جوانان کارآفرینی که منتظر وعده اشتغالزایی دولت نشدند
خبرگزاری تسنیم: جمعه بازار تهران نمونه ای از تجمع کارآفرینان است که به دور از وابستگی به دولت برای خود شغل ایجاد کردهاند و توقع آنها به جای ایجاد شغل از مسئولان حمایتهایی مانند ارائه تسهیلات و نهادینه کردن فرهنگ مشاغل خانگی است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، کسب و کارهاى خانگى در ایران سابقه دیرینه دارند. بسیارى از صنایع دستى که حتی امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشدهاند. به طور کلى کسب و کار خانگى پدیده جدیدى نیست،تجربه نشان داده است که توسعه کسب و کارهای کوچک به دلیل ساختار ساده و زود بازدهی و نیاز اندک به سرمایه در جهت متعادل کردن بازار کار مؤثر بوده است. به نظر میرسد کسب و کارهای کوچک در کشور ما نیز میتواند در کوتاه مدت و حتی در میان مدت در رفع مشکل بیکاری موثر باشد.
مشاغل خانگی و کسب و کارهای کوچک به عنوان الگویی موفق برای اشتغال جوانان قادر است ضمن کمک به اقتصاد،تأمین امنیت روانی و استحکام بنیان خانواده، زمینه بروز خلاقیت و نوآوری علاقمندان به فعالیتهای اجتماعی را فراهم کند. با توجه به خیل عظیم جوان فارغ التحصیل بیکار به جمعه بازار تهران رفتیم تا از نزدیک با کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک جوانان که اکثر آنها تحصیلکرده هستند روبرو شویم.
*جوانهای غیر وابسته
ظاهرا اینجا جوانها منتظر وعدههای ایجاد میلیونی شغل از سوی دولت نیستند. اینجا جوانها خودشان با هزینه شخصیشان؛ فضایی را از شهرداری تهران میگیرند و به کسب و کارشان میپردازند. برایشان مهم نیست که بیمه نیستند،مهم این است که از هنرشان استفاده میکنند و بیکار نیستند. مثل جوان آکاردئون زن که میگوید:«من هر هفته اینجا برای7-8هزار نفر کنسرت اجرا میکنم».
شلوغی و تردد بسیار زیاد افراد در جمعه بازار پارکینگ پروانه شاید معمولاً برای خانمها از جذابیت زیادی برخوردار است. تا جایی که خانومی که مقابل بساطهای پهن شده روی زمین ایستاده بود میگوید: « مشتری ثابت جمعه بازار هستم و حتی اگر خرید نکنم برای تفریح به اینجا میآیم. »
با نگاهی کلی به بساطهای پهن شده روی زمین به راحتی میتوان دریافت اینجا از شیر مرغ تا جون آدمی زاد یافت میشود. جمعه بازار فضایی است برای غرق شدن در تاریخ؛ از لوازم قدیمی گرفته تا صنایع دستی و لباسهای کار شده که هنر دست جوانانی است که معمولاً در حین فروش، ما بقی کارهای خود را انجام می دهند. این بازار تنها یک روز در هفته آن هم برای چند ساعتی برپا میشود. جمعه بازار پارکینگ پروانه مثل مراکز خرید تمیز و مدرن نیست. برای خرید از اینجا باید اجناس را از روی زیراندازهای پهن شده روی زمین انتخاب کنید.
جمعه بازار در یک پارکینگ پنج طبقه نسبتا تاریک برپا شده است تا جایی که یافتن راه برای طبقات بالاتر کمی با دشواری همراه است. با وجود هوای بسیار گرم در تابستان و بسیار سرد در زمستان در محوطه جمعه بازار شاهد حضور گرم جوانان هنرمند که با کسب و کار کوچک امرار معاش می کنند هستیم.
* فروش لباسهای متنوع که کار دست هنرمندان است
از صنایع دستی ساده و ارزان قیمت گرفته تا فرش و گلیم های بسیار گران قیمت را می توانید در جمعه بازار پیدا کنید. لباس های مختلف که یا بسیار کار شده و گران قیمت هستند یا بسیار ساده و حتی بدون الگو دوخته شده اند. دو طبقه اول جمعه بازار مختص فروش عتیقه جات است.
اما آنچه مد نظر ما در این گزارش است وجود تعداد زیادی از غرفه ها هست که به پارچه ها و لباس های ترکمن اختصاص دارد. لباس های ترکمن که با رنگ های متنوع روی هم چیده شده اند و کار دست هستند و رومیزی های ملیله دوزی شده که از 3 تا 50 هزار تومان می توانید خریداری کرد.اکثر افرادی که به جمعه بازار میروند با لباس های خاص با فرم و رنگهای خاص راهی این فروشگاه هنری میشوند.
* فارغ التحصیلان صنایع هنری و هنر، معماری فروشندگان هستند
در جمعه بازار تعداد بسیار زیادی از دختران و پسران جوان را می بینید که صنایع دستی خودشان را می فروشند. این صنایع دستی معمولا نسبت به فصل تغییر می کنند. مثلا این روزها انواع بافت های زمستانی را می توانید، ببینید که بسیار ساده و زیبا هستند و قیمت پایینی هم دارند. فروشندگان ترکمن که تعدادشان کم هم نیست غرفه های بزرگی دارند.
در میان این تعداد زیاد جوانان خانم های میانسالی هم هستند که لباس های دست دوز خودشان را می فروشند. تعداد فروشندگانی که از شهرستان ها برای همان چند ساعت به تهران می آیند و حتی گاهی با لباس های محلی می نشینند هم کم نیست. اکثر فروشندگان جمعه بازار بسیار خوش اخلاق و خوش صحبت هستند. شاید جمعه بازار تنها جایی باشد که می توانید مدت طولانی را با فروشندگانش صحبت کنید و از هم صحبتی با آنها لذت هم ببرید، حتی اگر خرید چندانی هم نداشته باشید.
* وقتی شغلی ندارم مجبورم کارآفرینی کنم
پسر جوانی که بسیار هنرمندانه از بطریهای خالی که عده ای آنها را ضایعات تصور میکنند، کسب درآمد می کند. این پسر جوان خود را محمد و کارشناس صنایع هنری از دانشکده هنر معرفی میکند و میگوید: ایده های ذهن بچه های فارغ التحصیل هنر بسیار متفاوت از سایر دوستان است. پس از اتمام تحصیلم دو سال بیکار بودم. از آنجایی که بیکاری خستهام کرده بود تصمیم گرفتم، به سراغ کارآفرینی بروم. از آنجایی که سرمایه زیادی برای سرمایه گذاری کلان نداشتم به کسب و کار کوچک فکر کردم.
وی بیان میکند: از گذشته با پارکینگ پروانه آشنا بودم. وقتی به دنبال راه اندازی شغلی برای خود بودم، به ذهنم رسید با این سرمایه اندک بهترین کار، اجاره غرفه در جمعه بازار و انجام کارهای هنری است. قبلا اداره این پارکینگ با شهرداری بود اما چند سالی است که به پیمانکار واگذار شده است.
وی در رابطه با میزان اجاره روزانه میگوید: قبلا 5000 تومان بود اما پس از آن 9000 تومان، 12 هزار تومان و حالا 20 هزار تومان بابت هر روز میگیرند. واگر غرفه دار ثابت نباشی میتوانی روزانه 9هزار تومان اجاره کنی. با وجود اینکه فضا گرم است و تهویه مناسبی ندارد، اما فروشندگان مشکل چندانی ندارند. مردم هم مشکلی ندارند؛ چون اینجا برای آنان جذاب تر از مراکز خرید دیگر است و تفریح صبحهای جمعه هم محسوب میشود.در روزهای دیگر هفته نیز بساطم را در بازارچه های سنتی شهرداری در پارکها یا بوستانهای شهر دارم. هر زمان هم بازارچه ای نباشد کنار خیابان بساط میکنم.
*منتظر اشتغال دولت باشیم بیکار می مانیم
در طبقه دوم بیشتر لباس میفروشند. در نگاه اول تصور میکنیم که چون اتاق پرو وجود ندارد شاید اقبال این همه فروشنده برای فروش اجناسشان کم باشد. اما با یک نگاه متوجه میشویم که چنین نیست بلکه استقبال مردم از این لباسها بسیار زیاد است تا جایی که دختری که مانتویی را روی مانتوی خودش میپوشد تا از اندازهاش مطمئن شود میگوید: آنقدر طرح قشنگی دارد که مطمئن نیستم در مغازهها هم از چیزی مثل این خوشم بیاید، برای همین حاضرم این طور خرید کنم.
فروشنده این مغازه که یک دختر خانم و آقا پسر کنار هم هستند، نسبتشان را زن و شوهر اعلام میکنند و میگویند: بعد از اینکه فارغ التحصیل شدیم، مثل بسیاری از جوانان با بیکاری دست و پنجه نرم میکردیم و مجبور بودیم که برای تأمین معاش از پدر و مادرمان کمک بگیریم برای همین به این نتیجه رسیدیم که خودمان شغلی را دست و پا کنیم. به سمت تولید لباس های سنتی و طرح بر روی پارچه رفتیم و خداروشکر طی مدت 5 سالی که اینجا حضور داریم از شغل راضی هستیم.
وی تاکید می کند: غیر از روزهای جمعه نیز در بازار سنتی ستارخان مغازه ای را اجاره کرده ایم و خداروشکر راضی هستیم. جوانان اگر بخواهند منتظر اشتغال زایی دولت باشد، سالها بیکار میمانند. بهتر است خودشان به فکر شغل باشند. زن و شوهر کنار هم کار می کنیم تا بتوانیم شرایط نسبت خوبی را داشته باشیم. درست است که فروشندگی در جمعه بازار باز هم دستفروشی است, اما از بیکاری بهتر است.
* شغلی متناسب با رشته ام نیافتم
دختر جوان دیگری که بساط شال و کلاه زمستانه پهن کرده است، خود را زهرا فارغ التحصیل طراحی لباس معرفی و بیان میکند: یکسال از طریق روزنامه و کسب مهارت های مختلف به دنبال کار ثابت بود اما وقتی دیدم کار مناسبی دریافت نمیکنم، ترجیح دادم با سرمایه اندکم به سمت کارآفرینی و خلاقیت برم. شوهرم هم در همین کار است که در بازارچه سنتی ستارخان مغازه اجاره کرده است.
وی میگوید: درست است بیمه برای آینده و پیری مان خوب و مناسب است. اما در شرایطی که موقعیت برایم مهیا نیست بهتر است، به این کار ادامه دهم. طراحی لباس رشته ای بود که دوست داشتم اما متاسفانه بازار کار مناسبی ندارد.
این دختر جوان درباره سیاستهای دولت در اشتغالزایی میگوید: همانطور که خود مسئولان هم میگویند، کسب و کارهای کوچک و مشاغل خانگی به راحتی میتواند راهکاری در کوتاه مدت و حتی میان مدت برای رفع معضل بیکاری باشد که امیدوارم مسئولان حمایت مناسبی از کارآفرینان حتی در حرفه های کوچک داشته باشند. یکی از مسائلی که در این شغل باید لحاظ شود ایجاد یک فرهنگ سازی مناسب برای شناسایی و پذیرفتن فرهنگ مشاغل خانگی در میان جوانان است.
*مشاغل خانگی و صنایع دستی به عنوان شغل اصلی جوابگوی زندگی امروز نیست
پسر جوانی که احمد نام دارد و جا کلیدیهای فانتزی را بساط کرده میگوید: شغل اصلیام این کار نیست. فارغ التحصیل عمران هستم. اما از آنجایی که علاقه بسیاری به هنر و خلاقیت دارم، مغازه ای را در یکی از پاساژهای شهر اجاره کردهام و پس از انجام کارهای شرکت در مغازه ام، وسایل فانتزی که مورد علاقه جوانان است را به فروش میرسانم. از این طریق هم علاوه بر اینکه سودی نصیبم میشود به کاری که مورد علاقه ام هست نیز فعالیت دارم.
وی تاکید می کند: مشاغل خانگی به عنوان شغل اصلی برای زندگی و امرار معاش یک خانواده مناسب نیست اما میتواند در کنار شغل اصلی کمک خرجی برای امرار معاش باشد. ولی تا زمانی که جوانی مجرد است و مسئولیت زندگی ندارد، بهترین راهکار برای خلاصی از بیکاری میتواند تلقی شود. اگر دولتها از کسب و کارهای خرد و مشاغل خانگی در سطح بهتری حمایت کنند، شاید رغبت و نگاه به این گونه مشاغل بهتر شود.
احمد می افزاید: در جامعه ای که وضعیت اقتصادی بسیار دشوار است و افراد برای گذران زندگی مجبور به فعالیت درچند شغل هستند، راهکاری که دولت برای رفع بیکاری ارائه میدهد و آن این است که بیکاران به سمت مشاغل خانگی بروند صحیح نیست. چرا که سود حاصل از این مشاغل بسیار اندک و جوابگوی مخارج زندگی معمولی هم نیست.
این پسر جوان میگوید: به طور مثال در فروش جا کلیدی مگر چقدر سود است؟ چقدر من می توانم جا کلیدی بفروشم که شغل اصلیام باشد؟ مجبورم این شغل را که نیازمند سرمایه اندک است در کنارشغل اصلیام داشته باشم. تا علاوه بر اینکه سود اندکی دارد به عنوان تفریحی در شرایط دشوار زندگی برایم باشد. چرا که صرفاً من به کارهای هنری علاقه هم دارم.
*دولت باید از کارآفرینان حمایت کند
تزئین ظروف شیشهای با رنگ و نقاشی هنری است که قرنها در میان ملل مختلف محبوبیت داشته است و آثار متعدد و متنوعی از این هنر را میتوان در موزههای نقاط مختلف جهان یافت. این آثار از دیگر آثار هنری است که در جمعه بازار به چشم میخورد.
زن و شوهر جوانی که کنار هم ایستاده و بساط خود را پهن کردهاند درباره شغلشان در این جمعه بازار میگویند: در گذشته از ظروف شیشهای شکیل با نقاشیهای حرفهای و یا کنده کاریهای پیچیده و ظریف استفاده میکردند.
وی ادامه می دهد:آراستن بطریها، لیوانها و ظروف شیشهای و همچنین آینههای کوچک و بزرگ با نقاشیهای ساده کاری بسیار ساده است که با یادگیری چند تکنیک ساده میتوانید ظرف چند ساعت در منزل انجام دهید.علاوه بر اینکه سود تقریباً خوبی در این کار وجود دارد. مناسب برای آن دسته از افرادی است که بیکاری عرصه زندگی را برایشان تنگ کرده است.
آقای جوان ادامه میدهد: پس از ازدواج هر چه قدر به دنبال کار مناسب بودم پیدا نکردم. خانومم در این کار سررشته داشت و با کمک او توانستیم به صورت تخصصی این کار را شروع کنیم و پس از یک سال مغازه ای را در پاساژ قیطریه تهران اجاره و رفته رفته این کارها را برای فروش به شهرستانها هم توزیع کردیم. حدود 5سال است که این کار را آغاز کردهایم و خداروشکر رضایت داریم و در کنار هم در بخشی از خانه خودمان که به کارگاه تبدیل کردهایم آثار هنری را تولید و با سرمایه تقریباً اندک و تنها کمی خلاقیت امرار معاش میکنیم.
خانم جوان از علاقه اش به آثار هنری میگوید و بیان میکند: خانم ها به ظروف تزئینی علاقه بسیاری دارند و استقبال میکنند. با کمک وسایلی که خیلی هم گران نیستند توانستیم در ابتدا کاری را برای خودمان دست و پا کنیم. اما با گذشت مدت زمانی تقریباً طولانی به سودهی مناسبی دست یافتهایم.
آقای جوان در ادامه صحبت همسرش میگوید: به نظرم دولت ها باید از آن دسته از افرادی که وابسته نیستند و برای خود شغلی را دست و پا کردهاند حمایت کند. به طور مثال اگر کسی برای دریافت تسهیلات مراجعه میکند، هزار سنگ در مقابل آن نگذارند.
با اینکه در جمعه بازار فضای بسیار شلوغ و بعضاً کلافه کنندهای دارد ولی محیطی برای نمونه های بازر کارآفرینان است که بدون وابستگی به دولت، برای کار خود برنامه ریزی کردهاند که این گزارش تنها مشتی بود نمونه خروار.
گزارش از پروانه حسین زاده
انتهای پیام/