عدم تامین "هویت اسکاتلندی" در پادشاهی متحد عامل اصلی استقلال‌خواهی مردم است


خبرگزاری تسنیم: استاد علوم سیاسی دانشگاه استرات‌کلاید اسکاتلند با اشاره به فزونی‌گرفتن موافقان استقلال این منطقه، اظهار داشت هرچند مباحثات کنونی بر سر موضوعات اقتصادی متمرکز است اما اگر اسکاتلندی‌ها هویت متمایزی نداشتند خواستار این همه‌پرسی نمی‌شدند.

«جان کرتیس» (John Curtice) استاد علوم سیاسی دانشگاه استرات‌کلاید اسکاتلند (University of Strathclyde) در گفتگو با خبرنگار بین‌الملل خبرگزاری تسنیم با اشاره تغییر و تحولات گرایش عامه مردم منطقه اسکاتلند نسبت به همه‌پرسی استقلال این منطقه از پادشاهی متحده تصریح کرد که اختلاف دو طیف موافق و مخالف علیرغم تلاش بسیاری از مخالفان بسیار کاهش یافته است. به گفته وی در حال حاضر اگرچه مباحثات داغی بر سر موضوعات اقتصادی و مالی همچون درآمد‌ها و هزینه‌های عمومی یک "استقلال مستقل" و تعادل بودجه دولت آتی آن مطرح است، اما عامل اصلی نقش‌آفرین در یان ماجرا حس هویت اسکاتلندی است که طی سالیان گذشته به میزان کافی تأمین نشده بود. بنا به گفته وی اگر اسکاتلندی‌ها واجد هویتی متمایزی نبوده‌اند قطعا خواستار برگزاری این همه‌پرسی نمی‌شدند. پروفسور کرتیس از جمله مشهورترین صاحب‌نظران و اساتید دانشگاهی در زمینه پیمایش‌ها و نظرسنجی‌‌های سیاسی و اجتماعی در پادشاهی متحده و اسکاتلند و مورد رجوع و استناد اکثر رسانه‌های انگلیسی و اسکاتلندی درگیر در ماجرای پوشش روند همه‌پرسی این منطقه است. در ادامه متن این گفتگوی ارائه شده است:

تسنیم: نظرسنجی‌های اخیری که در بین اسکاتلندی‌ها انجام شده بیانگر چه چیزی است؟ همچنین طی چند هفته اخیر، روند تغییر و تحول رویکرد و افکار عمومی در اسکاتلند در مورد همه‌پرسی استقلال را چگونه توصیف می‌کنید؟

کرتیس: تفاوت آرای مخالفان و موافقان در نظرسنجی‌ها کاهش یافته است. در حالی که تا سه هفته پیش نظرسنجی‌های انجام شده بیانگر این بود که پس از کنار گذاشتن کسانی که هنوز تصمیمی نگرفته‌اند،‌ 43 درصد موافق استقلال و 57 درصد مخالف جدایی بودند، اما نظرسنجی‌های اخیر بیانگر این است که این نسبت به 48 درصد (موافق) در مقابل 52 درصد (مخالف) تغییر یافته و تفاوت‌ها کمتر شده است.

همچنین یک نظرسنجی انجام شده در هفته پیش انجام شده بود که بیانگر پیشتازی کماکان مخالفان بود، اما نتایج به دست آمده امروز صبح (جمعه) نشان می‌دهد که مخالفان تنها با اختلاف کمی جلوتر هستند. هرچند تمام نظرسنجی‌ها بیانگر این تغییر نیست. در این میان شاهد این هستیم که برخی شرکت‌ها (ی نظرسنجی) تلاش داشتند تا درصد موافقان را در سطح کمتری قرار دهند، اما هم‌اکنون همگی آن‌ها عنوان می‌کنند که درصد موافقان به 47 یا 48 درصد افزایش یافته است. شرکت‌هایی که می‌گفتند درصد موافقان 47 یا 48 درصد بوده است، همچنان نیز بر این نظرند که این میزان در همین حول و حوش است. منظور من این است که تغییر حالت در هفته‌های اخیر بیشتر به سمت همگرایی بوده است. با این حال نظرات مخالف حداقل در سطح فردی همچنان پیشتاز بوده است اما در حال حاضر اختلاف آن‌ها کاهش یافته است.

تسنیم: اگر اسکاتلندی‌ها به استقلال رأی موافق دهند، نظام سیاسی آتی اسکاتلند چگونه خواهد بود، آیا آن‌ها نظام سلطنت مشروطه را حفظ می‌کنند یا اینکه ممکن است پس از چند سال یک نظام جمهوری را به جای آن برگزینند؟

کرتیس: با اطمینان می‌توان گفت که هم بازیگران عرصه سیاسی اسکاتلند و هم دولت کنونی اسکاتلند سلطنت را حفظ خواهند کرد، زیرا از نظر تاریخی تاج سلطنت از سوی یک پادشاه اسکاتلندی در قرن 17 میلادی به ارث برده شده است. در نتیجه این تنها یک سلطنت انگلیسی نیست، بلکه حداقل به همان میزانی که که این سلطنت انگلیسی بوده، اسکاتلندی نیز هست. همچنین درباره افکار عمومی در اسکاتلند، من فکر می‌کنم که بیشتر نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم به سمت حفظ سلطنت گرایش دارند. اگر شما از مردم سئوال کنید که اگر موافق استقلال اسکاتلند هستید، این کشور بایستی یک جمهوری باشد یا اینکه یک نظام سلطنتی داشته باشد،‌ خواهید دید که بیشتر مردم سلطنت را بیش از جمهوری ترجیح می‌دهند. اگر اسکاتلند مستقل شود، همچنان خواهان حفظ تاج پادشاهی خواهد بود. همانطور که گفتم در حال حاضر مردم خواهان حفظ سلطنت هستند، اما درباره 40 تا 50 سال بعد، به صراحت بگویم که نمی‌توان پیش‌بینی کرد، زیرا هر اظهاری نظری درباره این امر نیازمند شرایط خاصی است.

تسنیم: اگر اسکاتلندی‌ها "رأی آری" به همه‌پرسی استقلال دهند، چه اتفاقی برای بخش مالی این منطقه رخ خواهد داد؟ وزیر خزانه‌داری انگلیس اخیرا گفته بود که اگر اسکاتلند مستقل شود، وضعیت اقتصادی و مالی آن شدیدا تضعیف می‌شود، شما این ادعا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کرتیس: درباره این سئوال که استقلال می‌تواند تبعات خوب یا بدی برای بخش مالی دولتی اسکاتلند و در سطحی وسیعتر برای اقتصاد آن داشته باشد، اختلافات قابل توجهی بین طرفین ماجرا وجود دارد. این بحث‌ها مهمترین اختلافات مطرح هستند، زیرا زمانی که شما به رأی‌دهندگان نگاه می‌کنید، این گونه به نظر می‌رسد که مهمترین عامل در تعیین موافقت یا مخالفتشان با استقلال، طرز تفکرشان درمورد اقتصاد است. در این میانه برخی حقایق و برخی گمانه‌زنی‌ها از سوی هر دو طرف در مورد موضوعات مورد مناقشه مطرح می‌شود. به نظر من، حقیقت اساسی در حال حاضر این است که اقتصادِ بخش مالی دولتی اسکاتلند بر تفاوت‌ها بین میزان پولی که خرج می‌کند و میران درآمدش مبتنی است؛ دولت، آن میزانی هزینه می‌کند که از درآمدهایش کسب می‌کند،‌ درآمدهایی که در صورت استقلال افزایش خواهد یافت. بخش مالی دولتی اسکاتلند نه بهتر و نه بدتر از کل پادشاهی متحده است. به عبارت دیگر، این‌گونه به نظر می‌رسد که وقتی اسکاتلند شامل 10 درصد جمعیت پادشاهی متحده است، میزان هزینه عمومی دولت پادشاهی متحده در این منطقه هم به همین نسبت باشد. اما در اینجا دو نکته مطرح می‌شود. از یک طرف، میزان هزینه‌های عمومی در اسکاتلند به علت برخی دلایل تاریخی بالاتر از مابقی بخش‌های پادشاهی متحده است،‌ اما میزان درآمد حاصل از نفت و مالیات سرانه دریافتی در اسکاتلند نیز بالاتر از مابقی بخش‌های پادشاهی متحده است، به این خاطر این دو موضوع در حال حاضر نهایتا یکدیگر را متعادل می‌کنند.

همچنین باید گفت که در شرایط یکسان، بخش مالی دولتی اسکاتلند در گذشته بهتر از انگلیس بود. آینده بخش مالی دولتی اسکاتلند تا میزان بسیار بسیار زیادی به درآمد حاصل از نفت بستگی دارد و این فرض خود به قیمت نفت و هزینه استخراج نفتِ باقی‌مانده و درنتیجه سود ناشی از مالیات آن بستگی دارد. نرخ اکتشاف نفت در اسکاتلند در حال حاضر نسبت به چند سال گذشته کمتر است. همچنین برخی بحث‌ها و ادعاها وجود دارد مبنی بر اینکه تنها 24 میلیارد بشکه نفت باقی مانده است و اکنون از میانه عمر ذخایر نفتی گذشته‌ایم. مخالفان استقلال اساسا اظهار می‌کنند که ذخایر چندانی باقی نمانده است و شما نمی‌توانید در مورد برخی گمانه‌زنی‌های انجام شده در مورد قیمت نفت خوشبین باشید، همچنین اظهار می‌کنند که وضعیت بخش مالی دولتی اسکاتلند از دیگر بخش‌های پادشاهی متحده بدتر است. در نتیجه از دید مخالفان به مانند 10 تا 15 سال گذشته، نفت چندانی که از نظر اقتصادی قابل استفاده باشد وجود ندارد و بدون قیمت‌های بالای نفت، این دخایر قابل اتکا نیستند.

در این میان، بحث‌ها و موضوعات دیگری نیز مطرح است، برای مثال، هواداران استقلال بیان می‌کنند که در آینده، اسکاتلند زمینه و قابلیت این را دارد تا به صورت آسانی از منابع تجدیدپذیر انرژی استفاده کند و با کاهش هزینه استحصال این انرژی، ما با استفاده از منابع انرژی طبیعی تجدیدپذیر همچنان یک ملت ثروتمند خواهیم بود. اما مخالفان بیان می‌کنند که در زمانی که قیمت انرژی حاصل از منابع تجدیدپذیر انرژی بیشتر از منابع غیرقابل‌تجدید نفت است، و اینکه تعرفه اعمالی بر صورتحساب سوخت مصرفی مردم تنها دلیلی است که ما را قادر به سرمایه‌گذاری در منابع تجدیدپذیر می‌کند، آن هم تعرفه‌ای که از تمام مردم ساکن در پادشاهی متحده اخذ می‌شود، در نتیجه شما با استفاده از تمامی فروش سوخت در پادشاهی متحده می‌توانید به طور موثر برای سرمایه‌گذاری در منابع تجدیدپذیر یارانه تخصیص دهید، آن‌هم سرمایه‌گذاری که اغلب آن در منطقه اسکاتلند انجام می‌شود، در این شرایط، اگر شما مستقل شوید، تنها می‌توانید بر مردم ساکن در اسکاتلند تعرفه وضع کنید و در نتیجه تعداد افراد کمتری هستند که سوخت مصرف می‌کنند. بنابر این شما می‌توانید ببینید که این ادعاها مباحثات را به کدام جهت سوق می‌دهد. بنابر این چیزهایی مانند انرژی‌های تجدیدپذیر از جکله موارد بحث و مناقشه هر دو طرف موافق و مخالف استقلال است.

تسنیم: همانطور که احتمالا مطلع هستید، در صورت موافقت اسکاتلندی‌ها با استقلال این منطقه، موضوعاتی وجود دارد که بایستی بین یک "اسکاتلند مستقل" و "وستمینستر" حل شود، موضوع سلاح‌های هسته‌ای "ترایدنت" یکی از حساسترین این موارد است، زیرا جابه‌جایی آن‌ها از اسکاتلند یک پروژه بسیار گزاف و هزینه‌بر خواهد بود، نظر شما در مورد این موضوع حساس چیست؟ آیا ممکن است که سلاح‌های هسته‌ای ترایدنت در اسکاتلند باقی بمانند یا اینکه پادشاهی متحده مجبور خواهد شد علیرغم هزینه‌های بالای این جابه‌جایی، آن‌ها را منتقل کند؟

کرتیس: بله این درست است؛ این موضوع یکی از مهمترین موضوعاتی است که دولت پادشاهی متحده درباره آن نگرانی و دغدغه دارد. در این باره دو مسئله غامض مطرح است. در مورد موضع دولت کنونی اسکاتلند که از سوی "حزب ملی‌گرای اسکاتلند" تشکیل شده است، باید گفت این حزب تاریخی طولانی در حمایت و همبستگی با جنبش خلع سلاح هسته‌ای دارد که سابقه آن به دهه 1960 بر می‌گردد. این یک نقطه تلاقی تاریخی است، بسیاری از اعضای حزب ملی‌گرای اسکاتلند در واقع درگیر جنبش خلع سلاح هسته‌ای بوده‌اند. درباره موضع این حزب نیز باید گفت که اعتقادی به سلاح هسته‌ای نداشته و فراتر از آن بر این مبتنی است که سلاح‌های هسته‌ای باید از خاک اسکاتلند برچیده شوند. اما این موضوع جدای از هزینه برچیدن آن‌ها است و این امری است که پیچیدگی و مسئله غامض اول را در خود دارد، اینکه موضع آتی پادشاهی متحده درمورد سلاح‌های هسته‌ای هنوز مشخص نشده است. عمر استفاده و به خدمت گرفتن سیستم‌های هسته‌ای ترایدنت کنونی در حال به سرآمدن است و مباحثات در مورد موضع و سیاست آتی دفاعی و اینکه این تأسیسات آیا بایستی جایگزین شده و یا نوسازی شوند، بین احزاب سیاسی در سرتاسر پادشاهی متحده آغاز شده است. دولت کنونی پادشاهی متحد یک دولت ائتلافی متشکل از محافظه‌کاران و لیبرال دموکرات‌هایی است که در واقع با ایده محافظه‌کاران در مورد اینکه باید یک برنامه بلندمدت برای جایگزینی ترایدنت داشته باشیم مخالف هستند. زمانی که لیبرال دموکرات‌ها مخالفت می‌کنند، در واقع آن‌ها فکر می‌کنند که ما می‌توانیم (با داشتن یک یا چند زیردریایی) از دست این‌ها خلاص شویم. به علت عدم توافق در دولت ائتلافی، دولت تصمیم گرفته است که تصمیم‌گیری درباره این موضوع را تا سال 2016 و پس از انتخابات عمومی آتی پادشاهی متحده موکول کند.

مسأله غامض دوم این است که قرار است انتخابات پارلمان اسکاتلند در ماه می سال 2016 برگزار شود، درنتیجه دولت اسکاتلند امیدوار است که تا سال 2016 استقلال کامل حاصل شده باشد و تمامی مذاکرات جدایی انجام شده و موضوعات فی‌مابین حل شده باشد. در نتیجه در این وضعیت می‌توان گفت که موضع نهایی درباره سیستم‌های هسته‌ای ترایدنت هرچه که باشد، دولت پادشاهی متحده تا آن زمان با آن موافقت نخواهد کرد و ممکن است که حتی اگر اسکاتلند تا سال 2016 به طور کامل مستقل شود، این موضوع ممکن است اجبارا به صورت جدا از مذاکرات استقلال پیگیری شود. در این شرایط، دستکم در مقام نظر می‌توان گفت که اگر حزب ملی‌گرای اسکاتلند اکثریت مجموع را در پارلمان اسکاتلند کسب نکند، در شرایطی نخواهد بود که الزاما در موضعی قرار بگیرد که دولت پادشاهی متحد را وادار به جابه‌جایی تأسیسات هسته‌ای ترایدنت کند. در اینجا برخی گمانه‌زنی‌ها وجود دارد، اینکه در انتهای مسیری که دولت اسکاتلند خود را در شرایطی بیابد که بتواند موضع خود در مورد سلاح‌های هسته‌ای اعمال کند، ممکن است در مقابل دولت پادشاهی متحده با آن موافقت نکند، در اینجا برخی گمانه‌زنی‌ها وجود دارد که ممکن است توافقی حاصل شود که برای یک مدت معقول سلاح‌های هسته‌ای همچنان در خاک اسکاتلند باقی بماند.

تسنیم: برای پادشاهی متحده بدون اسکاتلند چه اتفاقی رخ خواهد دارد؟ ممکن است که استقلال اسکاتلند به تضعیف جایگاه یا پرستیژ بین‌المللی پادشاهی متحده منجر شود؟ اگر اسکاتلندی‌ها رأی به استقلال دهند برای پادشاهی متحده در عرصه بین‌الملل چه رخ خواهد داد؟

کرتیس: باید به یاد آورد که پادشاهی متحده یک کشور چند ملیتی بوده و به مانند دولت-ملت‌های کلاسیک اروپایی نیست. البته می‌توان گفت که مطمنا در لندن نگرانی‌های در مورد این موضوع که ممکن است پرستیژ پادشاهی متحده آسیب ببیند وجود دارد. از سوی مردم همچنان سئوالاتی درباره تداوم جایگاه پادشاهی متحده به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، در اتحادیه اروپا و دیگر عرصه‌ها مطرح می‌شود. پس می‌توان گفت که این موضوع مطمئنا نگران کننده است. در نظرسنجی‌های اخیر می‌توان دید که بقیه مردمان دیگر نقاط جهان نیز به این موضوع علاقه‌مند شده‌اند که البته شامل شما هم می‌شود.

اما من بر این نظرم که نکته مهم دراین موضوع، مرتبط با دغدغه‌های دفاعی است. باید به خاطر آورد که اسکاتلند 10 درصد پادشاهی متحده بوده و 90 درصد آن همچنان با هم خواهند بود. همچنین اسکاتلندی‌ها به صورتی فراتر از نسبت جمعیتی خود در نیروهای مسلح پادشاهی متحده مشارکت داشته‌اند و این یکی از موضوعات درجه یک در استقلال اسکاتلند است، اینکه همانطور که دیگر شهروندان پادشاهی متحده می توانند به ارتش این کشور ملحق شوند،‌ برای اسکاتلندی‌ها هم به همین گونه است.

اما در مورد موضوع جذب و به کارگیری نیروی نظامی، باید گفت همانگونه که تولید ناخالص داخلی پادشاهی متحده با استقلال اسکاتلند 10 درصد کاهش می‌یابد، توان آن برای حفظ مخارج و هزینه های نظامی کنونی نیز کاهش می‌یابد. بنابر این من فکر می‌کنم که پادشاهی متحده در صورت رأی موافق اسکاتلندی به جدایی در مسیر کاهش تأسیسات دفاعی خود خواهد بود و این مسیر حتی ممکن است تسریع شود.

تسنیم: در صحبت‌های خود به بحث ذخایر نفتی دریای شمال اشاره کردید، همانطور که می‌دانید تخمین‌های بسیار متفاوتی در مورد ذخایر باقی‌مانده در دریای شمال وجود دارد، نظر شما در مورد یک تخمین معقول چیست؟ در شرایطی که وستمینستر حول و حوش 150 میلیارد پوند ارزش ذخایر باقی‌مانده را تخمین می‌زند و "هالی‌رود" (دولت و پارلمان اسکاتلند) ارزش آن را حدود 1.5 تریلیون پوند می‌داند، در باره یک تخمین معقول از ذخایر نفتی دریای شمالی که یک "اسکاتلند مستقل" می‌تواند از بهره‌مند شود چه می‌توان گفت؟

کرتیس: در این باره تخمین‌های متنوعی وجود دارد، دولت پادشاهی متحده یکی از کمترین تخمین‌ها را دارد، برخی‌های دیگر هم تخمین‌های کمی دارند اما برخی دیگر نیز وجود دارند که تخمین‌های خوشبینانه‌تری دارند. اما باید توجه داشت با اکتشافات نفتی این تخمین‌ها می‌تواند تغیر کند. اما آنچه می‌تواند گفت این است که درآمد نفتی بخش بزرگتری از بنیه مالی اسکاتلند را نسبت به پادشاهی متحده تشکیل خواهد داد. 90 درصد فعالیت‌های کنونی اکتشاف نفت در آب‌هایی انجام می‌شود که به عقیده همگان متعلق به کشور اسکاتلند پس از استقلال آن خواهد بود. اما اسکاتلند تنها 10 درصد از بنیه مالی کنونی دولت پادشاهی متحده را تشکیل می‌دهد. بنابراین، یک اسکاتلند مستقل برای ثبات بخش مالی و هزینه‌های عمومی خود به‌طور اجتناب‌ناپذیری به میزان بیشتری به قیمت نفت و ادامه اکتشاف نفت در آینده نزدیک در دریای شمال وابسته است. در واقع این گزاره اصلی در این مباحثات است. اما اینکه چه کسی راست می‌گوید و چه کسی اشتباه را من نمی‌توان بگویم زیرا من اقتصاددان نیستم.

تسنیم: در مورد عرصه سیاست داخلی اسکاتلند، اینگونه به‌نظر می‌رسد که حزب ملی‌گرای اسکاتلند، تنها نهاد و مجموعه نظام‌مندی است که حامی رأی موافق به همه‌پرسی استقلال است، آیا این امر درست است؟ یا اینکه گروه‌ها و مجموعه‌های سیاسی-اجتماعی دیگری نیز وجود دارند که حامی و تشویق کننده استقلال این منطقه هستند؟

کرتیس: در این جنبش، حزب اصلی درون جریان موافق استقلال، حزب ملی‌گرای اسکاتلند است، البته چند گروه و حزب دیگر نیز در این میان وجود دارند، شامل سبزها که دارای تعدادی نماینده در پارلمان منطقه اسکالتند هستند و حدود 4 درصد آن را تشکیل می‌دهند. هرچند در درون این حزب افرادی با گرایش‌های مختلفی و یا اهداف مختلفی نسبت به این همه‌پرسی وجود دارد، اما موضع رسمی سبزها حمایت از استقلال اسکاتلند است. علاوه بر این، حزب سوسیالیست اسکاتلند نیز که پیشتر دارای نماینده در پارلمان اسکاتلند بود نیز حامی "رأی آری" است. عقیده آن‌ها این است که اگر مسائل مطرح حل شود، استقلال این کشور در مجموع بیشتر به نفع این منطقه است.

اما در سوی دیگر ماجرا، شاهد ائتلافی از سه حزب متفاوت محافظه‌کار، کارگر و لیبرال دموکرات‌ها هستیم، که تشکیل دهنده جریان‌های راست میانه، چپ میانه و میانه‌رو هستند. هرچند این سه حزب بر سر اینکه انگلستان چگونه باید راهبری شود (و درنتیجه اسکاتلند نیز چگونه باید راهبری شود) توافقی ندارند،‌ اما مخالف استقلال هستند. با این حال اینکه در مورد آینده اسکاتلند چه نظری دارند مشکل بتوان اظهار نظر کرد.

بنابراین می‌توان گفت که موافقان استقلال دارای یک حزب عمده است و من فکر می‌کنم این امر از نظر راهبردی یک مزیت مهم است، آن‌هم در شرایطی که دیگر سه حزب مخالفت استقلال بین خود تنش‌هایی را داشته و از هم‌اکنون بر سر انتخابات عمومی سال 2015 پادشاهی متحده رقابت دارند، این وضعیت خود مزیتی برای موافقان و حامیان استقلال است.

تسنیم: در مورد وستمینستر، اگر اسکاتلند به جدایی رأی موافق دهد، در انتخابات عمومی آتی پادشاهی متحده چه اتفاقی رخ خواهد داد؟  برای دو حزب عمده محافظه‌کار و کارگر چه شرایطی رقم خواهد خورد؟ آیا نمایندگان منتخب اسکاتلند اجازه خواهند یافت در بازه ده‌ماهه از زمان انتخابات تا اعلام استقلال این منطقه در مجلس عوام حضور یابند؟

کرتیس: در ابتدا و به طور خلاصه باید بگویم تا زمانی که اسکاتلند به عنوان بخشی از پادشاهی متحده باقی بماند، نمایندگان منتخب آن در مجلس عوام حضور خواهند داست و در انتخابات عمومی آتی نیز اسکاتلند نمایندگان جدیدی را برای مجلس عوام انتخاب خواهد کرد.

اما باید گفت که برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی از این است که براساس نظرسنجی‌های انجام شده در پادشاهی متحده، حزب کارگر پس از انتخابات بعدی نمی‌تواند به تنهایی دولت را تشکیل دهد مگر اینکه با یکی از احزاب اقلیت ائتلاف کند، این شرایط نیز نتیجه وضعیت توزیع جغرافیایی نمایندگان این حزب و این واقعیت است که از 58 نماینده کنونی اسکاتلند در مجلس عوام، 40 تن‌ها از آن‌ها عضو حزب کارگر هستند.

همچنین اسکاتلند برای موضع خود در چانه‌زنی‌ها پس از انجام همه‌پرسی به نمایندگان خود در مجلس عوام وابسته است.

در این میان دو نکته مهم به نظر می‌رسد: یکم،‌ اگر اسکاتلند از پادشاهی متحده جدا شود، احتمالا کامرون رهبری حزب محافظه‌کار را در انتخابات آتی بر عهده نخواهد داشت. دوم، اینکه انگلیسی نسبت به آینده اسکاتلند چه واکنشی نشان می‌دهند، اینکه آن‌ها ائتلاف حاکم بر دولت را متهم می‌کنند، اینکه آیا محافظه‌کاران یا حزب کارگر را متهم می‌کنند یا آنکه تمامی آن‌ها را متهم کنند، وضعیتی که منجر به تقویت حزب استقلال انگلستان (UKIP) می‌شود، زیرا مطمئنم که نایجل فاراژ رهبر حزب UKIP در آن شرایط اعلام خواهد کرد به این‌ها نگاه کنید،‌ شما دیگر نمی‌توانید به این افراد اعتماد کنید. نهایتا باید به صراحت گفت که هرچه برای اسکاتلند رخ دهد بر عرصه سیاست انگلیس تأثیر گذار خواهد بود.

تسنیم: همانطور که احتمالا می‌دانید، آرمان و هدف استقلال‌خواهی ریشه در فرهنگ، تاریخ و هویت دارد، در حالی که این‌گونه به‌نظر می‌رسد که مباحثات کنونی در همه‌پرسی اسکاتلند بر موضوعات اقتصادی و مالی متمرکز است، آیا استقلال برای اسکاتلندی‌ها به معنای یک اقتصاد بهتر است، یا اینکه فراتر از آن بوده و شامل موضوعاتی همچون تاریخ، هویت و داشتن یک کشور مستقل می‌شود؟

کرتیس: باید به این حقیقت واقف بود که اگر اسکاتلندی‌های واجد هویت متمایزی نبودند،‌ خواستار برگزاری این همه‌پرسی نمی‌شدند، همچنین برای برخی از مردم این منطقه مسئله بسیار سرراست و واضح است، اینکه من اسکاتلندی هستیم، اسکاتلند یک ملت است و در نتیجه همانند هرکدام از دیگر ملت‌ها ما نیز باید حق حکمرانی بر خود را داسته باشیم. مشکل اینجا است که در داده‌های پژوهشی دو نکته ظاهر شده است. اول اینکه داشتن یک هویت قوی اسکاتلندی، یا به عبارت دقیق‌تر حس ضعیف‌تر هویت انگلیسی، شرط ضروری مردم برای حمایت کردن از استقلال است، اما شرط کافی نیست. نکته دوم این است که اکثر مردم اسکاتلند واقعاً داشتن حس دوگانه هویت را تأیید می‌کنند. به این صورت که من عنوان می‌کنم که یک اسکاتلندی هستم و من یک انگلیسی هستم. در نتیجه برای بسیاری از مردم پاسخ دادن به این سئوال که "آیا به خاطر هویت انگلیسی خود خواهان باقی ماندن در پادشاهی متحده هستید یا اینکه به علت علاقه به هویت اسکاتلندی خود خواستار استقلال هستید؟" یک سئوال سخت است. در نتیجه این شرایط است که مباحث کاربردی و ابزاری (همچون اقتصاد و وضعیت مالی) در مرکز دعاوی مطرح قرار می‌گیرد، زیرا برای بسیاری از مردم پرسش از هویت به یک امر درونی متضاد منتهی می‌شود.

ما در مورد جامعه‌ای صحبت می‌کنیم که در چند صد سال گذشته مشارکت کاملی در صنعتی‌شدن پادشاهی متحده داشته و بخشی حیاتی از آن بوده است. همچنین باید اشاره کرد که اسکاتلند از زمانی که بخشی از پادشاهی متحده شده است مورد تجاوز خارجی قرار نگرفته است و تمامی حملات و یورش‌ها پیش از آن تاریخ رخ داده است.

تسنیم: در انتها، اگر نکته دیگری به نظرتان می‌رسد مشتاق می‌شویم که شنونده آن باشیم.

کرتیس: در نهایت من بر این باورم که بحث هویت (اسکاتلندی) عامل اصلی در این ماجرا است. زیرا حس هویت (اسکاتلندی) طی تمامی این دوران به طور تأمین نشده بود.

همچنین مردم و هر دو طرف موافق و مخالف استقلال در اینکه این اتفاق دیگر به این زودی‌ها تکرار نخواهد شد، اشتراک نظر دارند. این همه‌پرسی چیزی مانند کریسمس نیست، اگر رأی موافق داده شود دیگر راه بازگشتی نیست و این یک فرصت در تمامی عمر است.

----------------------
گفتگو از امیر خالقیان

 

انتهای پیام/پ