به بهانه روز شعر و ادب ایران/ روزی برای گرامیداشت شعرای کهن ایران‌زمین


به بهانه روز شعر و ادب ایران/ روزی برای گرامیداشت شعرای کهن ایران‌زمین

خبرگزاری تسنیم: ایران در اعصار تاریخ همیشه در شعر و ادب زبان‌زد خاص و عام بوده و باید کاری کنیم که یاد این شعرای گرانقدر در روز شعر و ادب فارسی زنده نگه داشته شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، ایران در اعصار تاریخ همیشه در شعر و ادب زبان‌زد خاص و عام بوده و در گوشه کنار این کره خاکی نامی بلند آوازه داشته که حاصل عشق و علاقه ادبا و شعرایی بوده که با عشق به وطن و تکیه بر فرهنگ و عرفان مشکلات و موانع بزرگ زا تحمل کرده و به اهداف مقدسشان دست یافتند.

حدود هزار سال از عمر زبان فارسی می‌گذرد و زبان فارسی شاید هزارسالگی خود را جشن می‌گیرد و امروز ما میراث‌دار هزار سال زبان و ادبیات فارسی هستیم.

لیث، بنیان‌گذار زبان فارسی در ایران

تاریخ را که در اوایل قرن سوم هجری جست‌وجو کنیم به نامی پرآوازه به نام یعقوب‌ابن لیث بر می‌خوریم که عیار و بنیان‌گذار سلسله صفاریان در ایران بود که برای نخستین بار شعر پارسی را در ایران به رسمیت شناخت و شاعران دربارش را به سرودن شعر پارسی تشویق کرد و توانست با تاسیس حکومتی مستقل در ایران زبان پارسی را زنده کند.

بعد از او نام ابوابراهیم اسماعیل سامانی بنیانگذار سلسله سامانیان امیری با کیاست و با درایت و ادیب دوست بر صفحه تاریخ می‌درخشد که در رواج زبان پارسی در مقام زبان دیوانی بسیار کوشید، چنان که به تاثیر از خلق‌وخوی هنردوست و ادیب پرور وی، شاعرانی چون رودکی، دقیقی و فردوسی در دربار قد برافراشتند.

قرن چهارم هجری زمان درخشش ستارگان ادبیات فارسی بود قرنی که دروه رواج شعر فارسی و شاعران برجسته‌ای بود که سادگی و روانی کلام و تازگی مضامین و افکار شعری در اشعار ادبا نمایان بود که شاعرانی چون رودکی بود که او نمونه بارز سبک خراسانی بود و در گفتار رودکی، معانی تغز و تشبیه‌های دل فریب فراوان دیده می‌شود، رودکی در توصیف بسیار چیره‌دست بود که از زیباترین قصاید او می‌توان به قصیده زیر اشاره کرد:

"بوی جوی مولیان آید همی

یاد یار مهربان آید همی

ریگ آهوی و درشنی راه او

زیر پایم پرنیان آید همی"

شاهنامه جانی دوباره به ایران بخشید

بعد از رودکی فردوسی بزرگ مرد حماسی ایران زمین پا به عرصه گذاشت که عنوان بزرگترین حماسه سرای ایرانی را با شاهکار شاهنامه خود تا ابد تاریخ برای خود ثبت کرد، شاهنامه‌ای که احساس ایرانی‌ بودن را در دل‌های ایرانیان جان تازه بخشید و از حیث روایات کهن ملی و تاثیر آن در نگهبانان زبان پارسی، بزرگترین سرمایه فرهنگی ایران است و بیهوده نیست که آن را قرآن عجم نامیدند.

 

 

فردوسی در مضامین اشعار خود عرفان و پند و حکمت را به درستی به مخاطبان خود درس می‌دهد که از جمله اشعار زیبای این کهن مرد ایران زمین می‌توان به شعر زیر اشاره کرد:

"بیا تا جهان را به بد نسپریم

به کوشش همه دست نیکی بریم

نباشد همی نیک و بد پایدار

همان به که نیکی بود یادگار"

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی"

تاریخ را که ورق بزنیم نام خواجه عبدالله انصاری، صوفی، محدث، شاعر و نویسنده ایرانی از پیشگامان نثر آمیخته به نظم در زبان فارسی می‌درخشد و بعد از می‌توان به شعرا و ادبای برجسته‌ای چون منوچهری دامغانی، عنصرالمعانی، نظام الملک، غزالی، خیام، میبدی، خاقانی، جرجانی، انوری، نصرالله منشی، طبرسی، سنائی و سهروردی در قرن پنجم و ششم هجری اشاره کرد.

بلاغت و سلامت سعدی وصف‌ناپذیر است

اما آغاز قرن هفتم فصل حضور بی‌نظیرترین شاعران تاریخ هنر و ادبیات این مرزپرگهر بود که سعدی شیرازی صاحب غزلیات رشک‌برانگیز و نثر درخسان زبان فارسی پا به عرصه گذاشت، سعدی را به دلیل بلاغت، سلامت، ایجاز و ظرافت اشعارش و زبان ساده و فصیح سعدی را هرگز نمی‌توان در کلامی جای داد، همان‌گونه که در اشعارش می‌خوانیم:

"همه عمر بر ندارم من از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی"

بعد از این شاعر پرآوازه شیرازی شعرا و ادبائی چون قطب‌الدین، نظامی، عطار، ارموی و در قرن هشتم می‌توان به خواجه حافظ شیرازی اشاره کرد.

لسان الغیب نام‌آوازترین غزل‌سرای ایرانی

لسان الغیب نام‌آوازترین غزل‌سرای ایرانی، شاعری اندیشه ورز بود که در اشعار خود مفاهیم عرفانی، اجتماعی، عاشقانه، سیاسی و اخلاقی را به زیباترین بیان به دل مخاطب خود می‌نشاند، همان‌گونه که می‌فرماید:

"کی شعر ترانگیز خاطر که حزین باشد

یک نکته در این معنا گفتیم و همین باشد"

در تاریخ که سفر کنیم در قرن یازدهم نام بزرگانی را می‌توان دید که در اشعار خود عرق ایرانی بودن خود را به رخ جهانیان می‌کشد و در لایه‌های عرفان و معرفت الهی مردم را از تاریخ روزگار خود آگاه می‌ساختند و با اشعار زیبنده خود واقعیت زندگی دنیوی را گوش‌زد می‌کردند.

شاعران و ادبائی نیز در کهن شهر اصفهان علاوه بر بخشیدن یک هویت و تمدن در معماری و شهرسازی، صفای خاطر این مردم اصفهان را در قالب اشعار خود در وصف مقصود گنبد‌های فیروزه‌نشان ارتقا می‌دادند، که شیخ بهائی بزرگ معمار ایرانی با عرفان و اشعار دل‌نشین خود جلائی روحانی به این شهر مینائی داد.

صائب تبریزی، روشن کننده سبک اصفهانی در ادبیات ایران

بعد از شیخ بهائی، فیض کاشانی و صائب تبریزی از نام‌آوران عرصه شعر و ادب در تاریخ اصفهان و ایران بودند که در عصر صفویه چراغ سبک اصفهانی را در ادبیات غنی ایرانی روشن کردند، صائب که در مطالعه دیوانش چنین می‌توان دریافت که او در اشعار پرمعنای خود به امور روحانی و معنوی اعتقاد به وحدت وجود، اتحاد معبود و معشوق، تسلیم و توکل و از خودگسستن خود را نشان می‌دهد که در ابیات زیبای این شاعر بلند آوازه می‌خوانیم:

 

 

"دیده‌ای را که نمی‌شد ز تماشای تو سیر

بی‌تماشای تو، چون سیر توانم کردن؟

عذر ننوشتن مکتوب من این است که شوق

بیش ازان است که تحریر توانم کردن"

اسماعیل آذر، پژوهشگر تاریخ ادبیات فارسی در گفت‌وگو با تسنیم اظهار کرد: ما زبان فارسی را می‌توانیم به 3 دوره از آغاز تا صناعی، از صناعی تا مشروطه و از مشروطه تا روزگار معاصر تقسیم کنیم، تا دوران صناعی بیشتر شاعران، مداح و قصیده‌سرا بودند و به طبیعت توجه خاص داشتند، از صناعی نوعی شعر با نمادها و سنبل‌های ویژه در زبان فارسی پدید آمد که غالبی را به نام غالب عرفان را ساخت که موازین دینی و عاشقانه در این قالب قرار گرفتند و به زبان عرفانی لقب گرفت، برای مثال می و می‌خانه، خرابات، نظربازی و عاشقی با شکل و شمایلی که بعد از صناعی متداول شد قبل او نبود.

اسماعیل آذر با بیان اینکه پیروان و راهیان صناعی را می‌توان عطارنیشابوری، شمس مغربی، مولانا، سعدی، حافظ و جامی را نام برد، تصریح کرد: در روزگار مشروطه دیگر زبان و ادبیات فارسی آن شکوه گذشته را نداشت و شاعران بیشتر تحت احساسات وطنی خود بودند و سعی می‌کردند که مضامینی را احراز کنند که مردم را نسبت به نهضت مشروطه تحریک کنند.

وی بیان کرد: کمی جلوتر آشنائی ایرانیان با اروپا و دایر شدن مدرسه دارالفنون و باز شدند راه ترجمه در ایران سبب که ایران با ادبیات غرب، شرق آشنا شود و تغییراتی در ادبیات ما حاصل شود که پیشرو طلایه دار این تغییر نیما یوشیج بود و راهیانی پیدا کرد و باز جریانات متعددی در شعر پیدا شد.

نیما یوشیج پیشگام ظهور شعر نو در تاریخ ادبیات ایران

بعد از گذار از تاریخ کهن وبا افتخار ایران به دوره معاصر می‌رسیم، دوره‌ای که اشعار به زبان روان‌تر و ساده‌تری بیان می‌شود که نیما یوشیج بنیان‌گذار شعر نو ادامه راه این تاریخ پرفروغ شد، نیما کسی بود که با دقت زیاد و صرف وقت، بسیار آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید که از معروفترین سروده‌های او می‌توان به شعر زیر اشاره کرد:

 

 

"می‌تراود مهتاب، می‌درخشد شب تاب، نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک، غم این خفته چند، خواب در چشم ترم می‌شکند..."

بعد از نیما یوشیج که پدر شعر نو لقب گرفت، ادبای زیادی در عرصه شعر و ادبیات به سبک کلاسیک حضور و بروز پیدا کردند.

آذر درباره شعر نو بیان کرد: از شعر نو نباید انتظار قبل از شعر نو را داشت زیرا شعر نو بیش از 100 سال از تولدش نمی‌گذرد و نباید انتظاری را که از یک سالخورده 900 ساله را داریم از یک نسبتا جوان صد سال داشته باشیم، شعر معاصر ما به قوت شعر کهن نیست و شخصیتی مثل نظامی و حافظ اشعارشان مبتنی بر قرآن است و بر سر مخزن وحی نشتند، شاعران امروز نه اینکه وابسته و پیوسته با قرآن نباشند اما آن ژرف‌نگری و قرآن‌دانی که در قدما بوده کمتر در نسل جدید یافت می‌شود البته شاعران معاصری در این زمینه قدرتمند ظهور پیدا کردند.

انقلابی در ادبیات ایران با شعر دفاع مقدس

البته نباید در این میان شعر دفاع مقدس و نقش شگفت‌انگیز آن را از یاد برد که در بعد از انقلاب اسلامی یک انقلاب ادبی نیز رخ داده و زبان شیوائی در این راه وجود دارد که سپید کاشانی، قیصر امین‌پور، مجاهد پروانه در انقلاب با اشعار نقش خاصی را ایفا کردند.

آذر با اشاره به شعر دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در شعر معاصر نوعی پدید آمد به نام شعر دفاع مقدس که به تحقیق یکی از انواع قابل توجه شعر ما است و کمتر به این قالب و نوعی شعری توجه شده است البته همه شاعران ما هم خوب هستند و هم شعر دلپذیر می‌گویند که قابل وصف بود.

قیصر امین‌پور از جمله بزرگانی بود که اشعار کم‌نظیر خود به خوبی نقش زمانه را در ذهن مخاطبان خود به تصویر می‌کشد، قیصر شاعری است که بی‌محابا مهربان می‌شود و این مهربانی‌اش به حدی است که همه دل‌مشغولی‌های خویش را ساده و روان با مخاطب خویش در میان می‌نهد، او اهل پنهان‌کاری نیست، هر چه در دلش جاری است، نصیب قلمش کرده و سفیدی سطر سطر لحظه‌ها را با هجمه کلامش خط‌ ‌خطی می‌کند، همان‌گونه که می‌سراید:

"حرف‌های ما هنوز ناتمام، تا نگاه می‌کنی: وقت رفتن است، باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن‌که با خبر شوی، لحظه‌ عزیمت تو ناگزیر می‌‌شود، ای دریغ و حسرت همیشگی... ناگهان چقدر زود دیر می‌شود!"

اشعار شهریار تجلی دردهای بشری است

و فردا روز 27 شهریور سال‌روز خاموشی شهریار سخن ایران است، شاعری عاشقانه و عارفانه پیرامون دوران مشروطه زمان خویش شعر سرود و انقلابی را در شعر ترکی ایجاد کرد و اکنون مجموعه شهر "حیدربابا سلام" به بیش از 90 زبان زنده دنیا ترجمه شده و به عنوان شناخته شده‌ترین شاعر آذربایجانی در دنیا است.

 

 

در سال 1381 به پیشنهاد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و تصویب شورای انقلاب فرهنگی، به پاس گرامی‌داشت یاد و خاطره استاد شهریار و تحکیم مودّت و دوستی بین اقوام و اقشار مختلف جامعه، روز 27 شهریور ماه، "روز ملّی شعر و ادب ایران " نامگذاری شد.

استاد شهریار همیشه با طبع لطیف و روح بسیار حساسی خود سنگ صبور غم‌های انسان‌ها بود، اشعار شهریار تجلی دردهای بشری است، او مقوله عشق را در اشعار خویش نابتر از هر شعری عرضه داشته است.

"شهریارا گو دل از ما مهربانان نشکنید

ورنه قاضی در قضا نا مهربانی می‌کند"

روحش شاد و یادش گرامی و سرزمین مهرپرور ایران همیشه پرستاره باد.

گزارش از زینب کلانتری

انتهای پیام/ ب

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon