نـذری تمـام وقت


خبرگزاری تسنیم: بازار تهران در دهه اول محرم حال و هوای دیگری به‌خود می‌گیرد و هر چه ایام به تاسوعا و عاشورای حسینی نزدیک‌تر می‌شود، حس و حال معنوی‌تری پیدا می‌کند.

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، بعد از دهه اول محرم هم، برخی محافل عزا تا اربعین ادامه دارد اما میان همه تمام‌ناشدنی‌های این روزهای بازار، هیئت سقاخانه حدود 70 سال است که سر بازار زرگر‌ها برپا می‌شود و از عزاداران و هیئت‌های حسینی پذیرایی می‌کند. اینجا تکیه‌گاهی است که می‌توان خوان کرم اهل‌بیت(ع) را با تمام وجود حس کرد و به عظمت آن پی برد؛ جایی که در دهه اول محرم روزانه تقریبا از 60 هزار عزادار حسینی با شربت، آش، آبگوشت، سیب‌زمینی و نان تازه پذیرایی می‌شود. برای آشنایی بیشتر با تاریخچه این هیئت، شیوه تهیه نذری‌ها و پذیرایی از مهمان‌های محترم محرم سراغ بزرگ آنها رفتیم؛ سیداحمد امیری، ملقب به «صدر سقا» در این ایام همراه با 50 نفر عاشق دیگر دست به‌کار بزرگی زده‌اند تا دل اربابشان را با خدمت به عزادارانش به‌دست آورند.

آبی به یاد لب تشنه حسین(ع)

سنت پذیرایی از مهمانان محرم از اواسط دهه 20شمسی در این هیئت شروع شده است؛ سنتی که به یاد لب تشنه حسین(ع) با آب جاری شده و تا به امروز ادامه یافته است. سیداحمد امیری، بزرگ هیئت سقاخانه سر بازار زرگر‌ها درباره تاریخچه یکی از معروف‌ترین تکایای نذری تهران می‌گوید: «تقریبا سال1324 بود که 2‌نفر از بزرگان بازار به نام حاج شمس ناصرآبادی و حاج آقا آرین تصمیم گرفتند با آب گوارا از هیئت‌های مذهبی بازار پذیرایی کنند. آن موقع مثل الان نبود که آب آشامیدنی همه‌جا باشد. آنها سطل‌های 20 لیتری را می‌بردند سر بازار، از فشاری‌های قدیم، آب می‌آوردند. سطل‌ها را هم با سیم به هم می‌بستند تا هنگام جابه‌جایی مشکلی پیش نیاید. من الان 72‌سال دارم و از 8‌سالگی که شاگرد پادوی بازار بودم با آنها همراه شدم. کتری آب خنک را می‌دادند دست من و می‌گفتند برو از دسته‌های عزاداری پذیرایی کن. همان آب خنک خیلی طرفدار داشت. آب را با لیوان‌های بلوری دست مردم می‌دادیم. تقریبا بازار از هفتم محرم تعطیل می‌شد و دسته‌های عزاداری راه می‌افتاد. الان تعداد دسته‌ها کمتر شده اما جمعیت آنها بیشتر شده است.» او خاطراتش را اینطور ادامه می‌دهد:‌ «قبل از انقلاب یک لوله آب را از پشت بام بازار کشیدیم و آوردیم تا سقاخانه به‌صورت رسمی کار خودش را شروع کند. حالا همه آنهایی که در این ایام به بازار تهران می‌آیند برای پذیرایی و گرفتن نذری، تکیه سر بازار زرگر‌ها را فراموش نمی‌کنند.» قدیمی‌های این هیئت می‌گویند، مردم لیوان‌های شیشه‌ای را برای برآورده‌شدن حاجتشان اصطلاحا «گرو» می‌گرفتند؛ یعنی‌‌ همان لیوان که آب نوشیده بودند را گرو برمی‌داشتند تا محرم سال آینده. بعد، وقتی حاجتشان روا شد، به عوض آن لیوان بلوری گرویی، یک یا 2 کارتن لیوان دیگر می‌خریدند و به هیئت امام‌حسین(ع) تقدیم می‌کردند. با این روش دیگر لازم نبود به جای لیوان‌هایی که احیانا هنگام پذیرایی یا شست وشو شکسته می‌شد خرید دیگری انجام شود.

شربت اندر شبت است

سقاخانه سر بازار زرگر‌ها روزبه‌روز به واسطه نیت پاک بانیانش اعتبار بیشتری یافت. آنها حدود 2‌دهه بعد، تصمیم گرفتند به جای آب، با شربت از عزاداران حسینی پذیرایی کنند. یکی از قدیمی‌های هیئت در این‌باره می‌گوید: «قبل از انقلاب، هنوز آب پذیرایی اصلی این سقاخانه به‌حساب می‌آمد اما کم‌کم بانی‌ها جلو آمدند و بساط شربت آبلیمو را هم علم کردند. شربت فقط در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی میان دسته‌ها توزیع می‌شد و در روزهای دیگر هم آب. آن موقع چون آب و نوشیدنی خیلی توی بازار تهران نبود، همه برای رفع تشنگی و فرستادن صلوات به روح شهدای کربلا اینجا می‌آمدند. بانی‌ها یک گونی 50 کیلویی شکر می‌خریدند؛ شکر کیلویی 2 تومانی! بعد آن را با آبلیمو و گلاب ترکیب می‌کردند و شربت گوارایی درست می‌کردند.» حالا سنت پذیرایی از عزادار‌ان با شربت‌های گوارا همچنان ادامه دارد، با این تفاوت که لیوان‌های بلوری دسته‌دار جای خود را به لیوان‌های یکبار مصرف داده است. شربت توسط 3 نفر از هیئتی‌های این حسینیه تهیه می‌شود و فرمول ویژه‌ای هم دارد. آنها برای تهیه شربت 5 پیمانه آبلیمو و 3 پیمانه گلاب را با اندازه معینی از شکر ترکیب می‌کنند. شربت در 3 سطل بزرگ و به‌صورت غلیظ تهیه شده و هنگام پذیرایی به‌صورت 50 درصدی با آب ترکیب می‌شود. لیوان‌های یکبار مصرف با نظم خاصی چیده می‌شوند تا عزاداران برای برداشتن آنها دچار دردسر نشوند. همچنین بطری‌های یکبار مصرف هم در کنار بساط شربت قرار داده شده که اگر شخصی بخواهد شربت را برای مریضش ببرد این امکان را داشته باشد. نذری شربتی که حدود 50‌سال پیش با یک گونی 50‌کیلویی شکر درست می‌شد، حالا طرفداران بیشتری پیدا کرده است طوری که مسئولان هیئت در یک هفته بیش از 5 تن شکر نذری مصرف می‌کنند.

آش و آبگوشت نذری هم هست

نذری هیئت سر بازار زرگرهای تهران تنها به شربت خلاصه نمی‌شود. پذیرایی از مهمان‌ها هر سال با سیب‌زمینی در صبح و عصر هر روز تا پایان مراسم سوم شهادت حضرت امام‌حسین(ع) و روز شهادت حضرت زین‌العابدین(ع) ادامه می‌یابد.این روز‌ها و هنگام ناهار، شیوه پذیرایی عوض می‌شود. در یک هفته توزیع نذری، پس از نماز ظهر و عصر، دیگ‌های آبگوشت به راه است تا جای نان و سیب‌زمینی را بگیرد. شیوه تقسیم آبگوشت هم روش خاص خودش را دارد. ابتدا آب آبگوشت را از مخلفات آن جدا می‌کنند و در ظرف‌های یکبار مصرف همراه با نان تازه به‌دست عزاداران حسینی می‌رسانند. بعد نوبت گوشت کوبیده آن می‌رسد، گوشت‌‌ همان آبگوشت به وسیله یک دستگاه چرخ گوشت، حسابی چرخ می‌شود تا اصطلاحا گوشت کوبیده مخلوط به‌دست بیاید. بعد از اینکه توزیع آبگوشت تمام شد، گوشت‌کوبیده همراه با نان به نفرات بعدی می‌رسد. آبگوشت نذری با گوشت تازه گوسفندی پخته می‌شود و آن را خوشمزه‌تر می‌کند.

داستان نذری در روزهای تاسوعا و عاشورا اندکی تغییر می‌کند. یعنی‌ آش نذری جای آبگوشت را می‌گیرد. خیلی‌ها از نقاط مختلف تهران به اینجا می‌آیند تا در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی نذری تکیه سقاخانه نصیب‌شان شود. آمارهای غیررسمی اعضای هیئت می‌گوید در هر کدام از این روز‌ها حدود 60‌هزار نفر به هیئت می‌آیند و نذریشان را می‌گیرند و می‌روند. هیئتی‌های این تکیه برای پخت نذری آش و آبگوشت روی مدد و یاری بانوانی که نذر کرده‌اند در راه امام‌حسین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) قدم بردارند حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند. خیلی از آنها افراد نا‌شناسی هستند که برای حضور در این تکیه از حاج آقا امیری اجازه ورود می‌گیرند و یک یا چند روز را برای کار در راه تهیه نذری هیئت وقت می‌گذارند.

آنهایی که می‌آیند، آنهایی که می‌روند

صف نذری نظر هر عابری را به‌خود جلب می‌کند. خیلی‌ها برای نخستین بار است که با تکیه سر بازار زرگر‌ها و برنامه چندین و چند ساله‌شان آشنا می‌شوند. برخی از سر کنجکاوی جلو می‌آیند تا از جریان باخبر شوند. در این میان، هستند حتی گردشگران خارجی که با تعجب به این دستگاه عریض و طویل نگاه می‌کنند.بزرگ‌ترهای هیئت می‌گویند برخی از شهروندان ارامنه تهران به این هیئت نظر ویژه‌ای دارند. هر چند این هیئت، بانیان ناشناخته و فراوانی دارد اما آنها هم علاقه‌مندند تا در عزای پسر حضرت فاطمه(س) نقشی داشته باشند. خیلی‌هایشان حاجتشان را از همین هیئت‌ها گرفته‌اند و برای همین خودشان را مدیون حضرت‌ابوالفضل(ع) می‌دانند. وسط هیئت، کارگرانی را می‌بینی که با لباس‌های کار مشغول جابه‌جاکردن وسایل سنگین و حجیم هستند. آنها در این روز‌ها کار اصلیشان که حمل بار در بازار است را تعطیل کرده و به هیئت سقاخانه می‌آیند. جالب اینکه بیشتر آنها برادران اهل تسنن هستند اما معتقدند که کار کردن برای امام‌حسین(ع) برکت زندگیشان را افزون می‌سازد. توی صف نذری هم همه نوع قشری دیده می‌شود؛ چه آنهایی که برای رفع گرسنگی هنگام ظهر به اینجا آمده‌اند؛ چه آنهایی که رنج سفر را به جان خریده‌اند تا تحفه‌ای از این محفل بگیرند و یا شفایی برای بیمارشان. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، صف‌ها جابه‌جا می‌شود. اما انگار رونق این هیئت تمام شدنی نیست. هیئت تا هنگام اذان مغرب و عشا مشغول پذیرایی از عاشقان حسین است. نکته جالب دیگر اینکه، بسیاری از آنهایی که بی‌هیچ ادعایی روی زمین نشسته‌اند و سیب‌زمینی پوست می‌کنند و یا ظرف می‌شویند، از معتمدان و چهره‌های خوشنام بازار تهران هستند. رقم تجارت سالانه خیلی‌هایشان سر به فلک می‌زند، اما این روز‌ها تنها یک نام را برای خود انتخاب کرده‌اند؛ نوکر امام‌حسین(ع)!

لقمه صباح سیب‌زمینی!

اولین چیزی که در ابتدای بازار زرگر‌ها نظر هر عابری را جلب می‌کند، صف‌های عریض و طویل آقایان و بانوانی است که مرتب ایستاده‌اند تا نذری امام‌حسین(ع) نصیبشان شود. جلو‌تر که می‌روی با صحنه‌ای جالب مواجه می‌شوی. نذری معمول این هیئت، چیزی نیست جز سیب‌زمینی پخته و نان تازه. شنیدن داستان نذری سیب‌زمینی از زبان سیداحمد امیری شنیدنی‌تر است: «سال‌های قبل از انقلاب، هیئت یک بانی داشت به نام حاج آقا رجب‌زاده. او صبح هر روز به بازار میوه و تره بار می‌رفت و حدود 30 کیلو سیب‌زمینی ریز می‌خرید و به خانه می‌برد. آنها را تمیز می‌شست و می‌پخت و صبح روز بعد به بازار می‌آورد. من آن موقع سن و سالی نداشتم‌ اما صدایم خیلی بلند بود از من می‌خواست هر کدام از سیب‌زمینی‌ها را لای یک تکه نان سنگک بگذارم و بروم وسط بازار و داد بزنم، لقمه صباح، سیب‌زمینی! مردم هم می‌آمدند و اول صبحی از سقاخانه امام‌حسین(ع) صبحانه‌شان را می‌گرفتند و می‌رفتند. چند وقت بعد، اخوی او خرما را به‌صورت کارتنی می‌خرید و با نان لقمه درست می‌کرد و می‌داد به ما. دوباره صبح روزهای دهه اول محرم توی بازار داد می‌زدیم، لقمه صباح، نان و خرما. این کار هم مثل همه کارهای هیئتی دیگر با پیگیری اعضای بازار زرگر‌ها و بانی‌های دیگر پا گرفت و به شکل امروزی درآمد.»

30 کیلو سیب‌زمینی‌های آن زمان حالا تبدیل به 12 تن سیب‌زمینی شده است. هر روز نزدیکی‌های ساعت 6 صبح مسئولان بارگذاری دیگ‌های سیب‌زمینی در یکی از تیمچه‌های سر بازار زرگر‌ها جمع می‌شوند. سیب زمینی‌ها را مرتب و تمیز می‌شویند و توی دیگ‌ها بار می‌گذارند. کار شست‌وشوی سیب‌زمینی‌ها به بانوانی که برای این کار نذر کرده‌اند سپرده شده است. در هر شیفت کاری حدود 20 نفر با حوصله سیب‌زمینی‌ها را می‌شویند و داخل دیگ‌ها می‌ریزند.

پختن سیب‌زمینی‌ها هم با روش خاصی انجام می‌شود تا ماحصل کار، غذایی ساده اما خوشمزه شود. ابتدا داخل کف دیگ‌های بزرگ یک سبد فلزی را به‌صورت وارونه می‌گذارند و داخل آن 2 پارچ آب می‌ریزند. این طوری سیب‌زمینی‌ها به خوبی بخار پز می‌شوند و طعم خوبی پیدا می‌کنند. قبل از اینکه در دیگ هم گذاشته شود، به آن زردچوبه، نمک و ادویه‌های دیگر افزوده می‌شود تا طعم و رنگ سیب‌زمینی‌ها اشتهای مهمان‌ها را برانگیزد.

البته از آنجا که صف‌های طویل آقایان و بانوان برای دریافت نذری نان و سیب‌زمینی تشکیل می‌شود، مدیریت این دیگ‌ها هم خیلی اهمیت دارد. به‌طوری که به طور مداوم باید سیب‌زمینی پخته و آماده در اختیار نذری‌دهنده‌ها قرار بگیرد. هیئت سقای سر بازار زرگر‌ها روزانه با همین سیب‌زمینی و شربت از هزاران عاشق و دلداده مکتب حسینی پذیرایی می‌کنند.

سوئدی‌ها مهمان نذری بازار

2 بانوی سوئدی را آبگوشت به‌دست می‌بینیم. همراه آنها تلاش می‌کند تا فلسفه نذری در این روز‌ها را به آنها توضیح دهد. چهره‌شان هیجان‌زده است و نمی‌توانند این همه همیاری مردمی در جهت یک هدف معنوی را باور کنند. از آبگوشت نذری کمی می‌چشند، ظاهرا خوش‌شان آمده و تا آخر کاسه آن را سر می‌کشند.

منبع: همشهری دو

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها