نامه اوباما و ادامه سیاست مقصرسازی ایران
خبرگزاری تسنیم: مخاطب انتشار خبر نامه اوباما در این برهه زمانی، افکار عمومی هستند که باید برای مقصرسازی در شکست احتمالی مذاکرات آماده شوند؛ نه ایران که اصولاً نه اعتمادی به همراهی با آمریکا در مبارزه با داعش و نه نیازی به آن دارد.
بهگزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، روزنامه خراسان ستون یادداشت روز خود را به مطلبی با عنوان «نامه اوباما و ادامه سیاست مقصرسازی ایران» به قلم امیر حسین یزدانپناه اختصاص داد که مشروح آن در پی می آید:
در فاصله 14 روز به پایان ضربالاجل دستیابی به توافق جامع هسته ای روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی از ارسال یک نامه محرمانه توسط اوباما رئیس جمهور آمریکا برای رهبر انقلاب در اواسط اکتبر(اواخر مهرماه) خبرداد. کاخ سفید نیز در واکنش به این نامه نه آن را تکذیب کرد و نه تایید! اوباما در این نامه «هر گونه همکاری در مقابله با گروه تروریستی داعش را مشروط به دستیابی به توافق جامع هستهای» کرده است. اما چرا درست در آستانه مذاکرات حساس عمان و نیز در فاصله کوتاه به پایان ضربالاجل هستهای خبر ارسال این نامه منتشر می شود؟ از حدود یک ماه پیش امارههای جدی از شکست دموکراتها در انتخابات کنگره قابل مشاهده بود. از سوی دیگر روز به روز به ضربالاجل توافق جامع نیز نزدیکتر می شدیم. در این فاصله زمانی خبر ارسال نامه اوباما که سابقه اجرایی اش در مقام رئیس جمهور آمریکا، شکست دموکرات ها را رقم زده، رسانهای می شود آن هم یک روز پس از شکست در انتخابات. این هم زمانی می تواند تا حد زیادی حسابشده باشد و آن را می توان تا حدی قطعه دیگری از پازل مقصرسازی دانست که این روزها عملیات اجرایی آن با شتاب زیادی در حال انجام است.
در این راستا انتشار خبر ارسال این نامه برای مخاطبان آمریکایی این طور تعبیر می شود که اوباما حتی به طرف مقابل نامه هم نوشت و همه کار کرد تا توافق حاصل شود و اگر توافق حاصل نشود، ایران مقصر است. به بیان دیگر در ادامه پروژه مقصرسازی از ایران به عنوان عامل شکست احتمالی مذاکرات، انتشار ناگهانی این نامه نیز توپ را به زمین ایران می اندازد. بنابراین مخاطب این نامه و یا دقیق تر، مخاطب انتشار خبر این نامه در این برهه زمانی، افکار عمومی هستند که باید برای مقصرسازی آماده شوند، نه ایرانی که اصولاً نه اعتمادی به همراهی با آمریکا در مبارزه با داعش دارد و نه نیازی به آن دارد. چرا که:
1- در شهریور ماه گذشته درحالی که آمریکایی ها درباره ائتلاف پرسروصدای مبارزه با داعش چندین بار تاکید کردند که از ایران برای پیوستن به این ائتلاف دعوت نمی کنند، رهبر انقلاب ضمن افشای جزئیاتی از پشت پرده این ماجرا از 3 درخواست رسمی آمریکایی ها از ایران برای همراهی با آنها درباره داعش خبردادند و تاکید کردند که «آنها نیت و دست آلودهای دارند و چگونه امکان دارد که در چنین شرایطی ما با آمریکاییها همکاری کنیم.» بنابراین اوباما به خوبی می دانسته که پاسخ ایران به این درخواست چیست. عدم همراهی با آمریکایی ها نیز دلایل قاطعی دارد که نه از زبان ایران که از زبان دیپلمات های اروپایی بیان شده است. آمریکایی ها در جریان جنگ افغانستان آن جایی که به کمک ایران احتیاج داشتند به در بسته نخوردند. در جنگ عراق نیز شرایط به همین صورت بود و ایران باهدف کمک به ثبات و امنیت منطقه دراین 2 موضوع با آمریکایی ها مذاکرات مستقیم و محرمانه داشت اما به اذعان خود غربی ها آن ها به جای تقدیر از نقش ایران، به کشورمان لقب «محور شرارت» دادند. این موضوع سرفصل بسیاری از تحلیل ها درباره یکی از دلایل بیاعتمادی ایران به آمریکا در میان تحلیلگران غربی است.
به عنوان مثال در جلسه پنجشنبه گذشته مجلس عوام انگلیس درباره ایران «جان بارون» یکی از نمایندگان این پارلمان گفت: «تهران پس از حوادث یازده سپتامبر، تلاش کرد تا به مبارزه با تروریسم کمک کند و «حقیقتا این کار را هم کرد، اما آنها به عنوان نمونه، در پاسخ، با سخنرانی «محور شرارت» رئیس جمهور (جورج) بوش مواجه شدند.» «جک استراو» وزیر خارجه وقت انگلیس هم دراین باره به زبان تصریح گفت: بدون کمک ایران، آن تلاش بسیار دشوارتر میشد، با این حال «از ایران هیچ قدردانی نشد.» درباره شرایط فعلی منطقه و تحرکات داعش پرسش اصلی این است که اگر واقعا قرار بر مبارزه با این تروریست ها است چرا شبکه های مالی تروریست ها شناسایی و مسدود نمی شوند؟ چه کسانی از داعش نفت می خرند؟ مبادلات مالی این تروریست ها در کدام شبکه های بانکی شکل می گیرد؟ و ده ها پرسش دیگر از این دست که نشان می دهد آمریکا با راه اندازی چنین ائتلاف پر سرو صدایی قصد انجام اقدام جدی بر ضدداعش ندارد.
2- هم آمریکایی ها و هم تروریست های داعش و هم مردم عراق می دانند که آنچه این روزها در پیروزی های ارتش عراق بر داعش به کمکشان آمده نه بمباران های کور هوایی که اقدام نیروهای مردمی و ارتش عراق است که پس از فراخوان مرجعیت عالی عراق قوت گرفت. گزارش های متعدد رسانههای غربی نیز مؤید همین مطلب است از جمله گزارش مفصلی که چهارشنبه گذشته خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس درباره نقش سرلشکر قاسم سلیمانی در عراق نوشت و از او به عنوان «کلید پیروزی های زمینی در عراق» نام برد. فایننشیال تایمز نیز دیروز گزارشی با همین مضمون منتشر کرد. بنابراین در حالی که ایران و نیروهای مردمی عراق پیروز نبردهای مهم علیه داعش هستند، چه دلیلی برای پیوستن به آمریکایی ها در یک حرکت نمایشی وجود دارد؟!
علاوه بر این 2 نکته، میتوان به رویکرد غیر سازنده آمریکایی ها در جریان مذاکرات هستهای در یکسال اخیر نیز اشاره کرد. جایی که آنها بر خلاف توافق ژنو حدود 60 تحریم جدید علیه ایران وضع کردند که به تصریح گزارش های پی در پی آژانس و نیز خود آمریکایی ها به تمام تعهدات خود در توافق عمل کرده است.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.