لایه‌های پنهان بحران کم آبی


خبرگزاری تسنیم: مردم خود را در افزایش مصرف آب مقصر نمی‌دانند. به دیگر سخن اکثریت قریب به اتفاق مردم چنین تصور می‌کنند که دولت با وجود دریافت انواع و اقسام پولها در قالب آبونمان و… باز هم از مردم انتظار دارد که در مصرف صرفه‌جویی کنند.

ابعاد بحران کمبود آب هر روز بیشتر از قبل آشکار می‌شود و به تبع آن هشدارهای مسئولان برای متقاعد کردن مردم در راستای صرفه جویی هم رنگ و بوی جدی‌تری می‌گیرد. با این حال، به نظر نمی‌رسد افکار عمومی چندان توجهی به این هشدارها و درخواست‌ها داشته باشد. عدم انتشار آمار صرفه‌جویی در مصرف آب توسط مسئولان احتمالاً مؤید این گمانه‌زنی است که کاهش معناداری در مصرف صورت نگرفته است. ریشه این بی‌توجهی چیست؟ چرا در شرایطی که رسانه‌ها طی ماه‌ها و خصوصاً هفته‌های اخیر، ابعاد گسترده بحران را که مردم را تهدید می‌کند، تشریح کرده‌اند و درحالی که مسئولان بارها و بارها از مردم خواسته‌اند فقط اندکی در مصرف آب صرفه جویی کنند، جامعه خود را نسبت به این درخواست‌ها و کمک به کاهش دامنه بحران کم آبی، مسئول و متعهد نمی‌داند؟!

شاید بتوان علت این رفتار را در چند مورد جستجو کرد:
الف – جامعه نسبت به هشدارهای مسئولان بی‌توجه است چرا که تجربه‌های قبلی نشان داده است که چنین هشدارهایی صرفاً برای حساس کردن افکار عمومی بوده و جدی نبوده است. به عبارت دیگر مردم بارها با چنین هشدارهایی مواجه شده‌اند ولی هیچ کدام از اتفاقاتی که مسئولان وقوعش را هشدار داده بودند، در عمل رخ نداده است. به همین خاطر حساسیت افکار عمومی نسبت به این قبیل هشدارها کاهش یافته است. یکی از دلایل این شرایط نامعلوم بودن راهبرد مسئولان در انتقال اطلاعات به جامعه است. به عبارت دیگر هنوز وحدت رویه‌ای بوجود نیامده است که براساس آن مشخص شده باید برای جلب همکاری و حساسیت جامعه، شرایط بحران را به مردم اطلاع داد یا برای پرهیز از ایجاد تنش باید از تشریح شرایط بحران برای جامعه خودداری کرد؟

همین نامشخص بودن راهبرد، مسئولان را گرفتار تضاد در تصمیمات و گاه سخنان می‌کند. به عنوان مثال تا همین چند هفته قبل و با وجود اینکه مسئولان شرایط امروز را پیش‌بینی می‌کردند ولی برای از ایجاد نگرانی در جامعه دائماً هرگونه جیره‌بندی آب را نامحتمل می‌دانستند و تکذیب می‌کردند. حال نتیجه چنین ناهماهنگی‌هایی، تعمیق و گسترش بحران و گریزناپذیر شدن جیره‌بندی در پائیز شده است.

ب – مردم خود را در افزایش مصرف آب مقصر نمی‌دانند. به دیگر سخن اکثریت قریب به اتفاق مردم چنین تصور می‌کنند که دولت با وجود دریافت انواع و اقسام پولها در قالب آبونمان و… باز هم از مردم انتظار دارد که در مصرف صرفه‌جویی کنند. گذشته از صحت و سقم این تصور، واقعیت این است که میزان هدرروی آب در شبکه توزیع بسیار بیشتر از مقداری است که مسئولان معتقدند با صرفه‌جویی آن توسط مردم، بحران پشت سر گذاشته می‌شود.

بنابر برخی گزارش‌های رسمی حدود 20 درصد آب تصفیه شده در شبکه توزیع هدر می‌رود و این درحالی است که تا چندی قبل مسئولان تأکید داشتند تنها با صرفه جویی 25 درصدی، مشکل کم آبی حل خواهد شد. فرسودگی شدید شبکه لوله کشی و توزیع آب که به علت سیاست‌های نادرست دولت‌های نهم و دهم در قیمت‌گذاری، امکان ترمیم آن از بین رفته بود، باعث شده است بخش قابل ملاحظه‌ای از آب در مسیر توزیع هدر رود. بنابر این اگرچه این تصور که با بهای پرداختی توسط مردم باید مشکلات کمبود آب توسط دولت حل شود، تصور نادرستی است اما از این واقعیت هم نباید غفلت کرد که جامعه هزینه سیاست‌های نادرست گذشته را پرداخت می‌کند.

ج – این یک واقعیت تلخ است که فرهنگ مصرف در جامعه ایران به شدت نادرست، غیربهینه و اسرافکارانه است. عوامل مختلفی در پیدایش و تقویت این فرهنگ اشتباه نقش داشته و دارند ولی در این میان نقش عامل قیمتی از همه پررنگ‌تر است. تجربه ثابت کرده است که تا زمانی که مصرف کننده بهای واقعی و مطابق با ارزش کالا و خدمتی را که دریافت می‌کند، نپردازد حساسیت لازم را در نوع و مقدار مصرف آن نخواهد داشت. مثال بنزین در کشور ما بسیار گویا است، مصرف آب نیز از این قاعده مستثنی نیست. ارزان بودن بیش از حد بهای آب در کشور طی سال‌های متمادی سه پیامد ناگوار داشته است. اول اینکه حساسیت عمومی در میزان مصرف به شدت کاهش یافته است و همین مسئله زمینه ایجاد و گسترش فرهنگ نادرست مصرفی را فراهم آورده است. دیگر اینکه دولت هر روز و هر سال ناگزیر از اختصاص یارانه بیشتری برای پر کردن فاصله قیمت تمام شده آب با بهای دریافتی از مصرف کنندگان شد و همین روند امکان سرمایه‌گذاری برای ترمیم شبکه انتقال و… را کاهش داد تا حدی که فرسودگی این شبکه درحال حاضر باعث هدر رفت میزان زیادی از آب می‌شود. و پیامد آخر اینکه همان رویکردی که مانع افزایش قیمت و واقعی شدن بهای آب برای مصرف کنندگان بود زمینه را برای بهره‌مندی بیشتر طبقه فرادست جامعه از آب ارزان قیمت فراهم آورد.

میزان و نوع مصرف آب در طبقه فرودست و متوسط جامعه مشخص و محدود است ولی طبقه فرادست جامعه با استفاده از همان آب ارزان قیمت، استخرهای شخصی خود را پر، باغچه‌های وسیعشان را آبیاری و خودروهای متعددشان را تمیز می‌کنند! اکنون هم در صورت جیره‌بندی آب، این طبقه فرودست و متوسط جامعه است که فشار اصلی را تحمل خواهد کرد. آیا دولت که باید مجری عدالت باشد، وظیفه‌ای در قبال این بی‌عدالتی ندارد؟! آیا طبقه مستضعف جامعه همواره باید هزینه پرخوری‌ها و مصرف کردن‌های بی‌حد و حصر طبقه مستکبر را بپردازد؟! حل این معضل که امروز حتی به آب هم کشیده شده، وظیفه حتمی دولت است.

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.