دانشجو: کمتر از یک درصد ادعاهای مسئولان وزارت علوم، صحت داشت
خبرگزاری تسنیم:وزیر علوم دولت دهم اظهار داشت: با افتخار میگویم در تیمی که مسئولیت بورسیهها را برعهده داشت ذرهای جناحبندی سیاسی نبود.در موضوع معدلها بهترین روش موجود را اعمال کردیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزیر علوم دولت دهم در گفتگو با «نسیم» اظهار داشت: با افتخار میگویم در تیمی که مسئولیت بورسیهها را برعهده داشت ذرهای جناحبندی سیاسی نبود.در موضوع معدلها بهترین روش موجود را اعمال کردیم.
با حضور دولت یازدهم بر اریکه قدرت و تصاحب وزارت علوم توسط جریانی که یکی پس از دیگری به در بسته اعتماد نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی خوردند، مجتبی صدیقی معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان در نشست خبری با رسانهها از تخلفی گسترده و بی نظیر! در وزارت علوم دولت سابق خبر داد و آن چیزی نبود جز ادعایی عجیب با تیتر بزرگ چند هزار بورسیه غیر قانونی! تیتر بزرگی که ماه ها بهانه دست روزنامه های رنجیره ای و رسانه های معلوم الحال داخلی و خارجی برای تخطئه دولت قبل و تعداد زیادی از جوانان دانشجوی کشور شد که قرار بود روزی عامل محرکه دانشگاه های کشور در مسیر پیشرفت باشند.
نهایتا بعد از گذشت چندین ماه از ایجاد التهاب در دانشگاه های کشور، انتشار اسامی دانشجویان بدون هیچ سند و مدرکی و دلهره فراوان در میان قشری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دکتری در ایران و خارج از کشور، گزارش نهایی وزارت علوم نشان از این داشت که کمتر از یک درصد ادعاهای اعلام شده از سوی مسئولان وزارت علوم، صحت داشته است.
بر همین اساس و برای شفافیت بیشتر این اتفاقات به سراغ کامران دانشجو وزیر سابق علوم رفته ایم تا وقایع اخیر وزارت علوم را بیشتر بررسی کنیم. مشروح گفتگوی خبرنگار «نسیم» با کامران دانشجو عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت را در زیر بخوانید.
* «نسیم»: بحث بورسیههای دولت گذشته جنجال زیادی در سطح رسانهها و جریانهای سیاسی به پا کرد. یک وزیر دولت استیضاح شده و نتایج بررسی ها هم اعلام. این ماجراها از دیدگاه شما چگونه ارزیابی میشود؟
اولا فرق بنده و با این آقایان در این است که تیم بنده در موضوع بورس آقایان ملاباشی و مسلمی نائینی بودند که آقای مسلمی نائینی را کشتهاند اما تا به حال یک اسم نبردهاند و میگویند اخلاقا من نمیتوانم چیزی بگویم، خیلیها آمدند با وی مصابحه کردند اما چیزی نگفتند و من خدا را صدها بار شکر میکنم که با این تیم کار کردهام؛ با تیمی که مسائل اخلاقی را حتی زمانی که به آن خیلی سخت هم میگیرند و فشار میآورند باز هم رعایت میکند و نمیآید بگوید فلانی، فلانی و فلانی در حالی که میداند کدام فلانی، فلانی و فلانی؛ کاملا سوابق را دارد؛ من نیز به پیروی از همین تیم یک نفر را اسم نخواهم برد یعنی این چنین کاری را اخلاقی نمیدانم ولی سابقه افراد را کاملا دارم و میدانم و برای همین است که میگویم بیائید از سال 68 تااکنون را بررسی کنید، بازه زمانیها را 8 سال به 8 سال از دولت سازندگی، اصلاحات و دولت آقای احمدینژاد را بررسی کنید با همان ملاکهایی که آن موقع حاکم بوده است درصد بگیرید و ببینید که چه مقدار خلاف همان ملاکها انجام شده است و اگر ریگی به کفش نیست چرا از سال 88 به این طرف فقط بررسی شده؟ چون میخواستید ببینید چه به چه است خب میتوانستید 4 سال قبل آن نیز را میدیدید، البته 4 سال قبل نیز خودتان بودید، همانهایی که الان نیز هستند.
4 سال قبلتر را نیز میدیدید و آمار آن زمان را نیز ارائه می کردید، خواهش من از تیمی که از مجلس برای بررسی تعیین شده و انشاءالله گزارش خود را میدهد این است که بررسی دقیقی از 16 سال قبل از دولت نهم و دهم را هم داشته باشند تا سیاهی بماند برای ذغال.
* «نسیم»: آیا از تیم و نیروهای خودتان در آن زمان هم مطمئن هستید؟
ما میدانیم چکار کردیم و تیمی که مسئولیت داشت چه تیمی بود و با افتخار میگویم تیمی بودند که ذرهای جناحبندی سیاسی برای آنها مهم نبود و به آن علم دارم، من آقای مسلمی نائینی و آقای ملاباشی را میشناسم و به آن علم دارم که جناح سیاسی برای آن اصلا مهم نیست، این به این معنا نیست که علم سیاسی ندارند، آنها علم سیاسی دارند اما جناح سیاسی برایشان مهم نیست .
البته اینگونه نبوده است که این افراد به ضد انقلاب هم بورس میدادند، خیر اصلا اینگونه نبوده؛ اما ملاک آنها چپ یا راست و اصلاح طلب و غیراصلاحطلب و اصولگرا و غیره نبوده است؛ ملاک آنها از بعد صلاحیت عمومی و فردی بود که آیا این فرد به این نظام وفادار است یا خیر؟
پس یک موضوع اینکه اولا همه را بررسی کنند و موضوع دیگر این است که من میدانم این افراد چه کاری انجام دادهاند، سوم اینکه قانون گفته است شرایط و تعداد را وزرات تعیین میکند در دورهای شرایط را آنها گفته بودند اینگونه و آنگونه در دوره دیگر نیز شرایط را اینگونه عوض کرده بودند. در دوره ما نیز این شرایط به این شکل اعمال میشد و ما شرایط خود را اعمال میکردیم و اصلا معدل 14 و 16 مطلق ملاک نبود دلیل آن نیز این بود که چون با عدالت آموزشی نمیخواند؛ یک نفر میرود امتحان میدهد و مثلا فرض کنید در 20 درسی که امتحان میدهد نمره یک درس 3 واحدی را 10 میشود میدانید چقدر معدل وی پائین میآید؟ مثلا به جای 14 میشود 13.5 . این فرد ولی میرود در ارشد معدلش میشود 18 حال ما به این فرد بگوئیم نه؟ یا مثلا برعکس یک اتفاقی در کارشناسی میافند و معدل فرد شده 18 یا 17 ولی در کارشناسی ارشد شده 15.5 حال ما به این فرد بگوئیم نه؟
بروید از متخصصین آمار سوال کنید؛ این بهترین روشی بود که ما اعمال کردیم؛ شورای بورس تصمیم گرفت معدل کارشناسی را ضربدر 3 کند و معدل کارشناسی ارشد را ضرب در2 . که جمع اینها نباید از 74 کمتر باشد. از اینرو آقایان بروند شرایط خود را بسنجید؛ باید دلیل بیاورند که چرا میگویند معدل 14 ؟ اصلا چه کسی گفته روشی که شما اجرا میکنید بهترین روش است؟ من میگویم این روش با عدالت آموزشی نمیخواند و این کاری که شورای بورس در زمان من کرد با عدالت به مراتب بیشتر میخواند.
دوم اینکه طی برخی مصاحبه ها گفته اند که چرا بدون آزمون بوده ؟ جواب این است که آزمون را خود همین افراد برداشتند، آزمون اعزام به خارج کشور را این افراد در دوره اصلاحات حذف کردند، تازه در همان دورهای هم که آزمون بود باید پروندهها را بررسی کرد که چه تعداد بدون آزمون به خارج از کشور بورسیه شدند؟ در سال 81 آزمون حذف شد و علت آن را نیز گفتند که خوب نیست البته درست هم گفتند ما نیز کار خوب آنها را نفی نکنیم که چون آنها انجام دادهاند بد است، اما این افراد میگویند هرکار خوبی که شما کردهاید بد است چون شما انجام دادهاید، یا میخواهند به مردم نشان دهند که بد است چون در دوره ما انجام شده است مانند همین موضوع تبدیل بورس خارج به داخل. در این مورد هم باید بگویم که آئیننامه آن را نیز همین افراد نوشتند که حالا اگر خواستید من میتوانم بعدا در مورد آن توضیح دهم. لذا آئین نامه آن را خود شما نوشتید حال که ما انجام دادیم میگوئید بد شد اما اگر شما انجام میدادید خوب بود؟
* «نسیم»: آیا اصلا برای این کار خود مزیتی هم متصور بودید؟ دلیل این کار چه بود؟
ما این کار را جزء افتخارات خود میدانیم چون زمانی ما در مورد یک رشته یا فناوری خاص باید میرفتیم خارج، ولی الان همان تکنولوژی را در داخل داریم و هم اینکه کسانی که خارج بودند را ما به آنها میگفتیم که بازگردند و بیائید، برای شما جایابی میکنیم.
موضوع دیگر این است که ما برای ارسال ارز برای همان تعدادی که در بورس خارج بودند هم مشکل زیادی داشتیم، چهارم اینکه وقتی فردی بیرون میرود 500-800 میلیون تومان هزینه وی میشود اما اینکه من این فرد را میآورم در داخل کشور هم برای دانشگاه یک محل درآمدی بود و هم هزینه آن برای وزارت عبوم حدودا 50 میلیون تومان می شد و دلیل دیگر هم اینکه این فرد نزدیک خانواده خود بود، همان مساله ای که می گویم در اسلام اصل اساسی است.
پس این کار منافع زیادی داشته است و مبدع این کار نیز مسولان دوره اصلاحات بودند که خدا پدرشان را بیامرزد ما نیز انجام میدادیم و افتخار نیز میکنیم که تعداد بسیار زیادی را تبدیل کردیم اما ملاک همینی بود که خدمت شما عرض کردم، مصاحبه میکردند و در مصاحبه علمی و غیرعلمی صلاحیت علمی و صلاحیت غیرعلمی بررسی میشد. من فکر میکنم چیزی در حدود 1000 نفر از افرادی که بورس میشدند از مربیهای دانشگاهها هستند حالا چه دانشگاه دولتی و چه دانشگاهها غیر دولتی چون ما دانشگاههای غیر دولتی را نیز بورس کردیم و با اینکه آمار دقیق به یاد ندارم ولی چیزی حدود 200 نفر را از این افراد نیز از ایثارگران و جانبازان هستند که خب این افراد روند خاص خود را دارند و بعدا تازه این موضوع را نیز به افتخار بگویم که ما ایثارگری را داریم که ظرف 3 سال توانست از رساله خود دفاع کند، یعنی اینگونه نیست که ما به این افراد ارفاق کرده باشیم بلکه بهترین افراد ما بودند و بعد این افرادی نیز که بورسیه شدند ببینید در دوره ما چند نفر از آنها بازگشتند و چقدر از آنها بازنگشتند و ماندند و چقدر از آنها که ماندند را قبلیها توانستند خسارتهای آن را بگیرند این موضوعات همه وجود دارد و یک بعدی نیست که فقط 14-16 باشد.
این موضوع مثل این میماند که البته من نمیخواهم خیلی وارد آن بشوم اما مثل این میماند که در دولت نهم یک وزیر معرفی شد، در آن موقع آقایان گفتند این چیزی در حدود 20 میلیارد تومان سرمایه دارد، چنان فشاری آوردند که همه وی را میشناسند ولی آن فرد برخلاف این تبلیغات انسان سالمی است و یک ریال این ور و آن ور نمیکند، متدین، در جبهه، اهل دفاع اما چنان فشار آوردند که دولت او را پس گرفت، میگفتند 20 میلیارد سرمایه، 7 سال 8 سال یا 10 سال پیش بود ولی چه شد که 1000 میلیارد تومان و 800 میلیارد تومان و 300 میلیارد تومان سرمایه امروز برخی افراد اشکال ندارد؟
من نمیخواهم خیلی از مباحث را باز کنم ، اما یک بام و دو هوا چگونه شد؟ بورس تبدیل به داخل کردند شما ها اشکال ندارد بورس ماها مشکل دارد؟ بورسیه فرستادن شماها اشکال ندارد بورسیه فرستادن ماها اشکل دارد؟ ما اگر ایثارگرها را بورسیه میکنیم باید پاسخ دهیم که با چه ملاکی؟ ما هرچیزی که داریم و نداریم از اینها داریم خجالت میکشیم برگردانیم طرف آمده 70 درصد جانباز 15-16 سالش بوده که جبهه رفته است حالا هم آمده با همه مشکلات لیسانس و فوق لیسانس گرفته بعد میگویند، چرا این آقا 35-37 سال داشته و مثلا فلان؟
خجالت هم خوب چیزی است اگر این افراد نبودند که من و شما اینجا نبودم، اینها به من ارفاق کرده است نه من به آنان، بعد هم شورا میدانید یعنی چه؟ اگر قرار بود بنشینیم، چندتا آئین نامه و چند خط از روی آن بنویسیم که دیگر در شورا نباید بنشینیم و تصمیم بگیریم ، پرونده را میآوردند میدادند به یک کارشناس، کارشناس نیز با همین مواد طبیق میدهد و میگوید آقا این بله و این نه!
من قائل به این هستم که ظلمی که به این 3000 نفر شده است در این دنیا باید دنبال آن را بگیرند و مدعی باشند و 700 نفری که اسمهای آنها را دادهاند بیرون چرا فقط اسم زدهاند چرا معدل آنها را نزدند؟ خب معدل آنها را نیز میزدند.
اولا سوال این است که این اسامی چگونه بیرون رفته است.
* «نسیم»: همین موضوع را ما میخواهیم از شما بپرسیم، آقای اژهای نیز گفته بودند که اگر حتی انتشار این اسامی ضرری به کسی زده باشد، حتی اگر این اسناد محرمانه نیز نبوده باشد انتشار آن اگر با آبروی کسی بازی کند، جرم است.
اصلا نیازی نیست محرمانه باشد ، وقتی آبروی یک نفر را بردند آیا محرمانه و غیرمحرمانه میخواهد بعد هم تازه شما اگر منتشر می کنید، اولا از کجا آوردید؟ چه کسی این را در اختیار شما قرار داده است؟ آیا ما نمیتوانستیم اسامی قبلیها را لیست کنیم؟ چرا اسامی قبلیها را نمیزنید؟ چرا اسامی 68-84 را نمیزنید؟ اگر ریگی به کفش شما نیست چرا اسامی قبلیها را نمیگذارید؟ این اسناد محرمانه و طبقهبندی شده هم نباشد چگونه بیرون آمده است؟
باید پرسید چرا "لا اله" را زدید ولی چرا "الا الله" را نمیزنید؟ تو که اسامی را زدی چرا ستونی که معدل در آن هست را حذف کردی؟ 3000 خانواده را از این بدتر اخلاقا آیا میتوانستید عذاب دهید؟ تحقیر کردید؟ گیرم که یک درصد از اینها با ملاکهایی که شورای بورس گفته شده بوده است نمیخواند چرا این همه را عذاب دادید؟ میرفتید به یکی از دستگاههای نظارتی میگفتید که بررسی کند و نتیجه را اعلام میکرد؟ چرا با آبروی 3000 نفر بازی کردید؟ چرا اسم میدهید؟ در حالی که فرد در سرکلاس درس نشسته در حال تحصیل است والله این کارها عاقبت به خیری ندارد.
این فرد در حال تحصیل در این دانشگاه است که شما رفتهاید اسم آن را زدهاید و خود و خانواده آن بنده خدا را تحت عذاب قرار داده اید؛ همه این موارد در این دنیا میگذرد در آن دنیا میخواهید چه جوابی بدهید؛ اصلا به آن دنیا قائل هستید؟ ان شاء الله حتما هستید، اما غفلت میکنید، باید در آن دنیا جواب دهید، آن عذرخواهی که کردید چه بود و این پخش اسامی چه بود؟
خیلی ها سراغ آقای مسلمی نائینی رفتند یک کلام نگفتند و میگفتند من از نظر اخلاقی نمیتوانم اسامی حتی یک نفر را بگویم اما شما اسم میبرید و میگوئید همسر فلان وزیر سابق، موسسه آموزش عالی دارد؛ من عهد بستهام با کل معاونینم که نه شما و نه من نباید چنین مسائلی داشته باشیم، همسر من 20 سال است که در حوزه علمیه زینب کبری درس میخواند و 5-6 سال نیز هست که در حال تدریس است؛ حوزه علمیه حضرت زینب نیز تحت نظر حوزه علمیه قم است اصلا برای تدریس در این محل باید حوزه علمیه قم مجوز دهد؛ دارد آنجا تدریس میکند و روحش نیز از موسسه آموزش عالی خبردار نیست ، بعد شما میزنید همسر وزیر سابق ؟ خواهرزاده من اصلا ازدواج نکرده است که خواهرم داماد داشته باشد، که حالا داماد آن بورسیه شده باشد؛ این موارد چیست؟ و چرا اینگونه؟ من در مورد خودم که حداقل میتوانم حرف بزنم.
این دنیا تمام میشود میگذرد و میرود؛ یک نفری گفته بود شکایت کن به چه کسی شکایت کنم برای چه شکایت کنم؟ آن دنیا نیز هست بالاخره و باید بیاید آن دنیا جواب دهد؛ 700 خانواده را شما اسمی آنها را زدهاید نمیدانم با چه معیاری میشود این رفتار را پاسخ داد؛ قوهقضائیه آن کسی که این اسامی را داده است برود گیر بیاورد تا درس عبرتی برای دیگران شود؛
یک بام و دو هوای بسیار قشنگی را داریم میبینیم. سیاهنمائی آخر تا چه حد که پیشرفت علمی کشور را با این قضیه میخواهیم سیاهنمائی کنیم؛ طرف میگفت راه و سدی را که ساختهاند را که نمیشود کتمان کرد؟ اصلا به فرض محال درست گفتد، شما خودتان چکار کردید؟ تا کی میخواهید کارنامه بقیه را بردارید هی خط بزنید هی غلط بگیرید ملت بالاخره میگویند کارنامه خودتان را جلوی ما بگذارید! کارنامه خود را بیاورید بگذارید جلوی چشم من، من عقل دارم خودم بررسی میکنم!
* «نسیم»: دانشجویان ستارهدار و بازگشت آنها به دانشگاه از محورهای اصلی استیضاح آقای فرجی دانا بود چنانکه آمار هم نشان می دهد که قریب به 120 نفر از این افراد وارد دانشگاههای کشور شدهاند. حتی خبری منتشر شد که فردی که سابقه محکومیت کیفری 12 ساله داشته و پس از 5 سال شامل عفو و آزاد شده یا کسی که خبرنگار راهانا (گزارشگران حقوق بشری گروههای ضدانقلاب) در ایران بوده است وارد دانشگاههای کشور شدند. چه منطق و چه چیزی میتواند این افراد را به دانشگاه های کشور بازگرداند؟ اصلیترین ضرری که این افراد میتوانند به دانشگاههای کشور بزنند چیست؟ چه بخشی از این دانشجویان ستاره دار شده مربوط به دوره آقای احمدینژاد است و چه بخشی از آن مربوط به دوره غیر از آقای احمدینژاد؟
در ابتدا باید این نکته مهم را یادآور شد که دانشجوی ستارهدار تاریخ مصرف سیاسی برای آدمهای سیاسی دارد و تاریخ مصرف آنها از یک ماه قبل از انتخابات شروع میشود و با اتمام تبلیغات انتخابات، به پایان میرسد.
اول باید پرسید دانشجوی ستارهدار یعنی چی؟ یکی از کارهای خوبی که در دوره اصلاحات شد همین دانشجوی ستارهدار بود. این موضوع اصلا به دوره آقای زاهدی برنمیگردد و شروع آن در دوره اصلاحات بود.
دانشجوی ستارهدار طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هرکسی که میخواهد به مقطع بالاتری برای ادامه تحصیل برود باید از چند جا استعلام کند یک استعلام از قوهقضائیه است یک استعلام از نیروی انتظامی است، فکر می کنم یک استعلام از وزارت اطلاعات است و یک استعلام نیز از دانشگاه است.
معمولا از دانشگاه برای مسائل آموزشی مانند معدل استعلام میکنند، یک موقع جعلی یا تقلبی نباشد و برخی موارد دیگر را از بقیه مراکز اطلاعاتی، امنیتی و قضائی استعلام می کنند. قبلا اینطور بود که هرکدام از اینها که پاسخ ندهند یا جواب منفی بدهند قبلا اینگونه بود که اسامی را که میزدند جلوی آن مینوشتند مثلا استعلام وزارت اطلاعات نیامده یا استعلام فلان جا نیامده است این باعث میشد فردی که نگاه میکند یا افراد دیگری که این را میبینند، خدای نکرده نگاهشان اینگونه باشد که فرد ضدانقلاب یا مجرم است که جواب استعلام نیامده است؛ برهمین اساس گفتند به جای اینکه این را بنویسیم یک ستاره کنار اسم دانشجو میگذاشتند بعد ستاره را معنی کردند، گفتند ستاره یعنی اینکه پروند تکمیل نیست یعنی ناقص است و فرد باید به سازمان سنجش مراجعه کند، فلذا آن فرد میرود سازمان سنجشو شخصا میبینید که استعلام وی از فلان جا نیامده است و به او می گویند که برو استعلام خود را از آنجا بگیر و نگاه کن و مشکل خود را حل کن، این اول بود.
همة وزرا اعم از من و سایر وزرای قبلی و فعلی وقتی دانشجویی با این وضعیت روبرو میشد دنبال این بودیم که این ستاره را از کنار نامش برداریم؛ یعنی چی؟ یعنی اینکه اگر استعلام فرد از وزارت علوم نیامده یا قوهقضائیه یا جای دیگر نیامده بود رجوع میکردیم به آنجا که آقا مسئله چیست؟ و وارد مذاکره میشدیم تا ببینیم چندتای آنها را میتوانیم حل کنیم، حالا یک زمانی بود که از 130 تا 100 تای آن حل میشد 30 تای آن میماند یک زمانی هم مثلا از 130 تا 70 تای آن حل میشد و 50 تای آن میماند یا یک زمانی که 120 تای آن حل میشد پس این معنای دانشجوی ستارهدار بود؛ یعنی اینکه کسی دانشجوی ستارهدار شده است دال بر جرم فرد نیست یا دال برعدم اعتماد نظام بر او نیست یا خطرناک بودن برای امنیت نظام و عدم اعتماد نظام به آن فرد نیست.
به همین ترتیب عدهای از این دانشجویان ستارهدار مشکلشان حل میشد ولی یک عدهای نیز میماند و حل نمیشد یا استعلام منفی می آمد یا استعلام نمیآمد که این افراد طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی حق ادامه تحصیل نداشته و هیچ مقامی نمیتواند به وی اجازه ادامه تحصیل دهد و اگر چنین کاری میکند مرتکب جرم شده است.
حال در جواب سوال شما، اگر اینهایی که برگشتند پروندهشان تکمیل شده و بازگشتند، اشکالی ندارد ولی اگر نه، پرونده همچنان ناقص است و با وجود ناقصی فرد به دانشگاه بازگشته است، فرقی نمیکند این نقص از کجاست، یا این نقص در موضوع آموزشی بوده یا این نقص در بحث امنیتی، یا این نقص به این دلیل است که فرد جرمی داشته و محکومیتی دارد، هرکدام از این موارد را که داشته باشد و کسی اجازه بازگشت این فرد را به دانشگاه بدهد آن فردی که مجوز داده است خلاف قانون عمل کرده و جرم واقع شده است. لذا هرکسی و خصوصا دادستانی به عنوان مدعی العموم می تواند شکایت کند؛ یا مجلس از مسئول مربوطه درباره مساله سوال کند؟ و کمیسیون اصل 90 نیز میتواند این پرونده را بررسی کند.
لذا در اینجا جدای از اینکه بحث استیضاح است، بحث این است که جرم و خلاف قانونی صورت گرفته است و فرد خاطی باید در مرجع قضائی وذیصلاح خود پاسخ دهد نه اینکه با یک استیضاح مساله تمام شود.
* «نسیم»: چندی پیش خبری منتشر شد که تعدادی از این افراد ستاره دار وارد دانشگاه شده اند و در حال تحصیل هم هستند ولی حضور آنها در سیستم «گلستان» ثبت نشده است. مثلا آقای X در یک دانشگاه هست و اسمش نیز در لیست اساتید هست، تیک میخورد و امتحان نیز میدهد دو ترم است که دارد درس میخواند اما اسمش در سیستم گلستان نیست. چنین اتفاقی شدنیست؟ چگونه؟
این موضوع باید از دانشگاه استعلام شود که این فرد هست یا نیست اگر دانشگاه راست بگوید که هیچ اما اگر کتمان کرد این خود جرم است، شواهد را باید در مرجع ذیصلاح مطرح کرد و مرجع ذیصلاح باید این موضوع را تشخیص دهد و اگر جرمی واقع شده براساس آن برخورد کند.
*«نسیم»: بسیار خوب آقای دکتر، ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
انتهای پیام/