مسجد آقا، میزبان قدیمی عزاداران حسینی در قم


خبرگزاری تسنیم: شاید هیچ یک از مساجد قم در روز تاسوعا و عاشورای حسینی پذیرای دسته‌های عزاداری معروف قمی‌ها "چهارمردان " نباشد اما مسجد آقا با عمری طولانی سال هاست میزبان میهمانان سیدالشهدا (ع) و همتای حرم کریمه اهل بیت (ع) در دل مردم قم باز کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، وارد کوچه پس کوچه های شهر قم که شدم با وجود تخریب خانه‌هایش هنوز هم بوی قدیمی بودن از محله‌های به نام قم می‌آید محله‌هایی که اهالی هم نمی‌دانند نامشان برای چه این است اما به قدمت سن آدمی معروف است.

اینجا «سرازیری خندق» است یا به قول قمی‌ها چاله خندق، از آنجا به محله گذر قلعه رسیدم صدای «سلام علیک و صبح بخیر و عاقبت شما بخیر» در گوش طنین خوش صبح پاییزی را می‌داد، صبح زود بود اما انگار روح انسان‌ها تازه و زنده بود همه سرحال بودند.

سراغ مسجد آقا را گرفتم، بااشاره دست فهمیدم کمی جلو‌تر از مسجد گذر قلعه است در همین فاصله با دیدن کوچه‌های تنگ یاد کودکیم افتادم یاد آن روز‌ها که شفق نزده به عشق نان روغنی و چایی شیرین با مادربزرگم می‌آمدم مسجد آقا.

تا به خودم آمدم دیدم سر کوچه شترخوان هستم، کمی از مسجد آقا جلو‌تر رفته بودم، وارد مسجد که شدم حس کردم چقدر با من عجین است و باور کردم که شاید عشق کودکی «نان روغنی و چای شیرین» محبت امروز امام حسین (ع) را در دلم کاشته است.

گشتی در داخل مسجد زدم سقف‌های چشمه‌ای و دیوارهای آجر چین و طاقچه‌هایی پر از کتاب دعا و قرآن زیر پرچم‌های سیاه یا حسین (ع) پنهان و هرزگاهی با وزش باد از زیر سیاه پوش‌ها خودنمایی می‌کرد، هنوز کسی نیامده بود به قسمت زنانه رفتم پیرزنی را از‌‌ همان محله قدیمی دیدم که در این مسجد روزگاری گذرانده است و مویی سپید کرده، زهرا خانم نیکو کلام که 85 سال دارد از خاطراتی که مادرش برایشان تعریف کرده است می‌گوید: مرحوم آیت الله حاج سید صادق روحانی شاگرد مرحوم شیخ انصاری از بزرگ‌ترین علمای شهر قم موسس این مسجد بود ایشان وقتی برای نماز صبح می‌خواست به مسجد آقا بیاید کفش‌هایش جلوی پایش جفت می‌شد و خیلی ارتباط معنوی با خدا و امام زمان (عج) داشت.

این حاج خانم می‌گوید: تا چند سال پیش طوق دسته سلطان محمد شریف را به مسجد آقا می‌آوردند و آنقدر «حسین حسین» می‌گفتند تا طوق وارد مسجد شود و روز تاسوعا و عاشورا در این مسجد هرچه از امام حسین (ع) می‌خواستی می‌گرفتی.

محو صحبت‌ها و تماشای مسجد بودم که دور تا دور مسجد پر شد از افرادی که صورت خط خطیشان نشان از سال‌ها زندگی و چین و چروک‌های کناره لب‌هایشان خبر از روزگار تلخ و شیرین «خنده و گریه» و قدهای خمیده آن‌ها خبر از کوله باری از تجربه را می‌داد.

گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست

هرزگاهی به سمت مردانه که به وسیله برزنت‌های آبی رنگ، مسجد را به دو قسمت تقسیم کرده بود نگاه می‌کردم افراد به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسیدند، مداح زیارت عاشورا را شروع به خواندن کرد فضای مسجد پر شده بود از صدای لرزان پیرزنان و پیر مردانی که به عشق ارباب بی‌کفن دست بر سینه می‌گذاشتند و سلام می‌دادند «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن»

صدای واعظ دیگری به گوش رسید گویا نذری داشت و باید می‌خواند و می‌رفت و برایش مهم نبود که مجلسش غش کن داشته باشد یا نه، از علی اکبر امام حسین (ع) خواند «خون دل خوردم علی تا که تو آقا شده‌ای، پدرت پیر شده تا که تو رعنا شده‌ای» اما انگار صدای ناله و ذکر جانم حسین (ع) از در و دیوارهای این مسجد به گوش می‌رسد.

بی‌قرار بودم هرزگاهی به قسمت آشپزخانه می‌رفتم آقا سید انگار به محل کارش آمده است و خیلی ماهرانه کتری‌های روحی رنگ، طلا و نقره را که پر شده بود از آب جوش جابه جا می‌کرد و استکان‌های شاه عباسی را روی سینی‌های کوچک روحی قرار می‌داد و دیگری هم مشغول نصف کردن نان روغنی‌ها بود و آن‌ها را داخل سینی می‌چید، سهم هرکس مجمعه‌ای از چای شیرین و نان روغنی بود.

مات این سادگی و بی‌ریایی مجلس امام حسین (ع) در این مسجد بودم که پیرزن بغلی بهم پلاستیکی داد تا به عنوان تبرک نان روغنی‌ها را ببرم.

حضور بزرگان دینی در مسجد آقا

بزرگوارانی همچون مرحوم آیت الله حجت، صدر، خوانساری، بروجردی، گلپایگانی، نجفی مرعشی، فاضل لنکرانی، شبیری زنجانی معتقد بوده‌اند «نورانیتی که در این مسجد است جاهای دیگر احساس نمی‌کنند» این را محمد رضا شاه آبادی که از طرف مادری نتیجه مرحوم سید صادق روحانی و از طرف پدری نوه مرحوم شاه آبادی استاد مرحوم امام خمینی (ره) است می‌گوید و ادامه می‌دهد: مرحوم آیت الله شبیری زنجانی می‌فرمودند «وقتی مشکلی برایم پیش می‌آمد با شرکت در این مسجد مشکلاتم حل می‌شد» خلوص نیت این اثاث خیر باعث شده است، خواص نظر خاصی نسبت به این مجلس داشته باشند.

حاج سید صادق روحانی یکی از آقا‌ها و علمای علاء قم بود که از نجف به قم آمدند و به امور مذهبی مردم از عقد و ازدواج گرفته تا حل اختلافات و مسائل جزائی و کیفری می‌پرداختند.

وی از کرامات آیت الله سید صادق روحانی می‌گوید: حاج شیخ علی اکبر نهاوندی در کتاب عبقری الحسان از زبان خادم مسجد آن دوران نقل کرده است، «که آمدم دیدم مسجد نورانی است در حالی که آن موقع چراغ برق نبود، چراغ‌ها یا نفتی یا روغنی بود، سیدی در میانه محراب نشسته بود، رو به من سوال کرد: آقا کجاست، گفتم الان به ایشان اطلاع می‌دهم، منزل آقا روبه روی مسجد در کوچه مقابل قرار داشت، تا آمدم دق الباب کنم آقا را آماده دیدم در حالی که یک ساعت به نماز صبح باقی بود، داخل محراب شدند و با آن سید نورانی شروع به صحبت کردند، من در پای در نشسته بودم وقتی وارد مسجد شدم دیدم آن سید نیست، وقتی از آقا در مورد آن سید نورانی سوال کردم گفتند که ایشان امام زمان (عج) بودند و از من خواستند که مطلب را تا زمان حیات ایشان نقل نکنم»

وی مسجد آقا را از مهم‌ترین و معدود جاهایی در قم دانست که در ماه محرم و صفر مجلس روضه خوانی از صبح زود تا ظهر در آن برگزار می‌شد و تاریخچه روضه خوانی در آن به دوره پهلوی اول برمی گردد و هرساله دسته‌های عزداری چهارمردان که جز اولین دسته‌های عزداری در قم است، قبل از ظهر تاسوعا و عاشورا وارد مسجد می‌شود و بعد از سینه زنی به سمت حرم حضرت معصومه (س) روانه می‌شود.

مدرسه امام صادق (ع) که فقط با نرده‌های آهنین از مسجد آقا جدا شده بود محل تحصیل بزرگان دینی همچون مقام معظم رهبری بوده است، حاج محمد رضا شاه آبادی می‌گوید: در قدیم رسم بر این بود که بزرگان همزمان با ساخت مسجد یک مدرسه‌ای هم برای تربیت طلاب می‌ساختند.

گزارش از فریده اریس

انتهای پیام/ ب