لطفاً صنف فروشندگان نوشتافزار به دنبال شغل دیگری باشند
خبرگزاری تسنیم: صنف فروشندگان نوشتافزار در ماههای اخیر با انبوهی از دفاتر تحریر ایرانی-اسلامی که گوشه مغازه در حال خاک خوردن هستند، مواجهاند که البته در قبال آنها بدهی سنگینی برایشان رقم خورده است.
خبرگزاری تسنیم، مصطفی رضوانی:
بیشک تاکنون عنوان جذاب "ایرانی-اسلامی " را زیاد شنیدهاید. عنوانی که قرار است نمادی از الگوی بومی پدیدههای فرهنگی و اجتماعی باشد تا در برابر الگوهای غربی مشابه، قد عَلم کرده و فرهنگ اسلامی و ایرانی ما را احیا کند.
یکی از این "ایرانی-اسلامی"ها از جنس لوازمالتحریر یا همان "نوشتافزار" است که در دو سه سال اخیر بازار گرمی پیدا کرده است. به خصوص در آستانه سال تحصیلی جاری، تلاش دوچندانی در ترویج این نوشت افزارها که حجم بیشتر آن را نیز دفاتر تحریر تشکیل میداد، به چشم آمد.
برای یک ناظر بیرونی، مشاهده این حجم از تلاش مسئولان ذیربط و غیر ذیربط برای ترویج نوشتافزار بومی قطعاً مایه مسرت است. خصوصاً که طرحهایی که برای جلد این دفاتر تهیه شده است از کیفیت هنری و محتوایی خوبی برخوردار بوده و نیز مرغوبیت عمومی کاغذ و مواد مصرفی را نیز داراست. لکن اکنون و پس از دو ماه و اندی از آغاز سال تحصیلی، گشتوگذار در واحدهای صنفی و خردهفروشیهای لوازمالتحریر، اندوهی بر دل هر انسان دلسوز فرهنگ بر جا میگذارد.
اگر سری بزنید به مغازههای فروش نوشتافزار مواجه میشوید با انبوهی از همین دفاتر تحریر ایرانی-اسلامی که گوشه مغازه در حال خاک خوردن هستند و البته ما به ازایش بدهی سنگینی برای مغازهدار به ارمغان آوردهاند! مغازهدارانی که احتمالاً از سال آینده عطای این دسته از لوازمالتحریر را به لقایش خواهند بخشید!
حتماً می پرسید چرا؟ دفاتر که طراحی خوب و جذابی داشتند، قیمتها هم تفاوت چندانی با معمول بازار نداشت، حمایتها و تبلیغات خیلی خوبی هم برایش در رسانهها صورت گرفت. پس مشکل کجاست؟ لابد گرایش مردم به جنس خارجی است که اینها را به زمین گرم زده است!؟ اتفاقاً باید گفت مشتریها هم گرایش زیادی به تولیدات ایرانی-اسلامی نشان دادند. بله قطعاً مشکل جای دیگری است!
مشکل، به هم زدن چرخه توزیع محصولات فرهنگی است. اتفاقی که امسال با برگزاری نمایشگاههایی هم در اماکن عمومی مثل مصلی و هم نمایشگاهای متعدد محلی در هر کوی و بزرن و مسجد و فرهنگسرا و پایگاه محلی و ... آن هم با تخفیف 30 درصد و بلکه بیشتر، موجب حذف دو واسطه «پخشکننده» و «مغازهدار» از چرخه توزیع این محصولات شدند.
نمایشگاههایی که در خوشبینانهترین حالت با نگاه سادهلوحانه مسئولان فرهنگی شهرداری تهران و برخی تولیدکنندگان دولتی این نوشتافزارها همچون حوزه هنری(برای دفاتر آزاده) و دفتر مطالعات جبهه فرهنگی(برای دفاتر ایام) و احتمالاً به نیت گسترش فرهنگ ایرانی-اسلامی برگزار شد و در بدبینانهترین حالت، به قصد سودجویی تولیدکنندگان خصوصی برخی از این دفاتر که ظاهراً در سالهای گذشته سودهای هنگفتی از قبلِ استقبال مردم به موضوعات ایرانی-اسلامی نصیبشان شده است و در سایه غفلت مسئولان فرهنگی، برپا شد.
نمایشگاههایی با حجم تبلیغات دولتی بالا از بیلبوردهای شهری گرفته تا تیزرهای تلویزیونی و گزارشهای متعدد خبری صدا و سیما تا تبلیغ محلی به صورت بنر و ... که غیر از افزایش یکباره حجم نقدینگی تولیدکنندگان این دفاتر و ایجاد جذابیت مالی برای آنها، اصلیترین پیامدش نابود کردن چرخه مداوم توزیع محصولات فرهنگی است. اتفاقی که پیش از این گریبان بازار کتاب را گرفت و باعث شد هیچ انسانی جز برای امر خیر و صدقه در راه فرهنگ، به راحتی نتواند دست به تأسیس یککتابفروشی شخصی و غیردولتی با تضمین سود حداقلی بزند.
شاید جالب باشد که بدانید خیلی از همین کتابفروشیها که با بیماری مشابهی به نام "نمایشگاه کتاب تهران" مواجه بودند، چند صباحی بود برای زنده ماندن رو به توزیع لوازمالتحریر که -قلم مصرفیتری نسبت به کتاب است- آورده بودند تا حیات حداقلی خود را تضمین کند و به زودی دست از پیگیری علاقه خود یعنی داشتن یک فروشگاه محصولات فرهنگی نکشند. غافل از آنکه با تداوم چنین اقداماتی، به مرور زمان نه تنها کتابفروشها که خود صنف فروشندگان نوشتافزار هم باید به فکر شغل دیگری باشند.
اکنون شاید لازم است کسانی دست به کار شده و همانطور که قرار است طرحهای اقتصادی و عمرانی پیوست فرهنگی نوشته شود، برای دغدغههای فرهنگی برخی از مسئولان هم پیوست اقتصادی پیدا کنند تا شاید از پس آن، بتوانیم از کارهای مقطعی که در دراز مدت نه تنها آثار سوء اقتصادی دارد، بلکه به بازار فرهنگ هم آسیب جدی میزند خود را برهانیم.
انتهای پیام/