اجتماعی رخ میدهد. در این فضاها، افراد ضمن نقد و بررسی و امتیاز و نظر دادن راجع به کالاها، به انتخاب خود سازمان میدهند. این انتخاب ها، عمدتاً بر مبنای اطلاعات فنی صورت میگیرد، ولی گاهی به نظر میرسد که زمینههایی برای خرید مسئولانه و اخلاقی وجود دارد، مانند گفتگوهایی که در مورد تحریم کالاهای اسرائیلی به نحو وسیعی به چشم میخورد.اینها زمینههای جدیدی هستند که هر چند خود، نمونههایی از مصرف مسئولانه هستند، مع الوصف، و به نوبه خود میتوانند الگوهایی گفتگویی برای گسترش مصرف مسئولانه در سطحی وسیع تر باشند. این گفتگو ها میتوانند ابزاری برای درک بهتر و کنترل انگیزههای مصرف باشند، اگر از دست اندازی شرکت ها مصون بمانند. شهروندان مستقل از شرکت ها، میتوانند قدرت اخلاقی خود را در ترویج یا حمایت از مصرف عادلانه افزایش دهند.
انتهای پیام/