«حاکمی که دیگر حاکم نیست»، روایتی از بازگشت به خود
خبرگزاری تسنیم: قلب که همواره نمادی از احساس، معنویت و اخلاقگرایی بوده است در نمایش «حاکمی که دیگر حاکم نیست» گم میشود و فرد برای اینکه آن را بیابد باید به گذشته و دوران خوب خود رجوع و بدیهای گذشته خودش را جبران کند.
خبرگزاری تسنیم_ محراب محمدزاده
سه روز از برگزاری پانزدهیمن جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران_مبارک به دبیری مرضیه برومند میگذرد و تاکنون اجرای گروههای شهرستانی توانسته توجه بسیاری از صاحبنظران و منتقدان را به خود جلب کرد، نمایش «حاکمی که دیگر حاکم نیست» به نویسندگی و کارگردانی اکرم ابوالمعالی است از اصفهان یکی از آثاری بود که اجراهای بسیار خوبی را در کارگاه نمایش تئاتر شهر در میان استقبال مخاطبان داشت.
«حاکمی که دیگر حاکم نیست» سعی کرده بود تا شیوهای جدید را در اجرا به کار گیرد و عروسکگردانان سیاهپوش نبودند و در مقاطعی از اجرا با عروسکها دیالوگ برقرار میکردند. نمایش با گم شدن قلب حاکم آغاز میشود، حاکم پس از اینکه از پیدا کردن قلب خود در سرزمینش ناامید میشود، تصمیم میگیرد به سرزمینهای دور برود تا قلبش را بیابد، او پس از طی کردن مسیر دریاها، کوهها و صحراها به سرزمینهای دور میرسد، حاکم درآنجا با دختر بچهای آشنا میشود، دختربچه سعی دارد به حاکم کمک کند، او چهار قلب از گُل، چوب، آهن، سنگ و بافتنی برای حاکم تهیه میکند، اما هیچ یک از قلبها نمیتوان حاکم بدجنس را راضی و راحت کند و در نهایت دایلوگ دختربچه است که گره از داستان میگشاید، او میگوید که مادر بزرگش سالها است که منتظر پسرش است، پسر او سالها پیش برای به قدرت رسیدن و تصرف سرزمینها دور رفته و بازنگشته است. اینجا درست نقطهای است که نویسنده با استفاده از داشتههای شرقی و فرهنگ ایرانی اسلامی خود به آن پرداخته است، یعنی بازگشت به خود. قلب که همواره نمادی از احساس، معنویت و اخلاقگرایی بوده است در این نمایش گم میشود و فرد برای اینکه آن را بیابد باید به گذشته و دوران خوب رجوع کنند، رجعتی که در آن باید بدیهای گذشته خودش را جبران کند.
در کتاب «رسائل بندگی_ رساله اول، دفتر دل»؛ حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) در باب اینکه قلب چیست میگویند:«روایت از امام صادق(صلوات الله علیه) است که حضرت فرمود: «هُوَ الْقَلْبُ الَّذِی سَلِمَ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا»، قلب سلیم آن قلبی است که از حبّ به دنیا سلامت باشد و نگذارد حبّ به دنیا در آن رسوخ کند، این در ربط با ادب قلب که همان تطهیر قلب است. یک بحث دیگری در همین رابطه هست که در روایات هم مطرح است و آن مسأله رشد دل و قلب است. به این معنا که رشد قلب به چه چیز است. ابعاد وجودی انسان، غیر از بُعد مادّی او که از نظر روند رشد و نکث جدا از بقیّه ابعاد است، همگی قابل رشد هستند. عقل و حتّی نفس هم قابل رشد هستند. رشد قلب به همین است که ما گفتیم. هرچه مظروف بزرگتر، ظرف هم بزرگتر و هرچه مظروف کوچکتر، ظرف هم کوچکتر. چون مظروفِ قلب حب و دوستی است، اگر تعلّق دل به یک چیز محدود باشد، قلب هم محدود میشود. امّا اگر تعلّق دل، به یک چیز نامحدود باشد، رشد قلب هم بی نهایت میشود.»
نمایش «حاکمی که دیگر حاکم نیست» نیز به دنبال بیان این مسئله است که انسان همواره باید به مسئله قلب خود توجه کند و رها کردن آن به واسطه دنیا خواهی در نهایت او را به سر مقصود نمیرساند و او ناچار به بازگشت و جبران نامهربانیهای خود است. به نوعی که در این نمایش مادر بزرگ دختر بچه هر بار صدای مردی را میشنود میگوید:«پسرم برگشتی» مادر همچنان با تمام وجود احساس قلبی منتظر پسر است، اما پسر فارق از همه این مسائل به دنبال خواسته خود و تصرف سرزمینهای دور رفته است.
ابوالمعالی در این نمایش از دو شیوه سایه و تاپ تیبل استفاده کرده است، به طوری که مخاطبان رفت و آمدها و گذر از راهها را با سایه میبینند، کارگردان در این نمایش سعی کرده است تا تنوع بسیاری را در فضای صحنه ایجاد کند و برای رسیدن به این راه فضای فانتزی را انخاب کرده است، فضایی که کارگردان خلاقانه به سراغ آن رفته است.
اجرای این نمایش میتواند پس از جشنواره نیز در تهران ادامه پیدا کند و جشنواره فرصتی برای مدیران سالنها و مدیریت تئاتر کشور تا نمایشهای اخلاقگرا و خلاق هم چون «حکایت حاکمی که دیگر حاکم نیست» را شناسایی کنند و با اختصاص سالن در پایتخت و دیگر استانها به این آثار و تئاتر کشور کمک کنند.
اصفهانیها در جریان اجراهای خود میزبان مرضیه برومند هم بودند و وی از این نمایش ابراز رضایت کرد. بیژن گنجعلی، مریم پناه نجات،مینا پناه نجات و مهسا کاظمی عروسک گردانان این نمایش نمایش بودند.
انتهای پیام/