فرافکنی حامیان تروریسم


خبرگزاری تسنیم: آیا اعزام تروریست به عراق و تامین سلاح و مواد منفجره مورد نیاز آنها برای برهم زدن نظم و آرایش سیاسی مورد انتخاب مردم عراق معنای دیگری جز مداخله می‌تواند داشته باشد؟

این روزها زمزمه‌هایی از آنسوی آبهای خلیج فارس به گوش می‌رسد که کاملاً مغایر با واقعیت‌هائی است که در منطقه جریان دارد. بعد از اظهارات هفته گذشته سعودالفیصل وزیر خارج مادام‌العمر عربستان که جمهوری اسلامی ایران را به مداخله در یمن، عراق و سوریه متهم کرده و گفته بود اگر ایران نیروهایش را از این کشورها خارج کند بخشی از مشکلات منطقه حل خواهد شد، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس نیز ادعاهائی از همین نوع مطرح کرده است. وی مدعی شده ایران نسبت به مداخله در امور برخی کشورهای عرب اقدام می‌کند و با این کار، امنیت و ثبات این کشورها و کل منطقه را به خطر می‌اندازد. بعد از این دو، نوبت به رجب طیب اردوغان رسید که او نیز علیرغم اینکه طشت رسوائیش در پرورش دادن تروریست‌های داعش و تکفیری‌ها در دامان خود به زمین افتاده، به مسئولین ایرانی اهانت کرده است.

به نظر می‌رسد پیوستگی این اظهارات، واکنشی به شکست اقدامات مداخله‌جویانه ترکیه، عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سوریه می‌باشد که امروز برای تطهیر خود از عوارض حمایت از تروریسم، به دنبال فرافکنی و فریب افکار عمومی هستند. امروز بر هیچکس پوشیده نیست که رژیم سعودی در سالهای اخیر وظیفه‌ای جز تأمین نفت ارزان برای حامیان غربی خود و صدور تروریسم سلفی برای مقابله با موج بیداری اسلامی و مقاومت ضد صهیونیستی نداشته و با همکاری شیوخ عرب و سران ترکیه مدیریت ترویج تروریسم را در منطقه برعهده داشته است، اما اکنون که این سرمایه‌گذاری سنگین و حیثیتی، اعتبار این کشورها را در جهان درحد سرکردگان تروریسم و مروجان اصلی آن تنزل داده و تزریق پول‌های کلان نفتی به بنگاههای تبلیغاتی غربی نیز نتوانسته چهره مخدوش این رژیم را ترمیم کند، اقدام به این فراکنی‌های بی‌ثمر و تهوع آور نموده‌اند.

براین اساس و در ادامه تبعات شکست پرهزینه عربستان و تعدادی دیگر از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ترکیه، افکار عمومی جهانی بویژه ملتهای منطقه، خود را در مقابل شنیدن سخنان فریبکارانه و فرافکنانه که معنا و مفهومی جز در پیش گرفتن سیاست فرافکنی و نسبت دادن اتهامات به دیگران برای خارج کردن خود از زیر این علامت سؤال بزرگ ندارد، واکسینه کرده‌اند و بخوبی به این هدف حامیان تروریسم و مداخله‌گران منطقه‌ای پی برده‌اند که آنها با طرح این قبیل مسائل و متهم کردن جمهوری اسلامی ایران قصد دارند خود را از زیربار عوارض منفی مداخلات تروریستی خارج کنند.حامیان ایجاد کنندگان بحران سوریه و پشتیبانان اصلی تروریسم در منطقه مثل عربستان، قطر، امارات و ترکیه اکنون به عنوان برهم زنندگان آرامش، امنیت و نظم جهانی از همه طرف تحت فشار افکار عمومی ملتها قرار دارند، بدون آنکه توجیهی برای اقدامات خود داشته باشند. متهم کردن دیگران، کهنه‌ترین ترفندی است که آنها برای فرار از این جرم به آن متوسل شده‌اند.

بسیار مضحک است کشورهایی که سالها در امور داخلی سوریه، عراق،‌ بحرین، لبنان، یمن و... آنچنان آشکارا مداخله کرده و همه جا سخن از لزوم مسلح کردن تروریستها و حمایت از دیکتاتورها بر زبان جاری نموده‌اند، اکنون با جسارت، دیگران را به مداخله در سوریه متهم کرده و گنده‌گویی می‌کنند! آیا سعودی‌ها و دیگر همپالگی‌های آنان در شورای همکاری و نئوعثمانی‌های ترکیه، پاسخی برای چرائی حرص و ولع خود برای سقوط حکومت سوریه و جنایت‌ها و فجایعی که از طریق تروریست‌های داعش، جبهه النصره و ارتش به اصطلاح آزاد سوریه مرتکب شده‌اند، دارند؟!اگر لشکرکشی به بحرین و سرکوب مطالبات بحق و مسالمت آمیز مردم این کشور و حمایت از سعودی‌ها از رژیم اقلیت آل خلیفه، دخالت در امور داخلی دیگر کشورها نیست، چه اسمی را بر آن می‌توان گذاشت؟

آیا اعزام تروریست به عراق و تامین سلاح و مواد منفجره مورد نیاز آنها برای برهم زدن نظم و آرایش سیاسی مورد انتخاب مردم عراق معنای دیگری جز مداخله می‌تواند داشته باشد؟اگر حمایت از دیکتاتورهای فراری تونس، یمن و دیگر کشورهای عربی و پناه دادن به آنها و تشکیل دولتهای سایه برای برهم زدن توازن منطقه‌ای به نفع دیکتاتورها، به معنای دخالت در امور داخلی کشورها نیست، پس چیست؟اگر برقراری پیوند میان سرمایه‌های بادآورده نفتی شیوخ منطقه با گروه‌های تروریستی و تندرو در سرتاسر جهان، از اندونزی و پاکستان و افغانستان و چچن گرفته تا خاورمیانه و اروپا، حمایت از تروریسم نیست، پس چیست؟

اگر اظهارات صریح جوبایدن معاون رئیس‌جمهور آمریکا که سیاست همپیمانان منطقه‌ای آمریکا مثل عربستان، قطر، امارات و ترکیه را عامل غیرقابل کتمان رشد افراط‌گرایی و گروه‌های تروریستی در منطقه معرفی کرد، به معنای دخالت در امور داخلی کشورها و برهم زننده آرامش و نظم جهانی ننامیم، چه عنوانی را باید برای آن در نظر گرفت؟شاید این واکنش انفعالی شکست خوردگان بازیهای منطقه‌ای و حامیان اصلی تروریسم، دلیل دیگری نیز داشته باشد که باید سرنخ آنرا در احیای اقتدار هسته‌ای ایران و احتمال دستیابی به توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای 1+5 جستجو کرد. اما حامیان تروریسم در منطقه باید بدانند جمهوری اسلامی ایران در هر حال کشوری مقتدر است که حرف اول را در منطقه می‌زند و کسانی که از تروریسم حمایت می‌کنند فرجامی غیر از گرفتار شدن در دام تروریست‌ها ندارند.

انتهای پیام/