جنبش دانشجویی ضد آمریکایی و ضد فساد در ایران


خبرگزاری تسنیم: نقش آفرینی برجسته دانشجویان در مقاطع تاریخی که ۱۶ آذر سال ۳۲ و ۱۳ آبان سال ۵۸ نمونه ای از آن است، نشان می دهد که استکبارستیزی، استبداد ستیزی، عدالت خواهی، ضد سلطه بودن، ضد استبداد بودن و آرمان خواهی از مختصات اصلی جنبش دانشجویی است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، جریان دانشجویی از همان شروع به کار دانشگاه ها در ایران، همواره نقش موثری را ایفا کرده است و با گذشت زمان این نقش آفرینی برجسته تر از قبل شده است. تا جایی که 16 آذر سال 1332 نقطه عطفی در تاریخ جنبش دانشجویی محسوب می شود. در واقع دانشجویان بعد از کودتای 28 مرداد –که فضای خفقان شدیدی بر کشور حاکم بود- با خروش انقلابی خود، این فضا را شکستند و در اعتراض به حضور معاون رئیس جمهور آمریکا در دانشگاه تظاهرات کردند که البته با خشونت های شدید رژیم پهلوی نیز مواجه شدند. این اقدام دانشجویان را باید اولین حرکت ضد آمریکایی ملت ایران دانست که افتخار آن برای دانشجویان و جنبش دانشجویی ثبت شد، البته افتخاری که رنگین شدن سنگ فرش های دانشگاه تهران با خون دانشجویان را با خود به همراه داشت.بعد از این رویداد، در مقاطع دیگری باز هم نقش دانشجویان برجسته و قابل توجه بود. تا جایی که جنبش دانشجویی مسلمان در همراهی با نهضت امام خمینی (ره) و وقوع انقلاب اسلامی نقشی تاثیرگذار داشت. در همان ماه های اولیه پیروزی انقلاب نیز، گام تکمیل کننده حرکت 16 آذر دانشجویان، در 13 آبان رقم خورد و با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) و رهبری در سال 1358، اوج استکبار ستیزی و آمریکاستیزی دانشجویان به نمایش گذاشته شد و این رویداد مهم، به عنوان نقطه عطف مهم دیگری در تاریخ جنبش دانشجویی مسلمان، ثبت گردید.علاوه بر این، در سال های اولیه انقلاب، دانشجویان در برهه های گوناگون از جمله؛ در تشکیل نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد دانشگاهی، وقوع انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، حضور فعال دانشجویان در دفاع مقدس، حضور فعال در مقابله با فتنه 88 و ... تاثیرگذار و نقش آفرین بودند. نگاهی به عملکرد جنبش دانشجویی در برهه های حساس و تاثیر گذار و نقش آفرینی برجسته دانشجویان در مقاطع تاریخی که 16 آذر سال 32 و 13 آبان سال 58 نمونه ای از آن است، به روشنی نشان می دهد که استکبارستیزی، استبداد ستیزی، عدالت خواهی، ضد سلطه بودن، ضد استبداد بودن و آرمان خواهی از مختصات اصلی جنبش دانشجویی مسلمان در ایران بوده و هست.رویکرد دینی و ضد استکباری جریان اصیل جنبش دانشجویی در ایران سبب گردید که در طول تاریخ این جنبش، مخصوصاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان پیچیده استعماری استکبار سعی نماید در این جنبش اصیل به قصد به انحراف کشاندن از مسیر اصلی، نفوذ نموه و از قِبَل  این انحراف، به مقاصد استکباری خویش نایل آید ولی به دلیل ویژگی ها و مؤلفه های آرمان گرایی در این جنبش، ناکام ماند.نوع نگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن به جنبش اصیل دانشجویی است. بدینگونه که می فرمایند: « من به این پدیده  (جنبش دانشجویی) به عنوان یک پدیده مثبت و مبارک علاقه مندم. منشأهای آن را هم از نزدیک شناسایی کرده ام، می‌دانم منشأها،  منشأهای پاکی است.» نگاهی به بیانات و پیام های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و منظومه فکری ایشان نسبت به دانشجوی انقلابی و جنبش دانشجویی حداقل 10 شاخص را نشان می دهد که عبارتند از آرمانخواهی، ضدیت با استکبار، کمک به پیشرفت کشور، کمک به اتحاد ملی، کمک به پیشرفت علم (عزت و مرجعیت علمی)، حضور و شرکت در مبارزه و پیکار همگانی ملت ایران با دشمن، عدالتخواهی، مبارزه علیه فساد، ضدیت با اشرافیگری و مبارزه گرایشهای انحرافی .

  از جمله جریان‌هایی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 در مقابل دیکتاتوری نظامی وابسته به آمریکا در ایران شکل گرفت، جنبش دانشجویی بود.  در تاریخ معاصر ایران،  اوج فعالیت های این جنبش، در دوران مبارزه بر سر ملی شدن صنعت نفت و سقوط رضا شاه ، سال‌‌های پس از کودتای 28 مرداد 1332، به ویژه‌ فضای باز سیاسی 1342 – 1332، و دوران انقلاب اسلامی می باشد.  از مقاطع مهم جنبش دانشجویی، تهاجم به دانشگاه تهران در روز دوشنبه 16 آذر 1332 و کشته شدن سه دانشجوی دانشکدة فنی به نام‌های (مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی) می‌باشد. که نقطة عطفی در تاریخ فعالیت‌های سیاسی دانشجویان علیه استبداد بود.
  پس از کودتای 28مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق با همکاری آمریکا و انگلیس، جایگزینی دیکتاتوری زاهدی دولت کودتا به سرکوبی فعالیت‌های سیاسی جامعه پرداخت و کشور را عملاً به سمت وابستگی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی به غرب سوق داد. نیروهای ملی با تشکیل «نهضت مقاومت ملی» که یک روز پس از کودتا صورت گرفت، سعی در شکستن فضای اختناق کردند. در این میان دانشجویان به عنوان بازوی اجرایی نهضت، عمل می‌کردند.  پس از بازگشایی دانشگاه در مهرماه 1332 که همزمان با شروع دادگاه فرمایشی دکتر مصدق، شایگان و مهندس احمد رضوی بود، جنب و جوش زیادی در میان دانشجویان برای فعالیت‌های سیاسی پدید آمد. نخستین حرکت عملی در این زمینه تظاهرات 16 آذر 1332 به نشانه اعتراض به محاکمه این سه تن بود.  دانشجویان با سر دادن شعارهایی مثل «مصدق پیروز است»، نسبت به تجدید رابطه سیاسی با انگلیس شدیداً اعتراض کردند.
  در روز 14 آذر 1332 با ورود «دنیس رایت» کاردار جدید سفارت انگلیس به ایران دانشجویان دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی، دندان پزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی در دانشکده‌های خود تظاهرات پر شوری علیه رژیم کودتا و مقاصد آن بر پا کردند که در روز 15 آذرماه این تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و ماموران انتظامی در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. مجموعه این رویدادها و اعتراضات پیگیر دانشجویان پس از کودتا، که یکی از مهمترین قطب‌های متحرک و مخالف دولت را تشکیل می‌داد، رژیم را بر آن داشت که در آستانة ورود نیکسون معاون وقت رئیس جمهوری آمریکا به تهران، اقتدار خود را به آنها نشان دهد تا ورود نیکسون در کمال آرامش برگزار شود.  از این رو در یک اقدام کم سابقه در روز 16 آذر 1332، نیروهای لشکر 2 رزمی به دانشگاه تهران اعزام شدند. نوع واحد نظامی اعزامی به دانشگاه، شیوه‌های بهانه جویی و نوع عملکرد و حتی تشویق‌های بعدی مهاجمان به دانشگاه تهران از سوی ارتش و ارتقاء درجه آنها از عواملی هستند که نشان دهندة قصد قبلی دولت کودتا برای سرکوبی دانشجویان در آستانه ورود نیکسون بود.  دکتر چمران که خود از دانشجویان دانشکده فنی بوده و در روز حادثه در کلاس درس حضور داشته است در خاطرات خود این روز را این گونه توصیف می‌کند:  «صبح شانزده آذر هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده وقوع حادثه‌ای را پیش بینی می‌کردند. نقشه پلید هیات حاکمه بر همه واضح بود و دانشجویان حتی الامکان سعی می‌کردند که به هیچ وجه بهانه‌ای به دست بهانه‌ جویان ندهند، از این رو دانشجویان با کمال خونسردی و احتیاط به کلاس رفتند و سربازان به راهنمایی عده‌ای کارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه‌ای به دست آنان نیامد به داخل دانشکده‌ها هجوم آوردند. آنها نقشه کشتن و شقه کردن دانشجویان را کشیده بودند و این دستور از مقامات بالاتری به آنها داده شده بود. سرکردگان اجرای این دستور و کشتار ناجونمردانه عده‌ای از گروهبانان و سربازان «دسته جانباز» بودند که اختصاصاً برای اجرای آن مأوریت در آن روز به دانشگاه اعزام شده بودند. در ساعت 10 صبح دسته جانباز به همراه سربازان معمولی به دانشکده فنی رفتند. در این ساعت دانشجویان در سر کلاس‌های درس حاضر بودند و به خاطر شرایط ویژه دانشگاه و حضور گسترده نظامیان، از هر اقدامی که بوی اعتراض و تظاهرات دهد، اجتناب می‌کردند. هنگام حضور سربازان در دانشگاه و مقابل دانشکده فنی، دکتر سیاسی، - رئیس دانشگاه-  مهندس خلیلی -رئیس دانشکده فنی- و دکتر عابدی -معاون وی- سعی کردند که با مذاکره نیروهای نظامی را از دانشکده فنی خارج کنند ولی توفیقی به دست نیاوردند و حتی دکتر سیاسی اظهار داشت که این جا سربازان جانباز هستند و از مقامات بالاتر دستور می‌گیرند و از این جهت من قادر نیستم کاری انجام دهم. سربازان به دانشکده‌ها حمله کردند و بدیت ترتیب سه تن از دانشجویان به نام‌های (مهدی شریعت رضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا) به شهادت رسیدند و 27 نفر دیگر دستگیر و عده زیادی مجروح شدند.»
  انتشار خبر واقعه 16آذر و کشته و مجروح شدن دانشجویان، بسیاری از دانشگاه‌های اروپا و آمریکا، با دانشگاه تهران ابراز همدردی کردند. در مراسم برگزاری سومین روز مقتولین، دهها هزار تن از مردم تهران و شهرستان ها بر سر مزار شهیدان در امام زاده عبدالله در شهر ری جلوگیری کنند، با شکست روبه‌رو شد. و دانشجویان به عنوان اعتراض به جنایت‌های دولت کودتا، مدت 15 روز از شرکت در کلاس‌های درس خود داری نمودند.  حادثه 16 آذر 1332 به عنوان یک روز «مقاومت تاریخی» در تاریخ دانشگاه تهران ثبت شد. از آن پس همه ساله، دانشجویان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه‌های ایران مراسمی به یاد شهیدان آن روز بر پا کردند. تا آنکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی روز 16آذر به عنوان «روز دانشجو» در تاریخ ایران گنجانده شد.
بعد از کودتاى 28 مرداد 1332، رژیم وابسته پهلوى که توانسته بود با کمک اربابان امریکایى بر اریکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پایه هاى حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از اینکه مقاومت مردم بطور کامل از بین نرفته و ایران در اولین فرصت خشم و انزجار خویش را نشان خواهد داد.نیکسون معاون رئیس جمهور امریکا در سال 1332، راهى ایران گردید. در حقیقت او مى آمد تا نتیجه سرمایه گذارى بیست و یک میلیون دلارى را که سازمان جاسوسى امریکا سیاه در راه کودتا و سرنگونى دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند. ملت در حال افسردگى و از نفاق و تفرقه اى که استبداد توانسته بود در میان او ایجاد کند، ناراحت بود.رهبرى نهضت مقاومت، قصد رساندن صداى اعتراض مردم را به گوش جهانیان داشت و تلاش لندن و واشنگتن را که مى خواست با مشروع جلوه دادن رژیم کودتا، امتیازات مورد نظر خود را در محیط آرام بدست آورد، خنثى کند. اجراى این برنامه به عهده کمیته هماهنگى دانشگاه تهران واگذار شده بود.تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنیس رایت، کاردار جدید سفارت انگلیس در ایران، از روز 14 آذر 1332، آ‎غاز گردید. دانشجویان دانشکده هاى حقوق و علوم سیاسى، علوم دندان پزشکى، فنى، پزشکى، داروسازى در دانشکده هاى خود تظاهرات پرشورى علیه رژیم کودتا برپا کردند. رژیم پهلوى که به خوبى از خشم ملت و خصوصا دانشجویان نسبت به خود و اربابان امریکا از پیش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.روز 15 آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و ماموران انتظامى، در زد و خورد با دانشجویان، شمارى را مجروح و گروهى را دستگیر و زندانى کردند. صبح روز 16 آذر 1332، گارد تا دندان مسلح رژیم پهلوى براى اولین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند.
در یکى از کلاسهاى درس دانشکده فنى، چند تن از دانشجویان در اعتراض به حضور ماموران گارد رژیم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره مى گیرند و همین بهانه کافى بود تا وارد کلاس درس شوند و با ایجاد جو رعب و وحشت، محیط را براى بهره بردارى و گرفتن زهر چشم دانشجویان آماده سازند. ماموران گارد با حمله به دانشجویان بى پناه سه تن از آنان را به شهادت مى رسانند.
سوم آذر 1332 (24 نوامبر 1953) سه ماه و شش روز پس از براندازی 28 مرداد، «دنیس رایت» دیپلمات انگلیسی برای باز گشودن سفارت این کشور در تهران با 14 دیپلمات و کارمند وارد پایتخت میهن ما شد و یازده روز بعد اعلامیه دو دولت مبنی بر تجدید مناسبات سیاسی انتشار یافت و همان روز ژنرال زاهدی، اصطلاحا نخست وزیر دولت کودتا، در یک نطق رادیویی تجدید مناسبات ایران و انگلستان را امری ضروری و لازم! اعلام کرد. این، درحالی بود که محاکمه دکتر مصدق در محکمه نظامی تهران ادامه داشت و همچنین اعلام شده بود که 18 آذر ریچارد نیکسون معاون آیزنهاور رئیس جمهوری آمریکا برای مذاکره با شاه به تهران خواهد آمد. این اخبار و به ویژه ورود هیات دیپلماتیک انگلستان به تهران خشم مردم را برانگیخته بود که نطق زاهدی آن را به اوج خود رسانید.     آیت الله کاشانی نیز در همین روز تجدید مناسبات با انگلستان را یک ننگ تاریخی خواند و چنین روزی را روز عزای ملی اعلام کرد.دانشجویان دانشگاه تهران که از نکات تلخ روابط با انگلستان در طول 150 سال گذشته آگاه بودند به ورود دیپلماتهای انگلیسی و تجدید مناسبات اعتراض کردند و چون صدای اعتراضشان شنیده نشد 16 آذر ماه کلاسهای درس را تعطیل و در دانشکده فنی اجتماع کردند که دولت وقت به دانشگاه سرباز فرستاد و این نظامیان از داخل و خارج دانشگاه دانشجویان و ساختمان دانشکده فنی را به گلوله بستند که ضمن آن سه دانشجو کشته و شماری مجروح و گروهی هم دستگیر و بازداشت شدند.     دولت وقت سپس برای جلوگیری از طغیان عمومی مردم به خاطر این کشتار، روزنامه هایی را در این زمینه مطالبی نوشته بودند توقیف و نسخه های چاپ شده انها را جمع آوری کرد.به همین دلیل و به منظور پاسداشت مبارزات دانشجویان و کشته شدن 3 تن از آنها در این روز، روز 16 آذر رسما روز ملی دانشجو نام گرفت.
پرونده سیاه دولت انگلیس
روابط انگلستان با ایران پرونده ای سیاه دارد؛ از دلالی در قراردادهای پایان جنگهای ایران و روسیه به سود روسیه تا مجبور کردن ایران به دست کشیدن از مناطق شرقی خود به ویژه شهر تاریخی هرات، از تصرف جزایر ایرانی خلیج فارس و سپس بذل و بخشش کردن آنها به این و آن تا گرفتن امتیازات متعدد از جمله نفت، ازتشویق غیر مستقیم ایرانیان به اعتیاد و کشت تریاک تا بردن و آوردن دولتها در ایران، از تقسیم ایران میان خود و روسیه تا قرار داد 1919(وثوق الدوله) و سپس اشغال نظامی ایران در جریان جنگ دوم و ترتیب دادن کودتای 28 مرداد برضد دکتر مصدق و پیش از آن تحریم اقتصادی دولت وی و جلوگیری از صدور نفت و هزاران مداخله دیگراز جمله فتنه 88 و... گمان نمی رود که توطئه های لندن برضد ایرانیان به پایان رسیده باشد.
یکی از مهمترین اقشار هر جامعه دانشجویان آن جامعه محسوب می‌شود. این قشر که سرمایه انسانی هر ملت محسوب می‌شوند می‌تواند موجب ایجاد وقایع بزرگ اعم از مثبت و منفی در هر جامعه شود. برای نمونه می‌توان به جنبش دانشجویی-کارگری مه 1968 فرانسه و جنبش میدان "تیان.آن.من" در 15 آوریل 1989 و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اشاره داشت که در آن دانشجویان نقش اساسی داشتند. رهبر معظم انقلاب هم برای دانشجویان انقلابی خصوصیاتی بر می‌شمارند که با این خصوصایت خواهان ورود آنها به تمام عرصه‌های مورد نیاز اجتماع است. در ادامه به خصوصیات دانشجوی انقلابی از منظر رهبر پرداخته می‌شود.
دانشجوی انقلابی حساس تر از همه اقشار
در دانشجویان خصوصیاتی از جمله جوان بودن، آرمانخواهی و داشتن پارمترهای اخلاقی و علمی وجود دارد که آنها را نسبت حوادث پیرامون حساس تر از اقشار دیگر می‌کند. لذا با توجه به این خصوصیاتی که برشمردیم و خصوصیات دیگر نمی‌توان انتظار بی‌تحرکی از دانشجویان داشت. لذا رهبر  معظم انقلاب خواهان حضور جنبش دانشجویی و تداوم آن در عرصه اجتماع است: «جنبش دانشجویی- در کشور ما تاریخ بسیار جالبی دارد.این را از این جهت می‌گویم و رویش تکیه میکنم که این حرکت باید ادامه پیدا کند و این چیزی نیست که بتواند متوقف بشود؛ چون کشور در شرائطی است و نظام جمهوری اسلامی، ساخت و ویژگی‌ها و مختصاتی دارد که حتما جنبش دانشجوئی در کنارش بایستی حضور داشته باشد.»
خصوصیات دانشجوی طراز انقلاب در منظومه فکری مقام معظم رهبری
1- آرمانخواهی
دو نوع نگاه مطرح سیاست بین الملل وجود دارد در قالب نظریات « آرمانگرایی» و « واقعگرایی» وجود دارند که هر کدام عرصه بین الملل را زاویه دید خود می بینند. باید از گروهی نام برد که «واقع بین آرمانگرا» هستند. این گروه مدعی اند واقعیت ها را باید دید اما باید از ارزش های خود دفاع کرد. لذا «فعال دانشجوئی آرمانخواه که واقعیتها را هم میشناسد، هرگز نباید در هیچشرائطی احساس انفعال و بن‌بست کند. یعنی نباید از آرمانخواهی دست برداشت؛ نه در هنگام پیروزی‌های شیرین، نه در هنگام هزیمتهای تلخ. ما در عرصه‌ی دفاع مقدس پیروزی‌های بزرگی داشتیم، هزیمتهای تلخی هم داشتیم. امام (رضوان الله علیه) سفارش میکردند و میگفتند: نگوئید شکست، بگوئید عدم‌الفتح.» 
2.           ضدیت با استکبار
نکته مهم اینست که ابتدا باید شاخصی برای شناسایی استکبار داشت تا بعد به مبارزه با ان پرداخت. از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی استکبار یعنی «دخالت در امور دیگران بر مبنای منافع خود» که دانشجویان را به مبارزه با آن دعوت می کند. « استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه‌ی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همه‌ی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ‌کس نیست؛ این معنای مستکبر است.» 
3.           کمک به پیشرفت کشور
نیروی انسانی مهم ترین سرمایه هر کشور برای پیشرفت محسوب می شود. الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی بدون نیروی انسانی متعلق به ایران و اسلام که متخصص و کارکشته باشد میسر نیستاز این جهت مقام معظم رهبری روی نیروی انسانی تمرکز دارند. «این عنصری که در این کارگاه عظیم با همت و تلاش خود و با هدایت و کمک استادان، ارزش افزوده و فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند، دانشجوست. و یقینا با این نگاه، دانشگاه مهمترین زیرساخت پیشرفت و توسعه‌ی کشور است؛ یعنی هیچیک از زیرساخت‌های گوناگون کشور اهمیت و نقش دانشگاه را ندارد؛ چون دانشگاه نیروی انسانی را تربیت می‌کند که مهمترین سرمایه‌ی کشور نیروی انسانی است.»
4.           کمک به اتحاد ملی
دانشجویان و تشکل های دانشجویی درصورتی در راستای الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی گام بر می دارند که نخستین گامشان اتحاد ملی و انسجام اسلامی باشد.«تشکل‌های دانشجوئی مواظب باشند هدفهایشان را گم نکنند. هدفهای اصلی تشکل‌های دانشجوئی همان چیزهائی است که بر روی طاق بلند جنبش دانشجوئی نوشته شده: ضدیت با استکبار، کمک به پیشرفت کشور، کمک به اتحاد ملی، کمک به پیشرفت علم، حضور و شرکت در مبارزه و پیکار همگانی ملت ایران برای غالب آمدن بر توطئه‌ها و بر دشمنی‌ها؛ اینها هدف اصلی است؛ این را باید فراموش نکنند.»
5.           کمک به پیشرفت علم (عزت و مرجعیت علمی)
اقتصاد دانش بنیان پایه اساسی اش علم و دانش است. علم هم بدون پژوهشگر و دانشجو و دانشگاهیان پیشرفت نخواهد کرد.«عرض کردیم که کشور باید به عزت علمی برسد. هدف هم باید مرجعیت علمی باشد در دنیا؛ همین طور که بارها عرض کرده‌ایم.» علم در اینجا شامل تمامی علوم از جمله علوم انسانی می شود.« یکی از کارهای لازم، تشکیل جلسات فکری وسیعی است که مجموعه‌ی دانشجوئی، همراه با مجموعه‌ی حوزوی، با برنامه‌ریزی خوب، میتواند به وجود بیاورد تا بنشینند درباره‌ی مسائل گوناگون فکر کنند. گسترش فکر و پراکندن فکرِ درست و صحیح میتواند همان ثمراتی را ببخشد که ما در زمینه‌های مسائل علم و فناوری و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛یعنی شکوفائی، آوردن حرف نو به میدان اندیشه».
6.           حضور و شرکت در مبارزه و پیکار همگانی ملت ایران با دشمن
برای مقابله با دشمن، اولین گام شناخت دشمن و اهداف و شیوه های او به منظور مقابله با آن است. «سیستم تبلیغاتی دشمنان، رادیوهای بیگانه و اذناب و دنباله های آنها در داخل تلاش می کنند با ممزوج کردن حق و باطل،  ملت ایران را در مورد آینده مأیوس کنند و از الگو شدن نظام اسلامی جلوگیری نمایند و در برابر این هجوم، باید... به روشنگری صحیح و اقتاع کننده پرداخت و با دفع مستدل و مستحکم، شبهه ها را زدود» «ملت و دولتی تسلیم می شود که دشمن را درست نشناسد یا دچار فساد و بدبختی باشد , اما اگر دشمن شناسی بود آن وقت شعارها , شعارهای روشن و آگاهانه یی خواهد بود». 
7.           عدالتخواهی
دانشجوی انقلابی و جنبش دانشجویی از منظر رهبر معظم انقلاب باید عدالتخواه باشد و شاخص هایی هم برای عدالتخواهی قرار می دهند که عبارتند از «مصداق سازی نکردن»، « نرنجیدن»، مواظب « قانون دان قانون شکن بودن» می باشد.«شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسی را که به عدالت صدمه زده، نمیگیرند... اینجا شما باید زرنگی کنید؛یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست... پشتوانه‌ی این فکر هم با همه‌ی وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتی هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگی‌تان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداق‌سازی نکنیدوقتی شما روی یک مصداق تکیه میکنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید.... هم وسیله‌ای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن - که من گفته‌ام قانوندانهای قانون شکن خطرناکند - بتواند علیه شما استفاده کند...این را بدانید...وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافری است رنجیدن»
8.           مبارزه علیه فساد
فساد یکی از عواملی است که باعث دلسردی مردم از حکومت ها می شوند لذا به همین دلیل مقام معظم رهبری از همه خواهان مبارزه با فساد می شود. «هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه می‌یابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته می‌شوند پاسخ می‌طلبد. و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضائی عملکرد قاطعانه برای ریشه‌کن کردن این فسادها را مطالبه می‌کند. امروز این مهمترین و مطرح‌ترین مسئله‌ی کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت بماند.»
9.           ضدیت با اشرافیگری
یکی از دلایل انقلاب اسلامی ایران مبارزه با خلق و خوی اشرافیگری است که در مسئولان وجود داشت. لذا وجود این صفت زشت در مسولین باعث دلزدگی مردم به ویژه فقرا می شود. مقام معظم رهبری از دانشجوی انقلابی مبارزه با اشرافیگری را می خواهد که الیته در چارچوب منطق و اخلاق باشد.
«آرمان گرایىِ جوان ایرانىِ ما عبارت است از ترسیم آینده یى با این خصوصیات. ما نظام و کشورى مى خواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلت زده و خواب آلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبراى از فساد باشد؛ طبقه ى اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد - چه اشراف سنتى، چه طبقه ى جدیدى که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند » «ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگرى و اسراف و زیاده‏روى را - که واقعاً بلاى بزرگى است - از جامعه‏مان ریشه‏کن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستى مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. فاصله‏تان را با طبقات ضعیف کم کرده‏اید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید». 
10.         مبارزه گرایشهای انحرافی
از ویژگی های دانشجویان باید پیشگام بودن در عرصه های مختلف است. به دلیل همین پیشگام بودن در معرض بسیاری از عقاید و اندیشه ها قرار می گیرد که لازمه آن مبارزه درست و عقلانی با آن توسط دانشجو است. نتایج اقدامات دانشجو در این مبارزه می تواند برای جامعه اثرهای مثبت و منفی بالایی را داشته باشد.لذا رهبر انقلاب یکی از خصوصیاتی که برای دانشجو ی انقلابی بر می شمارد مبارزه با گرایش های انحرافی است.«این برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است.»
سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» و نقش بی بدیل دانشگاه ها
سال 1393 با تدبیر رهبر معظم انقلاب سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامیده شده که این نامگذاری نشان می‌دهد دغدغه‌های ویژه ایشان در این سال دو مولفه اساسی «اقتصاد» و «فرهنگ» هستند. اما دغدغه‌های فرهنگی رهبر انقلاب تنها محدود به سال جاری نیست و ایشان در مناسبت‌های مختلف دغدغه‌های فرهنگی خود را در حوزه‌های مختلف تبیین و تشریح نموده‌اند. با وجود این و پس از تأکیدات مکرر ایشان بر مساله فرهنگ و ضرورت توجه به آن توسط نهادهای مختلف که در سالیان متمادی مطرح شده و همچنین تذکراتی که ایشان در مورد مسایلی مانند تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی داشتند باز هم در عرصه فرهنگ کاستی‌های بسیاری وجود دارد به گونه‌ای که این مساله باعث شده ایشان فرهنگ را به عنوان یکی از مولفه‌های عنوان سال 93 مطرح کنند و این نشان از اهمیت موضوع دارد.یکی از مهم‌ترین نهادهای فرهنگی کشور دانشگاهها که نقش بی بدیلی در عرصه فرهنگ دارد. رهبر معظم انقلاب به مناسبت‌های مختلف بر اهمیت نقش این نهاد و بهبود اوضاع فرهنگ جامعه تأکید کرده‌اند:
مقابله با جمود و تحجر
- جمود و تحجر هرجا باشد، یک مشکل است و راه از بین بردنش هم این است که شما – دانشجویان -هرچه می‌توانید به کیفیت فکری خودتان در زمینه دانش و معرفت بیفزایید. هر یک نفر از شما، وقتی که اهل دانش، فرهنگ، فرزانگی، روشنفکری و فرهیختگی است، می‌تواند این مفاهیم را در عمل گسترش دهد؛ یعنی درست نقطه مقابل جوّ جمود و تحجر. اگر بخواهیم با جمود بجنگیم، جنگ با جمود این‌گونه است؛ یعنی جنگ فرهنگی است. جنگ با جمود، جنگ شمشیری نیست؛ چون از مقوله فرهنگ است. تحجر و جمود هم نوعی فرهنگ است؛ منتها فرهنگ بسته! بایستی با روش‌های فرهنگی با آن مقابله کرد. به نظر من، دانشجویان می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند
به هر چه با استقلال فرهنگی معارض است با چشم بدبینی نگاه کنید
- انقلاب، همه وجدان های این مردم را تکان داد، ماها را بیدار کرد، متوجه هویت خودمان کرد، توانایی های خودمان را به ما نشان داد و «ما می توانیم» را شعار ما قرار داد. ما هم وارد شدیم و تجربه کردیم؛ دیدیم بله، می توانیم. لذا امروز استقلال فرهنگی دراین کشور، روزبه‌روز درحال پیشرفت است و خودباوری فرهنگی بیشتر می شود. اصرار ما هم همین است که این کار بشود و شما جوان ها به این توجه کنید و هر حرکتی را که مشاهده می کنید با این روحیه استغنای فرهنگی و استقلال فرهنگی معارضه دارد، با چشم بدبینی به آن نگاه کنید و بدانید که هدایت شده است .
ضرورت پرهیز از ابتذال در کارهای فرهنگی و هنری
- یکی از چیزهائی که من بجد توصیه می‌کنم، پرهیز از ابتذال در کارهای فرهنگی و هنری است؛ مراقب باشید... از ابتذال فرهنگی، ابتذال اخلاقی به شدت پرهیز شود و با آن مواجهه بشود. امروز یکی از سیاست‌های دشمن، ترویج ابتذال است. با این سیاست استکبار مبارزه کنید. همین طور که آنها تحریم اقتصادی را برنامه‌ریزی می‌کنند، همین طور ترویج ابتذال را برنامه‌ریزی می‌کنند - این ادعای شعارگونه نیست؛ این ناشی از اطلاعات است؛ ما اطلاع داریم - می‌نشینند طراحی می‌کنند، برنامه‌ریزی می‌کنند؛ می‌گویند برای شکستن مقاومت جمهوری اسلامی، باید بین جوان‌ها ترویج ابتذال کرد؛ یعنی به قضایا ماهیت سیاسی می‌دهند. خب، با این بایستی مواجهه کرد، مقابله کرد؛ البته مقابله صحیح، که این یک نوع ایستادگیِ بسیار ارجمند در مواجهه با نقشه‌های استکبار است .
دانشجوی جوان باید خودسازی کند
- در درجه‏ اول، جوان دانشجو و دانش‏آموز باید خودسازى کند. خودتان را با تربیت دینى بسازید. امور تربیتى خوب است، معلم تربیتى خوب است، گوینده‏ تربیتى‏ خوب است؛ اما آن کسى که از درون خود، موعظه‏کننده و تربیت‏کننده‏ای نداشته باشد «واعظ من نفسه» این تربیتها به کارش نمى‏آید. خودتان را بسازید، با نفس مبارزه کنید، اجراى حکم الهى را در محدوده‏ شخص خودتان بزرگ بشمارید و به نماز، به توجه به خدا، به دعا و به توکل اهمیت بدهید؛ این شما را پولادین خواهد کرد ...- اگر کسى که علم در وجود او هست، تقوا و پرهیزگارى و امانت و صداقت در او نباشد، مى‏تواند موجود مضرى باشد؛ مى‏تواند علیه کشور و مصالح کشور، علم خودش را مورد استفاده قرار دهد. بنابراین در کنار علم، فرهنگ و تزکیه و اخلاق و معنویت هم لازم است؛ در این هیچ شبهه نکنید .
خاکریزهای فرهنگی و فکری را ترمیم کنید
- بحمدالله دانشگاه‌های ما از استاد مؤمن، از دانشجوی مؤمن و از مدیران مؤمن سرشار است. البته به شما دانشجوها می گویم سنگربان این سنگر [دانشگاه‌ها] شمایید. مواظب باشید خاکریزهایتان سست نشود. دایم خاکریزها را ترمیم کنید. خاکریزها، خاکریزهای فرهنگی و فکری است اینها را ترمیم کنید. خودسازی فکری و اخلاقی و انقلابی درونی دانشجویان یک فریضه است .
دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو
- دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو: یکی عنصر علم و تحقیق و کارایی علمی و جوشیدن استعدادهای علمی و این قبیل چیزهاست و یکی هم عبارت از روحیه و تدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی و روحی دانشجو. این دو عنصر بایستی بدون تفکیک از یکدیگر با قدرت و با ظرفیت کامل کشور، تعقیب شود .
ضرورت انس با نهج‌البلاغه
- شما [دانشجویان] و عزیزان با نهج البلاغه انس پیدا کنید. نهج البلاغه خیلی بیدارکننده و هوشیار کننده و خیلی قابل تدبر است. در جلساتتان با نهج البلاغه و کلمات امیرالمؤمنین انس پیدا کنید. اگر خدای متعال توفیق داد و یک قدم جلو رفتید آن وقت با صحیفه سجادیه - که علی الظاهر فقط کتاب دعاست اما آن هم مثل نهج البلاغه، کتاب درس حکمت و کتاب عبرت و کتاب راهنمای زندگی سعادتمند انسان است - انس بگیرید .
رابطه با خدا را جدّی بگیرید
عزیزان من! رابطه با خدا را جدّی بگیرید، شماها جوانید، به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید، مناجات، نماز، نماز با حال و با توجه برای شما خیلی لازم است؛ مبادا اینها را به حاشیه برانید.
سطحی اندیشی یکی از آفات جنبش دانشجویی
یکی دیگر از آفات مهمّ جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحی‌اندیشی به‌شدّت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمّق و تدقیق است. هر حرفی را که می‌شنوید، رویش فکر و دقّت کنید. چرا در اسلام هست که: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»؛ یک ساعت فکر کردن، ارزشش از عبادت سالها بیشتر است؛ به‌خاطر این‌که اگر شما فکر کردید، عبادتتان هم معنا پیدا می‌کند؛ تلاش سازندگیتان هم معنا پیدا می‌کند؛ مبارزه‌تان هم معنا پیدا می‌کند؛ دوستتان را می‌شناسید، دشمنتان را هم می‌شناسید. شما فرض کنید در یک جبهه‌ی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبهه‌ی خودی را از جبهه‌ی دشمن تشخیص ندهند - حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهی این‌جا تیر بزنند، گاهی آن‌جا تیر بزنند؛ گاهی بالا تیر بزنند، گاهی به خودشان تیر بزنند! ببینید فکر که نباشد، آدم این‌طوری می‌شود. عدّه‌ای می‌خواهند در های‌وهوی فریادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهای دروغین، مجموعه‌ی دانشجویی را به این سمت بکشانند. این برای جنبش و حرکت دانشجویی خطر است. باید فکر کرد. با فکر، انتخاب، انتخابِ درستی خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بکند، چنانچه انسانِ اهل فکر باشد، با او راحت‌تر می‌شود حرف زد. آن آدمی که اهل فکر نیست، هرگونه انتخابی بکند، اگر اندک خطایی در آن باشد، نمی‌شود با او حرف زد و منطقی صحبت کرد؛ تسلیم تعصّبها و ندانستنها و جهالتهای خودش است؛ اما وقتی اهل فکر و دقّت بود، اگر خطایی هم اتّفاق افتاده باشد، یک نفر آدم خیرخواه می‌تواند با او حرف بزند و بگوید به این دلیل، این کار خطاست. نباید سطحی بود. به هر شعاری، به هر حرف گرمی، به هر دهان گرمی و به هر نقلی، نمی‌شود اعتماد کرد؛ باید فکر کرد. اساس قضایا فکر است. آن چیزی که انتظار عمده از انسانهای فرزانه و هوشمند است، این است.
شاخص های اصلی دانشجوی موفق
نخستین ویژگی یک دانشجوی نمونه و موفق، خوب درس خواندن و تلاش جهت ارتقای علمی است. باید تمام همت خود را صرف تحصیل علم نموده و در پی دانش اندوزی باشد. دانشجوی واقعی لحظه لحظه زندگی‏اش، یک اندوخته علمی را در پی دارد و همیشه به دنبال کسب معرفت است. اگر شخصی در این مسیر گام بر دارد و چنین زندگی‏ای داشته باشد، یک دانشجو است. ولی به هر میزان که در پی اندوختن معرفت و تحصیل دانش باشد و وقت و همّت خود را در این راه صرف کند, به همان میزان از ویژگی دانشجو بودن برخوردار است. از این رو دانشجو باید بکوشد در برنامه ریزی و تنظیم کارهای روزانه، بیشتر وقت و تلاش خود را صرف تحصیل علم و دانش کند.مقام معظم رهبری در این باره می‏فرماید: «یکی از فرایض حتمی برای این نسل، عبارت از تقویت بنیه علمی کشور است. اگر علم نداشته باشیم، اقتصادمان، صنعتمان، حتی مدیریت و مسائل اجتماعی مان عقب خواهد ماند. برای مقابله با آنها (دشمنان) علم لازم است. اگر بخواهید از لحاظ علمی پیش بروید باید جرأت نوآوری داشته باشید، استاد و دانشجو باید از قید و زنجیر، جزم‏گیری تعریف‏های علمی القا شده و دائمی دانستن آنها خلاص شوند... آن وقتی که علم با هدایت، ایمان و عواطف صحیح و معرفت روشن بینانه و آگاهانه همراه شود، معجزه‏های بزرگی می‏کند و کشور ما می‏تواند در انتظار این معجزه‏ها بماند».
دومین ویژگی دانشجوی مطلوب، کسب آمادگی برای ارائه خدمات، مطابق با نیاز اجتماعی و علاقه فردی است؛ یعنی، هدف او از درس و تحصیل خدمت‏گزاری باشد، نه صرف اندوختن علم. بی‏تردید امروز هیچ خدمتی بهتر از به کارگیری دانش در مسیر برآوردن نیاز جامعه و پیشرفت اهداف اسلام نیست. اگر دانشجوی مسلمان با تحصیل دقیق و صحیح و کارآمد، بتواند تئوری نو و طرح جدیدی به بازار اندیشه و صحنه خدمات ارائه کند، بزرگ‏ترین خدمت را به دین و انسان‏ها کرده است. افسوس که امروز عده‏ای از تحصیل واقعی غفلت کرده و در پی مدرک و رسیدن به شغل و... در تلاش هستند و عده ای دیگر از زاویه ارائه خدمت و به کارگیری دانش خویش و کاربردی کردن به آن نمی‏نگرند! در حالی که فرهنگ‏سازی, مستحکم ساختن بنیان‏های فنی و مهارتی جز از تحصیل کردگان توقّع نیست.
ویژگی سوم دانشجوی حقیقی، ارتقای سطح معنویت فردی و به دنبال آن ارتقای کیفی امور معنوی دانشگاه و جامعه است. وی باید در برنامه زندگی معنوی خود نیز باعث پیشرفت گردد و همچون یک الگو عمل کند. لذا برخوردار بودن از صفات عالی اسلامی و انسانی ـ مانند ادب, تقوا, عبادت و بنده خدا بودن، صداقت، پاکی, صفای دل, خیرخواهی, دوراندیشی, حسن تدبیر و در یک کلام نیکی سیرت و... و دعوت دیگران به این سمت (با عمل و حرف) ـ باید از برنامه‏های دانشجو باشد.مقام معظم رهبری می‏فرماید: « از نظر اخلاقی و معنوی و احساسات لطیف انسانی بی‏نظیر باشد... دانشجو یک روشن‏فکر تمام عیار مسلمان است، متدین است.
چهارم؛هوشیاری و تیزبینی و داشتن قدرت تحلیل سیاسی و قبل از آن آگاهی صحیح و دقیق از پدیده‏های اجتماعی و اتخاذ موضع آگاهانه و صحیح و بجا و مناسب و برخاسته از مبانی اسلامی، از دیگر ویژگی‏های دانشجوی مسلمان و از ضروریات زندگی دانشجویی است. جامعه از یک دانشجو انتظار دارد افزون بر تدبیر و تفکر در مورد پدیده‏ها و امور سیاسی به صورت آگاهانه بر روی آنها تأثیر بگذارد و مردم را در این مواقع هدایت و راهنمایی کند؛ وی باید بر پایه مبانی دینی و اعتقادی خویش و بر اساس اطلاعات دقیق و صحیح (نه گفته‏های خیابانی و شایعات اتوبوسی) به تحلیل صحیح و مناسب از این پدیده‏ها بپردازد و در برابر آن برای خود اتخاذ موضع نماید به تعبیر کوتاه از دانشجو انتظار نیست که در بند افکار دیگران و تصمیمات حزبی و گروهی باشد. او شخصی آگاه و تحصیل کرده است و باید برای خود قدرت تحلیل و تبیین داشته باشد.
در یک جمع‏بندی، خصوصیات دانشجوی واقعی و مطلوب را می‏توان از دیدگاه مقام معظم رهبری چنین بیان کرد: «به نظر من، جوانان انقلابی دانشگاه ـ چون بحث دانشجو را داریم ـ سعی کنند خوب درس بخوانند؛ خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعی کنند در محیط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند نه منفعل. روی محیط خودشان اثر فکری و روانی بگذارند؛ این شدنی است. یک جوان گاهی اوقات می‏تواند مجموعه پیرامون خودش را ـ کلاس، استاد و دانشگاه را ـ زیر تأثیر شخصیت معنوی خودش قرار بدهد. البته این کار با سیاسی کاری به دست نمی‏آید؛ با معنویت به دست می‏آید؛ با صفا به دست می‏آید؛ با استحکام رابطه با خدا به دست می‏آید.
علاوه بر ویژگى‏های بالا یک دانشجو خوب باید دارای ویژگی های زیر نیز باشد:
1- داراى تلاش، تحرک و نشاط علمى و در راه تحصیل اهتمام جدی داشته باشد.
2- آگاه به زمان و داراى درک و بینش عمیق سیاسى و اجتماعی باشد.
3- درد شناس و داراى شعور و احساس جمعى و در بند خدمت به جامعه باشد.
4- با ایمان، داراى تقوا، تهذیب نفس و رفتار شایسته باشد.
5- با صلابت و استوار در برابر تهاجمات فکرى، فرهنگى و... بیگانگان باشد.
6- صریح و مقاوم در برابر انحرافات و کجروى‏ها باشد.
7- نه تنها خود در راه تحصیل علم و تربیت اخلاقی می کوشد که دوستان و دیگران را نیز در مسیر تعالی علمی و عملی تشویق و تقویت می کند.
8- از تنبلی و بطالت و اتلاف وقت به شدت پرهیز می کند و اوقات ارزشمند جوانی را در مسیرهای پوچ و بیهوده هدر نمی دهد.
انتهای پیام/