یادداشتهایی برای خداحافظی آقای رئیس؛ از حاتمیکیا تا اکبرعبدی
خبرگزاری تسنیم: پایان دوره ده ساله ریاست عزت الله ضرغامی در سازمان صدا وسیما با یادداشتهای از سوی بازیگران و کارگردانان تلویزیون و سینما همراه شده است یادداشتهایی که از او با عناوینی چون، لوطی منش، بامرام، رفیق هنرمندان یاد کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، آنچه می خوانید بخشی از یادداشت هنرمندانی است که طی ده سال گذشته و در دوره مدیریت عزتالله ضرغامی در سازمان صدا و سیما با او همکاری داشتند.
حاتمیکیا: مهندس ضرغامی را با مرام دیدم
ابراهیم حاتمیکیا کارگردان سینما درباره مدیریت مهندس ضرغامی در صدا و سیما طی یادداشتی در روزنامه «جام جم» نوشت:
من بچه پامنارم و مهندس ضرغامی بچه نازی آباد. هر دو محله های قدیمی و لوطی پرور که به وقت جنگ نامشان به محله های شهید پرور تغییر یافت. این روزها بازار بدرقههای نا لوطی زیاد شده. خصلتِ خوش استقبالی و بد بدرقه بودن ، رسم جوانمردی نیست. من هم به نوبه خودم حرفها دارم که جایش در این روزهای بدرقه نیست؛ اما اگر دفعتأ از من بپرسید چه خصلتی از مهندس ضرغامی در روح و ذهنتان ته نشین شده ، یک صفت بسرعت ظاهر می شود؛ لوطیصفتی. مهندس ضرغامی را لوطی دیدم . با مرام دیدم. در این ده سال مدیریت ایشان را ده بار هم ندیدم ، ده ساعت هم مراوده نداشتم، اما هر بار دیدم یا نامه ای نوشتم از پاسخش بوی لوطی صفتی می تراوید. خدا نگهدارتان آقا مهندس. هر جا رفتی دعای خیر ما بدرقه راهت.
عبدی: ضرغامی ما را حاجی کرد
اکبر عبدی در پایان دوره 10 ساله مدیریت مهندس ضرغامی در رسانه ملی طی یادداشتی که در اختیار رسانه ها گذاشته است. اینگونه نوشت:
درباره آقای ضرغامی خیلی خاطرات و نکتهها برای گفتن دارم که همهشان خوشمزه و خوشگل است، هیچ خاطرهای از ایشان ندارم که همراه با بیمهری و کملطفی باشد.
آنچه بیشتر از همه در ذهنم مانده این است که ایشان ما را حاجی کرد، دورانی بود که ایشان در وزارت ارشاد مسئولیت داشتند، یک برنامهای را تدارک دیدند تا هنرمندان بدون نوبت و با نرخ دولتی و البته با هماهنگی سازمان اوقاف و حج و زیارت راهی مکه و مدینه شوند، یادم است آن موقع من از خدا شفای مادر و همسرم را میخواستم و ایشان هماهنگی کردند تا همراه همسر، مادر و فرزندم به سفر حج مشرف شویم، هنوز دعاگویش هستم.
یک بار هم به دفترشان در صدا و سیما رفتم برای عرض ادب و خسته نباشید، البته بدون هماهنگی و وقت قبلی رفتم، ایشان مهمانانی خارجی داشتند اما وقتی مسئول دفترشان گفتند فلانی آمده است، بلافاصله از اتاق خارج شدند دست من را گرفتند و با خودشان به داخل دفتر بردند و پس از آنکه با احترام من را به مهمانانشان معرفی کردند ،گفتند اجازه دهید تا جلسه تمام شود و ناهار را با هم بخوریم. برای من هنرمند همین احترام کافی است، احترامی که متاسفانه کمتر از سوی برخی مدیران میبینیم، ولی آقای مهندس ضرغامی همواره برای کارمندانش و هنرمندان کشور حرمت خاصی قائل هستند و نوع رابطه دوستانه و صمیمانهشان با بنده و دیگر همکاران زبانزد و الگوست. امیدوارم خدا امثال ایشان را برای انقلاب و نظام و کشور زیاد کند.
هنرمند با حسش زندگی میکند و این نوع برخورد آقای ضرغامی بالاتر از هر مبحث مالی و مادی برای من دلگرمکننده است و اکنون از به پایان رسیدن دوره خدمتشان واقعا ناراحتم، اگرچه میدانم بلافاصله در جایگاهی دیگر قرار میگیرند و هرجا هم که بر روند آن سازمان و نهاد را احیا میکنند و میدانم برکه در اتاقشان روی امثال ما باز است.
فخیم زاده: من ضرغامی را رفیقی لوطی منش میدانم و نه رئیس
مهدی فخیمزاده کارگردان سینما و تلویزیون هم از عملکرد ده ساله مهندس ضرغامی تشکر کرد.
مهدی فخیمزاده از کارگردانان بنام صدا وسیما در گفتوگویی گفت: از دورهای که مهندس ضرغامی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون سینمایی فعالیت میکرد، با وی آشنا و از همان زمان هم خیلی با او رفیق بودم و همیشه مرام محبتآمیزش را ستایش کرده و میکنم.
وقتی هم ایشان به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد، همین شخصیت خاکی، دوستداشتنی و مردمی خود را حفظ کرد و در هر شرایطی دوستانه و رفاقتی با ما برخورد میکرد. برخی مدیرانی هم که با ایشان همکاری میکردند رفتار و مسلکی مانند خود او داشتند و این، کار کردن با این سازمان را برای تهیهکنندگان و کارگردانان راحتتر میکرد.
اما در پنج سال گذشته فشار مالی بسیار زیادی بر سازمان صداوسیما تحمیل شد که بیسابقه بود.
این محدودیت مالی باعث شد تا دست مدیران سازمان در تولید برنامه بسته شود و در بخشهای فنی و تکنولوژی هم این کمبود بودجه مشکلات زیادی را به وجود آورد که بر روند سازمان صداوسیما تاثیر زیادی گذاشت.
مسلما اگر این کمبود بودجه و فشار مالی نبود، آقای ضرغامی در پنج سال دوم فعالیت خود هم میتوانست خیلی موفقتر عمل کند، اما با همه اینها بازهم خوب توانست این سازمان را مدیریت کند.
در مجموع من ضرغامی را رفیقی لوطی منش میدانم و نه رئیس.
دهنمکی: نظر شخصیاش را در موضع مدیریتیاش دخالت نمیداد
همچنین مسعود ده نمکی در همین مورد طی یادداشتی نوشت:
یادم میآید ساعت 6 صبح فردایی که «اخراجیها» در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بود، ایشان به من زنگ زد و از فیلم تعریف و تمجید کرد. ایشان در زمان مدیریت خودش حداقل پشت فیلمهای من ایستاد؛ آن هم در شرایطی که دیگران یک جو منفی نسبت به کارهای من به وجود آورده بودند. البته این باعث نمیشد نظر شخصیاش را درباره یک فیلم نگوید. آقای ضرغامی همانطور که پای «اخراجیها» ایستاد و گفت استقبال مردم از فیلمها به قبل و بعد از «اخراجیها» تقسیم میشود، اما این حمایت را از «رسوایی» انجام نداد، ولی بعد از دیدن فیلم بشدت متاثر شده بود و گفت این بهترین فیلمی است که درخصوص روحانیت ساخته شده است.
درواقع یکی از محاسن او این بود که نظر شخصیاش را در موضع مدیریتیاش دخالت نمیداد و اعمال نمیکرد. هر چند به هر دلیل موقع اکران «رسوایی» حمایت ویژهای از این فیلم نکرد، اما نظر شخصی خودش برای من بسیار مفید و ارزشمند بود
علی نصیریان:انتظارم از رئیس جدید سازمان صدا و سیما این است که همین روند مطلوب را توسعه دهند
یک ویژگی مهندس ضرغامی این است که همیشه خیلی به هنرمندان محبت داشته و دارند و متقابلا من هم به ایشان علاقه دارم. ایشان همیشه برای هنرمندان حرمت قائل هستند و به آنها در انجام کارها کمک میکنند. من بسیار بسیار از ایشان سپاسگزارم و انشاءالله که در جاها و مسئولیتهای دیگر مثل همیشه منشأ خدمات مفید و سازنده و خیر باشند.
آقای ضرغامی در دوران حضورشان در سازمان صداوسیما، این رسانه فراگیر را توسعه و خدمات زیادی انجام دادند. به لحاظ کمیت که شاهد پیشرفتهای خوبی در دوره مدیریت ایشان بودیم و از لحاظ تکنیکی، فنی و زیرساختها اتفاقات خیلی خوبی افتاده است. به نظر من ایشان در این یک دهه مدیر خیلی خوبی برای سازمان صداوسیما بودند.
من ایشان را از دورهای که معاون سینمایی وزارت ارشاد بودند، میشناسم. از همان موقع هم ایشان نسبت به هنرمندان مرحمت و محبت داشتند و نگران حفظ کرامت و شان این گروه از جامعه بودند. وقتی هم که عهده دار مسئولیت صدا و سیما شدند، همین رویه را پیش گرفتند و همیشه هنرمندان را برای برنامههای مختلف دعوت میکردند و به آنها احترام میگذاشتند. به هرحال ایشان جزو مدیرانی هستند که نسبت به فرهنگ و هنر عنایت و توجه ویژهای دارند.
البته هر مدیری در حیطه ماموریت خودش مشکلاتی دارد که باید آنها را هم محاسبه کرد. نمیتوان بدون درنظر گرفتن مشکلات یک مدیر قضاوتهای عجولانه یا اظهارنظرهای نابجایی کرد. به نظر من کار آقای ضرغامی در چارچوب شرایطی که در آن قرار داشتیم، خیلی خوب و مطلوب بود. انتظارم از رئیس جدید سازمان صدا و سیما این است که همین روند مطلوب را توسعه دهند و مراقب کیفیت کارها باشند.
سید حسن هاشمی:به عنوان مسئول سلامت مردم از این رویکرد رسانه ملی نسبت به امر سلامت و تلاش بیوقفه برادر گرامی جناب آقای مهندس ضرغامی طی این سالها صمیمانه تشکر میکنم
پرواضح است که صدا و سیما در طول این سالها در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران نقش بسزایی داشته و در بهرهمندی از گنجینه ارزشمند حماسه هشتسال دفاع مقدس برای انتقال فرهنگ، ارزشها و باورهای اعتقادی ـ ملی، روحیه خودباوری و ایثار و شجاعت بین اقشار میهن اسلامی تلاش مؤثری از خود نشان داده است که آن را میتوان از جایگاه رسانه ملی در سالهای اخیر در سطح جهانی مشاهده کرد.از منظری دیگر، ارتباط تنگاتنگ رسانه با سلامت مردم موضوعی غیرقابل انکار است و تأثیرگذاری محصولاتی که رسانهها عرضه میکنند بر هیچ کس پوشیده نیست.
هدف نهایی رسانه، ایجاد ارتباطات سازنده و موثر بین دولتها با افراد یک جامعه و در حوزه سلامت، ایجاد تغییر رفتار در افراد یک جامعه است.یک رسانه میتواند با تغییر نگرش، باور و رفتارهای مردم، در پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر که عامل بخش قابل توجهی از ناتوانیها و مرگ و میرها هستند، تاثیرگذار باشد. در این میان، شبکههای مختلف صدا و سیما بخوبی توانستهاند با برنامههای مختلف در حوزه سلامت در جهت فرهنگسازی و ارتقای سواد سلامت جامعه اثرگذار باشند. به طوری که پس از مباحث دینی، سلامت بیشترین میزان برنامهها و همچنین حضور کارشناسی را در صدا و سیما به خود اختصاص داده است. تاسیس شبکههای مستقل سلامت از اقدامات ارزشمندی است که در سالهای اخیر انجام شده است.
پخش حدود 30 ساعت برنامه مربوط به حوزه سلامت در شبانهروز و در شبکههای مختلف صدا و سیما نشان از اهمیت این موضوع و نگاه رئیس و مدیران رسانه ملی به سلامت مردم است و رسانه ملی چه در گذشته و چه از آغاز به کار دولت یازدهم، بویژه در تبیین و حمایت از برنامه تحول نظام سلامت بخوبی توانسته است در حوزه سلامت اثرگذار باشد.من به عنوان مسئول سلامت مردم از این رویکرد رسانه ملی نسبت به امر سلامت و تلاش بیوقفه برادر گرامی جناب آقای مهندس ضرغامی طی این سالها صمیمانه تشکر میکنم.
محمدباقر قالیباف:در این دوره شبکههای داخلی و بینالمللی افزایش پیدا کرد و زیرساختهای استانی نیز بهبود یافت
بنده به اقتضای مسئولیتم از نزدیک در جریان فعالیتها و اقدامات صداوسیما بودهام. برادر گرامی جناب آقای ضرغامی انصافا در دوره مسئولیت زحمات بسیاری کشیدهاند که جای قدردانی دارد. در این دوره شاهد توسعه شبکهها بودهایم.شبکههای داخلی و بینالمللی افزایش پیدا کرد و زیرساختهای استانی نیز بهبود یافت. برنامههای متنوع و متکثری تولید شد که برخی از آنها واقعا ماندگار است. در مجموع بضاعت سازمان صداوسیما با وجود محدودیتها بخوبی به کار گرفته شد. در مجموع معتقدم در دوره ریاست مهندس ضرغامی در صداوسیما شاهد اتفاقات مثبت و بزرگی در حوزههای فرهنگ، هنر و آموزش بودیم. واقعیت این است که رسانه ملی یکی از موثرترین نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی در جامعه محسوب میشود و ریاست آن بالطبع با حساسیتهای خاصی همراه است که در دوره مدیریت مهندس ضرغامی مجموعا این نهاد تاثیرگذار توانست در راستای رسالت ملی خود حرکت کند.
ما در دوره ریاست مهندس ضرغامی شاهد افزایش شبکههای صدا و سیما بودیم که با رویکرد تخصصی شدن این شبکهها برای مخاطبان طراحی شده است. شهرداری تهران فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بسیار زیادی را انجام میدهد و من از دوره اول حضور در شهرداری این رویکرد را داشتم که شهرداری تهران را از یک نهاد خدماتی به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی تبدیل کنیم که برای رسیدن به این مهم همیشه نیاز به تعامل موثر و ویژه بین فعالیتهای شهرداری تهران و رسانهها بوده است و برای نهادینه شدن مولفههای فرهنگی در شهر این نیاز به صورت ویژه در حوزه اطلاعرسانی برای مردم و شهروندان همواره وجود داشته است. بالطبع صدا و سیما به عنوان موثرترین رسانه میتواند نقش بسزایی را در این خصوص ایفا کند. البته ما در دوره مهندس ضرغامی در شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی و به شکل ویژه در شبکه تهران تعاملمان را با جامعه و مردم شهر تهران برقرار کردیم.
حقیقت آن است که صدا و سیما به دلیل فراگیری و نقش بیبدیلی که در جهتدهی افکار عمومی دارد، فوقالعاده مهم و تاثیرگذار است و قطعا در تعمیق و ترویج اعتقادات و باورهای دینی از میان دهها ابزار موجود این رسانه در خط مقدم قرار دارد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در متن حکم دوره دوم مسئولیت جناب آقای ضرغامی تاکید کردند هدف باید نزدیک کردن و رساندن این رسانه فرهنگساز، به طراز رسانهای باشد که دین و اخلاق و امید و آگاهی، بارزترین نماد آن است. پس آن نقطه تعالی یعنی صدا و سیما در راس هرم تاثیرگذاری مطلوب بر رفتار اجتماعی مخاطبان بویژه در مقیاس خانواده قرار گرفته و برای آن که دین، اخلاق، امید و آگاهی را در جامعه گسترش دهد از تمامی شیوههای جدید خلاقانه و هنرمندانه بهره میبرد. به طوری که آموزههای ترویجی در رفتار تکتک اعضای خانواده متجلی باشد.این را هم باید بدانیم که انصافا کار در رسانه آن هم رسانه ملی طاقتفرسا و بسیار ظریف و حساس است. سختی کار در تنوع مخاطبان از سطوح مختلف همراه با علایق متفاوت و مطالبات گسترده است که جمع همه آنها امکانپذیر نیست و هوشمندی در انتخاب در این حوزه ضرورت دارد و اولویت دادن به برخی مطالبات اجتنابناپذیر است. همه هنر هم در آن است که بتوان در این میان کار ارزشی هنرمندانه و در مقیاس ملی و بینالمللی انجام داد. اقتضای رسانه ملی بودن هم آن است که رسانه یک دسته، گروه یا تریبون عقاید خاص یک جناح نشود. این آفت همواره از سوی امام و رهبری تقبیح شده است. نباید از طرح آرا و تشتت و تضارب آنها هراس داشته باشیم. ما معتقدیم بنیانهای اعتقادی دین مبین اسلام و مکتب تشیع و آرمانهای متعالی امام راحل و آموزههای برگرفته از منظومه گفتمانی رهبر معظم انقلاب آنقدر عمیق و ریشهدار است که نیازی به برخورد حذفی، مضیق و محدودیتگرا ندارد.
علیاکبر ولایتی :خیلی کم اتفاق افتاد که رسانه ملی در ارتباط با سیاست خارجی در مسیری هدایت شود که مشکل اساسی داشته باشد
صدا و سیما یک رسانه ملی با وظایف سنگین در حوزههای مختلف است و عملکرد ده ساله مهندس ضرغامی در مدیریت این رسانه را میتوان از ابعاد مختلف نگریست، اما آن چیزی که بنده بیشتر میتوانم درباره آن قضاوت کنم، حوزه سیاست خارجی است.
سیاست جمهوری اسلامی ایران، ویژگی خاص خودش را دارد و اصلا کلیشهای نیست، بلکه کشور ما مبدع یک نوع سیاست خارجی است که بر مبنای «نهشرقی، نه غربی» است و این یعنی استقلال واقعی و انعکاس آن در روابط خارجی؛ ما ضمن اینکه میخواهیم با همه دنیا بر اساس حقوق برابر، احترام متقابل و بدون دخالت در امور داخلی یکدیگر روابط داشته باشیم در عین حال میخواهیم آثار سوء دو قرن وابستگی به قدرتهای بیگانه را خنثی کرده و در مقابل تبلیغات بیگانه بایستیم و با حرکت در مرز خط درست، تبلیغات سوء دیگران را در حوزه روابط خارجی خنثی کنیم و کاملا روشن است که جمع اینها کار آسانی نیست.
درک سیاست نظام و مبانی آن، خود یک مقوله مهمی است و آن کسی که مسئولیت اصلی رسانه ملی را دارد باید درک درستی از این مسائل داشته باشد و خوشبختانه مهندس ضرغامی از این ویژگی برخوردار است و با هوشمندی و دقتی که دارد خیلی کم اتفاق افتاد که رسانه ملی در ارتباط با سیاست خارجی در مسیری هدایت شود که مشکل اساسی داشته باشد و این کار، کار آسانی نیست. درک زمان و مکان، بسیار مهم است. اینکه در چه موقعیتی و برای چه کشوری و در ارتباط با چه منطقهای و چه امر بینالمللی، ما چه موضعی بگیریم که هم به اصول ما خدشه وارد نکند و هم اینکه سازنده باشد و هم حالت انفعالی نداشته باشد و هم اینکه در آن ابتکار به چشم بخورد کار بسیار دشواری است. بخصوص بعد از فروپاشی شوروی سابق، ما در دنیا شاهد تحولات سریع حتی از نظر راهبردی هستیم.
معمولا تحولات راهبردی در دوره دنیای دوقطبی به این آسانی اتفاق نمیافتاد اما بعد از فروپاشی شوروی، از یک سو آمریکا داعیه این را داشت که دنیا تکقطبی شود و از سوی دیگر کشورهایی مثل روسیه، چین، اتحادیه اروپا و کشورهای جهان سوم در مقابلش میایستادند و خود این موجب شد که طرحهای آنها به نتیجه نرسد و آمریکاییها از بسیاری کارهایی که در تصوراتشان داشتند در صحنه عمل نتایج منفی گرفتند که از جمله آنها میتوان به مواردی مانند حمله به افغانستان و اشغال آن، حمله به عراق و اشغال این کشور و حمایت بیدریغ از صهیونیستها اشاره کرد که در این موارد با وجود دیدگاههای درازمدت و خواستههای درازمدت آمریکاییها، آنها به بسیاری از نتایجی که مورد نظرشان بود، نرسیدند. رسانه ملی باید در این تحولات مهم دنیا که بعضا به آسانی قابل پیشبینی نبود و نیست، طوری حرکت کند که دچار افراط و تفریط نشود و در عین حال هم در نشان دادن واکنش، دقت داشته باشد و هم اینکه در اطلاعرسانی، سریع عمل کند. یعنی اینکه مراقب باشد که زمان را از دست ندهد و موضعگیریها دیرهنگام نباشد و از سوی دیگر دقت فدای سرعت نشود. بعد از شروع امواج بیداری اسلامی در شمال آفریقا و کشورهای جهان اسلام، این وظیفه سختتر هم شد.
بهوجود آمدن حرکتهای انحرافی افراطی تروریستی که عامل اصلی آن غربیها بودند که از طالبان و القاعده شروع کردند و اکنون به داعش رسیدند بر مشکلات افزود. رسانه ملی باید موضعگیری درستی در حمایت از حرکتهای بیداری اسلامی اتخاذ میکرد و در ضمن مقابل انحرافاتی که در آن ایجاد میشد درست موضع میگرفت و اینها را در قالب اخبار و تفسیرها در دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی منعکس میکرد. در همه اینها رسانه ملی ما باید موازینی را رعایت کند که در دنیا الگو ندارد. در جایی مثل اتحادیه اروپا، اتحادیه یک موضع میگیرد و تمام کشورهای عضو اتحادیه همان را دنبال میکنند و واضح است که تبعیت از موضع کلی اتحادیه برای کشورهای عضو، زحمت زیادی ندارد. یا مثلا آمریکاییها در دنیا نفوذ زیادی دارند و هر موضعی که آمریکاییها میگیرند کشورهای تابع آمریکا نیز همان موضع را تکرار میکنند. ولی در کشور ما که سیاست خارجی مستقلی داریم موضعگیری درست تبلیغاتی، دشواریهای خاص خودش را دارد. رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران باید استقلال عمل خودش را حفظ کند و چارچوب ترسیم شده از سوی رهبر معظم انقلاب و خطوطی را که از ابتدای انقلاب از سوی حضرت امام رضوانالله تعالی علیه ترسیم شده است رعایت کند و این کار آسانی نیست و تا حدود زیادی آقای مهندس ضرغامی توانست از عهده این کار برآید و به نظر من کارنامه خوبی دارد.
در حوزه فرهنگی نیز صدا و سیما باید نوآوری و به روز بودن را در کنار مسائلی مانند رعایت مرزها و پرهیز از افراط و تفریط رعایت کند و در ضمن از هنر در خدمت اهداف اسلامی و انسانی بهره ببرد و از فیلم، تئاتر و دیگر عرصههای هنری در این حوزه استفاده کند و این هم کار آسانی نیست. بخصوص خنثی کردن تبلیغات زهرآگین دشمنان جمهوری اسلامی ایران و استفاده از هنر و امکانات هنری و تقابل با آنها و خنثی کردن آنها کار دشواری است بخصوص که هنر لطایف و ظرایفی دارد که اگر رعایت نشود نتیجه عکس خواهد داد. در این قسمتها نیز تا جایی که امکانات مادی آقای ضرغامی اجازه میداد کارهای ارزشمندی انجام دادند.
مهدی چمران:از زحمات فراوان، خالصانه و مدبرانه آقای ضرغامی تشکر میکنم و امیدوارم که در آینده نیز شاهد ادامه خدمتگذاری خالصانه ایشان به مردم شریف ایران باشیم
شورای عالی استانها به عنوان نماینده شوراها، نهادی نوپاست و شاید به همین دلیل هم سازوکار مشخص و تعریفشدهای برای انعکاس اخبار آن در رسانههای مختلف از جمله رسانه ملی وجود ندارد.
البته این مشکل هم خیلی به افراد و مدیریتهای مختلف ربط ندارد و بایستی برای رفع این مشکل رسانهای، این موضوع را از نظر قانونی اصلاح کرد.اما با وجود این محدودیتها، ما هر زمان که نیاز بوده موضوع مهمی را در رسانه ملی مطرح کنیم، این امکان و فرصت در اختیار ما گذاشته شده است.
جنس برخوردها و نوع ارتباط صداوسیما با شوراها نیز خوب بوده و هر وقت که خواستهایم برنامهای آموزشی یا برنامهای اطلاعرسانی به مردم داشته باشیم، صداوسیما با ما همکاری خوبی داشته است.
همچنین در بسیاری از برنامههای رسانه ملی هم شاهد بودیم که مسائل و مشکلات شهری، در سطح وسیعی انعکاس پیدا میکرد.
انعکاس این مشکلات شهری در صداوسیما باعث میشد که در وهله اول، مردم مشکلات شهرشان را به مدیران شهری منتقل کنند و در وهله دوم نیز مدیران شهری متوجه میشدند که چه نارساییها و مشکلاتی در شهر وجود دارد.
همین اطلاعرسانی سبب میشد مدیران شهری بفهمند که کجا از مشکلات مردم غفلت کردهاند و بیاطلاع ماندهاند یا کدام قسمت شهر نیاز به اصلاح و بازنگری دارد.
مثلا من شخصا تلاش میکردم که برنامه «در شهر» را در تلویزیون تماشا کنم تا از دغدغههای شهرنشینان پایتخت، بیشتر آگاه شوم. اگرچه همه مسائل و مشکلاتی که مردم در زمینه مشکلات پایتخت در این برنامه مطرح میکردند، درست نبود، اما این فایده ارزشمند را داشت که حداقل مشکلات شهروندان به گوش مسئولان شهری میرسید.در کل، من کارنامه صداوسیما را در حوزه شهری، کارنامه موفقی میدانم و به همین دلیل هم از زحمات فراوان، خالصانه و مدبرانه آقای ضرغامی تشکر میکنم و امیدوارم که در آینده نیز شاهد ادامه خدمتگذاری خالصانه ایشان به مردم شریف ایران باشیم.
انتهایپیام/