«جایی برای زندگی»؛ فیلمی مردانه که ضد زن نیست
خبرگزاری تسنیم: مستند تحسین شدهی «جایی برای زندگی» ساختهی محسن استادعلی روز گذشته، یکشنبه سیام شهریورماه در سالن «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مستند تحسین شدهی «جایی برای زندگی» ساختهی محسن استادعلی روز گذشته، یکشنبه سیام شهریورماه در سالن «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد.
با وجود نمایش همزمان«جایی برای زندگی» در دو سالن و اختصاص صندلیهای اضافه به تماشاگران، تعدادی از حضار به دلیل کمبود جا موفق به تماشای این فیلم نشده و سالن را ترک کردند.
ناصر صفاریان، دبیر جلسههای نمایش فیلم و مجری برنامه در ابتدای این جلسه، ضمن اشاره به استقبال تماشاگران از این فیلم گفت: «با توجه به جلسههای متعددی که در ماههای گذشته برای نمایش مستند «جایی برای زندگی» برگزار شده بود پیشبینی نمیشد این تعداد تماشاگر برای دیدن فیلم بیایند.»
وی گفت: «خود این موضوع نشان میدهد فیلم مورد بحث، قابلیت آن را دارد تا نمایشهای گستردهتری داشته باشد و مخاطبان و تماشاگران بیشتری را جذب کند.»
در ادامه، محسن استادعلی پس از عذرخواهی از تماشاگرانی که با وجود کمبود جا به تماشای فیلمش نشسته بودند در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان مبنی بر نحوهی چیده شدن شخصیتها در فیلم «جایی برای زندگی» گفت: «زمانی که «جایی برای زندگی» ساخته میشد شخصیتهای ماجرا به صورت واقعی در پانسیونی که در فیلم به نمایش گذاشته شده، زندگی میکردند و هیچ تغییری در نحوهی چیدن آنها در مقابل دوربین انجام نشده است.»
وی گفت: «مرحلهی آمادهسازی تولید این فیلم حدود یک سال طول کشید و از آنجا که شخصیتهای مناسب این کار پیدا نمیشدند، کار به کندی پیش میرفت.»
استادعلی همچنین در پاسخ به پرسش دیگر مجری برنامه مبنی بر نحوهی ضبط واکنش طبیعی افراد در مقابل دوربین تصویربرداری گفت: «این نکته به نحوهی حضور گروه سازندهی فیلم در این فضا و جلب اعتماد آدمهای مورد نظر بستگی دارد. در حقیقت هر چه حضور فیلمساز و همکارانش سر صحنهی اینگونه فیلمها بیشتر و پررنگتر باشد، شخصیتهای ماجرا کمتر به دوربین و گروه تولید توجه کرده و به زندگی طبیعی و روزمرهی خود خواهند پرداخت.»
وی افزود: «ایدهی این فیلم از آنجا شکل گرفت که با خودم فکر کردم تاکنون در کمتر فیلمی به موضوع مردهای تنها پرداخته شده است. بنابراین دوربین خودم را به سوی مردان تنهایی که در شهر تهران زندگی میکنند برگرداندم تا بتوانم برشی از زندگی اینگونه افراد را به نمایش بگذارم.»
استادعلی سپس دربارهی نحوهی پیدا کردن پانسیونی که در فیلم به نمایش گذاشته شده گفت: «این پانسیون متعلق به اقوام نزدیک یکی از اعضای تولید فیلم بود و اگر وی نبود، گروه ما عملاً امکان و اجازهی ورود به این مکان را پیدا نمیکرد.»
استادعلی افزود: «در زمان تصویربرداری فیلم تقریباً هر روز اتفاق خاصی میافتاد که کار را تا مرحلهی تعطیل شدن پیش میبُرد و حضور و همکاری مدیر پانسیون تنها عاملی بود که از وقوع این اتفاق جلوگیری کرد.»
صحبتهای مهرداد فراهانی بخش دیگری از جلسهی روز گذشته بود. منتقد مهمان جلسه در ابتدای سخنان خود ضمن اشاره به جزییات موجود در فیلم «جایی برای زندگی» گفت: «شاید نخستین نکتهیی که پس از تماشای فیلم، ذهن تماشاگر را به خود جلب کند موضوع فیلم باشد ولی بیشتر از موضوع، جزییاتی که در ساخت این فیلم به کار رفته و زیبایی و هنر سازندهی فیلم را در خود جای داده مهم است.»
وی گفت: «ممکن است اینطور به نظر برسد که موضوع خاص و نادیده ماندهی فیلم باعث شده مورد توجه قرار گرفته و مطرح شود اما من معتقدم اینگونه نیست و جزییات اثر باعث افزایش توجه به آن شده است.»
در ادامهی جلسه، ناصر صفاریان پرداختن به موضوعهای اجتماعی را ویژگی مشترک فیلمهای محسن استادعلی دانست و با اشاره به نگاه مشاهدهگر فیلمساز از منتقد مهمان تقاضا کرد تا اگر با او موافق است توضیحات خود را در اینباره ارائه کند.
مهرداد فراهانی نیز ضمن تایید این نکته گفت: «البته استادعلی در فیلم خود هیچوقت حضور دوربین را نفی نمیکند. به عنوان نمونه در جایی از فیلم یکی از شخصیتها میگوید: «زندگی ما مثل کار شماست که موقع تصویربرداری کات میدهید و یک صحنه را از ابتدا ضبط میکنید!» که در حقیقت اشارهی مستقیم به حضور گروه تولید و تصویربرداری سر صحنهی فیلم است. به این شکل فیلمساز وجود دوربین را نفی نمیکند.»
وی افزود: «زنها در این فیلم حضور بسیار کمرنگی دارند اما غیبت آنها در متن ماجرا باعث شده تاثیر حضورشان بیشتر احساس شود. به تعبیری دیگر با وجود اینکه «جایی برای زندگی» فیلمی مردانه است اما نه تنها ضد زن نیست بلکه حضور زنها را نیز نفی نمیکند. آنچه که روحیهی مشترک شخصیتهای فیلم را به هم پیوند میدهد تشریح زاویه و نسبت آنها با تاثیر حضور زنها در زندگی است؛ و این نکتهیی است که به نظر میرسد طبق خواستهی فیلمساز در فیلم گنجانده شده، نه اینکه بهصورت اتفاقی شکار شده باشد.»
محسن استادعلی در پاسخ به یکی از تماشاگران که از او دربارهی دلیل پرداختن به سوژههای اجتماعی پرسیده بود گفت: «اینگونه فضاها را دوست دارم و احساس میکنم میتوانم تمام انرژی خودم را برای ساخت این نوع فیلمها تخلیه کنم. شاید هم پرداختن به اینگونه فضاها غریزی است و از گذشتهی من میآید که برای خودم نیز چندان واضح نیست.»
استادعلی گفت: «تقریباً یک دهه پیش موضوعهای جنایی برایم مهم بود و دلم میخواست دربارهی این نوع سوژهها فیلم بسازم. دلیلش هم این بود که سالها قبل در نزدیکی خانهی ما قتلی اتفاق افتاد که تاثیر عمیقی بر من داشت و هیچوقت نمیتوانم آن را فراموش کنم.»
وی گفت: «بعدتر که وارد عرصهی فیلمسازی مستند شدم، دلم میخواست ببینم آیا میتوانم درامهایی را از جریان روزمرهی زندگی بیرون بکشم؟ و اصلاً چهقدر میتوان واقعیتی را که در مقابل دوربین در جریان است تغییر داد؟»
استادعلی همچنین گفت: «حرکت من بهسوی ساخت این نوع فیلمها آگاهانه و مبتنی بر هدفگذاریِ از پیش تعیینشده نبوده است. بنابراین وقتی سوژهیی ذهنم را به خود جلب میکند آن را دنبال میکنم و اگر به روحیهام نزدیک باشد بر اساس آن فیلمم را میسازم.»
استادعلی در بخش دیگری از جلسهی روز گذشته در پاسخ به پرسش مجری برنامه دربارهی دلیل اجتناب فیلم از کاربرد پررنگ گفتوگو اینگونه توضیح داد: «بر اساس انتقادهایی که از فیلم قبلیام (عادت میکنیم) شده بود به این نتیجه رسیدم که باید از حجم گفتوگوها کم کنم تا جریان روزمرهی زندگی شخصیتها به نمایش گذاشته شود. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ارائهی اطلاعات بهصورت مستقیم پرهیز کرده و از طریق روابط آدمها به زندگی آنها بپردازم.»
وی گفت: «در تمام فیلمهایم تلاش کردهام تا از شخصیتهایی استفاده کنم که سمپاتیک باشند و بتوانند با تماشاگر ارتباط برقرار کنند. در مرحلهی نخست خودم باید آنها را بپذیرم و باور کنم تا بتوانم با استفاده از حضور آنها در فیلم بر تماشاگران و مخاطبان تاثیرگذار باشم.»
استادعلی همچنین دربارهی ایجاد فضای مناسب تصویربرداری گفت: «معمولاً پیش از شروع تولید فیلم مدتی در فضای ماجرا حضور پیدا میکنم و بعضی تصویرها را با استفاده از هندیکم ضبط میکنم تا شخصیتها به حضور من و دوربین در محیط زندگیشان عادت کنند.»
وی گفت: «در نخستین روزهایی که تصویربرداری این فیلم آغاز شده بود، بین شخصیتهایی که در پانسیون حضور داشتند دعوای شدیدی در گرفت که دلیل آن تاثیر حضور گروه تولید فیلم در محل بود. به همین دلیل مجبور شدیم حدود بیست روز از این محیط فاصله بگیریم تا دوباره برگردیم.»
استادعلی افزود: «برخلاف تصور، شخصیتهایی که در مقابل دوربین این فیلم قرار گرفتهاند اصلاً آدمهای سادهیی نیستند و جلب اعتماد آنها به دشواری انجام شد.»
کارگردان فیلم «جایی برای زندگی» گفت: «مهمترین نکته در ساخت اینگونه فیلمها اعتماد آدمهایی است که قرار است جلوی دوربین حضور داشته باشند. اگر فیلمساز بتواند اعتماد شخصیتهای مورد نظر خود را جلب کند بقیهی کارها چندان دشوار نیست و در حقیقت به این طریق، فیلم وارد چرخهی تولید خود میشود.»
مهرداد فراهانپس از اشاره به کاربرد دقیق و تاثیرگذار نخستین نماهایی که در فیلم برای معرفی موجز شخصیتها به کار رفته، به تاثیر عمیق عامل تدوین در این فیلم اشاره کرد و گفت: «بدون تدوین، کارگردانی این فیلم چندان به چشم نمیآمد و درخشان جلوه نمیکرد.»
وی ضمن اشاره به تدوین دو سکانس انتخابی خود از فیلم گفت: «صحنهی برونریزی عاطفی و گریستن یکی از شخصیتهای فیلم از چند نما تشکیل شده اما تدوینگر این نماها را چنان به هم پیوند داده که تماشاگر متوجه تغییر زاویه و تغییر محل تصویربرداری نمیشود.»
فراهانی افزود: «فیلمساز با ساخت سکانسی دیگر، حرف ژان رنوار در فیلم کلاسیک «توهم بزرگ» را تکرار میکند که میگوید: «مهم نیست من فرانسوی هستم و تو آلمانی یا از هر کشور دیگری؛ مهم این است که ما از چه طبقهی اجتماعی هستیم.به نظر من همهی شخصیتهای این فیلم با وجود شغلهای مختلفی که دارند از یک طبقهی اجتماعی و اقتصادی هستند و ایجاد این نکته تنها با کاربرد دقیق تدوین میسر شده است.»
صحبتهای محسن استادعلی پایانبخش جلسهی نقد و بررسی «جایی برای زندگی» بود. استادعلی گفت: «به نظرم محیطی که این فیلم در آن ساخته شده را بهتر از سایر فیلمهای مشابه میشناسم و طبعاً بهتر میتوانم در این فضاها کار کنم. با تمام مشکلات امیدوارم باز هم بتوانم در این فضا کار کنم و باز هم فیلم بسازم.»
انتهای پیام/