اجلاس شانگهای و افزایش مبادلات ایران با روسیه و چین

خبرگزاری تسنیم: گستردگی اعضای اجلاس شانگهای، از شرق تا غرب آسیا، همسویی مواضع چین و روسیه در قبال مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، تأثیرپذیری کشورهای آسیای مرکزی از چین و روسیه سازمان همکاری شانگهای را در موقعیت تعیین‌کننده‌تری نسبت به قبل قرار می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در سال 1996 یعنی 18 سال قبل، پیمانی با نام شانگهای 5، میان کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان منعقد شد که به موجب آن، کشورهای عضو در راستای اعتمادسازی، اقدام به کاهش تأسیسات و نیروهای نظامی در مرزهای مشترک خود می‌کردند.
   در ژوئن سال 2001 با پیوستن ازبکستان به پیمان گروه شانگهای 5، نام این نهاد منطقه‌ای به سازمان همکاری شانگهای تغییر کرد.
   در گردهمایی سران کشورهای عضو در سال 2002 در روسیه، جزئیات اساسنامه سازمان شامل اهداف، ساختار و راهکارها، به بحث و تبادل نظر گذاشته شد و پس از انجام توافقات لازم، سازمان از نظر حقوق بین‌الملل رسمیت پیدا کرد.
   همکاری در بخش‌های امنیتی، اقتصادی و فرهنگی و تعدیل تأثیرات ناتو بر معادلات بین‌المللی از کارکردهای اصلی این سازمان به‌شمار می‌رود.
   شایان ذکر است، در سال 2004 میلادی مغولستان و در پی آن در سال 2005، ایران، پاکستان و هند به‌عنوان اعضای ناظر در این سازمان پذیرفته شدند. در این سال ایالات متحده آمریکا نیز درخواستی برای عضویت به‌عنوان ناظر در این سازمان ارائه کرد، که با مخالفت اعضا روبه‌رو شد.
   نگاهی کوتاه به جمعیت کشورهای عضو این سازمان و قدرت اعضا، اهمیت این سازمان را بیش از پیش مشخص می‌کند. سازمان همکاری شانگهای، با احتساب جمعیت یک میلیارد و 321 میلیون نفری چین، 142 میلیون نفری روسیه، 27 میلیون نفری ازبکستان، 5 میلیون نفری قرقیزستان، 15 میلیون نفری قزاقستان و هفت میلیون نفری تاجیکستان، 25 درصد جمعیت جهان را شامل می‌شود.
   علاوه بر این، با احتساب جمعیت کشورهای ناظر، پاکستان 172 میلیون نفر، هند یک میلیارد و 200 میلیون نفر، مغولستان 3 میلیون نفر و ایران بیش از 76 میلیون نفر در می‌یابیم که این سازمان 50 درصد جمعیت جهان را تحت پوشش خود قرار می‌دهد.
   به‌لحاظ وسعت جغرافیایی نیز این سازمان نیمی از مساحت کره زمین را در بر می‌گیرد. نکته دیگر، اهمیت روزافزون قدرت‌های آسیایی عضو این سازمان در عرصه بین‌الملل است.
   آن‌گونه که گفتیم، سازمان شانگهای از جوانب مختلف دارای اهمیت ویژه و بین‌المللی است، به‌همین دلیل کشورهای مختلف و از‌جمله جمهوری اسلامی ایران به‌دنبال عضویت در این سازمان هستند. با وجود تلاش‌های مجدانه ایران برای عضویت در این سازمان، هنوز این مهم محقق نشده است.
   گفتنی است، اعضای سازمان همکاری شانگهای، عضویت ایران را در این سازمان منوط به برداشته شدن تحریم‌های شورای امنیت می‌دانند و اعلام کرده‌اند تا زمانی که تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران برقرار باشد، بررسی عضویت ایران در این سازمان عملی نیست.
   
 حضور کشورهای مهمی از‌جمله روسیه، چین، هند، پاکستان و نیز سایر کشورهای عضو یا کشورهای ناظر در اجلاس شانگهای، این فرصت را فراهم کرد تا مقامات کشورمان علاوه بر سخنرانی و بیان دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران در زمینه مسائل مختلف، با سران کشورهای شرکت‌کننده نیز دیدار و در خصوص بحران امنیتی حاکم بر منطقه و همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه گفت‌وگو کنند.
   در این اجلاس فرصت برای جمهوری اسلامی ایران فراهم شد تا خطر تروریسم تکفیری را بیش از پیش برای اعضای اجلاس و افکار عمومی منطقه تشریح کند. مقامات کشورمان از مدت‌ها قبل بر ضرورت مقابله با این پدیده و هشدار به کشورهای غربی و ارتجاع منطقه‌ای مبنی بر پیامدهای شوم حمایت از تروریسم تکفیری تأکید کرده بودند، اما خیلی از کشورها به این موضوع پی نبرده و بی‌توجه بودند. اجلاس شانگهای بار دیگر در وضعیتی که دنیا بسیار دیرتر از جمهوری اسلامی ایران این تهدید را شناخته، زمینه بیان مواضع مهم و انسان‌دوستانه ایران را در خصوص مقابله با این نوع از تروریسم فراهم نمود.
   چنان‌که دکتر حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در نشست سران شانگهای در دوشنبه اظهار داشت: من در اجلاس سال گذشته از افراط‌گرایی، تروریسم و جنایات سازمان‌یافته بین‌المللی سخن گفتم و آن‌ها را نه‌تنها یکی از چالش‌های اصلی عرصه امنیت در حوزه سازمان شانگهای خواندم بلکه با این باور که افراطی‌گری و خشونت چالش جهانی است، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز مطرح نموده و خوشحالم که این نگرانی با اجماع جهانی با صدور قطعنامه‌ای درباره مبارزه با خشونت و افراط‌گرایی منجر گردید. اکنون یک سال از آن زمان می‌گذرد و جهان روز‌به‌روز به عمق این هشدار و خطر این پدیده شوم پی می‌برد.
   در واقع گستردگی اعضای این اجلاس، از شرق تا غرب آسیا، همسویی مواضع چین و روسیه در قبال مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، تأثیرپذیری کشورهای آسیای مرکزی از چین و روسیه و زمینه‌های لازم برای برخورد با چالش‌های امنیتی مشترک، سازمان همکاری شانگهای را در موقعیت تعیین‌کننده‌تری نسبت به قبل قرار می‌دهد و توجه اعضای شانگهای به مواضع جمهوری اسلامی ایران، رسیدن به این موقعیت برتر را تسهیل می‌کند.
   نکته مهم دیگر در اجلاس شانگهای، مواضع مقامات کشورمان در دفاع از حقوق فلسطینیان مظلوم بود که بار دیگر اجازه نمی‌دهد در سایه تحولات منطقه، جنایات صهیونیست‌ها در حق مردم غزه و فلسطین فراموش گردد. دکتر روحانی در سخنان خود به این موضوع اشاره کرد و گفت: "در سرزمین فلسطین نیز جنایات جنگی، کشتار بی‌رحمانه و آوارگی هزاران مرد، زن و کودک بی‌گناه در غزه و حرکت غیرانسانی در تخریب زیرساخت‌های اولیه مورد نیاز مردم آن، بار دیگر ثابت کرد که رژیم صهیونیستی به هیچ‌یک از قواعد حقوق بین‌الملل و معیارها و اصول اولیه و اخلاق انسانی پایبند نیست و تنها منطق این رژیم اشغالگر، زیاده‌خواهی از طریق جنگ‌افروزی است.
   این سخنان در شرایطی که رژیم صهیونیستی به‌دنبال توسعه نفوذ در آسیای میانه و قفقاز است، ارزش بسیار مهمی دارد و می‌تواند افکار عمومی این کشورها را در جلوگیری از این نفوذ حساس نماید.
   از سوی دیگر حضور و نفوذ فزاینده آمریکا در آسیای مرکزی پس از حوادث یازدهم سپتامبر، برای چین و روسیه و جمهوری اسلامی ناخوشایند است. روسیه مایل است در این منطقه، وزنه تعادلی ژئوپلتیکی در مقابل آمریکا ایجاد کند. در این‌راستا یکی از اهداف بلند‌مدت روسیه از تشکیل سازمان شانگهای، ائتلاف‌سازی برای اهداف بین‌المللی خود است و سازمان همکاری شانگهای را بهترین وسیله برای دستیابی به این هدف می‌داند.
   چین نیز به دلایل استراتژیکی مهمی به‌شدت از محاصره خود توسط آمریکا نگران است و پایگاه‌های نظامی آمریکا در اطراف خود و به‌ویژه حضور آمریکا در منطقه آسیای مرکزی را مغایر با امنیت نظامی و منافع اقتصادی خود می‌داند، از این‌رو تلاش می‌کند با تقویت هرچه بیشتر نقش و جایگاه سازمان شانگهای، این سازمان را ابزار مناسبی برای مقابله با سیاست‌های آمریکا در آسیای مرکزی قرار دهد.
   جمهوری اسلامی نیز در راستای مبارزه با استکبار جهانی و تقابل با زیاده‌خواهان، همواره از مخالفان و منتقدان سیاست‌های تهاجمی ایالات متحده بوده است و بر اساس همین اصول به مبارزه با نظام سلطه و حضور آنان در منطقه پرداخته است. در چنین وضعیتی که نا‌آرامی‌ها در سوریه، عراق، یمن و اوکراین، سیاست خارجی اعضای سازمان شانگهای را تحت تأثیر قرارداده و پیگیری سیاست گسترش ناتو به شرق مطرح است، مثلث قدرتمند پکن - مسکو - تهران در قالب شانگهای جدید، می‌توانند به یک همکاری استراتژیک و امنیتی روی آورند و با عضویت دائم ایران در این سازمان، این جبهه بیش از گذشته تقویت شود.
   هم‌چنین تحولات منطقه باعث شده است تا هیچ کشوری خود را فارغ از مشکلات پیش رو فرض نکند بنابراین مطرح بود که اعضای شانگهای قصد دارند تا با ایجاد نوعی همگرایی و مشورت در این اجلاس، به‌نوعی خود را در برابر افراطی‌گری و خطر جدی تروریسم بیمه کنند. کشورهایی همچون پاکستان و افغانستان که خود نیز قربانی تروریسم منطقه هستند می‌توانند به محوری برای مبارزه با گروه‌های افراطی با کمک کشورهای قدرتمند منطقه همچون ایران تبدیل گردند و حضور آن‌ها در اجلاس شانگهای زمینه این همگرایی و هم‌افزایی را بیشتر فراهم می‌کند.
   در مجموع مواضع منطقی و انسان‌دوستانه مقامات کشورمان در اجلاس شانگهای نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی با عزم و اراده‌ای که دارد می‌تواند سازمان شانگهای را از حالت سکون و رکود خارج کند و اعضای آن‌را در جهت مقابله با تروریسم تکفیری در منطقه آسیای میانه مصمم‌تر سازد. این موضوع یکی از مسائل حساس و فوری کنونی است که ایران قبل از همه کشورها ضرورت آن‌را درک کرده و تجربه کارآمدی در مقابله با این پدیده را دارد. نباید فراموش کرد که تروریسم تکفیری در آسیای میانه و قفقاز، می‌تواند خطراتی را که در خاورمیانه برای ایران و محور مقاومت اسلامی دارد، مضاعف نماید.
   هم‌چنین دفاع مقامات کشورمان از حقوق مردم فلسطین و یادآوری جنایات صهیونیست‌ها مانع از توسعه نفوذ صهیونیسم در منطقه آسیای میانه و قفقاز است چراکه یکی از سیاست‌های راهبردی رژیم صهیونیستی توسعه نفوذ در این منطقه از آسیاست که به‌صورت پنهانی اما با جدیت دنبال می‌شود.
   در نگاه بلند‌مدت نیز ایران با بهره‌گیری از ظرفیت کشورهایی همچون چین و روسیه و با همراهی کشورهای با نفوذی چون هند و پاکستان و نیز با ایجاد ائتلافی علیه غرب به‌دلیل اعمال سیاست‌های خصمانه آنان علیه اعضای این سازمان (ایران و روسیه)، سازمان شانگهای را به مرتبه‌ای مشابه سازمان‌های تأثیرگذاری چون اتحادیه اروپا، در جهت صف‌آرایی در برابر کشورهای سلطه‌گر و در راستای جلوگیری از نفوذ هرچه بیشتر آن‌ها در منطقه تبدیل نماید.
   هم‌چنین طبیعت موضع ایران و روسیه در قبال آمریکا و نیز وجود منافع مشترک استراتژیک و اقتصادی باعث شده روز‌به‌روز بر عمق روابط این دو کشور علیه ایالات متحده آمریکا افزوده شود.
   طبیعت روابط این 2 کشور با آمریکا نیز بار دیگر باعث تقویت روابط میان ایران و روسیه می‌شود خصوصاً این‌که روسیه در تلاش است نقش بزرگ بین‌المللی خود در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی را بازگرداند؛ پیشرفت روابط ایران و روسیه در میان افزایش تنش‌های بین روسیه و آمریکا امری پیش‌بینی‌شده بود همانگونه که اعمال تحریم علیه روسیه به‌خاطر مسأله اوکراین، افزایش فشار و تحریم علیه ایران در شرایط کنونی و عدم رسیدن به یک توافق نهائی و سپردن هرگونه نقشی در حوزه منطقه به این 2 کشور مورد انتظار بود و این همان‌چیزی بود که همگان در اتحاد بین‌المللی علیه داعش شاهد آن بودند.
   موضع ایران و روسیه در مسأله سوریه دقیقاً مطابق بود، هر دو طرف خواستار حمایت از "بشار اسد" رئیس جمهوری سوریه بودند، از همان ابتدا عدم رغبت دو طرف برای وجود افراط‌گرایانی که از نظر ایدئولوژی با ایران مخالف بودند را آشکار کرد به‌ویژه این‌که تحرک همین افراط‌گرایان در منطقه قفقاز به اقتصاد روسیه ضربه می‌زد و مسکو می‌خواست با دمشق و تهران همکاری داشته باشد و نفت را از دریای خزر استخراج کند اما رقابت منطقه‌ای میان قدرت‌های بزرگ علاوه بر موضوعات جغرافیایی و منافع مشترک، موضوعی است که شکل این روابط را مشخص می‌کند، کشورها به‌خوبی این جوانب و پیوند آن با توافق هسته‌ای را درک می‌کنند، پوتین به‌دنبال تشکیل جبهه‌ای علیه آمریکا و هم‌پیمانان آن بود و برای این منظور چین و ایران را با خود همراه کرد.
   تهران نیز از دهه 90 این معادله را به‌خوبی درک کرد اما با توجه به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شرایط مناسب نبود؛ به هر حال هر زمان که روابط بین تهران و واشنگتن و یا بین واشنگتن و دیگر کشورهای منطقه پر تنش می‌شد، ایران به سمت روسیه می‌رفت، ایران و روسیه علیه طرح‌های آمریکا در افغانستان و عراق و سوریه ایستادند و همه این‌ها بدان‌معناست که روابط میان آن‌ها رنگ و بوی خاص دارد و بر اساس شراکت استراتژیک و اقتصادی و در مقابل صورت گرفته است مسأله‌ای که می‌توان آن‌را "اتحاد ضرورت" نامید.
   
 در راستای توسعه مشارکت اقتصادی میان کشورهای شرکت‌کننده در این پیمان، اعضای کمیسیون اقتصادی مشترک ایران و روسیه یک تفاهم‌نامه سنگین را به امضا رساندند تا روی کاغذ، روسیه بزرگ‌ترین شریک اقتصادی ایران شود و سقف حجم همکاری‌های اقتصادی در تاریخ ایران و یک کشور ارتقا یابد به‌گونه‌ای که حجم مبادلات اقتصادی ایران و روسیه از 2 میلیارد دلار، با این تفاهم‌نامه به 70 میلیارد یورو برسد.
   تفاهم‌نامه‌ای که الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه و بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران در راستای یازدهمین نشست مشترک همکاری‌های اقتصادی امضا کردند؛ اگرچه به‌صورت کلی است اما حوزه‌های همکاری تعریف شده و قرار است 2 کشور در حوزه‌های کشاورزی، انرژی، حمل‌ونقل، فناوری اطلاعات، تجارت، صنعت، گردشگری و امور بانکی همکاری‌های جدید خود را آغاز کنند. درباره مدت زمان اجرای این تفاهم‌نامه نیز نه زنگنه و نه نواک اطلاعاتی نداده‌اند با این حال کارشناسان می‌گویند قرار است از زمان اجرای این تفاهم‌نامه، طی یک بازه زمانی 8 ساله مفاد آن اجرا شود. برای تعیین مختصات و چگونگی اجرای این همکاری‌ها میان ایران و روسیه نیز 6 کمیته تشکیل شده است. این کمیته‌ها شامل صنعت، معدن، تجارت، کشاورزی، گردشگری، امور بانکی، فناوری و انرژی و امور مرزی است.
   آنگونه که وزیر نفت ایران نیز توضیح داده، مسائل مربوط به گمرک، استانداردها، روادید و مسائل مربوط به نفت و انرژی هم در این تفاهم‌نامه دیده شده است. در جلسه کمیسیون همکاری‌های اقتصادی که در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد؛ نمایندگان 40 شرکت روس نواک را همراهی می‌کردند که نشان‌دهنده عزم روس‌ها برای اجرایی‌کردن این قرارداد است. این‌که طرفین تلاش کردند جزئیات بیشتری از این تفاهم‌نامه را ارائه ندهند قابل درک و مبتنی بر واقعیات و ملاحظات موجود است، با این حال اما نظرات تخصصی درباره این قرارداد طی روزهای اخیر حاکی از توجه ویژه طرف ایرانی نسبت به این تفاهم‌نامه است. طی روزهای اخیر تجار ایرانی مواردی را نسبت به این قرارداد مطرح کرده‌اند.
   یکی از مسائل مطرح‌شده، موضوع حمل و نقل است. به اعتقاد این کارشناسان و تجار، مشکلاتی در رابطه با حمل‌ونقل زمینی و ریلی از ایران به روسیه وجود دارد که در پی اختلافات ارمنستان و آذربایجان و ناامنی در منطقه داغستان ایجاد شده که با اراده دو طرف، امکان رفع موانع و استفاده از خطوط ریلی و زمینی وجود خواهد داشت. آن‌ها هم‌چنین معتقدند این قرارداد می‌تواند منجر به ایجاد بازارهای پررونق جانبی هم شود چراکه اگر بازار تجاری 2 کشور فعال شود، بازارهای جانبی نیز فعال خواهند شد که صادرات پایدار و مطمئن، سرمایه‌گذاری در حوزه‌های جانبی را مفید و امکان‌پذیر خواهد کرد.
   به اعتقاد کارشناسان، بازار 70 میلیونی ایران تقریباً خالی از حضور رقبای غربی است و روسیه می‌تواند در این بازار نقش برجسته‌ای داشته باشد. از سوی دیگر بازار پرسود روسیه برای ایران که از تنوع محیطی 4 فصل برخوردار است، یک بازار بسیار مساعد به‌ویژه در حوزه محصولات کشاورزی خواهد بود. روس‌ها به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خود به‌شدت نیازمند محصولات کشاورزی و یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان محصولات کشاورزی هستند. اکنون با تحریم اروپا و آمریکا، روس‌ها به‌دنبال آن هستند تا این محصولات را از طریق همسایه جنوبی خود تأمین کنند.
   
 درباره اهمیت تفاهم‌نامه 70 میلیارد یورویی ایران و روسیه
 مواضع سیاسی ایران و روسیه طی سال‌های اخیر به‌شدت به یکدیگر نزدیک شده است. ایران و روسیه در موضوع هسته‌ای مناسبات متفاوتی نسبت به مناسبات ایران و غرب دارند، چراکه روس‌ها در تأسیسات هسته‌ای ایران شریک بوده و منافع آن‌ها تعیین شده است. درباره مسائل منطقه‌ای نیز موضع واحد ایران و روسیه در قبال موضوع سوریه بسیار مشهود و برجسته بود. درباره تحولات عراق نیز همین موضع دیده شده و عدم حضور ایران و روسیه در ائتلاف آمریکایی برای مدیریت داعش، نشان‌دهنده نزدیکی مواضع 2 کشور در قبال این تحولات است.
   ماجرای اوکراین و تحریم روسیه توسط آمریکا و اتحادیه اروپا نیز باعث شد روسیه همانند ایران در معرض تحریم‌های غرب قرار گیرد. همه این‌ها شرایط را برای نزدیکی اقتصادی 2 کشور فراهم کرد. به‌عبارتی مواضع نزدیک سیاسی 2 کشور نیازمند مناسبات متناسب اقتصادی هم بود که از این طریق می‌تواند محقق شود.
   این تفاهم‌نامه به‌معنای نقض تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران از سوی روسیه نیست و محدودیت‌هایی مانند بانکی قاعدتا در این تفاهم‌نامه نیز مراعات و در نظر گرفته شده است و به‌همین دلیل گفته شده یکی از مفاد این تفاهم‌نامه، انجام مبادلات با واحد پولی طرفین است. البته برخی معتقدند وقتی سقف همکاری میان ایران و روسیه 70 میلیارد یورو تعریف شده، می‌توان برای برخی کشورهای نزدیک به روسیه و هم‌چنین کشورهای نزدیک به ایران نیز در این تفاهم‌نامه نقش‌هایی در نظر گرفت.
   هر 2 کشور تحت تحریم غرب هستند و بنابراین نزدیکی 2 کشور در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی، در مناسبات بین‌المللی یک اقدام موجه و قابل انتظار است. بنابراین این تفاهم‌نامه می‌تواند زمینه‌ساز افزوده‌شدن قراردادها و تفاهم‌نامه‌های جانبی 2 کشور با کشورهای دیگر نیز باشد.
   هم‌چنین تفاهم‌نامه 70 میلیارد یورویی ایران و روسیه می‌تواند موجب تحریک‌شدن شرکت‌های بزرگ غربی برای ورود به بازار ایران شود. همانگونه که گفته شد اکنون بازار ایران خالی از شرکت‌های غربی شده و این روسیه و چین هستند که وارد بازار پرسود ایران شده‌اند. این تفاهم‌نامه می‌تواند مسیر تجاری متروکه غرب به ایران را دچار تغییر و تحول کند.
   بدون‌تردید این تفاهم‌نامه تأثیر بسیار زیادی بر مذاکرات هسته‌ای نیز دارد. هم‌چنین این تفاهم‌نامه بر تحریم‌هایی که علیه آن‌ها وضع شده؛ می‌تواند اثرگذار باشد، ایران نیز می‌تواند با برگ این تفاهم‌نامه، چانه‌زنی‌های بیشتری را انجام دهد. همانگونه که دکتر حسن روحانی چندی پیش صراحتاً از تلاش ایران برای دور‌زدن تحریم‌ها گفت؛ این تفاهم‌نامه می‌تواند عزم و اراده ایران برای این منظور را نشان دهد.
   این تفاهم‌نامه قطعاً بر روی مناسبات اقتصادی ایران و چین نیز اثر خواهد داشت. چین اکنون با حجم مبادلات 40 میلیارد دلاری پس از روسیه، بزرگ‌ترین شریک اقتصادی ایران است. با تفاهم‌نامه اخیر، قاعدتا مناسبات اقتصادی ایران و چین هم دچار تغییراتی به سود ایران خواهد شد. تمایل رئیس جمهور چین برای سفر به ایران در سال آینده را نیز می‌توان بر همین اساس ارزیابی کرد. شی جین پینگ در دیدار با دکتر حسن روحانی در حاشیه اجلاس شانگهای، گفت که می‌خواهد سال آینده به ایران بیاید.

انتهای پیام/