الگوی حجاب زنان ورزشکار کشورهای اسلامی شدیم


خبرگزاری تسنیم: اولین بانوی طلایی کاراته ایران با بیان اینکه حجاب اصلاً محدودیت نیست، گفت: حجاب، مشکل و مانعی برای ما در مسابقات نبود و یک جورهایی حجاب نشان دهنده غیرت ایرانی و ایرانی بودن ماست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه رسالت، نسرین دوستی عضو تیم ملی کاراته و اولین بانوی طلایی کاراته ایران با بیان اینکه از سال 1378 در رشته کاراته شروع به فعالیت کردم و از سال 1385 به ورزش قهرمانی ورود نمودم، گفت: بعد از دو سال از ناحیه زانو دچار آسیب دیدگی شدیدی شدم که دوستانم حل این مشکل را غیر ممکن می دانستند و برای بازگشت به ورزش قهرمانی مجبور شدم پایم را عمل جراحی کنم و بعد از عمل باید شش ماه صبر می کردم، که به خاطر تجربه کمی که داشتم بعد از اینکه سه ماه از دوره درمانم گذشت، تمرینات خیلی سنگینی را شروع کردم که باعث شد دوباره ای سی ال زانویم پاره شود و برای دومین بار در سال 1386 پای راستم را تحت عمل جراحی قرار دهم. وی افزود:با تجربه ای که از عمل قبلی کسب کردم، به مدت 6 ماه صبر کردم تا دوره درمانم سپری شود و برای ورزش قهرمانی به دکترم رجوع کردم تا نظر قطعی ایشان را بدانم که گفتند عمل جراحی، موفقیت آمیز نبوده و باید دوباره پایم را عمل کند.

عشق به ورزش

دوستی با بیان اینکه من با شنیدن صحبت های دکتر شوکه شدم و با خودم گفتم یعنی چه؟ من هفت ماه این همه سختی کشیدم، دوباره عمل کنم، گفت: از همین باب زیر بار عمل جراحی مجدد نرفتم و با فیزیوتراپی و بدنسازی، تمرینات کاراته را شروع کردم که در این مدت سرما و فشارهایی که می آوردم زانویم را اذیت می کرد ولی آن عشقی که به کاراته داشتم موجب نادیده گرفتن این دردها می شد. بعد از گذشت یک سال از تمریناتم در مسابقات انتخابی بازیهای آسیایی ازبکستان شرکت کردم که متاسفانه در بخش انفرادی موفق نشدم اما توانستم در بخش تیمی یکی از نفرات اعزامی باشم. وی افزود: دو هفته مانده بود به مسابقات اعزام شویم که برای پاسپورت یکی از بازیکنان مشکلی پیش آمد و کادر فنی تصمیم گرفت من جایگزین وی جزء نفرات انفرادی باشم که به مسابقات اعزام شدیم و در مسابقات توانستم فینالیست شوم.

با کمک خدا در آن وضعیت توانستم از حریفم امتیاز بگیرم

نسرین دوستی با بیان اینکه در فینال 3 - 3 با حریفم مساوی بودیم، تشریح کرد: سی ثانیه به اتمام مسابقه مانده بود که به خاطر ضربه ای که حریف به زانوی راستم زد، روی زمین افتادم و ضعف خیلی شدیدی کردم و در آن لحظه
چشم هایم سیاهی رفته بود و ادامه بازی با حریف را غیر ممکن می دانستم که یک نیرویی مرا از روی زمین بلند کرد و با کمک خدا در آن وضعیت توانستم از حریفم امتیاز بگیرم و بازی را ببرم. توانستم اولین مدال طلای بانوان کاراته را کسب کنم. وی افزود: وقتی بر روی سکوی قهرمانی قرار گرفتم به تمام اتفاقاتی که برایم پیش آمد، فکر می کردم، از عمل جراحی ناموفقم تا همه سختی هایی که کشیدم و در آن لحظه به حکمت خدا پی بردم و دیدم هیچ چیز بی دلیل نیست و فهمیدم که خداوند هیچ وقت برای
بنده اش بد نمی خواهد.

اولین بانوی طلایی کاراته ایران بیان کرد: پایم بعد از مسابقات آسیایی اوضاع خوبی نداشت و ورم شدیدی کرده بود و
می دانستم شرایط خوبی ندارم اما چون نمی خواستم دوباره زیر تیغ جراحی بروم با فیزیوتراپی و بدنسازی دوباره خودم را نگه داشتم و سه هفته بعد از مسابقات آسیایی در مسابقات لیگ جهانی ترکیه شرکت کردم و توانستم مدال برنز بگیرم و یک جورهایی بی خیال آسیب دیدگی ام شدم و با آن کنار آمدم. وی افزود: بعد از مسابقات لیگ جهانی ترکیه، مسابقات کشورهای اسلامی را در پیش داشتیم که از کودکی کسب موفقیت در این رقابتها از آرزوهایم بود و در انتخابی این رقابت ها انتخاب شدم اما هیچ کس از آسیبم خبر نداشت یعنی نمی دانستند آن قدر جدی است و فقط اعضای خانواده و دوستان صمیمی ام مطلع بودند.

ای سی ال زانوی پای چپم پاره شد

دارنده مدال برنز مسابقات آسیایی 2014 اینچئون گفت: تاریخ این مسابقات در خرداد ماه بود و به دلیل مشکلاتی که برای کشور میزبان پیش آمده بود تاریخ مسابقات عوض شد که من با خودم گفتم حتماً حکمتی در تغییر تاریخ مسابقات است. اردوی تیم ملی خیلی طولانی شده بود و یک ماه بیشتر به اعزام ما نمانده بود که سر تمرین، زانوی چپم هم دچار پارگی ای سی ال و مینسک داخلی شد و از ترس اینکه از لیست خطم بزنند، نگذاشتم کسی از این اتفاق با خبر شود و فقط مربیانم در جریان بودند و گذاشتند دوره درمانم را با فیزیوتراپی و بدنسازی انجام بدهم. نسرین دوستی بیان کرد: با وجود اینکه قبلاً ای سی ال پای راستم پاره شده بود و الان ای سی ال پای چپم پاره شده و دو تا پایم آسیب دیده بود، اصلاً اراده ام را از دست ندادم، زیرا آن مدال طلایی که در ازبکستان خدا به من داد، باعث شد ناشکری نکنم، چون خدا آنجا مدال طلا را به من داد که اصلا فکرش را نمی کردم بتوانم در آن شرایط این مدال را کسب کنم و دیگر هر اتفاقی که در زندگی ام می افتد، ناامید
نمی شوم، زیرا می دانم که خداوند دستم را می گیرد.

از کسب این مدال خوشحال بودم

وی با بیان اینکه از فیزیوتراپی در خواست کردم زانوبندی به من بدهد تا پایم را نگه دارد و بتوانم حرکت کنم، افزود: سر تمرینات خیلی گریه می کردم چون آن جور که
می خواستم نمی توانستم تمرین کنم و بیشتر به جای تمرین جسمی، تمرین ذهنی انجام می دادم و به خدا
می گفتم خدایا! اگر من می توانم خوب ظاهر شوم مرا به این رقابتها برسان، که خدا را شکر در این رقابت ها شرکت کردم و مدال برنز گرفتم. این مدال به خاطر ضعف پاهایم نبود، درست است محدودیت زیادی داشتم و آن جور که می خواستم، نمی توانستم مانور بدهم، ولی سهل انگاری خودم بود که دست داور را در ثانیه های آخر باز گذاشتم که آنجا هم خدا مرا تنها نگذاشت و دست پر برگشتم و از این مدال خوشحال بودم چون حضورم غیر ممکن بود، چه برسد به اینکه بخواهم مدال بگیرم.

نایب قهرمان مسابقات لیگ جهانی ترکیه اظهار کرد: بعد از این مسابقات به خاطر طلایی که در مسابقات ازبکستان کسب کردم، سهمیه شرکت در المپیک هنرهای رزمی داشتم و در آن مسابقات که برترین های دنیا بودند، با ریسک بالا شرکت کردم که در دور اول کاملاً زانویم خالی کرد و بازی دوم هم نتوانستم ادامه بدهم که تصمیم گرفتم در مسابقات آسیایی امارات شرکت نکنم تا در مسابقات آسیایی اینچئون که هر چهار سال یک بار برگزار می شود، شرکت کنم.

دو زانوی آسیب دیده ام را عمل جراحی کردم

اولین بانوی طلایی کاراته ایران با بیان اینکه یکی از آرزوهایم شرکت در بازی های اینچئون بود، بیان کرد: نه ماه به زمان برگزاری بازی های اینچئون مانده بود که تصمیم گرفتم دو تا زانوی آسیب دیده ام را عمل جراحی کنم. خیلی از دوستان ممانعت می کردند و می گفتند همزمان دو تا زانویت را عمل نکن، می دانی که سه ماه باید روی ویلچر بنشینی؟ می گفتم باید همه را به جان بخرم تا به بازیهای اینچئون برسم. عمل سختی بود و روزهای سختی را طی کردم و چون روزهای سخت تر از این را گذرانده بودم، می دانستم از پس این سختی ها هم بر می آیم. وی افزود: من بعد از مسابقات آسیایی ازبکستان با خدا عهدی کرده و از خدا خواستم که به من کمک کند تا با همین آسیب ها بتوانم ادامه بدهم. ذره ای به حکمت خدا شک نمی کردم و زمانی هم که می خواستم دو تا پایم را عمل کنم، به دکترم گفتم اگر
می توانم به مسابقات برسم، پایم را عمل جراحی کنید وگرنه منصرف می‌شوم، که ایشان قول دادند اگر خودت بخواهی و تحمل کنی مطمئناً به مسابقات می رسی.

توکلم فقط بر خدا بود

نسرین دوستی در ادامه تشریح کرد: بعد از عمل جراحی که مرخص شدم، دچار تب و لرز شدیدی شدم و بعد از دو روز که تب و لرزم قطع نشد و استخوانهایم داشت از درد منفجر می شد مجدداً در بیمارستان بستری شدم و یکسری آزمایش ها از من گرفتند اما نمی توانستند تشخیص بدهند علت تب چیست؟ دکترم گفت اگر تا چند روز دیگر تب ادامه پیدا کند، احتمال می دهیم از عمل جراحی باشد و اگر دلیلش این باشد، باید هر چه سریعتر پایتان را عمل کنیم. وی با بیان اینکه من وقتی این مطلب را شنیدم، شوکه شدم، چون اگر
ای سی ال پایم را درمی آوردم، چهار ماه زمان
می برد تا من مجدداً بتوانم پایم را عمل کنم. این مطلب موجب می شد مسابقات اینچئون از دست بدهم، ولی باز هم ناامید نشدم و به مادرم که در بیمارستان خیلی گریه می کرد دلداری می دادم و با خودم می گفتم همه این اتفاقات خواست خدا بوده و حکمتی در کار است وگرنه خدا هیچ وقت برای بنده اش بد نمی خواهد و توکلم فقط بر خدا بود. خدا را شکر چند روز که گذشت حالم خیلی بهتر شد و دکترم پس از معاینه، از عمل منصرف شد و مرخص شدم.

به یاد جانبازان دفاع مقدس افتادم

نایب قهرمان لیگ جهانی ترکیه با بیان اینکه سه ماه روی ویلچر بودم، اظهار کرد: روزهای وحشتناک و سختی بود و به همه چیز بر روی ویلچر فکر می کردم و فیزیوتراپی می رفتم و خیلی سخت بود و آن لحظه همه آدم هایی که باید تا آخر عمر روی ویلچر باشند، جلوی چشمم
می آمدند. من می دانستم خوب می شوم و زندگی
عادی ام را می توانم ادامه بدهم و بر روی پایم راه بروم اما آن کسانی که تا آخر عمر باید روی ویلچر باشند، چه حالی دارند؟ آن جانبازانی که به خاطر وطنمان مجبور شدند تمام عمرشان را بر روی ویلچر بنشینند چقدر زندگی سختی دارند؟ من واقعاً آن لحظه همه شان را درک کردم. وی افزود: با اینکه روزهای وحشتناک و سختی بود ولی ذره ای ناامید نشدم. خیلی ها زمانی که می گفتم خودم را برای مسابقات اینچئون آماده می کنم، به من
می خندیدند و افرادی هم می گفتند کاراته را کنار بگذار، خواست خدا نیست، تقدیر تو شاید در یک چیز دیگر باشد، شاید در تحصیل باشد. ولی من می گفتم مگر
می شود خدا استعدادی به آدم بدهد و بعد به آن نرسد. از طرفی فیزیوتراپم خیلی به من روحیه می داد و
می گفت تو به اینچئون می رسی و من مطمئن بودم که به این مسابقات می رسم زیرا خدا یک جاهایی دست مرا گرفت که فکرش را نمی کردم.

زمانی که می خواستم از ویلچر بلند شوم مثل یک نوزاد بودم

دوستی با بیان اینکه صد درصد باید برای آن چیزی که می خواهم، می جنگیدم، به نظرم همه آن اتفاقاتی که در زندگی ام افتاد، یک امتحان و بیشتر به خاطر آن عهدی بود که با خدای خودم بسته بودم، تشریح کرد: زمانی که می خواستم از ویلچر بلند شوم مثل یک بچه نوزاد بودم، چون همه اطرافم بودند تا راه رفتن به من یاد بدهند، زیرا مغز و پایم همخوانی نداشت و دست هایم را
می گرفتند تا زمین نخورم. همه این روزها گذشت تا شروع به
راه رفتن کردم و تمرینات اولیه را گذراندم. در این مدت ذره ای هم از خدا گله نکردم، چون مطمئن بودم تنهایم نمی گذارد، چون اگر می خواست
لحظه ای که پایم را باز کنند، آن لحظه تنهایم می گذاشت. وی افزود: زمانی که می توانستم به صورت عادی راه بروم خیلی از دوستانم در کاراته به من می گفتند تو می خواهی به اینچئون برسی؟ نه مسابقه تدارکاتی دادی و نه در اردویی بودی. اما من می گفتم من می توانم، چرا در مسابقات ازبکستان پایم که آسیب دید به من می گفتید می توانی ادامه بدی، حالا چرا این جوری می گویید؟ خیلی دلم از آدم ها
می شکست و من فقط با خدای خودم درددل
می کردم و با او حرف می زدم. البته چون درک این مسئله سخت بود، من به آنها حق می دادم.

پنج شهید گمنام را پیش خدا واسطه قرار دادم

اولین بانوی طلایی کاراته ایران تصریح کرد: شب انتخابی بازی های آسیایی اینچئون به مزار پنج شهید گمنام رفتم و خیلی گریه کردم و از شهدا خواستم که پیش خدا واسطه شوند. روز انتخابی که رسید، در سالن جو خیلی سنگینی علیه من بود. خدا شاهد است در این روز انرژی مثبت من بیشتر بود و حضور خدا را کنار خودم حس می کردم و ذره ای شک نکردم که برنده نشوم، زیرا اگر قرار بود این اتفاق بیفتد به اینجا نمی رسیدم و اگر این اتفاق برایم می افتاد همه چیزم را می باختم، و شاید آدم افسرده ای می شدم. خدا تنهایم نگذاشت و سربلند بیرون آمدم و جزء نفرات اعزامی شدم که هیچ کس باور نمی کرد. وی افزود: پشت سرم خیلی حرف ها زدند چون نمی توانستند این مسئله را درک کنند و به همه شان حق می دادم.

به خدا گفتم خدایا! آبرویم گرو توست

دوستی در باره مسابقات اینچئون با بیان اینکه روز مسابقه بچه ها در سایتی خوانده بودند که سهمیه تیم ایران سه
طلا بیشتر نیست، گفت: در روزهای اول و دوم، بچه ها با شایستگی هایشان سه مدال طلا گرفتند اما من مطمئن بودم از این مسابقات دست خالی برنمی گردم، چون اگر قرار بود دست خالی برگردم خدا مرا به اینجا نمی رساند. وی در ادامه تصریح کرد: شب مسابقه ام رسید و خیلی استرس داشتم، حرفهای بچه ها در باره سهمیه بندی به ذهنم خطور می کرد. به خدا گفتم خدایا! آبرویم گرو توست، خیلی حرف ها پشتم زدند و خیلی از آدم ها منتظر معجزه تو هستند. جدای از مدال، حضور من در مسابقات معجزه بود. مگر می شود یک دختر دو تا پایش را همزمان عمل جراحی کند و طول درمانش هفت ماه باشد، اما بعد از چهار ماه تمرینات را شروع کند. بر همین اساس این حرف های سهمیه بندی را یک جورهایی قبول نمی کردم و روز مسابقه خیلی دلم قرص بود. نمی گویم رنگ مدال برایم مهم نبود اما مهمتر از همه این بود که دست خالی از مسابقات بیرون نیایم.

تشکر از رهبری که مثل کوه پشت سر ما ایستادند

نسرین دوستی با بیان اینکه ما وقتی در زمین برای مبارزه می رویم، برای به اهتزاز در آمدن پرچم کشورمان است، گفت: من حاضرم در میدان مسابقه جانم را بدهم ولی پرچم کشورم به اهتزاز دربیاید. دوست دارم از این جریان
زندگی ام رهبر معظم انقلاب مطلع شوند. از ایشان ممنون هستم که مثل کوه پشت سر ما ایستادند تا ما بتوانیم محکم و با اعتقاد در میادین بین المللی ظاهر شویم.

حجاب، محدودیت نیست

اولین بانوی طلایی کاراته ایران با بیان اینکه حجاب اصلاً محدودیت نیست، گفت: حجاب، مشکل و مانعی برای ما در مسابقات نبود و یک جورهایی حجاب نشان دهنده غیرت ایرانی و ایرانی بودن ماست. ایران باعث شد که کشورهای مسلمان، با حجاب در مسابقات شرکت کنند زیرا آنها جلوی تاتامی کشف حجاب می کردند و بعد مسابقه می دادند اما ایران خیلی اصرار و مقاومت کرد و در مسابقات بدون حجاب شرکت نمی کرد تا اینکه آنها قبول کردند. ایران یک کلاه طراحی کرد که کشورهای اسلامی هم از پوشش این کلاه استفاده می کنند.

انتهای پیام/