فارین پالسی: تحریمها تهران را به پذیرش توافقی مجبور نمیکند
خبرگزاری تسنیم: یک مجله آمریکایی در مقالهای به بررسی چهار دلیل اصلی برای عدم توافق هستهای ایران با غرب در مهلت مقرر پرداخته و تصریح کرد که تحریمهای غرب، ایران را به پذیرش توافق (مد نظر غرب) مجبور نخواهد کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم "آرون دیوید میلر" و "جیسون برودسکی" در مقالهای که در نشریه" فارین پالسی" به چاپ رسیده است به بررسی دلایل عدم انعقاد توافق هستهای در مهلت مقرر پرداختهاند روندی که مجدداً در دسامبر آغاز شده و از مهلت زمانی تابستان سال آینده برخوردار شده است.
به نوشته "فارین پالسی" این فرصت البته مخالفان توافق با ایران را به این سمت سوق می دهد که با تشدید اعتراضات، فرصت زمانی را اهرم فشاری از سوی ایران علیه غرب مطرح کنند، در حالی که جان کری وزیر امورخارجه آمریکا، در 24 نوامبر اعلام کرد که زمان بیشتر، مشکلات را تسهیل نخواهد کرد چرا که فاصله ها عمیق و بی اعتمادی گسترده است. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که آیا این اقدام از ابتدا محکوم به شکست بود؟ و آیا زمان بیشتر آن را حل خواهد نمود؟ نکته غیر قابل چشم پوشی این است که با گسترده شدن روابطِ مذاکره کنندگان و اضافه شدن موارد به توافقاتشان، توافق مشکل تر می شود و ضمن این که مذاکرهکنندگان به آزمون واقعی مفروضات ذهنی در ارتباط با طرف دیگر می پردازند.
نویسندگان در این مقاله به چهار مفروض مهم مذاکرهکنندگان آمریکایی اشاره میکند که بر اساس آن دستیابی به توافق را میسر میدانند:
1- روحانی و ظریف به عنوان دو بازیگر مهم در جریان توافقات دارای قدرت تعیین کننده هستند و البته این نگاه متأثر از فضای انتخاباتی دکتر روحانی مبنی بر شعار دولت تدبیر و امید است که در بطن گفتمان نرمش قهرمانانه رهبری جای می گیرد.
2-نیاز ایران برای دستیابی به توافقات امری مشخص و عینی است.
3- اولویت مولفه منافع نسبت به سایر حوزه ها نظیر عظمت طلبی در گفتگوها آشکار است.
4-شکل گیری فرایند در هر کاری بهترین مسیر برای حل مسائل است.
مهمترین دلایل مخالفان غربی توافق هستهای با ایران
1- عدم اعتقاد به قدرتمندی و مؤثر بودن مذاکرهکنندگان ایرانی
طیف مخالفان توافق هسته ای با اصرار بر برخی محورها موانع مهمی در بستر نیل به توافقات ایجاد کرده اند، مواردی نظیر بی توجهی به سیستم سیاسی ایران و این مطلب که توزیع قدرت در این کشور بر اساس قانون اساسی و در راستای خواست مردمی صورت گرفته است و هیئت اجرایی در راستای منافع ملی که با راهنمایی های رهبری پررنگتر و بروز می شود حرکت می کنند، در نتیجه این که هیئت دولت در این کشور بر اساس منافع شخصی یا گروهی حرکت نمی کنند، بلکه منافع ملی ارجح از سایر خواست هاست. بنابراین طرح این نکته که رئیس جمهور و وزیر خارجه در این کشور از قدرت واقعی در جریان مذاکرات برخوردار نیستند می تواند دربردارنده این مطلب باشد که برخی از رفتارهای بازیگران خارجی بر اساس گمان و حدسیات ذهنی صورت می پذیرد نه مبتنی بر شناخت واقع بینانه از فرایند قدرت در جمهوری اسلامی ایران.
2- ناکارآمدی تحریم های اقتصادی علیه ایران دلیلی بر بیثمر بودن توافق با این کشور برای تغییر رفتار آن می باشد
نکته بعدی که می توان به عنوان یکی از دلایل مؤثر بر عدم دستیابی به توافق ذکر کرد این است که مخالفان، زمان طرفین مذاکره را برای پایان دادن به آن متفاوت ذکر میکنند؛ در حالی که زمان برای آمریکا در طی یک دوره چهار یا هشت ساله و از طریق انتخابات محدود می شود اما زمان برای ایرانیان نامحدود است زیرا حفظ توان هسته ای در هر زمانی جزو خطوط قرمز ایرانیان است از سویی دیگر ، مخالفان اعلام می کنند که ایرانیان از قدرت تطبیق با وضع تحریم ها و کاهش قیمت نفت برخوردار هستند لذا تحریم ها می تواند آنها را بر سرمیز مذاکره بکشاند اما نمی تواند آنها را به پذیرش توافقی مجبور کند، چرا که ایرانیان قادر به یافتن روزنه هایی هستند که از طریق آن، اثرات آسیب های اقتصادی کاسته شود، نمونه مهم آن طرح گفتمان اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری است و همچنین مصادیق آن را می توان از صدورنفت به چین وکشورهای آسیایی دنبال کرد البته طرح 20 میلیارد دلاری مبادله نفت در برابر غذا با روسیه نیز از دیگر اقدامات رهایی بخش ایران از اقدامات تحریمی است. لذا روزنه های پیشرفت اقتصادی ایران بیانگر این است که تهران قادر است از اقدامات وضعی آمریکا عبور کند.
3- نگاه تاریخی به ایران و بی اعتنایی به منطق چانه زنی در مذاکرات به عنوان گامی رو به جلو برای تغییر شرایط.
نکته بعدی که می توان در قالب محاسبات ذهنی مخالفان توافق هسته ای با ایران مطرح کرد این است که آنها طرح حمایت ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای و حتی فتوای رهبری را پوششی برای تقویت انرژی هسته ای و زمینه ساز اقتدار این کشور در سطوح منطقه ای و بین المللی می دانند که طی سیاستهای تعیین شده به خیابانها هم گسترش یافته به نحوی که در جریان نظر سنجی گالوپ، دوسوم ایرانیان موافق دستیابی ایران به سلاح هسته ای بودند، لذا ایران به هر قیمتی خواهان دستیابی به سلاح هسته ای است و توافق هسته ای نمی تواند شرایط را بهطورمؤثر تغییر دهد.
4-اعتقاد به اینکه خواسته های طرفین مذاکره از وزن برابر برخوردار نیست وخواسته های ایران جدی و غیرقابل تغییر است
مخالفان مطرح می کنند که اگر چه مذاکره کنندگان آمریکا در دستیابی به آنچه که خواهان آن بودند، یعنی برچیدن توان هسته ای ایران ناموفق بودند اما اکنون به دنبال چیزی هستند که به آن نیاز دارند و آن توافقی است که با خرید زمان، می تواند توانایی هسته ای ایران را محدود کند، اگر چه نمیتواند به آن پایان دهد. با این پیش فرض که آنها معتقدند ایران بازیگری است که نسبت به خواسته های خودآگاهی دارد لذا با بازی در بستر زمان، درصدد حفظ توان و ظرفیت هسته ای خود تا جایی است که ممکن باشد و البته محور دوم تلاشهای ایران ،کاهش فشارهای اقتصادی با تعلیق تدریجی تحریم ها است لذا با توجه به سطح خواسته های طرفین به نظر نمی رسد که در شش ماه آینده اتفاق خاصی رخ دهد.
در پایان باید به این مهم اشاره شود که ریشه اصلی تعارضات در روابط بین الملل از خودخواهی های برخی بازیگران و ناتوانی در درک موضع برابر نسبت به سایر دولتها ناشی می شود. زیاده خواهی ها از سوی بازیگران قدرتمندِ جامعه بینالمللی، همواره رنگ و بویی ملی و حیاتی به خود گرفته در حالی که حقوق اولیه و حیاتی برخی ملتها نظیر ملت جمهوری اسلامی ایران عرصه ای برای چانه زنی و معامله تعریف می شود در این رابطه باید دانست که بازیگری خردمندانه جمهوری اسلامی ایران در عرصه خارجی همواره از حمایت مردمی بهره مند بود و نمی توان بدون درک شرایط زمانی و نیازهای مبتنی بر واقعیات وفهم فرصت ها و تهدیدات حقیقیِ مخاطبِ اصلی بر سر میز مذاکره و گفتگو نشست و به حدسیات و القائات ذهنی تکیه نمود.
انتهای پیام/ع