کدام اولویت دارد؛ تولید صیانتی نفت یا صادرات گاز؟

خبرگزاری تسنیم: اگرچه ریشه کمبود گاز برای تزریق به چاه نفت و افزایش ضریب بازیافت میادین نفتی را می‌توان در کسب درآمدهای ارزی حاصل از صادرات گاز دنبال کرد، تا چه زمان می‌توان منافع کوتاه مدت را به منافع بلندمدت ترجیح داد؟

امروزه انرژی به عنوان عامل اصلی در پیشبرد صنعت و معیشت مردم از اهمیت بالایی برخوردار است. سوخت­های فسیلی به ویژه نفت خام یکی از اصلی ترین منابع تامین کننده­ی انرژی محسوب می شوند. بنابراین استفاده از روش­های مناسب در استخراج بهینه­ی نفت که بتواند بخش بیشتری از ذخیره موجود در مخزن را به بیرون انتقال دهد، اهمیت دارد. در حالت کلی استخراج و بازیافت نفت خام در سه مرحله امکان پذیر است: بازیافت اولیه(برداشت طبیعی)، بازیافت ثانویه و بازیافت ثالثیه.

در بازیافت اولیه، نفت به دلیل فشار مخزن، با انجام عملیات حفاری، خود به خود از مخزن به طرف بالای چاه جریان می­یابد. در مراحل ثانویه و ثالثیه نیز به علت کم شدن فشار مخزن با به کار بردن روش­های فنی و تزریق سیالات مناسب، نفت از چاه خارج می­شود. در واقع با اجرای این مراحل، ضریب بازیافت که بیانگر نسبت نفت استخراج شده به کل نفت موجود در مخزن است، افزایش می­یابد. مراحل بازیافت ثانویه و ثالثیه که اصطلاحا تولید صیانتی نامیده می‌شود، اگرچه در کشور ما به صورت کامل اجرا نمی­شود، در بسیاری از کشورها رایج است. اجرای مراحل ثانویه و ثالثیه در کوتاه مدت ممکن است تولید نفت را کاهش دهد، اما در بلند مدت میزان نفت استخراج شده از مخزن افزایش می­یابد. در کشور نروژ با به کار بردن روش­های فنی و سرمایه گذاری در این زمینه، ضریب بازیافت به 65% می‌رسد(1). در امریکا ضریب بازیافت نفت در کل برابر 39% اعلام شده است. در میادین نفتی دریای شمال به دلیل استفاده از روش­های بهبود ضریب بازیافت، این رقم به 46% رسیده است(2). جین­اچ­لاهرره(Jean H. Laherrere) مهندس نفت شرکت نفتی S.A.، با بررسی 11242 میدان نفتی، به این نتیجه رسیده است که متوسط ضریب بازیافت نفت در دنیا 27% است. بنابراین تولید صیانتی نفت در بین کشورهای جهان سیاستی توجیه شده و به لحاظ اقتصادی به­صرفه است.

در ایران به دلیل اینکه بسیاری از میادین در نیمه­ی عمر خود هستند، اجرای سیاست­های تولید صیانتی ضرورت دارد اما به علت هزینه‌ی بالا و حصول نتیجه در بلند مدت، این مراحل چندان مورد توجه قرار نگرفته است. به عبارت دیگر در بیشتر میادین نفتی ایران، نفت فقط به صورت طبیعی استخراج می­شود و از آن جا که ضریب بازیافت نفت در ایران زیر 30 درصد است، در این حالت بیشتر از 70 درصد نفت موجود در مخزن برای همیشه غیرقابل استحصال باقی می­ماند. سیاستی که سال­ها در صنعت نفت کشور در حال اجرا است، افزایش تولید و صادرات نفت بدون توجه کافی به تولید صیانتی است. این در حالی است که به گفته وزیر سابق نفت افزایش یک درصد ضریب بازیافت از میادین نفتی کشور، منجر به افزایش یک میلیارد بشکه­ای نفت تولیدی در هر سال می شود که این میزان معادل 6 سال بودجه­ی کشور درآمد ایجاد می‌کند(3). با وجود تاسیس صندوق توسعه ملی و اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از فروش نفت به آن، در سال­های اخیر همواره دولت­ها بر صادرات نفت خام تکیه کردند و سعی داشتند تا درآمد حاصل از فروش نفت را افزایش دهند و شرایط سخت تحریم را پشت سر گذارند اما همین تکیه بر درآمد حاصل از فروش نفت خام آسیب پذیری در برابر تحریم­ها را شدت بخشید و مشکلات کشور را افزایش داد. درنتیجه ضروری است سیاست‌های کشور با در نظر گرفتن منافع ملی و توجه به منابع انرژی برای آیندگان اجرایی شود تا در دراز مدت از ضرر چندین میلیارد بشکه­ای در تولید نفت جلوگیری به عمل آید.

طبق برنامه­ی پنجم توسعه، وزارت نفت موظف است برنامه­ای جامع و صیانتی برای مخازن تهیه و آن را اجرا کند اما با وجود آن که طبق برنامه و نظر کارشناسان لازم است روزانه حدود 200 میلیون متر مکعب گاز به مخازن تزریق شود، همواره میزان گاز تزریقی کمتر از این مقدار بوده است و این سیاست به طور کامل اجرا نشده است(4).

1391

1390

1389

1388

1387

1386

1385

1384

سال

77.7

86.9

88.4

79.0

77.7

87.7

73.1

77.3

گاز طبیعی

(میلیون متر مکعب در روز)

130.6

403.2

152.6

152.6

420.6

132.9

130.3

98.9

آب

(میلیون بشکه در سال)

 

از طرف دیگر بررسی­ها نشان می­دهد که می­توان بین این سیاست و مولفه­های اقتصاد مقاومتی از جنبه‌های مختلف هم‌خوانی و تطابق پیدا کرد:

  الف) سیاست تزریق گاز به مخازن به منظور افزایش فشار مخزن و در نتیجه افزایش ضریب بازیافت با مولفه­ی اصلاح الگوی مصرف که در واقع پرهیز از اسراف و هزینه­های زیاد است، کاملا منطبق است؛ زیرا گاز تزریقی نه تنها باعث تولید نفت بیشتر می شود، بلکه خود در مخزن ذخیره می‌شود و در آینده امکان استخراج آن وجود دارد.

  ب) از آن جا که مهم­ترین عامل برای پیشبرد سیاست تولید صیانتی، دانش است، سیاست تولید صیانتی می­تواند برای متخصصان و نیروی کار داخلی فرصت­­ساز باشد. به همین دلیل با اجرای آن، زمینه برای دانشمندان و متخصصان و شرکت­های دانش­بنیان فراهم می­شود که به تحقیق، پژوهش و ارائه­ی شیوه­های جدید در این زمینه بپردازند که این مهم نیز مطابق با مولفه­ی دانش­محوری از مولفه­های اقتصاد مقاومتی است.

در عین حال می‌توان ریشه کمبود گاز برای تزریق به چاه نفت را منافع کوتاه مدت وزارت نفت در کسب درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت خام و گاز دنبال کرد. وزارت نفت در سال‌های گذشته همواره با صادرات گاز و نفت خام در کوتاه مدت از منافع حاصل از صادرات بهره می­برده و تولید صیانتی را که اقدامی بلندمدت در راستای تامین منافع ملی کشور بوده،اولویت بعدی خود می دانسته است. حال باید پرسید تا چه زمان می‌توان منافع کوتاه مدت را به منافع بلندمدت ترجیح داد؟

منابع:

  1. مقاله­ی منافع ملی و سیاستهای بهره برداری از منلبع نفت وگاز، دکتر مسعود درخشان، فصلنامه مجلس و راهبرد، شماره 34، تابستان 1381
  2. “GLOBAL OIL RESERVES-1: Recovery factors leave vast target for EOR technologies”, Oil & Gas Journal, 2007
  3. رستم قاسمی؛ وزیر سابق نفت، در بازدید از منطقه نفتی بهرگان، باشگاه خبرنگاران جوان، 30 بهمن 1391
  4. ترازنامه انرژی سال 1390، معاونت امور برق و انرژی وزارت نیرو

* محسن اسفندیار، کارشناس مرکز مطالعات راهبردی انرژی دانشگاه تهران

انتهای پیام/