پشت‌پرده ائتلاف دوستان علیه دوستان؛ ابزار آمریکا در پروژه هرج و مرج

پشت‌پرده ائتلاف دوستان علیه دوستان؛ ابزار آمریکا در پروژه هرج و مرج

خبرگزاری تسنیم: می‌توان گفت که هدف واقعی آمریکا و دیگر خالقان هیولای داعش، از دامنه مهار این گروهک تروریستی در چارچوب معین فراتر نمی‌رود، زیرا آمریکا به داعش برای ادامه استفاده از آن در پروژه مدیریت هرج و مرج سازنده نیاز دارد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پس از مشخص شدن مشخصات و دورنمای استراتژی جنگ فراگیر اعلام شده از سوی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا علیه منطقه به‌بهانه مبارزه با گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام که اختصاراً داعش خوانده می‌شود، شکاف‌ها و اشکالات و ابهامات واضح آن نمایان شده و سبب بی‌اعتمادی ملتهای منطقه به‌ویژه اعرابی شده است که حاکمانشان همواره در مسیری که اربابان آمریکایی‌شان ترسیم کرده‌اند، حرکت می‌کنند و فاصله میان آنها و ملتهای‌شان روز به روز بیشتر می‌شود.

آمریکا در حالی تحرکات گسترده‌ای در سطح جهانی برای همراه کردن کشورها با استراتژی جدید و هدفمند خود با بهانه مبارزه با داعش به راه انداخته است که منابع و رسانه‌ها و مقامات عراقی از موفقیت‌های روزافزون نیروهای ارتش و گروه‌های مردمی در مبارزه با داعش سخن می‌گویند و حتی این منابع تأکید می‌کنند هدف آمریکا، نابود کردن دستاوردهای بزرگ عراقی‌ها در مبارزه با داعش است تا نشان دهد آمریکا اهداف دیگری را از استراتژی جدید و ائتلاف علیه داعش دنبال می‌کند.

اظهار نظرها و مواضع مقامات غربی و تهدیدهای آنها نسبت به دولت سوریه و اینکه اگر جنگنده‌های آنها در صورت نقض حریم هوایی سوریه با واکنش پدافند دفاعی این کشور روبه‌رو شود، آنها سامانه دفاع هوایی سوریه را نابود خواهند کرد، حقیقت سیاست تجاوزگرانه غرب به‌سرکردگی آمریکا را آشکار می‌کند که بر یک‌جانبه گرایی و تک‌روی در همه‌چیز اصرار می‌ورزد تا از نظر حجم تجاوزگری به کشورها و ملتها و دخالت در امور داخلی کشورهای جهان، در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برسد.

به نظر می‌رسد آمریکا با وجود جنایات بی‌شماری که علیه ملتهای منطقه به‌ویژه در افغانستان، عراق و سوریه از طریق کشتار و ویرانی سازمان یافته‌ای که گروه‌های مزدور آموزش دیده‌اش مرتکب می‌شده و می‌شوند، هنوز از پرونده سنگین خود در این زمینه رضایت ندارد و تلاش می‌کند تا همچنان آمار و ارقام جدیدی به فهرست جنایات خود علیه بشریت اضافه کند تا هیچ‌کس در زمینه ارتکاب جنایت علیه بیگناهان نتواند گوی سبقت را از سردمداران کاخ سفید در جهان برباید و رده نخست ارتکاب جنایت را از دست دهد، حتی رژیم صهیونیستی هم که تروریسم دولتی سازمان یافته‌ای را علیه ملت فلسطین در پیش گرفته و تاکنون در جنگهای مختلف، هزاران فلسطینی بیگناه را به خاک و خون کشیده است، دست‌پرورده مکتب کشتار و جنایت به‌سبک آمریکایی است و با چراغ سبز حامیان آمریکایی‌اش با خیالی آسوده به نقض حقوق ملت فلسطین و اشغال و تجاوز در سرزمین مادری آنها ادامه می‌دهد.

ویژگی‌های استراتژی جنگ فراگیر اوبامایی جدید

استراتژی جدید آمریکا که از سوی باراک اوباما اعلام شده است، علاوه بر ویژگی گزینشی آن به‌سبب هدف قرار دادن برخی گروه‌های تروریستی و حمایت از گروه‌های تروریستی دیگر، بی‌اعتنایی به نقش کشورهایی است که عملاً با تروریسم داعش برای نابودی آن مبارزه می‌کنند، صادق نبودن آمریکا در جنگ با تروریسم و نفاق و ریاکاری آن و تکیه آن بر دروغ‌های محض سبب شده است که هیچ انسان عاقل و باوجدانی ادعاهای مقامات آمریکایی درباره مبارزه با تروریسم را نپذیرند و اعتمادی به ادعای پرطمطراق آمریکا مبنی بر جنگ با تروریسم نداشته باشند و آن را صرفاً بهانه‌ای برای تقویت و تحکیم طرح استعماری جدیدی بدانند که طراحان و حامیانش برای تولید تروریسمی تلاش می‌کنند که آن را انتخاب کرده‌اند تا به سلاح جایگزین در اجرای توطئه و طرح تجاوزکارانه تخریبی در منطقه و تجزیه کشورهای آن تبدیل شود و در نتیجه به تروریسم و هرج و مرج سازنده و جنایاتی که مزدورانشان در پوشش گروه‌هایی ضددینی و ضدانسانی همچون داعش مرتکب می‌شوند، ادامه دهند.

در راه پیشبرد این جنگ ویرانگری که شامل فصول توطئه آمیزی خطرناک و سناریوهایی فراوان علیه کشورهای منطقه است ــ بلکه بازتولید همان سناریوهای مربوط به جنگ عراق در سال 2003 و سال 2011 لیبی است، هرچند در بهانه تراشی و دروغ‌گویی تفاوت داشته باشد ــ آنها امروز هم همان شیوه فریبکارانه و دروغ‌گویی را در برابر مردم در پیش گرفته‌اند.

چه‌بسا اظهارات جان کری وزیر خارجه آمریکا برای نتیجه گیری درباره حجم دروغ‌گویی آمریکا نیاز به تلاش و فکر کردن زیاد نداشته باشد، جایی که در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: آمریکا در جنگ علیه داعش نیست، بلکه عملیات گسترده‌ای را برای مبارزه با تروریسم به راه می‌اندازد.

البته دولت اوباما برای آماده کردن افکار عمومی آمریکا و همراه کردن آنها با ماجراجویی جدید در منطقه، تحرکات تبلیغاتی رسانه‌ای گسترده‌ای را با انتشار نوار ویدئویی به راه انداخت که این نوار سر بریده شدن جیمر فولی خبرنگار آمریکایی به دست یکی از تروریست‌های داعش را نشان می‌دهد و اوباما با تکیه بر این فیلم خطاب به مردم آمریکا گفت که از قاتلان فولی و کسانی که آمریکایی‌ها را اذیت می‌کنند، انتقام خواهد گرفت و بر این اساس، دیپلماسی آمریکایی برای همراه کردن کشورها در رویارویی با داعش به تکاپو افتاد.

بدیهی است که دولت آمریکا برای توجیه جنگ جدید در منطقه و متقاعد کردن مردم آمریکا به ادعای ــ دروغ ــ مبارزه با تروریسم و سرپوش گذاشتن بر دخالت‌های خود در امور کشورهای منطقه و متلاشی کردن آنها و غارت ثروت‌های ملتهای آن تلاش می‌کند و سکوت در قبال دیگر گروه‌های تروریستی همچون جبهه النصره شاخه القاعده و تلاش برای طبقه بندی آن در ردیف میانه‌روها و حمایت نظامی و مالی از گروه‌های تروریستی همسو با داعش مانند جبهه النصره، جبهه اسلامی، ارتش به‌اصطلاح آزاد و دیگر گروه‌ها بهترین و محکم‌ترین دلیل بر دروغ‌گویی و فریب‌کاری دولت‌مردان آمریکا به شمار می‌رود.

و در این میان رژیم‌های مرتجع و وابسته عرب کاملاً در خدمت ماجراجویی جدید آمریکا هستند و تمام امکانات خود را برای پیشبرد اهداف آمریکا در اختیار این کشور قرار داده‌اند، آنها حتی قول آموزش و تسلیح گروه‌های تروریستی دیگری غیر از داعش را به آمریکا داده‌اند و در این زمینه باید به افشاگری نویسنده کتاب زندگی‌نامه صدام دیکتاتور معدوم جنایتکار توجه کرد که گفته بود عبدالله‌بن عبدالعزیز شاه سعودی دستور قطع کمکهای مالی به اردن را به‌سبب مخالفت این کشور با ایجاد اردوگاه‌هایی برای آموزش تروریست‌های مخالف نظام سوریه صادر کرده است، حاکمان سعودی برای همراه کردن کشورهای دیگر با سیاست‌های فتنه گرانه خود هرساله، مبالغی از دلارهای نفتی سرشار خود را به حاکمان این کشورها از جمله اردن تقدیم می‌کنند.

بهانه قدیم جدید برای ادامه سلطه‌گری و غارت ثروت‌های منطقه

آمریکایی که به‌بهانه مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی دروغین در سال 2003 به منطقه لشگرکشی کرد و دست به دخالت نظامی زد تا علائم و خطوط ژئوسیاسی جدید برای منطقه و جهان ترسیم کند، امروز بار دیگر به بهانه مبارزه دروغین با تروریسمی برمی‌گردد که خود نقش اساسی و غیرقابل انکار در پیدایش آن داشته است تا به این بهانه، خطوط قرمزی درباره طرحهای گذشته خود ترسیم کند. همچنان که اعراب همانند دوره گذشته از ایفای هرگونه نقش واقعی به‌سبب محدود بودن دامنه آگاهی و آرزوی‌شان به مرزهای صندلی‌هایی که روی آن می‌نشینند، کنار گذاشته شده‌اند.

با این مفهوم که گفته شد، سخنرانی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا درباره طرح ادعایی وی درباره مبارزه با تروریسم صرف‌نظر از عبارت‌های تکراری و ادعایی درباره تروریسم و آزادی‌ها و نقش پیشتازانه آمریکا در حمایت از جهان این پیام را به‌همراه داشت مبنی بر اینکه همان‌طوری که آمریکا در گذشته، پیمان غارتگران نفت عراق و ثروت‌های اعراب به‌عنوان حامیان مالی جنگهایش را تشکیل داد، امروز تقریباً با همان اسامی، پیمان علاقه‌مندان به حمایت از این غارتگری مستمر را تشکیل داده است که در مقابل آن دو مأموریت قرار دارد، مأموریت اول بازگرداندن داعش به مسیر ترسیم شده‌ای که از آن عدول کرده تا کشورهای منطقه چه کشورهای محور مقاومت و بازدارندگی و چه کشورهای مزدور را دچار فرسایش کند و مأموریت دوم در حمایت از تحرکات مستمر برای آشفته کردن قدرت‌های جهانی جدید و بستن راه به‌روی هرگونه احتمال شکل‌گیری ائتلاف جدید در رهبری جهان است که این مسئله تلاش‌های مستمر آمریکا برای شعله‌ور کردن آتش بحران اوکراین و اعلام مقامات ناتو مبنی بر ادامه توسعه این پیمان نظامی غربی به شرق اروپا با هدف محاصره روسیه است.

جنگ‌افروزی نیاز وجودی سرمایه داری است و این نیاز همچنین اعلام واشنگتن را مبنی بر اینکه جنگ علیه داعش به چند سال نیاز دارد، تفسیر می‌کند، زیرا فرسایشی شدن جنگ، مدت نامشخصی را می‌طلبد و در نتیجه در آینده شاهد توسعه و امتداد تحرکات گروه تروریستی داعش خواهیم بود، چنان که آنتونی کوردسمن گفته است داعش بر اساس سناریوی ترسیم شده امتداد خواهد یافت.

در نتیجه این سؤال مطرح می‌شود: جایگاه اعراب در تمام این تحولات کجاست؟ اعراب با وجود خطرات پیش رو، بارها اثبات کرده‌اند که از خطوط جغرافیایی، سیاسی و روانی که سایکس پیکو از حدود صد سال پیش ترسیم کرده‌اند، عبور نمی‌کنند.

این اردن است که اعلام کرده است هرگز در جنگ با داعش مشارکت نخواهد کرد، در حالی که داعش در چند قدمی آن قرار دارد و یکی از پژوهشگران گفته است ائمه مساجد سه استان در منبرهای وابسته به وزارت اوقاف برای ابوبکر البغدادی دعا می‌کنند، ادعای اردن در حالی است که مرزهای این کشور باز است و اراضی آن برای اردوگاه‌های آموزشی و اتاق‌های عملیات مشترک در تجاوز به سوریه فعال است.

اما سرزمین شنها مدت کوتاهی پس از سخنرانی هشدارآمیز به ساخت دیوار در مرزهای شمالی خود مشغول شد و این نکته را فراموش کرد که دیوارها در این زمانه هیچ سودی برایش ندارد به‌ویژه اگر از شن باشد و از سوی دیگر این حقیقت را نادیده بگیرد که تنها دیوار سودمند و موفقیت آمیز برای مقابله با تروریسم، باید بر ویرانه‌های سیاست‌های حذفی و فقه وهابی‌اش بنا شود و این حقیقت را درک کند که دلارهای بی‌حساب و کتاب نفتی‌اش پایه اساسی وجود داعش و گروه‌های تروریستی همسو است.

احمد حسن تحلیلگر عرب گفته است طرح آمریکا واضح و روشن است، طرحی برای فرسایشی و آشفته کردن است. در نتیجه  برای طرفهای متضرر یک گزینه میان گزینه‌های متعدد نیست.

چه‌بسا این مرحله خطرناک‌ترین مرحله نه‌تنها در تاریخ بحران سوریه یا آینده آن بلکه در آینده تمام منطقه و چه‌بسا در آینده نظام جهانی باشد و در نتیجه مرحله‌ای است که اسباب بهت و حیرت بیشتر ناظران و تحلیلگران را به وجود آورده است، زیرا به‌طور مشخص مرحله گزینه‌های بزرگ و سرنوشت ساز است، ادامه ویرانی و تخریب کشور سوریه که در سالهای گذشته ثابت شده است این روند به‌نفع تروریسم و تروریست‌ها است، در نتیجه به‌نفع اربابان و حامیانشان در نظام جهانی است و اما جدیت در مبارزه با تروریسم، شروط و پیامدهای شناخته شده آن برای سوریه و منطقه و جهان است. کسی که مفهوم چهار وتوی روسی و چینی درباره سوریه را درک نکند، نمی‌تواند معنا و اهمیت شکل ائتلاف آتی برای مقابله با تروریسم در آینده جهان را درک کند.

اهداف ائتلاف دوستان علیه دوستان

نکته دیگر جدی نبودن در مقابله با تروریسم داعشی در پایتخت‌های تصمیم گیرنده غربی از واشنگتن تا بروکسل است و نشان می‌دهد که هدف واقعی آمریکا و دیگر خالقان هیولای داعش، از دامنه مهار آن در چارچوب معین فراتر نمی‌رود، زیرا آمریکا به داعش برای ادامه استفاده از آن در پروژه مدیریت هرج و مرج سازنده نیاز دارد.

اهداف ائتلاف آمریکا و متحدانش علیه داعش را می‌توان در چند دسته تقسیم کرد: از نظر عربی، ساقط کردن کشور سوریه از نظر نقش و جایگاه، در سطح منطقه‌ای، مشغول کردن جبهه بازدارندگی و مقاومت و متزلزل کردن آن با هدف تحقق رؤیای واهی تسلیم آن، در سطح جهانی، محاصره نقش روزافزون روسیه در محیط جغرافیایی‌اش از طریق دامن زدن به بحران روسیه.

واقعیت‌های اعلام شده به‌صراحت می‌گوید اوباما به‌دنبال تشکیل ائتلاف داعشی برای مقابله با داعش است و دلیل آن، مسابقه گذاشتن حاکمان عرب حاشیه خلیج فارس برای پوشاندن اختلافات و انعقاد صلح رسانه‌ای میان یکدیگر در پی دستور آمریکا برای محکم کردن صفوف خود برای مقابله با فرزند گمراه خود است. نکته قابل تأمل دیگر، اصرار اتحادیه اروپا و شخص فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه مبنی بر کنار گذاشتن سوریه از ائتلاف مبارزه با داعش است که نشان می‌دهد جهان به‌اصطلاح آزاد و مدعی مبارزه با تروریسم، هرگز صلح و امنیت را به‌صرف تصویب قطعنامه‌ای در شورای امنیت در این باره انتخاب نخواهد کرد، زیرا تبعیت از تصمیم شرکت‌های فرامرزی و غارتگر قاره‌ها و فرماندهان مجتمع صنعتی نظامی حاکم در واشنگتن ارجحیت دارد که خواهان کشورهایی هستند که به غارتگری راضی باشند و بازارهایی که تشنه سلاح باشند و القاعده و داعش و امثال آن بهترین دلیل در این زمینه است.

احمد حسن تحلیلگر سوری می‌گوید آنچه سبب تحرک آمریکا در قبال داعش شده، فقط بازگرداندن این گروهک به مسیری است که قبلاً برایش ترسیم شده است و کنار گذاشتن سوریه علاوه بر آنکه مغایر با نص صریح قطعنامه 2170 شورای امنیت است، دلیلی بر ادامه نگرش داعشی مقامات آمریکایی است، زیرا رویارویی جدی فقط نظامی نیست، بلکه همچنین رویارویی فرهنگی و تمدنی است.

در نتیجه کنار گذاشتن سوریه به این معناست که جنگ میان ائتلاف دوستان اوباما و اولاند و میان داعش، جنگ داخلی میان دوستان است و پیروز این جنگ هم، داعشیسم به‌عنوان یک فکر و رفتار است.

این مرحله، مرحله گزینه‌های بزرگی است، زیرا همه و در رأس آنها واشنگتن می‌دانند که هیچ جنگ جدی علیه تروریسم بدون کشورهایی که عملاً با آن می‌جنگند، از جمله سوریه وجود ندارد.

بنابراین ائتلاف جدید آمریکا و متحدانش علیه داعش را می‌توان ائتلاف دوستان علیه دوستان و یک شگرد دیگر برای فریب افکار عمومی و القای دروغ مبارزه با تروریسم دانست، تروریسمی که آمریکا و دوستانش به وجود آورده‌اند و ائتلافی که هدف از آن بیشتر خدمت به منافع کاخ سفید و توطئه علیه ملت و دولت سوریه است، نه کمک به ملتهای منطقه برای رهایی از داعش.

انتهای پیام/ر*

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon