دروغهای کامرون
خبرگزاری تسنیم: پرونده دولت انگلیس از قرنهای گذشته تاکنون کاملاً سیاه است. سابقه استعماری انگلیس در آفریقا، استرالیا، آمریکای لاتین، اروپا، آسیا به ویژه در هند و خاورمیانه، با خطوط برجسته اما کاملاً سیاه در تاریخ ثبت شده است.
دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس، بعد از دیدار با دکتر روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در نیویورک، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، ایران را با دو دروغ بزرگ مورد حمله قرار داد؛ یکی تکرار تهمتهای مربوط به فعالیت هستهای ایران و دیگری نسبت دادن حمایت از تروریسم به کشوری که خود قربانی تروریسم است و بیشترین مبارزه را با تروریسم در کارنامه خود به ثبت رسانده است. درباره دیدار رئیسجمهور ایران با نخستوزیر انگلیس، نکته اصلی اینست که این دیدار برای تشریح مواضع روشن ایران در موضوعات مهم بینالمللی از جمله برخورد با گروه تروریستی داعش و مذاکرات هستهای ایران و 1+5 لازم بود تا هیچ بهانهای باقی نماند و دولتمردان انگلیسی در موضعگیریهای انحرافی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران، به عدم اطلاع از واقعیتها متوسل نشوند. هر چند بلافاصله بعد از این دیدار، دیوید کامرون با دروغهائی که علیه ایران گفت نشان داد که نمیتواند از مسیر انحرافی باز گردد ولی هم او و هم ما میدانیم و براین دانسته خود حجت داریم که کامرون اینبار بعد از شنیدن واقعیتها از زبان رئیس جمهوری اسلامی ایران باز هم به دروغ متوسل شده و هیچ توجیهی برای این خلاف گوئیهای خود ندارد.
ابتدا خوب است دروغهای کامرون را تشریح کنیم و سپس به علت این دروغ گفتنها بپردازیم. فعالیتهای هستهای ایران به اعتراف مکرر مدیران کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کارشناسان این آژانس و حتی 16 مرکز تحقیقاتی و اطلاعاتی آمریکا، کاملاً در چارچوب مقررات آژانس انجام میشود و هیچ انحرافی از مسیر مسالمتآمیز ندارد. این واقعیت را انگلیسیها بهتر از سایر اعضاء گروه 1+5 میدانند، زیرا وزرای خارجه انگلیس و معاونان آنها در دورههای مختلف مذاکرات همواره با شخص دکتر حسن روحانی، که مدتی مسئولیت این موضوع را در طرف ایرانی برعهده داشت و اکنون نیز 14 ماه است که به عنوان رئیسجمهور بر این موضوع اشراف کامل دارد، آشنا و مواجه بودند و میدانند که آنچه او درباره مواضع ایران در این زمینه به کامرون گفته کاملاً مسالمتآمیز و مواضع مسئولین ایرانی کاملاً اعتمادساز است. بنابر این، آنچه نخستوزیر انگلیس درباره فعالیتهای هستهای ایران گفته دروغ است.
درباره تهمت حمایت ایران از تروریسم، این نکته بسیار قابل توجه است که دولتمردان غربی به دلیل اینکه خود را متعهد به تأمین امنیت رژیم صهیونیستی میدانند هر کس که به نحوی درصدد مبارزه با این رژیم باشد از نظر آنها تروریست یا حامی تروریست هاست! بدین ترتیب، از نظر نخستوزیر انگلیس و رئیسجمهور آمریکا، ایران به دلیل حمایت از ملت مظلوم فلسطین و حزبالله لبنان، در فهرست حامیان تروریسم جای دارد. این، درست 180 درجه در جهت مقابل واقعیت قرار دارد و بسیار مضحک است که صهیونیستهای غاصب و کودک کش که حتی مجامع بینالمللی تحت کنترل آمریکا و انگلیس نیز آنها را درهمین جنگ 51 روزه غزه جنایتکار جنگی معرفی کردهاند قربانی تروریسم قلمداد شوند و مردم فلسطین که سرزمین و خانه و تمام دارائی هایشان توسط صهیونیستها غصب شده و هر روز به دست دژخیمان رژیم صهیونیستی کشته میشوند و بسیاری از آنها نیز از وطن خود اخراج و آواره شدهاند، به جرم دفاع از خود و وطن غصب شده خود تروریست معرفی گردند.
حزبالله لبنان نیز برای بیرون راندن ارتش رژیم صهیونیستی از خاک لبنان شکل گرفت و خوشبختانه موفق شد به اشغال لبنان توسط صهیونیستها خاتمه دهد و تاکنون نیز در برابر تجاوزات و جنایات آنها مقاومت کرده و پیروز هم شده و به همین دلیل سمبل مقاومت در برابر تروریسم شناخته شده، ولی دولتمردان آمریکا و انگلیس، حزبالله لبنان را به جرم ایستادگی در برابر تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی، تروریست قلمداد میکنند. در این میان، جرم ایران نیز از نظر دولتمردان آمریکا و انگلیس اینست که از مقاومت مردم مظلوم فلسطین و حزبالله لبنان در برابر اشغالگریها و جنایات صهیونیستها حمایت میکند. دروغ دوم کامرون نیز بر این بنای غلط مبتنی است. علت اینکه دیوید کامرون، چنین دروغهای بزرگی میگوید و چنین تهمتهائی به ایران میزند اینست که او نیز همانند سلف خود، غلام حلقه به گوش آمریکاست. درباره نخستوزیر سابق انگلیس "تونی بلر" مطبوعات انگلیس بارها نوشتند که او از رئیسجمهور آمریکا چشم و گوش بسته پیروی میکند و حتی از تعبیر "سگ زنجیری" درباره وی استفاده کردند. اکنون به نظر میرسد "دیوید کامرون" نیز راه "تونی بلر" را دنبال میکند و به همان اندازه پیرو چشم و گوش بسته آمریکاست و این دروغها را نیز با هماهنگی رئیسجمهور آمریکا میگوید.
علاوه بر این، پرونده دولت انگلیس از قرنهای گذشته تاکنون کاملاً سیاه است. سابقه استعماری انگلیس در آفریقا، استرالیا، آمریکای لاتین، اروپا، آسیا به ویژه در هند و خاورمیانه، با خطوط برجسته اما کاملاً سیاه در تاریخ ثبت شده است. انگلیسیها، ننگ استعمارگری را به ضمیمه استثمار و کشتار مردم یکجا در پرونده خود دارند و این، نمونه بارز تروریسم دولتی است. با داشتن چنین پرونده سیاهی، انصافاً باید گفت نخستوزیر انگلیس بسیار وقیح است که دولت خود را در مقابل تروریسم و ایران را حامی تروریسم معرفی میکند. ماجرای شکل گیری ائتلاف برای مثلاً مبارزه با داعش نیز با چنین وقاحتی همراه است. آمریکا و انگلیس اکنون بیش از سه سال و نیم است که از تروریستها و از جمله همین داعش، که خود آن را خلق کردهاند، در سوریه حمایت میکنند و دو روز قبل نیز وزیر خارجه آمریکا از تخصیص بودجه جدید برای حمایت از تروریستهائی که علیه دولت قانونی سوریه میجنگند خبر داد، در همین حال ادعا میکنند که میخواهند با تروریستهای داعش مبارزه کنند! این دروغهای بزرگ را کسی باور نمیکند و همه میدانند هدف این ائتلاف، گسترش نفوذ غرب در عراق و سوریه و تقویت هرچه بیشتر تروریستهای تحت کنترل غربی هاست و البته این را هم همه میدانند که اینبار نیز دود این آتش بازیها به چشم خود غربیها خواهد رفت.
انتهای پیام/