سیاست حمایت مالی آمریکا، فساد و ضعف سازمانی در افغانستان را تقویت کرد

سیاست حمایت مالی آمریکا، فساد و ضعف سازمانی در افغانستان را تقویت کرد

خبرگزاری تسنیم: نشریه فارین پالیسی در مطلبی با اشاره به نوع مدیریت کمک‌های مالی آمریکا به افغانستان نوشت: رویکرد و سیاست مالی واشنگتن برای کمک به افغانستان، فساد و ضعف سازمانی در این کشور را تقویت کرد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از پایان نشست سران پیمان ناتو در ولز و تصمیم‌گیری برای ادامه کمک یک میلیارد دلاری کشورهای عضو این پیمان به افغانستان تحلیل‌های مختلفی در رابطه با نوع و موفقیت کمک‌های خارجی به افغانستان منتشر شده است.

در این میان نشریه فارین پالیسی در شماره اخیر خود مطلبی را در رابطه با کمک‌های آمریکا به افغانستان منتشر کرده است که در زیر ایم مقاله را مطالعه می‌کنید:

«جان سپکو» بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار)، در ماه جولای 2014 گزارش داد که پس از تعدیل تورم، 109 میلیارد دلاری را که آمریکا از سال 2002 بدین‌سو برای بازسازی افغانستان تخصیص داده است، بیش‌تر از 103 میلیارد دلاری است که این کشور پس از جنگ جهانی دوم، بین سال‌های 1948 تا 1952، برای عملی شدن طرح «مارشال» تعهد کرده بود. اما این مقایسه‌ی سیگار گمراه‌کننده است، به دلیل این‌که در این مقایسه پیچیدگی‌های مختلف در 2 مورد در نظر گرفته نشده‌اند. روی‌هم‌رفته طرح مارشال برای بازیابی موفقانه‌ی اقتصادی 16 کشور اروپایی و اهداف درازمدت آمریکا طرح‌ریزی شده بود.

با این وجود، آن‌چه را که این گزارش نشان می‌دهد، ناکامی سیاست کمکی آمریکا در افغانستان است. با وجود پیشرفت‌های اندک در زمینه‌هایی چون گسترش آموزش و پرورش و مراقبت‌های بهداشتی، افغانستان هنوز آسیب‌پذیر، فقیر و به‌شدت به کمک‌های خارجی وابسته است.

یکی از دلایلی که کمک‌های آمریکا در افغانستان پس از 2001 به اندازه‌ی اروپای پس از 1948 مؤثر نبوده است، این است که بسیاری از ویژگی‌های طرح مارشال در روابط آمریکا– افغانستان وجود ندارند. 90 درصد پرداخت‌های طرح مارشال کمک‌هایی بودند که توسط کشورهای اروپایی و در داخل اقتصاد اروپا به مصرف می‌رسید. این کمک‌ها هم‌چنین از سه درصد تولید ناخالص داخلی این کشورها تجاوز نکرده و صرف چند سال محدود دامه پیدا کردند. آمریکا تنها کشور کمک‌کننده بود و در مورد چگونگی بازیابی اقتصادی اروپا در واشنگتن، اتفاق نظر وجود داشت؛ اروپایی که از کشورهای صنعتی و دارای منابع انسانی و مهارت‌ها تشکیل شده بود و صرف با کمبود مزمن سرمایه مواجه بود.

در سوی دیگر، افغانستان پس از 2001، در نتیجه‌ی درگیرهای طولانی‌مدت، درهم شکسته بود. از سال 1987 بدین‌سو، بیش از 2 دهه جنگ، زیربناها و نهادهای نوپای افغانستان را نابود و دورنمای بلند‌مدت ثبات را محو کرده بود. با در نظر گرفتن این‌که در جریان جنگ‌ها بیش از 2 میلیون تن کشته شده بودند، افغانستان نه تنها با کمبود نیروی انسانی بلکه با کمبود مهارت‌ها و سرمایه نیز مواجه بود. نظر به گزارش بانک جهانی، هزینه‌ 2 دهه جنگ در افغانستان، 240 میلیارد دلار زیان به رشد اقتصادی و هزینه‌های کمک‌های انسان‌دوستانه و نظامی بوده است.

با وجودی که آمریکا به افغانستان بیش‌ترین کمک را کرده است، 53 کشور دیگر و سازمان‌های بین‌المللی نیز در بازسازی این کشور سهم فعال داشتند. با این حال، این کشورها در مورد این‌که چگونه کمک‌های‌شان در افغانستان به مصرف برسند، فاقد یک دیدگاه منسجم بودند که این امر هماهنگی کمک‌ها را سخت کرد. برخلاف اروپا، کمک‌های خارجی در افغانستان که سه‌چهارم آن را آمریکا کمک کرد، به‌طور میانگین بیش از نصف تولید ناخالص داخلی افغانستان را تشکیل داد. در نتیجه، اقتصاد جنگ و صنعت مواد مخدر افغانستان، بازسازی و حکومت‌داری در کشور را با چالش‌های جدی مواجه ساختند؛ چالش‌هایی که هیچ‌کدام در اروپای پس از جنگ وجود نداشتند.

با این حال، گزارش سیگار این تفاوت‌ها را نادیده می‌گیرد و صرف مصارف 62 میلیارد دلاری آمریکا در زمینه‌ی ایجاد و حفظ ارتش ملی و پلیس ملی افغانستان را به عنوان نقاط اختلاف با طرح مارشال برجسته می‌سازد. عامل دیگری که تأثیر کمک‌های آمریکا بر اقتصاد افغانستان را به حداقل رسانده است، حقیقتی است که بیش از 90 درصد این کمک‌ها خارج از بودجه و سیستم‌های حکومت به مصرف رسیده‌اند و یک بخش همگانی موازی را ایجاد کرده است. از مجموع کمک‌های آمریکا که از سال 2002 تا کنون در افغانستان به مصرف رسیده است، حکومت افغانستان فقط در مورد 7 درصد آن حساب پس می‌دهد که از طریق بودجه‌ی سالانه‌ی حکومت افغانستان و سپرده‌هایی که به‌صورت مشترک مدیریت می‌شدند، به مصرف رسیده بود.

برای مثال، در ماه جولای 2011، وزارت دارایی افغانستان با انتشار بیانیه‌ مطبوعاتی‌ که از طریق ایمیل منتشر شد، اظهار داشت: از جمله‌ 2 میلیارد دلاری که از طریق نهادهای حکومتی در یک دهه‌ی گذشته به مصرف رسیده بود، فقط 45 میلیون دلار آن با اختیار حکومت افغانستان به مصرف رسیده بود.

فساد در حکومت افغانستان و ظرفیت‌های محدود آن، آمریکا را تشویق کرد تا بخش بزرگی از کمک‌هایش را به‌طور مستقیم مدیریت کند. اما این رویکرد صرف فقط  فساد موجود و ضعف سازمانی را تقویت کرد. آمریکا مشغول مدیریت بخش همگانی موازی باقی ماند و فرصت حمایت کافی از ایجاد نهادهای رسمی داخلی را از دست داد. در حالی که پس از آن آمریکا مشروط به افزایش شفافیت و بهبود ظرفیت وعده داد تا 50 درصد کمک‌هایش را از طریق بودجه‌ی حکومت افغانستان و وجوه سپرده‌ای که به‌صورت مشترک مدیریت می‌شدند، به مصرف برساند؛ اما برای ارزیابی هدف، اطلاعات قابل اعتماد وجود ندارد. با این حال، مقام‌های حکومت افغانستان استدلال می‌کنند که به هدف 50 درصد نائل نیامده‌اند.

مبالغ هنگفت کمک‌های آمریکا صرف عقد قرارداد با شرکت‌های بین‌المللی شدند که اغلب در سطوح مختلف قراردادها را به شرکت‌های دیگر واگذار می‌کردند و این امر قیمت پروژه‌ها را افزایش داده و ناکارآمدی را به‌دنبال می‌آورد. بنابراین، قیمت پروژه‌هایی که توسط آمریکا حمایت مالی می‌شدند، به‌مراتب بیشتر از قیمت پروژه‌هایی بودند که توسط دیگر کمک‌کننده‌ها، مانند بانک جهانی، حمایت مالی می‌شدند.

برخلاف طرح مارشال، کمک‌های آمریکا در افغانستان با تعدادی از تناقضات داخلی نیز مواجه بوده است. تناقض عمده در درگیری آمریکا در افغانستان بین «جنگ علیه وحشت‌افگنی» و دولت‌سازی بوده است. جنگ علیه وحشت‌افگنی روی اهداف کوتاه‌مدتی چون اتحادسازی با کارگزاران انفرادی قدرت برای شکست طالبان و القاعده و حمایت مالی پروژه‌ها برای به‌دست آوردن دل و ذهن مردم متمرکز است که در نهایت تلاش‌ها در راستای ایجاد نهادهای پایا و پاسخ‌گو را تضعیف کرده است.

گزارش سیگار با وجود کاستی‌هایش، دعوتی است تا سیاست کمکی آمریکا در افغانستان به شکل جامع بازبینی شود. بخش بزرگ‌تر کمک آمریکا باید از طریق بودجه و سیستم‌های حکومتی و در داخل اقتصاد افغانستان به مصرف برسد. روی دولت‌سازی نیز باید بیش‌تر تمرکز شود. مورد افغانستان محدودیت‌های کمک‌های آمریکا در قرن 21 و ضرورت اصلاحات در سیاست کمکی واشنگتن را نشان می‌دهد.

انتهای پیام/ع

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon