بزرگترین مشکل جامعه امروز تهاجم فرهنگی دشمنان است/کشور را به دست کفار سپردن، منطق ضدحسینی است
خبرگزاری تسنیم: امام جمعه مشهد مقدس گفت: بزرگترین مشکل جامعه امروز ما تهاجم فرهنگی دشمنان است .
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس،آیتالله سید احمد علمالهدی ظهر امروز در خطبه های نماز جمعه مشهد مقدس در جمع زائران و مجاوران امام رضا (علیهالسلام) در ادامه بحث سبک زندگی اسلامی، بابیان اینکه کلام ما درباره سبک زندگی اسلامی در مسائل خانواده پایان پذیرفت، اظهار کرد: از این هفته به بعد بحث ما در تداوم سخن و کلام درباره سبک زندگی اسلامی نسبت به سایر مسائل زندگی است؛ آنچه در جریان زندگی خانوادگی بهعنوان یک چالش بهحساب میآید و از گوارایی زندگی میکاهد، مشکلات در زندگی هست و مشکلات، یک سری مشکلات فردی است که افراد برحسب شرایط شخصی زندگانی خود دچار مشکل میشوند.
وی افزود: بسیاری از مشکلات، مشکلات عمومی در یک جامعه است که همه گرفتار آن مشکلاند؛ این مشکلات که فراگیر و همگانی است، ریشه آن عدم اجرای سبک زندگی اسلامی در یک بُعد از زندگی اسلامی است که اگر بنا شد ما جامعه دینی داشته باشیم و زندگی مردم بر اساس سبک زندگی اسلامی اداره نشود، در زندگی افراد این مطلب مشکلزا هست که اینها بهصورت مشکلات عام و فراگیر به وجود میآید و این مشکلات در برنامههای مقطعی قابلحل نیست مگر اینکه برگردیم و کل جریان زندگی را بر اساس مبنای دینی و سبک اسلامی آن اصلاح کنیم.
علم الهدی تصریح کرد: یکی از مشکلات ما، مشکل مسکن است؛ مشکل فراگیر و عامی که تمام اجتماع را فراگرفته و تا به امروز هم در ادامه نظام اسلامی دولتها متعدد آمدهاند و هرکدام برای حل مشکل مسکن برنامههایی را اجرا کردهاند و اما وقتی ما امروز را با روز اول انقلاب مقایسه میکنیم، نهتنها این برنامهها مشکل را حل نکرده است، مشکل مسکن امروز از روز اول بیشتر است.
امامجمعه مشهد به بیان علل تبدیلشدن مسکن بهعنوان یک معضل اجتماعی پرداخت و افزود: علت آن این است که ما در امر مسکن فرهنگ دینی و آموزه اسلامی داریم و چون در این جریان، مسکن نه مدیریت میشود و نه انسانها به آن گرایش دارند، لذا مشکل مسکن با برنامههای مختلف قابلحل نیست؛ اینکه مطابق با توقعات انسانها بخواهیم به عدد انسانها و خانوادهها دولت مسکن بسازد و در اختیار بگذارد، بازهم مشکل مسکن حل نمیشود.
مشکل مسکن یک مشکل فرهنگی است
وی عنوان کرد: تعداد خانهها و مساکنی که وجود دارد در کشور و میزان امکاناتی که بهطورکلی از سطح جامعه و توسعه اقتصادی کشور وجود دارد در امر مسکن سرمایهگذاری شده؛ اگر بخواهیم این سرمایهگذاری را به نسبت نیاز به مسکن بسنجیم باید گفت که ما در مسکن کمبودی نداریم.
وی اظهار کرد: باوجود عدم کمبود مسکن، درعینحال اساسیترین مشکل زندگانی مردم ما، مشکل مسکن شده بااینکه درصد امکانات سرمایهگذاری شده در مسکن در سطح جامعه ما ازنظر توان اقتصادی یک توان خیلی بالایی است و تعداد مساکن هم در شهرها و روستاها بهاندازه لازم وجود دارد اما چرا مشکل مسکن لاینحل مانده است؟ این مشکل، یک مشکل فرهنگی است و تا این مشکل فرهنگی را حل نکنیم، این مشکل حل نخواهد شد.
امام جمعه مشهد مقدس گفت: در این موضوع دو دیدگاه وجود دارد و ما باید ببینیم که نگاه دینی در سبک زندگی اسلامی نسبت به مسکن کدام نگاه است؛ یک نگاه به مسکن بهعنوان نیاز است که تنها مسکن عین خوراک و لباس، تأمین نیاز کند و یک نگاه هم نگاه خوش گذارانی و تجمل است.
مسکن ابزار نیاز است نه ابزار نمایش توان اقتصادی
عضو خبرگان رهبری ابراز کرد: در مسئله غذا و لباس نیز همینطور است، انسان گاهی میخواهد با لباس و غذا، تجمل و دارایی خود را نمایش دهد، در مسکن نیز این دو نگاه وجود دارد؛ گاهی مسکن بهعنوان یک سقف بالای سر است تا حریم خود را بپوشانند و زندگانی خانوادگی خود را در زیر یک سقف تشکیل دهند و گاهی مسکن، یک پایگاه رفاه و عیاشی است و مسکن یک جریان جمال و نمایش قدرت و توان اقتصادی زندگی است.
علم الهدی افزود: اگر بنا شد که در هزار متر زمین کاخی ساخته شود و یک آقا، یک خانم، یک بچه و یک سگ زندگی کنند، این نگاه ضد دینی به مسئله مسکن است؛ در نگاه دینی مسکن ابزار نیاز است، ابزار رفاه و تجمل نیست؛ اسلام با مسکن بهعنوان تجمل مبارزه کرده و پیامبر اکرم در دوران ولایت خود در مدینه مقید بودند که فرهنگ مسکن، فرهنگ نشان دادن جمال و زیبایی نشود؛ اگر ما فرهنگ دینی در مسکن داشته باشیم، اصلاً مشکل مسکن در کشور نخواهیم داشت.
وی به نوع استفاده از مسکن و توجه به سبک زندگی اسلامی در این خصوص اشاره کرد و عنوان کرد: درگذشته همین فرهنگ باعث میشد که در شهرهای کوچک چنین مشکلی در خانوادهها وجود نداشته باشد؛ دختر آن خانواده ازدواج میکرد و از خانه میرفت و پسر خانواده نیز پس از ازدواج، همسر خود را در همان خانه و در اتاق آقاپسر میبرد وزندگی خود را تشکیل میداد؛ یک خانواده به چند پسر اینگونه زندگی میکردند و در کنار یکدیگر مشکلی نداشتند.
وی خاطرنشان کرد: این فرهنگ، از باب نگاه به مسکن بهعنوان نیاز بود نه بهعنوان مرکز خوشگذرانی و رفاه و مرکز تجمل؛ یک خانوادهای آپارتمان دوخوابه دارند، چه اشکالی دارد آقاپسر این خانواده در این اتاق با یک دخترخانم ازدواج کند و زندگی خود را در این اتاق شروع کند و زندگی در زیر یک سقف و یکخانه، اگر بنا شد زندگی به این شکل تشکیل شود، یعنی مسکن بهعنوان یک نیاز، ببینید این مشکل با این فرهنگ حلشده هست یا نه؟
علمالهدی به روایتی از انس بن مالک از اصحاب پیغمبر اکرم(ع) اشاره کرد و گفت: پیامبر در کوچههای مدینه قدم میزدند، به خانهای رسیدند که صاحبخانه، خانهای ساخته بود که بر سقف آن قبهای درست کرده بود م نسبت به خانههای مدینه امتیاز داشت؛ پرسیدند این خانه مال کیست؟ گفت فردی از انصار هست، صاحبخانه به مسجد آمد و به پیغمبر سلام کرد، پیغمبر روی خود را از او برگرداندند؛ از اصحاب پرسید چرا پیغمبر از من ناراحتاند، گفتند پیغمبر به خانه تو برخورد کردند و قبه خانه تو را دیدند و غضب ناک شدند و از تو ناراحتاند.
وی افزود: مرد خیلی ناراحت شد و دو کارگر گرفت و کل خانه را خراب کرد، خانه را با زمین برابر کرد؛ گفت من خانه خوب داشته باشم و پیغمبر از من ناراحت باشند؟ به پیغمبر خبر دادند که برخورد شما با صاحبخانه باعث شد او خانه خود را خراب کند، فرمودند کار خوبی کرد، هر ساختمانی، هر بنایی، وبال، گناه و خسارت صاحبش است؛ بهصورت یک توء سنگین به گردن صاحبش است مگر آن مقداری که برای نیازش است.
علم الهدی اظهار کرد:حجاج در عرفه جمع شدهاند و برای آنان روز عرفه است، روز عرفه در فرش علی بن موسیالرضا(ع) نشستهایم، برادران و خواهران، این خانهها و زندگیها میگذرد، آدم هر جا سکونت کند و زندگی کند، میگذرد، باید فکر خانهای بود که آن خانه نمیگذرد، در دعای عرفه امام حسین(ع) امتیاز امروز صحرای عرفات این است که این خیل عظیم مسلمانان از مل مختلف در آن سرزمین جمع شدهاند، صدای مناجات و ناله از خیمهای میشنوید که متعلق به اهلبیت پیغمبر است.
وی عنوان کرد: شما فردا این دعای عرفه را میخوانید؛ در این دعا میخوانیم خدایا آمدم در خانه تو شکایت کنم، اینجا غریبم، اینجا خانه من نیست و از اینجا میروم اما من از تو شکایت میکنم که خانه من دور است، جایگاه ابدی من با من فاصله دارد و نمیدانم کجاست، آیا خانه من یک گودال از گودالهای جهنم است یا باغی از باغهای بهشت است؟
علم الهدی تصریح کرد: آن خانه را باید خودم میساختم اما نتوانستم آنجا را بسازم؛ خدایا آنکسانی را که موکّل من کردهای و مأمور من قرار دادهای، موجوداتی هستند که از جنس من نیستند، اگر در من اثری از گناه ببینند به من رحم نمیکنند و اینجاست که باید خودم را بسازم و خانه را آباد کنم؛ خدایا هرچه هستم و هرکه هستم، آن خانه ابدی را برای من آباد بفرما.
امام جمعه مشهد مقدس در خطبههای دوم خود گفت: منطق ابیعبدالله این است که نخبه اقتصادی، سینه سه تبر بازو پهن نظامی، این مشکل من را حل نمیکند، من سرباز برای انقلاب میخواهم؛ برادران، خواهران، ما امروز نیرو برای انقلاب میخواهیم نه نیرو فقط برای اداره کشور درودیوار بسته و تأمین خوردوخوراک و لذت و شهوت.
علم الهدی با اشاره به فرارسیدن روز عرفه و آغاز انقلاب امام حسین (ع) گفت: امروز «یوم الترویه» است یوم الترویه روز آغاز و شروع انقلاب کربلاست، در حقیقت، نهضت عاشورا از امروز آغاز میشود، محرم و عاشورای ما از امروز است؛ امروز صبحگاهان وجود مقدس سیدالشهدا عزیزانشان را از منا حرکت دادهاند بهجای اینکه بهطرف بیابان عرفات بروند، برگشتند به مکه، احرام حج را مبدل به احرام عمره کردند و از سرزمین حرم بهسوی سرزمین کربلا خارجشدهاند.
فرصتطلبی سیاسیون برای استفاده از انقلاب امام حسین(ع)
وی به برنامهریزیهای افراد اطراف امام حسین(ع) برای سهم خواهی از قدرت اسلام، اشاره کرد و افزود: امشب تا نزدیکی صبح، یک آقایی از سیاسیون درجه مملکت آمد به خیمه امام حسین(ع) عبدالله مطیع، کسی است که یک چهره سیاسی معروف در تاریخ اسلام است و یک عنصر فرصتطلب قدرتیابی که دنبال موقعیت پروری و موقعیت طلبی بود، او فهمید امام حسین (علیهالسلام) میخواهند قیام کنند و مزاج امت در یک نفرت خاصی از یزید سگباز شرابخوار است و زمینه آماده است؛ اگر پسر پیامبر قیام کند، مردم حمایت میکنند.
علم الهدی بیان کرد: در ان زمان حکومت از دست بنیامیه خارج میشود، او هم بهعنوان یک عنصر فرصتطلب بهترین موقعیت را در آن موقع دید که خودش را به امام حسین(ع) نزدیک کند و سهمی از قدرت داشته باشداز سر شب تا صبح آمد در خیمه امام حسین(ع) نشست و شروع کرد با امام حسین(ع) بحث سیاسی کردن که اگر شما تصمیم قیام و حرکتدارید، جایش همینجاست و پسفردا در عرفات آنجا همه قبایل و همه مردم جمعاند و خیمه به خیمه راه بیفتیم و رؤسای قبایل را دعوت کنیم و خدمت شما در بیابان عرفات با شما بیعت کنند درحالیکه محرم به احرام حجاند و شما با بیعت رؤسای قبایل یک حرکت عظیم نظامی را علیه حکومت انجام میدهیم، هرچه برنامه شما هست بگویید و من هم در خدمت شما هستم.
عضو مجلس خبرگان رهبری به بیاعتنایی امام حسین(ع) به نخبگان سیاسی و نظامی در جریان انقلاب خود اشاره و تصریح کرد: تا نزدیک صبح در خیمه امام حسین(ع) عبدالله مطیع این حرفها را زد و امام حسین(ع) هیچ جوابی به آن ندادند و او هرچه گفت، امام سکوت کردند خسته شد و آمد در خیمه خودش خواست بخوابد، نمازش را خواند و خواست سرش را به بالین بگذارد و استراحت کنند، همراهانش او را بیدار کردند که چه خوابیدی، حسین بن علی خیمه و خرگاه خودش را از سرزمین منا کنده، قافلهاش را حرکت داده و در حال بازگشت بهطرف مکه است.
وی خاطرنشان کرد: عبدالله مطیع باعجله رفت و دید بله، ایشان خیمهگاه خود را کنده، دیشب این حرفها نبود و قرار این نبود، تمام زن و بچه و همراهان سوار بر مرکبها و کجاوهها دارند برمیگردند به مکه؛ آمد خدمت حضرت عرض کرد من از دیشب تا نزدیک صبح در خدمت شما بودم و این مطالب را گفتم و شما چیزی راجع به تصمیم امروزتان چیزی نگفتید و بازهم امام حسین (علیهالسلام) جواب به او ندادند.
علم الهدی افزود: عبدالله مطیع یک رجل سیاسی اصلاً تحویلش نمیگیرد، به او اعتنا نمیکند، جریان انقلاب و قیامش را با او در میان نمیگذارد؛ مقداری آنطرف تر میآیند، یک آقایی از شیعیان عرب و قبایل به نام اباهرم آمد جلوی موکب سیدالشهدا را گرفت و عرض کرد یابن رسولالله، من اباهرم هستم، اباهرم معروف در میان عرب، هزار سوار مسلح پا به کار در اختیار من است، اگر شما میخواهید با یزید بجنگید، من حاضرم با هزار سوارم در رکاب شما بیایم اما سیدالشهدا به او هم اعتنا نکرد، نه آن سیاسی را راه داد و نه آن نظامی را اما آمد سر بالین دختربچه سهساله، رقیه جان تو با من حرکت کن، تو با من بیا بریم کربلا، از کربلا برو کوفه، از کوفه برو شام، نصف شب در خرابه حرکت کن و سه بار داد بزن، بابا
عضو مجلس خبرگان اظهار کرد: قبر تو، هرچه قصر ظلم و جور و کفر و استکبار در دنیا هست را خراب میکند، تو بلند شو بیا برویم کربلا؛ نه عنصر اندیشمند و نخبه سیاسی عبدالله مطیع را لازم دارم و نه شجاع سینه ستبر بازو پهن فرمانده هزار سوار، اباهرم را میخواهم اما تو دختر عزیز سهسالهام را میخواهم، تو سرباز منی، من میخواهم انقلاب کنم، نمیخواهم بجنگم، میخواهم کشورگشایی کنم، میخواهم دنیا را زیرورو کنم، میخواهم نسلها و جوامع را دگرگون کنم، سرباز من تویی نه اباهرم با هزار سوارش.
وی تاکید کرد: برادران، خواهران، امروز آقا سیدالشهدا حرکت کردند، امشب را دم دروازه حرم در مسجد تنقیم به سر بردند درحالیکه امام حسین(ع) در مسجد تنقیم بودند، مسلم در کوچههای کوفه، غریب، از اینور به آن ورمیرفت و هیچ پناهگاهی نداشت، مردم کوفه از بیعت مسلم سرزده بودند، فردا صبح سیدالشهدا از تنقیم بهطرف کربلا راه افتادند، از اینطرف امام حسین(ع) راه افتاد بهطرف کربلا و از آنطرف مسلم را با صورت مثله و دست بسته بالای پشتبام دارالاماره بردند به جرم دوستیات میکشند.
وی افزود: بدن بیسر مسلم را از بالای پشتبام جلوی دار دارالاماره انداختند، این سرآغاز نهضت کربلا بود؛ در این سرآغاز نهضت و انقلاب کربلا ما درس انقلاب بیاموزیم؛ ببینید عزیزان، امام حسین با اباهرم با هزار سوار را نمیخواهد، امام حسین(ع) نخبه سیاسی مثل عبدالله مطیع را نمیخواهد، امام حسین (علیهالسلام) دختربچه سهساله را میخواهد چون برای انقلابش این به دردم خورد.
کشور را به دست کفار سپردن، منطق ضد حسینی است
امامجمعه مشهد به منطق انقلابی امام حسین(ع) در مسیر انقلاب خود اشاره کرد و گفت: یعنی وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) در این عملکرد خودشان در سرآغاز نهضت و قیام یک خط راهبردی به انقلاب ما میدهند، اینی که امروز در این کشور و جامعه ما یک عده افراد فقط چشم دارند که باید با نخبه سیاسی و نخبه اقتصادی و با هر بینش، اندیشه، تفکر و هر اعتقاد و ایمانی این مملکت درست بشود و دستمان در دست کفار برود برای اینکه آبونان و آسفالت برق خیابان داشته باشیم، این فکر، فکر یزیدی است، این منطق، منطق ضد حسین است.
علم الهدی عنوان کرد: منطق ابیعبدالله این است که نخبه اقتصادی، سینه سه تبر بازو پهن نظامی، این مشکل من را حل نمیکند، من سرباز برای انقلاب میخواهم؛ برادران، خواهران، ما امروز نیرو برای انقلاب میخواهیم نه نیرو فقط برای اداره کشور درودیوار بسته و تأمین خوردوخوراک و لذت و شهوت.
انتهای پیام/