آیا اشرف غنی میتواند به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند؟
خبرگزاری تسنیم: پایگاه خبری روسی با اشاره به نوع جامعه و تلاش ۱۳ ساله غرب برای برقراری دموکراسی مدنظر خود در افغانستان به بررسی موفقیت اشرفغنی در عمل به وعدههای انتخاباتی خود پرداخته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزای تسنیم، اشرفغنی رئیس جمهور جدید افغانستان تاکنون به وعدههای خود در دوران انتخابات جامعه عمل پوشانده و وظایف ریاستجمهوری خود را به مرحله اجرا گذاشته است.
این در حالی است که پس از ماهها جنجال، بحران و نگرانی، کشور به 2 اردوگاه تقسیم شده و اکنون نزدیک به 2 ماه از تشکیل دولت جدید میگذرد.
اما آیا اشرف غنی کاملاً درک میکند که چه دولتی به وی به ارث رسیده است؟ این در حالی است که وی بیشتر عمر خود را در خارج از افغانستان صرف کرده و قبل از ورود به عرصه سیاست، علاوه بر اخذ دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا در رشتهی انسان شناسی، تجربه تدریس در دانشگاه «جانز هاپکینز» را نیز دارد و همچنین سابقه فعالیت در بانک جهانی را دارد. حال سؤال مهم دیگر این است که آیا محمد اشرف غنی میداند با چه چالشهایی روبرو است و چگونه می تواند بر این چالشها و بحرانها به منظور آوردن ثبات در افغانستان، غلبه کند؟
محمد اشرف غنی متعهد شده است که علاوه بر جبران کمبودهای حکومت کرزی رئیسجمهور سابق افغانستان، اصلاحات گستردهای را در تمام زمینهها در این کشور به ارمغان بیاورد اما سوال دیگر اینجاست که آیا اشرف غنی توانایی تبدیل تئوری اصلاحات به عمل را دارد؟ زیرا به نظر میرسد، مردم افغانستان امیدشان نسبت به عملی شدن تعهدات دولت مبنی بر ایجاد تغییر و «بازسازی و بهبودی» و همچنین برقراری ثبات در کشور را از دست دادهاند.
این واقعیت در افغانستان به اثبات رسیده که اصلاحات در افغانستان مسئولیت بار، دشوار و با ظرافتهای خاصی همراه است زیرا با توجه به روحیه و گرایشهای مردم افغانستان، هر نوع فشار روی ملت به معنای آغاز درگیری و رویاروییهای خونین است.
همهی این واقعیتها، شک و تردید و پرسشها را پس خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو از افغانستان، به وجود میآورد و باتوجه به تلاش آمریکا برای تکرار نکردن اشتباهاتشان در افغانستان، به نظر میرسد که ریاستجمهوری اشرف غنی بدون حمایت گستردهی نظامی خربیها، نمیتواند دوام بیاورد.
از میان همهی چالشهای پیش روی دولت اشرف غنی، میتوان به نبود افراد متخصص اشاره کرد که بدون تیم متخصص، اصلاحات غیرممکن است و به نظر میرسد یکی از اولویتهای دولت جدید افغانستان فراخواندن افغانهای تحصیل کرده مقیم خارج و آموزش آنها برای ایجاد اصلاحات است اما ارتقای جایگاه افغانستان به یک موقعیت برتر، مستلزم پرداخت تاوان بزرگ یعنی شکستن سنتهاست.
اگرچه میلیاردها دلار به افغانستان به خصوص برای آموزش نیروهای پلیس و ارتش این کشور «تزریق» شد اما این بدان معنا نیست که دولت جدید قادر به دفاع از کشور در برابر حملات گروههای طالبان و شبکههای تروریستی است و حکومت وحدت ملی همچنین نمیتواند با پیروی از یک شکلی از دموکراسی، مردم افغانستان را به توسعه مناسب و قابل قبول سوق دهد.
با وجود چنین واقعیتهایی، کنترل و اداره افغانستان به این سادگی نخواهد بود. ائتلاف غرب با وجود صرف زمان و پول زیاد و کشته شدن سربازان آنها هیچ پیشرفتی در افغانستان دیده نشد در حالی که طالبان هنوز از قدرت گذشته خود بهره میبرند و حکومت در این کشور رو به ضعف و فساد پیش رفت و جامعه آن مانند عراق به گروههای قومی و قبیلهای تجزیه شد.
در نهایت، این امکان وجود دارد که پس از خروج نیروهای ائتلاف، گروه طالبان اقدامات جدیتری برای کنترل افغانستان را در دستور کار خود قرار دهد.
یکی دیگر از مشکلات افغانستان این است که مردم این کشور به دلیل کمسوادی و یا بیسوادی ارزشهای قرون وسطایی را به راحتی میپذیرند و چنین گرایشهایی در جامعه افغانستان عمومی است و حضور نیروهای بینالمللی نیز در آن تأثیری ندارد.
طالبان به محض این که کوچکترین خلایی را در افغانستان احساس کنند، به سرعت برنامههای استراتژیک خود را پیاده میکند و با کاهش فعالیت نیروهای غربی، در موقعیتی که به دنبال آن هستند مستقر میشوند.
برنامه استراتژیک کمک به مردم افغانستان و تغییر در زندگی میان افغانها معمولا به دلیل حضور طالبان در بیشتر مناطق افغانستان با بیمیلیهای زیادی روبرو است.
از یک سو، طالبان سخت در تلاش برای برگرداندن جامعه افغانستان به ایدههای اسلامگرایانه هستند اما مداخلات خارجیها در مقابل آنها فرصت برآورده شدن آرزوهایشان را از بین میبرد.
در این بازی، عقاید و سنتهای قبیلهای باعث شده است که دخالت دولت و قدرتهای به ظاهر دموکراتیک در این مدت 13 سال، هیچ تغییری در ساختار این کشور را نتواند پیاده کند. تلاش برای تحمیل ساختار فرهنگ غربی به افراد و گروههای اجتماعی با آداب و رسوم سنتی و قبیلهای نتیجهای را در بر نخواهد داشت.
اشرف غنی نیز با آوردن اصلاحات و تغییر در زندگی مردم افغانستان به دنبال متعهد نشان دادن داوطلبانه خود است اما انتظارات عمومی از وعدههای رئیسجمهور در حال حاضر خیلی بالا است.
در حال حاضر با توجه به شرایط افغانستان همه چیز بستگی به تشکیل کامل دولت وحدت ملی دارد که بتواند کشور را در راه اصلاحات هارمونیک سوق دهد.
یکی دیگر از مهمترین اولویتهای رئیسجمهور جدید مبارزه با فساد است اما معلوم است که بر سر این راه موانع بسیاری وجود دارد زیرا بسیاری از مقامات موجود در دستگاه دولت به وضع دولت قبلی راضی هستند. بنابراین، در میان همکاران اشرف غنی نیز انگیزه کافی برای اصلاحات و تغییر وجود ندارد و ترس از آینده بزرگترین مانع بر سر راه پروژه تغییر و اصلاحات در کشور است.
چنین به نظر میرسد که رئیسجمهور و متحدان غربیاش مجبورند در راستای همبستگی دولت وحدت ملی تلاش کنند و از اتحاد به عنوان عامل مهم در اجرای سریع اصلاحات وعده داده شده، استفاده کنند. البته این کار نیازمند ادامه همکاریها و کمکهای مالی و اقتصادی کشورهای کمککننده خارجی است.
رئیس حکومت وحدت ملی افغانستان به سرعت در حال اجرای برنامههای اعلام شدهاش مانند مبارزه با فساد، اصلاح قانون اساسی و بهبود نظام انتخاباتی است.
این در حالی است که اشرف غنی باید از تصمیمگیریهای یک جانبه که میتواند شرکای وی در دولت وحدت ملی را پراکنده کند، بپرهیزد.
گفتنی است که سیاست و اقتصاد در دوره گذار افغانستان بسیار به یکدیگر وابستهاند. اقتصاد ضعیف در افغانستان نمیتواند به ثبات این کشور کمک کند. بنابراین، رشد اقتصادی زمینهی ایجاد شغلهای جدید و امنیت غذایی را فراهم می سازد که اقتصاد جنگی این کشور را به اقتصاد بازار ی تبدیل میکند.
حال، آیا اشرف غنی میتواند شرایط افغانستان را تغییر دهد؟ وی در صورتی میتواند اوضاع افغانستان را تغییر دهد که بتواند انتظارات مردم این کشور را برآورده کند زیرا وی در یکی از سخنرانیهای خود تأکید کرد که «مردم ما از ناامنی و فقر رنج میبرند و من امیدوارم که بتوانیم صلح و حاکمیت قانون را برای افغانستان به ارمغان بیاوریم».
انتهای پیام/.