هدف موشکهای ایران زدن قلب استکبار یعنی رژیم صهیونیستی است
خبرگزاری تسنیم: یکی از فرماندهان نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: شهید طهرانیمقدم همیشه این را میگفت که اگر ما بُرد موشکهای خود را به قلب استکبار یعنی رژیم صهیونیستی برسانیم، آنها هرگز نمیتوانند به ما چپ نگاه کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکی داستانیست پُر آب چشم! ماجرای تشکیل یگان موشکی ایران برای خود حوادث عجیب و غریب و باورنکردنی کم ندارد. از شکلگیری 5 ماهه این یگان بگیر تا طراحی و ساخت موشکهای پیشرفته بدون هیچ تجربه قبلی که آن تلخی گذشته را حالا به غروری شیرین تبدیل کرده است. امروز این یگان، قدرتمندترین مُشت پولادین منطقه است که دیگر نه فقط خود، بلکه مجاهدین نهضت جهانی اسلام را هم در خط مقدم مبارزه با اسرائیل مجهز میکند.
سردار احمد سیدحسینی از فرماندهان نیروی هوافضای سپاه و از یاران نزدیک سردار شهید حسن طهرانی مقدم که عمری را در راه اعتلای این یگان گذارنده، برایمان از آن روزهای سخت و این روزهای شیرین میگوید.
* یکی از نکات قابل توجه در تشکیل یگان موشکی سپاه، سرعت عمل آن است. یعنی از مهرماه 63 که این موضوع کلید خورد تا اسفند همان سال که اولین موشک شلیک شد، حدود 5 ماه طول کشید. این یک امر کم سابقه -اگر نگوییم بی سابقه- در دنیاست که چنین یگان مهمی با این سرعت تشکیل شده و عملیات میکند. این سرعت مشکلی درست نمیکرد؟
- سردار سیدحسینی: از نیمه دوم سال 63 که دستور تشکیل یگان موشکی سپاه توسط مسئولین و فرماندهان داده شد، با حمایت جدی که مسئولین نظام کردند و همتی که بچه های ما از خودشان نشان دادند، این یگان در کمتر از 5 ماه به مرحله عملیاتی رسید. یعنی هم به سیستم موشکی مجهز شد و هم نیروی انسانی آموزش دیده داشت و هم سازمان فرماندهی ایجاد کرد.
واحدهای عملیاتی هم شامل چندین بخش میشد از جمله شناسایی مواضع پرتاب، استقرار در پایگاههای موشکی، انتقال نقاط نقشه برداری به مواضع پرتاب که یکی از سخت ترین کارها در آن روزها بود.
باید بچه ها به سختی تلاش می کردند و از روی کوهها می رفتند و در بلندترین ارتفاعات، نقطه به نقطه تجهیزات را حمل میکردند تا بتوانند از آنجا پشتیبانی کنند.
باید توجه داشت که ما آن موقع امکانات امروزی را در اختیار نداشتیم. امروز برای انتقال نقاط، GPS داریم و هر وقت اراده کنیم می تواند نقطه مای را در زمین و آسمان مشخص کنیم ولی آن موقع اینگونه نبود و باید از یک شهر شروع میکردیم، در تمام ارتفاعات نقطه به نقطه با چه سختی کوهها را بالا میرفتیم و امکانات را هم با خود حمل میکردیم. بعد از اینکه نقاط مشخص و ثبت میشد، به کوه بعدی میرفتیم تا به موضعی برسیم که بتوان عملیات موشکی را اجرا کرد.
** شما فرمودید که آن زمان امکانات این روزها را نداشتید، اما نسبت به همان مقطع چطور، امکاناتی که در اختیار یگان موشکی قرار گرفت جواب گوی نیازها بود؟
- سردار سیدحسینی: گاهی تصور این است که چون فرماندهی موشکی تشکیل شده حتما یک ساز و کار خیلی منظم و بزرگ و تشکیلات مناسبی در اختیار فرماندهی قرار دادند؛ خیر، امکانات، نیرو و تجهیزات و ماشین، همه این ها در حداقلها بود.
مثلا یگان موشکی سپاه در اوایل تشکیل در پادگان شهید منتظری -در کرمانشاه- به عنوان ستاد فرماندهی موشکی مستقر شد، فرمانده و ستاد، جانشین و مهمانهایش تنها یک ساختمان داشتند که یک اتاق تقریبا 45 متری داشت و یک اتاق 7-8 متری، یعنی دو اتاق در یک مجموعه بود که آن موقع به آن «کاخ سفید» میگفتیم چون تمیز، سفید و جدا از سایر اتاقها بود.
بچههای پرتاب، پشتیبانی، پدافند، بهداری، تدارکات و سایر ارکان هم حدود4-5 اتاق جدا از این مجموعه داشتند.
از حیث ماشین هم محدودیت زیادی داشتیم. گاهی هم پیش میآمد که به دلیل نبود جا مجبوربودیم در ماشین بخوابیم و یا اگر کاری نبود، بیرون از پادگان میرفتیم.
همه ساز و کارمان در ماشین بود، کاغذ و خودکار و پرونده. البته خیلی از واحدهای دیگر هم به همین شکل بودند، تا بعدها کم کم عملیاتها که شروع شد و دیدند این بچه ها خیلی کارایی دارند و باید به آن ها رسید، ظرف 5-6 ماه، کم کم اتاق و ساختمان دیگری به فرماندهی موشکی دادند که واحدها در آن مستقر شده و شکل گرفتند.
** بعد از جنگ چطور؟ این اعتقاد چقدر برای مسئولین وجود داشت که این یگان را پشتیبانی کنند؟
- سردار سیدحسینی: جنگ که تمام شد، بسیاری از تیپها و لشکرها محدود شدند و سر جای خودشان برگشتند. خیلی از مسئولین هم رفتند دنبال درس و مسئولیتهای سیاسی خود و بسیاری از نظامیها هم شروع کردند به سامان دادن یگانها. اما کار در اینجا برای فرماندهی موشکی تازه آغاز شده بود.
حسن آقا -طهرانی مقدم- به صنعت رفت و ایستاد و گفت جنگ تمام شد، حالا من موشکی با این ویژگیها می خواهم که بتوانم هر وقت اراده کردیم، در هرجا از جغرافیای کشور، این موشک را مستقر کنیم.
بخش صنعت را در اختیار گرفت و خودش رفت بعنوان فرماندهی موشکی شروع به سازماندهی کرد، آموزش میداد و انتقال تجربه می کرد و از آن طرف، صنعت را هم دنبال خودش میکشاند.
مسئولین نظام را هم قانع کرد که با توجه به سختیهای جنگ، یکی از نیازمندیهای واجب و عینی ما در دفاع مقدس و برای بازدارندگی دشمن در حملات مجدد نه تنها عراق بلکه هر کشور دیگری باید سیستمی بازدارنده داشته باشم که آن هم موشکی است و مسئولین نظام را مجاب کرد که پشت این سیستم بایستند و این را از صنعت بخواهند و صنعت هم دنبالش برود و این را بسازد نه این که بخرد.
حسن آقا می گفت درست است که ما الان به خرید نیاز داریم ولی این برای الان ما خوب است، برای آینده باید خودمان موشکی بسازیم که دارای سیستم بومی باشد.
صنعتی ها پای کار آمدند و انصافا آنگونه که ایشان خواست همت کردند و دست ها را بالا زدند و کار ساخت شروع شد. خودش هم ایستاد و در بخش تجهیزات زمینی که شامل سکوی پرتاب و متعلقات مربوطه بود، فعالیت کرد.
طوری مدیریت می کرد که اگر کسی از بیرون وارد مجموعه میشد، همه لباس خاکی داشتند و آچار به دست کار می کردند، هیچ کس تشخیص نمیداد چه کسی فرمانده و چه کسی زیر دست است.
** اولین سکوی پرتاب موشک چه سالی ساخته شد؟
- سردار سیدحسینی: سال 70. البته در همان اواخر جنگ، خود شهید مقدم با هماهنگی که با مسئولین وقت میکرد، در شهاب خودرو در جاده کرج بحث استارت سکوی پرتاب موشکی را هم زد و هر وقت خودش از منطقه میآمد، یک راست میرفت شهاب خودرو تا ببیند کار به کجا رسیده.
** خُب ما موشک شهاب 1 را از روی اسکاد B ساختیم که بُرد 300 کیلومتر داشت. موشکهای دیگر با بردهای بیشتر چطور ساخته شد؟
- سردار سیدحسینی: تلاشها همچنان ادامه داشت تا اینکه ما در بحث موشک شهاب 1 یا همان اسکاد B به اقناع رسیدیم؛ چون صنعت داشت به شدت میساخت و دانش و تجهیزات آن هم بومی شده بود. زمانی که این موشک به تولید انبوه رسید، دیدیم که این برد آن دیگر کفایت کار ما را نمی کند. البته برای آن روز ما خیلی عالی بود و حتی امروز هم برای ماموریت خودش خوب است ولی ما دشمن دیگری در دوردست داشتیم، باید به آنها هم میرسیدیم و باید بُرد موشک ها را به نقاط تهدید می رساندیم لذا موشک شهاب 2 را برنامه ریزی کردند با بُرد 500کیلومتر و در اوایل دهه 70 این موشک تست شد.
** سرعت کار در مقایسه یا نُرم جهانی چقدر بود؟ مثلا بنا بر گفتهها ما در حد فاصل تقریبا 7 سال -یا کمتر- توانستیم به طور کامل صاحب فن و تخصص موشکی شویم و این سلاح را وارد سازمان رزم کنیم. این توان در دنیا چند سال طول میکشد؟
- سردار سیدحسینی: ما در فاصله کوتاه زمانی به این توان رسیدیم. از سال 65-66 که مهندسی معکوس شروع شد و صنعت شکل گرفت و روی این موضوع کار کردند تا به محصول عملیاتی رسیدند و تحویل یگان ها دادند، 5 - 6 سال طول کشید.
دنیا این کار را در 50-60 سال کرده و بسیاری از کشورهایی که در منطقه هستند، هنوز هم که هنوز است به این وادی ورود نکردند و فقط از کشوهای دیگر میخرند. خودشان مستقیما حق ندارند از این سیستم استفاده کنند، باید مستشاران خارجی به آنها اجازه دهند و تحت آموزش و دستور آنها کار کنند ولی در جمهوری اسلامی با عنایت حق و برکت خون شهدا و آن انفاس قدسیه حضرت امام(ره) این اتفاق افتاد و جمهوری اسلامی ایران در کمتر از 5 سال یا کمتر از 7 سال صاحب تکنولوژی زمین به زمین با سوخت مایع شد که بسیار کار سختی است.
** به موشک شهاب 3 میرسیم. اولین موشک ایرانی که قادر بود سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد. یعنی یکی از بزرگترین آرزوهای شهید طهرانی مقدم با ساخت این موشک محقق میشد. چطور به این توان رسیدیم؟
- سردار سیدحسینی: وقتی که موشک شهاب 1 را ساختیم، اینجا بود که مسئولین خصوصا فرمانده موشکی یعنی شهید طهرانی مقدم به این فکر بودند. همیشه این را میگفت که اگر ما بُرد موشکهای خود را به قلب استکبار یعنی رژیم صهیونیستی برسانیم، آنها هرگز نمیتوانند به ما چپ نگاه کنند.
موشک شهاب 2 با برد 500 کیلومتر ساخته شده بود اما شهاب 3 هم با برد ابتدایی 900کیلومتر بررسی و برنامه ریزی شد و پس از ساخت و تست میدانی در اختیار یگانها قرار گرفت.
دیدند که از نظر بُرد باید باز هم افزایش پیدا کند، آمدند مراحل بعدی شهاب3 و کلاس های بعدی را برنامه ریزی کردند تا به امروز که به لطف و عنایت حضرت حق، موشکهای شهاب جمهوری اسلامی ایران در نسل های جدید با بُرد 2000کیلومتر ساخته شد.
** تا اینجا بحثهای داخلی بود اما جمهوری اسلامی ایران بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب، پشتیبان نهضتهای اسلامی و گروههاییست که در مقابل رژیم اشغالگر قدس ایستادهاند که دو نماد آن را باید حزب الله لبنان و مقاومت فلسطین دانست. با توجه به اینکه اینها هم در سالهای اخیر به موضوع موشکی ورود جدی کردند، بفرمایید تاثیرات توان موشکی ما و خصوصا تدابیر سردار شهید طهرانی مقدم در این زمینه چقدر موثر بود؟
- سردار سیدحسینی: در آن زمان که بخشی از جنوب لبنان تحت اشغال ارتش اسرائیل بود رزمندگان حزبالله با جانفشانی در برابر صهیونیستها مقابله میکردند و اسرائیل را تحت فشار قرار داده بودند. همان موقع، حاج حسن برنامهای را پایهگذاری کرد که حزب اللهی که دارد اینگونه عملیات میکند، حیف است که دستش از سلاح موشکی خالی باشد.
میگفت، ما باید سلاح موشکی چابک طراحی کرده، بسازیم و در اختیار اینها قرار دهیم و اگر مقاومت به سلاح موشکی دسترسی پیدا کند، قطعا اسرائیل را فراری خواهد داد.
برای همین سلاحی را متناسب با ماموریت های حزب الله طراحی کرد و این سلاح در صنعت ساخته شد. این موشک بُرد کوتاهی داشت ولی چابک بود تا راحت جابجا و استتار شود. تعدادی از بچه های حزب الله را آوردند و آموزشهای موشکی دادند. اینها در آخر دوره، بهعنوان افسران متخصص و مجرب موشکی به لبنان برگشتند و وارد بدنه حزب الله شدند.
صهیونیستها ابتدا باور نداشتند که حزبالله به چنین توانمندی رسیده باشد که بخواهد آنها را تهدید کند، اما عملیاتهای ایذایی حزبالله به قدری زیاد شد که در سال 2000اسرائیلی ها مجبور به فرار از مناطق جنوب لبنان شدند.
در سال 2006، اسرائیل عملیات دیگری را طرح ریزی کرد که در آن بنا بود ظرف یک هفته، کار مقاومت را در جنوب لبنان یکسره کنند اما به لطف خدا و رشادتهای مردانه حزب الله و رهبری داهیانه حضرت آقا و نیز تلاش و زحمات و همتی که سردار مقدم در این بخش انجام داد، این بار هم صهیونیستها شکست خوردند. سلاحی طراحی شد و در اختیار حزبالله قرار گرفت که در این جنگ از آن سلاح علیه ارتش اسرائیل استفاده کردند.
در مرحله اول، شهرهای شمالی اسرائیل هدف موشکهای حزب الله قرار گرفتند و این به قدری برای آنها سنگین بود که اصلاً تاب و تحمل نمیآوردند، خلاصه جنگی که یک هفته برنامه ریزی کردند را 33 روز ادامه دادند و علیرغم تمام قدرت هوایی، زمینی و دریایی، شکسشت خوردند.
حماس و مقاومت اسلامی فلسطین هم به همین شکل. حماس در یک باریکهای به اندازه یکی از شهرهای کوچک ما قرار دارد. حماسی که تا 7-8-10 سال پیش، سنگینترین سلاحش کلاشینکف بود -آن هم نه به صورت گسترده- و به صورت چریکی و پارتیزانی میجنگید، وقتی مشاهده کرد حزب الله لبنان با این سازمانی که گرفته و این تشکیلاتی که ایجاد کرده، توانسته جلوی اسرائیل بایستد و آنها را فراری دهد، بسیار به خودش امیدوار شد.
مسئولین ما هم ارتباطاتی بین حزبالله و حماس ایجاد کردند و کرانه باختری و غزه که بیشتر جهاد اسلامی و حماس آنجا هستند، را به حزبالله وصل کردند و این گروهها از کانال حزب الله مسلح شده و تحت آموزش قرار گرفتند.
اینها هم تحت حمایت غیر مستقیم ایران قرار گرفتند و بخشی از آنها برای آموزش حتی به ایران آمدند و کم کم مجهز شدند.
مقاومت فلسطین بارها اعلام کرده که توان امروز خود را مدیون همان تلاشها و زحماتی هستند که پدر موشکی ایران انجام داد و دست آنها را گرفت و با واسطه اینها را تجهیز کرد و آموزش داده است تا امروز آنها، خودکفا در مقابل رژیم اسرائیل بایستند.
*** ویژنامه سیسال اقتدار موشکی
انتهای پیام/