تعزیه، پایگاهی اجتماعی برای همه مردم در طول تمام تاریخ ایران


خبرگزاری تسنیم:شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی» می‌گوید:«واقعه عاشورا یک حماسه است، اما نه یک حماسه شخصی یا قومی»، این اتفاق در رابطه با تعزیه نیز رخ داد است، هنر تعزیه، هنری شخصی نیست، بلکه مردمی است و از طرف دیگر تنها به قومیتی خاص باز نمی‌گردد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با آغاز ماه محرم و عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هر ساله در کنار مجلس‌ها و هیئت‌ها، هنر فاخر تعزیه نیز مخاطبان بسیاری را به سوی خود جلب می‌کند، هنری که به شدت مردمی است، به طوری که یکی از مقاطع مهم و حضور اجتماعی زنان را در دوران قاجار و در زمان برگزاری مراسم‌های روضه و اجرای تعزیه‌ها می‌دانند. عبدالله مستوفی، استاندار آذربایجان در دوران قاجار و پهلوی در کتاب زندگانی خود می‌نویسد: «فعّال‌ترین بُعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار شرکت در مراسم عزاداری ماه محرّم، روضه خوانی و نمایش‌های تعزیه بود. این مراسم در آن دوره، مدت زمان بیشتری را دربر می‌گرفت.»

تعزیه در کنار وجه‌ هنری و آیینی مذهبی همواره به عنوان یک پایگاه اجتماعی نیز مطرح بوده است، پایگاه اجتماعی که در دوران پهلوی آن‌قدر خطرش احساس می‌شده که به کل اجرای آن تعطیل می‌شود. آدام اولئاریوس، پژوهشگر، ریاضیدان، جغرافیدان و کتاب‌دار آلمانی است که دو کتاب در رابطه با سفرش به ایران در دوران شاه صفی نوشته است؛ اولئاریوس در روز اول محرم وارد اردبیل می‌شود و در توصیف عزاداری‌های آن روز مردم ایران در اردبیل می‌نویسد:«13 مه مصادف با اول محرم و ایام عزاداری ایرانی‌ها است، که مدت ده روز را تا عاشورا به عزا می‌نشینند؛ این مراسم فقط در ایران انجام شده و درکشورهای دیگر اسلامی از آن تبعیّت نمی‌کنند. این عزاداری به یادبود شهادت حسین(ع)، فرزند علی(ع) است که بنا بر روایت ایرانی‌ها، در طی جنگی با سپاهیان یزید کرد و این سپاهیان مدت چند روز آب را به روی آن‌ها بستند، به اتفاق یاران و همراهان خود به شهادت رسید... علت آنکه این مراسم عزا مدت ده روز تعقیب کرده و در فشار گذاشته بودند... در اردبیل پنج خیابان و محله وجود دارد و در هر محله‌ای نیز اصناف مختلفی هستند که هر یک جداگانه دسته‌ای درست کرده و در مراسم عزاداری شرکت می‌نمایند...»

هنرمندان تعزیه‌، آن را هنری پدر پیشه می‌دانند، هنری که اشعار آن سینه به سینه انتقال پیدا کرده است، این هنر جایگاه والایی در میان مردم دارد و شبیه‌خوانان تعزیه همواره از احترام خاصی در میان مردم برخوردار بوده‌اند، اما هنرمندان این عرصه همواره از برخی عدم‌ حمایت‌های امکاناتی، تبلیغاتی و مالی گلایه داشته‌اند به طوری که در همین چند روز گذشته بیمه هنرمندان تعزیه قطع شد. اما جایگاه تعزیه در تئاتر کشور کجاست؟ و این هنر چه تاثیری بر تئاتر ایران و جهان داشته و دارد؟ جلال ستاری در فصلنامه تئاتر بهار و تابستان 1378 می‌نویسد:«تنها تشیع می‌توانست بذر «درام سازی» را در ذهن و وجدان معتقدان به امامت و ولایت بپروراند؛ و در واقع تشیع زمین باروری بود که تخم درام در آن روئیده و بالیده و به ثمر نشست و این میوه‌ همان تعزیه است.» ستاری این مقاله را در اصل به زبان فرانسوی نوشته که در آن سال توسط مرکز هنرهای نمایشی به صورت خلاصه ترجمه شده بود، مقاله‌ای که مطالب بسیار خوبی را با عنوان «منشأ درام در ایران» مطرح می‌کند.

نمایش‌های امروز جهان عرب نیز تحت تاثیر تعزیه هستند و در واقع موج نویی به واسطه تعزیه در تئاتر عرب رخ داده است، در همین راستا سیدمصطفی مختاباد، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس مقاله‌ای با عنوان «گسترش تعزیه ایرانی در جهان اسلام» در مجله تئاتر، شماره 42 و 43 منتشر کرده است، در بخشی از این مقاله آمده است:«جهان تعزیه و پیش زمینه‌ آن نمایش‌نامه نویسان عرب را متاثر ساخت، به صورتی که بیشتر آن‌ها اساس نمایش را بر شخصیت و فلسفه امام قرار دادند. این نمایش‌نامه نویسان از شیوه زبانی تعزیه و قهرمان اصلی آن بهره جستند و در ابتدا دست به نوشتن متونی نه برای اجرا بلکه برای خواندن زدند تا بدین شکل پیامی در این قالب به مردم خود بدهندو تعزیه ما بر عکس برای اجرا نوشته شده است.» مختاباد در بخش دیگری از این مقاله به نمایش‌نامه‌های جدید عرب می‌گوید:« این نمایش‌نامه‌ها که در مورد امام حسین‌(ع) نوشته شده‌اند چندان تفاوتی با تعزیه ندارند. فرق اصلی به نوع برداشت عرب‌ها از شخصیت امام بر می‌گردد. آن‌ها شخصیت او را به صورتی معرف می‌کنند که متاثر از رخدادهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن‌ها است. به خصوص بعد از شکست اعراب در جنگ 1967 وحوادث بعد از آن...»

شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی» می‌گوید:«واقعه عاشورا یک حماسه است، اما نه یک حماسه شخصی یا قومی»، می‌توان گفت این اتفاق در رابطه با تعزیه نیز رخ داد است، هنر تعزیه، هنری شخصی نیست، بلکه مردمی است و از طرف دیگر تنها به قومیتی خاص باز نمی‌گردد، بلکه تاثیرات آن را در دیگر نقاط جهان می‌توان دید و حتی در کلام بسیاری از افراد غیر مسلمان نیز می‌توان این مسئله را جست‌وجو کرد. به هر حال تعزیه هنری بود که تا پیش از انقلاب اسلامی به نوعی فراموش شده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی دوباره مجالی پیش آمد تا تعزیه با قدرتی افزون‌تر از همیشه دوباره در میان مردم رایج شود، صادق عاشورپور در کتاب نمایش‌های ایرانی،‌ جلد 2(تعزیه) در رابطه با این هنر در دوران پهلوی می‌نویسد:«در آن‌ سال‌ها تا دهه پنجاه و بعد از آن که تاب و تب ملی گرایی از نوع شاهنشاهی‌اش شیوع یافته بود، تعزیه حربه‌ای شده بود برای به اصطلاح ملی‌گرایان در برابر غرب‌باوران، خاصه علاقه‌مندان تئاتر اپیک، اما چون حکومت پهلوی در باطن با این هنر ملی و مقدس موافق نبود، تئاتری‌های ما اپیک را در مقابل آن علم کردند؛ و سر انجام کار هم آن شد که تئاتر ما نه بهره‌ای از اپیک برد و نتوانست تعزیه را رواج دهد.»

انتهای پیام/