سراسیمگی اصلاحطلبان از نشست همدلی اصولگرایان
خبرگزاری تسنیم: همایش همدلی طیفهای اصولگرا با سراسیمگی، نگرانی و نقیضگویی نشریات افراطی مدعی اصلاحات روبرو شد.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز سهشنبه خود نوشت:
سراسیمگی اصلاحطلبان از نشست همدلی اصولگرایان
همایش همدلی طیفهای اصولگرا با سراسیمگی، نگرانی و نقیضگویی نشریات افراطی مدعی اصلاحات روبرو شد.
این نشریات تلاش کردند ضمن تحریف و وارونهنویسی، وحدت را غیرممکن بخوانند و یا با وجود تیتر یک کردن گزارش نشست روز شنبه طیفهای اصولگرا، آن را بیاهمیت جلوه دهند. روزنامه آرمان در تیتر اول خود نوشت «همایش اصولگرایان در سرمای پاییزی برگزار شد، مثلث انتقاد علیه مثلث اتحاد». آفتاب یزد تیتر اول خود را به این عبارت خلاف واقع اختصاص داد که «وحدت اصولگرایان یا وحدت احمدینژادیها؟!» و مدعی شد «رؤیای وحدت دست نیافتنیتر شد». اعتماد تیتر زد «مانور سیاسی اصولگرایان 15 ماه پیش از انتخابات- آمدن و نیامدن برخی چهرهها دغدغه همایش دیروز این جناح بود» و شرق تیتر زد «مصباح، برای وحدت شرط گذاشت». فرهیختگان ارگان دانشگاه آزاد نیز این عنوان را برای تیتر اول خود انتخاب کرد «غیبت چهرههای محافظهکار- حاشیهنشینی راست سنتی».
این نشریات از یک سو عدم حضور چهرههایی مانند قالیباف و محسن رضایی و... را برجسته کردند و از دیگر سو تلاش کردند همایش طیفهای گوناگون را به یک طیف خاص فروبکاهند و به بدگمانی دامن بزنند حال آن که همایش روز شنبه همایش نامزدهای انتخاباتی نبود که قرار باشد نامزدها در آن حضور پیدا کنند و در آن از جامعه روحانیت و جامعه مدرسین گرفته تا حزب مؤتلفه، جبهه پایداری، جمعیت رهپویان و طیفهای جوان اصولگرا حضور داشتند.
در حالی که روزنامه شرق ذیل تیتر «مصباح برای وحدت شرط گذاشت» مدعی شده بود «برایش سنگ تمام گذاشتند تا به وحدت آری بگوید اما مصباح ذرهای کوتاه نیامد»، آرمان نوشت «مصباح جملهای انتقادی نگفت. او تنها به شکل کوتاهی یاران اصولگرایش را نصیحت کرد. شاید به مصباح در مورد رویکرد حاضران در نشست اطلاعاتی داده و گفته بودند بسیاری از آنها رهبری وی را نخواهند پذیرفت»!
یادآور میشود در نشست همدلی روز شنبه در لانه جاسوسی آیتالله مصباح یزدی، آیتالله موحدی کرمانی و حجتالاسلام والمسلمین تقوی سخنرانی کردند.
آزادی بیان هست اما اصلاحطلبان حرفی برای گفتن ندارند
یادآور میشود در نشست همدلی روز شنبه در لانه جاسوسی آیتالله مصباح یزدی، آیتالله موحدی کرمانی و حجتالاسلام والمسلمین تقوی سخنرانی کردند.
آزادی بیان هست اما اصلاحطلبان حرفی برای گفتن ندارند
یک روزنامه، اصلاحطلب اذعان کرد آزادی بیان در کشور وجود دارد اما مدعیان سابق آزادی بیان و مدعیان اصلاحطلبی حرفی برای گفتن ندارند.
روزنامه اعتماد در تحلیلی نوشت: سالها پیش یکی از روشنفکران در ویژهنامهای که با موضوع آزادی بیان منتشر شده بود نکتهای بحثبرانگیز نوشت مبنی بر اینکه «خیلی از ما حتی اگر آزادی بیان داشته باشیم حرف مهمی برای بیان کردن نداریم.» گفتن آن حرف در دوره اصلاحات که همه بحثها برسر آزادی اجتماعات و آزادی بیان و بعد از بیان بود حرف مخاطرهآمیزی به حساب میآمد. در تمام صفحات آن ویژهنامه 100 صفحهای خیل بیشمار فعالان سیاسی و نویسندگان درباره خیرات و برکات آزادی بیان و تاریخچه آن در غرب و نبودنش در شرق و اثر آن بر عقبماندگی و توسعه نیافتگی نوشته بودند و طبیعی بود که این جمله در میان آن همه حرف حساب گم شد. الان نسبت به آن سالها خیلی چیزها تغییر کرده است. دکههای روزنامه فروشی پر شدهاند از روزنامهها و مجلههای رنگارنگ شبکههای ماهوارهای مختلف، شبکههای ارتباطی مثل وایبر، واتسآپ، فیسبوک و همه زندگی ما را فراگرفتهاند. دیگر مثل قدیمها حرف نو چاپ کردن آسان نیست.
اعتماد میافزاید: خیلی از مطالبی که چاپ می شود شب پیش به سمع و نظر بینندگان رسیده و نخواندن خیلی از مجلات هم، کسی را از قافله فرهنگ و سیاست جا نمیگذارد. الان دیگر بیان که هیچ، عکس و فیلم هم آزادی پیدا کرده و هیچ اخبار خصوصی و شخصی هم در پشت و پسلهای مخفی نمیماند و اگر قبلا فقط شنیدن اخبار بود الان دیدن هم اضافه شده است و همه افراد به صرف داشتن یک موبایل، آزادی اظهارنظر و قضاوت در مورد همه مسائل بشریت را پیدا کردهاند.
نویسنده معتقد است: شاید چند دهه پیش برای کشیدن تابلویی از جامعه باید آدمهایی میکشیدیم با چشمانی هراسناک که دستی مقابل دهانشان گرفته اما الان برای تصویر همان تابلو باید آدمهایی را بکشیم که بلندبلند درحال فریاد زدن هستند و دستها را این بار میتوانیم روی گوشهایشان بکشیم. در واقع با اضافه شدن این همه وسیله ارتباطی به زندگی ما باز یک جای کار میلنگد...
اعتماد تصریح کرد: انگار در تمام آن سالهایی که ما فکر میکردیم در صورت داشتن آزادی بیان کاری خواهیم کرد کارستان، مسئله ما آزادی بیان نبوده بلکه فقدان حرفی برای بیان بوده است. نیازی به توضیح نیست که منظور از این حرف توجیه داغ و درفش برای مقابله با افکار و ایدهها نیست بلکه حرف بر سر آن است که ما برای بیان چه چیزی محتاج آزادی بودیم؟ و آیا اکنون که گشایشی حاصل شده آن حرف را بیان میکنیم؟ و اگر بیان میکنیم چه تغییری در جامعهمان حاصل شده است؟ آیا الان که این همه خبر و نظر منتشر میشود بحثی در میگیرد؟حرفهایی در صفحات اول منتشر میشود که در دورههای قبل گفتن یکی از آنها علاوه بر بیکار کردن کارکنان یک روزنامه، آنقدر تکرار میشد تا به سرانجامی برسد یا اینکه به سرانجام نرسیدنش عیان شود. اما الان مهمترین حرفها هم بعد از چند ساعت منقضی و غیرقابل مصرف میشوند.
این روزنامه در پایان خاطرنشان میکند: شاید هم یکی از آفات تبدیل شدن هر فرد به یک رسانه این است که دیگر مخاطبی وجود ندارد و همه رسالت رسانهای را برعهده گرفتهاند.
دانشگاهها در اختیار یک حزب سیاسی!
نمیشود دانشگاه را باشگاه سیاسی نخواهیم اما وزارت علوم و دانشگاه را به دست تیمی از یک باشگاه سیاسی بسپاریم.
نویسنده معتقد است: شاید چند دهه پیش برای کشیدن تابلویی از جامعه باید آدمهایی میکشیدیم با چشمانی هراسناک که دستی مقابل دهانشان گرفته اما الان برای تصویر همان تابلو باید آدمهایی را بکشیم که بلندبلند درحال فریاد زدن هستند و دستها را این بار میتوانیم روی گوشهایشان بکشیم. در واقع با اضافه شدن این همه وسیله ارتباطی به زندگی ما باز یک جای کار میلنگد...
اعتماد تصریح کرد: انگار در تمام آن سالهایی که ما فکر میکردیم در صورت داشتن آزادی بیان کاری خواهیم کرد کارستان، مسئله ما آزادی بیان نبوده بلکه فقدان حرفی برای بیان بوده است. نیازی به توضیح نیست که منظور از این حرف توجیه داغ و درفش برای مقابله با افکار و ایدهها نیست بلکه حرف بر سر آن است که ما برای بیان چه چیزی محتاج آزادی بودیم؟ و آیا اکنون که گشایشی حاصل شده آن حرف را بیان میکنیم؟ و اگر بیان میکنیم چه تغییری در جامعهمان حاصل شده است؟ آیا الان که این همه خبر و نظر منتشر میشود بحثی در میگیرد؟حرفهایی در صفحات اول منتشر میشود که در دورههای قبل گفتن یکی از آنها علاوه بر بیکار کردن کارکنان یک روزنامه، آنقدر تکرار میشد تا به سرانجامی برسد یا اینکه به سرانجام نرسیدنش عیان شود. اما الان مهمترین حرفها هم بعد از چند ساعت منقضی و غیرقابل مصرف میشوند.
این روزنامه در پایان خاطرنشان میکند: شاید هم یکی از آفات تبدیل شدن هر فرد به یک رسانه این است که دیگر مخاطبی وجود ندارد و همه رسالت رسانهای را برعهده گرفتهاند.
دانشگاهها در اختیار یک حزب سیاسی!
نمیشود دانشگاه را باشگاه سیاسی نخواهیم اما وزارت علوم و دانشگاه را به دست تیمی از یک باشگاه سیاسی بسپاریم.
روزنامه جام جم با اشاره به اظهارات رئیسجمهور در دانشگاه تهران نوشت: «دانشگاه، باشگاه احزاب و مرکز فعالیت احزاب نیست»، «فضای دانشگاه باید آرامش داشته باشد» و «حکومت و اداره کشور بدون سعه صدر ممکن نیست» برخی فرازها و محورهای ارزشمند سخنان ریاست محترم جمهوری در آیین افتتاح سال تحصیلی دانشگاههای کشور بود؛ سخنانی که اگرچه هیچکدام جدید نبود، اما همگی مهم است و هر کدام به طور مستقل، ظرفیت بالایی برای نقد و بررسی دارد.
مهدی فضایلی در این یادداشت مینویسد: اما همانطور که بارها گفته شده و تجربه و علم نیز ثابت کرده است، آنچه بیش و پیش ازگفتن و دعوت کردن مؤثر است، عمل و رفتار بخصوص خود دولت در این زمینههاست که نقش کانونی دارد، هرچند رفتار همه دولتمردان و مسئولان در معرض دید و قضاوت مردم است و «الناس علی دین ملوکهم». نمیشود ما دانشگاه را باشگاه سیاسی نخواهیم، اما وزارت علوم و دانشگاه را به دست تیمی از یک باشگاه سیاسی بسپاریم. نمیشود خواستار آرامش در دانشگاه باشیم، اما پای کسانی را به دانشگاه باز کنیم که دانشگاه را پیادهنظام یک جریان سیاسی میخواهند. به نتیجه مورد نظر نمیرسیم اگر حرف از سعهصدر بزنیم، اما در آشکار و پنهان نسبت به منتقدان با بیمهری برخورد کنیم و آنها را بیسواد و بدون شناسنامه بخوانیم و سرانجام هم به«جهنم» بفرستیمشان! جلسات معمولی و گفتوگوهای طبیعی آنها را توطئه و اتاق عملیات بدانیم و به تصوری درمورد آنان برسیم که از دشمنان قسمخورده این ملت و نظام، خطرناکتر بپنداریمشان!
نویسنده میپرسد: راستی دولتی که تعامل با جهان را جزو سیاستهای محوری خود قرار داده و باب گفتوگو را تقریبا با همه باز میداند و بر این باور است که به دلیل مهارت در مذاکره میتواند مشکلات کلان را با دشمنان دیرینه این مرز و بوم حل کند، چرا همین رویکرد را با منتقدان داخلی که حداکثر نسبت به برخی رفتارها و رویکردها نظر دیگری دارند در پیش نمیگیرد؟ مگر صاحبنظران بر این باور نیستند که سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است؟ پس چرا این تفاوت به چشم میآید؟
جامجم افزود: از برخی منتقدان بیانصاف و مغرض که بگذریم اصولگرایان واقعی، موفقیت دولت شما را در حل مشکلات کشور موفقیت نظام اسلامی میدانند و همانطور که رهبر فرزانه انقلاب برای موفقیت شما دعا میکنند آنها نیز دعاگوی شما برای بازکردن گرههای در سر راهند.
فضایلی خاطرنشان کرد: جناب آقای روحانی! باور کنید و البته شما میدانید که جریانی که خود را سهامدار اصلی پیروزی شما در انتخابات میداند و دائم نقش خود را با بزرگنمایی به رخ شما میکشد، بیش از شما به فکر خویش است و دولت شما را تا جایی قبول دارد که هموارکننده بستر مورد نظر خود ببیند. اظهارنظرهای چند ماه اخیر برخی چهرههای این جریان برای اثبات این مسئله کافی است. سرانجام این که سعهصدر، آستانه تحمل بالا و مدارا را عملا و در رفتار با منتقدانتان به نمایش بگذارید و الگوی جدیدی را ارائه کنید. اگر برخی اطرافیان بگذارند و ذهن جنابعالی را با گزارشهای ناصواب و بولتنهای صبحگاهی جهتدار مشوش نسازند، شما میتوانید.
توافق برای توافق نماد رویکرد قبیلهای به منافع ملی
طرح «توافق برای توافق» منافع ملی را پای منافع قبیلهای ذبح میکند.
شبکه خبر دانشجو در این باره نوشت: یکی از آفتهای فعالیت سیاسی در هر جامعهای ترجیح منافع قبیلهای و قشری به منافع ملی بوده است که در این نوع نگاه، هرگاه منافع قبیلهای و باندی برخی از سیاسیون تامین نشود به راحتی منافع ملی را به پای این منافع ذبح میکنند. دیدگاه قبیلهای که بارها مورد مذمت رهبری معظم انقلاب قرار گرفته است، متاسفانه هنوز در بسیاری از افراد که پستهای کلیدیای را در حکومت دارند حاکم است. آخرین نمونه بهکارگیری این نوع تفکر خطرناک، اظهارات وزیر خارجه جمهوری اسلامی در نشست شورای روابط خارجی آمریکا بود.
شبکه خبر دانشجو میافزاید: ظریف در نشست اعضای اندیشکده سیاستگذاری آمریکا، با انتقال پیامی به آمریکاییها به آنها فهماند اگر با دولت یازدهم به توافق جامع هستهای نرسند، خطر روی کار آمدن جریان منتقد دولت در انتخابات سال آینده مجلس قطعی است. این پیام آقای ظریف به غربیها که به نوعی درخواست کمک از آنهاست، بیانگر آن است که ایشان و جریان همفکرشان حاضر به انعقاد هر نوع توافقی با غربیها هستند تا در داخل با تبلیغات فراوان به افکار عمومی داخل ایران وانمود کنند که ما توانستیم مسئله هستهای را حل کنیم. بر اساس این طرح که اسم آن را «توافق برای توافق» میتوان گذاشت، اینطور به مردم القا میشود؛ تمام مشکل ما با غربیها فقدان یک توافق جامع هستهای با آنها بود. حالا که این توافق انجام گرفته، مسئله هستهای هم به نوعی حل شده است.
شبکه خبر دانشجو نوشت: این نکته فراموش نشود که قبلا در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 این گونه به مردم القا شد که حل مشکلات اقتصادی مردم در گرو «بستن با کدخدا» (آمریکا)ست. در واقع چون دولت تمام تخممرغهای سبد خود را در سیاست خارجی و حل موضوع هستهای گذاشته است مجبور است هر توافقی را با غربیها انجام دهد تا در داخل از آن بهرهبرداری قبیلهای نماید. لذا طرح شعارهایی همچون «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» از طرف دکتر ظریف و راهاندازی کمپینهایی با این موضوع را در این چارچوب میتوان تفسیر نمود، فارغ از اینکه منافع ملی در این توافق به چه میزان لحاظ شده و یا امتیازات داده شده چه مقدار است. مهم در این نوع توافق، پیروزی یک جریان یا به عبارتی صحیحتر یک «عشیره سیاسی» در یک کارزار سیاسی است.
یادآور میشود بنابر اعلام خبرگزاری اصلاحطلب ایسنا در حالی که سررسید چهارمین قسط از توافق تمدید شده ژنو فرارسیده، آزادسازی قسط سوم از داراییهای بلوکه شده ایران به مبلغ 700 میلیون دلار هنوز صورت نگرفته است.
دیپلمات آمریکایی: قدرت ما در چالش با ایران رو به کاهش است
یک دیپلمات ارشد آمریکایی تاکید کرد ساختار اقتصاد جهانی به سمت کاهش قدرت آمریکا سیر میکند و تحریمهای یکجانبه علیه ایران به پایان راه خود رسیده است.
جاس فریمن سفیر سابق آمریکا در عربستان و معاون وزیر دفاع در سالهای 1993-4 ضمن یادداشتی در لوبلاگ و درباره چالش هستهای نوشت؛ با وجود نگرانی درباره برنامه تسلیحات هستهای ایران، بیشتر حدس و ادعا به جای واقعیت درباره این برنامه وجود دارد.
به گزارش دیپلماسی ایرانی وی در ادامه نوشت: مقامات ایران میگویند ساخت سلاح هستهای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی بر طبق دستورات اسلام حرام است. آنها میگویند ایران از لحاظ اخلاقی برای ساخت بمب هستهای منع شده است. تاریخ هم درستی این مسئله را ثابت میکند. پس از آن که 100 هزار نفر توسط حملات گاز اعصاب عراقیها کشته شدند، ایران در طول جنگ با عراق در سالهای 1980 تا 1988، دست به تولید سلاحهای شیمیایی نزد. اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیجفارس از توافقی که به ایران اجازه غنیسازی بدهد، حمایت نمیکنند. اما بدون داشتن یک توافق در این رابطه، ایران قطعا به پیشرفت برنامه هستهایاش بدون نظارت بینالمللی موثر ادامه خواهد داد.
این دیپلمات آمریکایی معتقد است در طول سال گذشته روابط میان گروه 5+1 و وضعیت منطقه به طور اساسی تغییر کرده است. تنش میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده با روسیه حاد شده است و روسیه زمانی که میبیند منافعش با غرب در خاورمیانه متفاوت است، میلی به همسویی با منافع آنها ندارد. در آگوست، روسیه با خرید 500 هزار بشکه نفت ایران برای بازفروش آنها در بازار بینالمللی که شامل چین هم میشود موافقت کرد. در صورت عدم وجود تحریمهای سازمان ملل، چین روزانه 675 هزار بشکه نفت ایران را خریداری میکند و هند 300 هزار بشکه نفت را وارد میکند. روسیه و چین مخالف تحریمهای بیشتر ایران هستند.
سفیر سابق آمریکا در عربستان خاطرنشان کرد، ساختار اقتصاد جهانی در مسیری در حال تغییر است که قدرت آمریکا در حال کاهش میباشد. سلطه دلار آمریکا که پایه و اساس اثربخشی رژیم کنونی تحریمها است، به وضوح در حال افول است. مکانیسم تجارت بدون دلار در حال حاضر وجود دارد. اندازه اقتصادهای منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام، در حال حاضر 1/5 برابر اتحادیه نفتا و اتحادیه اروپا است و سرعت رشد بیشتری هم دارند. نتایج این مسئله روشن است. دورهای که در آن ایالات متحده و اتحادیه اروپا بدون حمایت سازمان ملل و دیگر قدرتهای بزرگ غیرغربی به اعمال تحریم دست میزدند، به پایان خود نزدیک شده است.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.