ردپای بردهداری را در وقایع اخیر فرگوسن میتوان یافت
خبرگزاری تسنیم: استاد جامعهشناسی کالج سنتلوئیس با اشاره حادثه قتل مایکل براون، عنوان داشت که ردپا و میراث بردهداری در تاریخ آمریکا را در بروز چنین رخدادهایی میتوان یافت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روز گذشته بخش اول مصاحبه «سیندی اِپِرسون» (Cindy Epperson) استاد جامعهشناسی کالج سنتلوئیس (St. Louis Community College) با خبرنگار بینالملل تسنیم در ارتباط با حوادث فرگوسن و بازتابهای آن منتشر شد، اما وی علاوه بر ارائه نظرات خود، سئوالات خبرنگار تسنیم را با دانشجویان یکی از کلاسهای خود (درس مقدمه جامعهشناسی) به اشتراک گذاشت و نظرات آنها را در اختیار ما قرار داد که در ادامه ارائه میشود:
به نوشته اپرسون، کلاس وی شامل 20 دانشجو است که 3 تن از آنها آفریقایی آمریکاییتبار، یک آفریقایی اهل کنیا، یک آسیایی و بقیه سفید پوست هستند. وی از دانشجویان رنگینپوست خود خواست تا تجارب شخصیشان از برخوردهای مبتنی بر فرهنگ نژادپرستی را به اشتراک بگذارند.
به گفته یکی از دانشجویان سیاهپوست، وی یک بار توسط پلیس مورد سوال و بازرسی قرار گرفته است زیرا به گفته وی "من شبیه یک فرد مظنون بودم، اما عکسی که افسر پلیس به من نشان دادن هیچ شباهتی با من نداشت جز اینکه او نیز آفریقاییتبار است."
یک دانشجوی دختر سیاهپوست هم با بیان اینکه تا کنون پلیس به سراغ وی نیامنده و پرونده تحقیقی علیه وی وجود نداشته است، گفت: "اما پدر من اغلب دچار این وضعیت میشود."
همچنین تمام سه دانشجوی آمریکایی آفریقاییتبار اظهار داشتند که از کودکی و نوجوانی اینگونه یاد گرفتهاند که "اگر سیاه پوست هستید، در مورد آنچه ممکن است رخ دهد باید بسیار هوشیار باشید."
دانشجوی اهل کنیا نیز عنوان داشت که وی اغلب موجب سردرگمی مردم میشود زیرا وی شبیه "آمریکاییهای سیاهپوست نیست" و مردم خواهان این هستند که وی واقعا چه کسی بوده و اهل کجا است.
یکی از دانشجویان دو رگه نیز گفت که مردم مطمئن نیستند که وی چگونه فردی است، "مردم خواهان این هستند که بدانند آیا من اهل هاوایی یا جزایر پولینزی هستم."
اپرسون با اشاره به سخن این دانشجو، گفت که همواره این سئوال را از دانشجویانم دارم که چرا باراک اوباما به عنوان اولین "رئیس جمهوری سیاهپوست آمریکا" خوانده میشود در حالی که مادر وی سفیدپوست و پدرش اهل کنیا است. در واقع سئوال من از دانشجویان این بود که " چرا در ایالات متحده، افراد دو رگه مجبور میشوند که سیاهپوست باشند؟"
اپرسون در ادامه گفت: نژاد معنای بسیار مهمی در اغلب نقاط ایالات متحده دارد، خاصه در مورد سیاهپوستان، سفیدپوستان و اسپانیایی/لاتینتبارها. به عقیده وی بزرگترین نزاع موجود، بین سیاهان و سفیدان است که علت آن هم تاریخ بردهداری این کشور است. به گفته وی، میسوری (پیش از لغو بردهداری و جنگ داخلی آمریکا) جزو بخش جنوبی آمریکا بوده و از بردهداری حمایت میکرده است.
این استاد جامعهشناسی کالج سنتلوئیس در تشریح تجربه شخصی خود از برخوردها و روابط نژادی عنوان داشت: "من سفید پوست هستم و البته اصالتا اهل سنتلوئیس و میسوری نیستم. من در ایالت کانزاس که به طور تاریخی جزو اتحاد شمال و مخالف بردهداری بوده است رشد کردهام. خانواده پدرم اهل آرکانزاس (که یک ایالت جنوبی است) هستند. آنها افرادی بسیار فقیر و سفیدپوست بودند. پدر من 13 ساله بود که برای اولین بار در عمر خود "یک شخص سیاهپوست" را دید، آنهم زمانی که به کانزاس رفته بود. جایی که وی بزرگ شده بود، در دو سوی شهر نشانههایی (اهانت آمیز) وجود داشت مبنی بر اینکه اگر سیاهپوست هستید پس از غروب آفتاب برنگردید (در خیابان حاضر نشوید). متأسفانه این موضوع تا پیش از دوران جنبشهای حقوق مدنی در ایالتهای جنوبی رایج بود."
به گفته وی: "فراتر از تجربه خانوادگیام، باید به برخی حقایق مرتبط با روابط نژادی در آمریکا اشاره کنم، کرد مواردی همچون:
1. زمانی که مردم تجربهای از ارتباط با دیگر افرادی که به ظاهرا از آنها متفاوت بوده و به گونهای دیگر رفتار میکنند، نداشته باشند، نژادگرایی بر تعاملات اجتماعی سلطه یافته و مردم درباره دیگران دست به قضاوت میزنند.
2. مردم برای طبقهبندی دیگران به عنوان «ما» یا «آنها» توان نامحدودی دارند.
3. طبقات اجتماعی و نژاد اغلب در هم تنیده هستند و بر کنشها، تفکرات، گرایشها و ... اثر میگذارند. من فکر میکنم که "فرگوسن" همان اندازه که موضوعی نژادی بود یک موضوع طبقاتی نیز بود.
4. در ایالات متحده، سفیدپوستان برخوردار از مزیتی هستند که تنها تعداد کمی حاضر هستند آن را به رسمیت بشناسند یا درباره آن صحبت کنند، خاصه سفیدپوستان. مزیت خاص سفیدپوستان (در این جامعه) به نهادینهشده نژادپرستی منجر میشود.
5. منطقه کلانشهری سنتلوئیس از نظر نژادی دچار جداییگزینی (سفیدپوستان و سیاهپوستان) است.
6. ایالات متحده در حال متنوعتر شدن است و شمار گروههای اقلیت در حال افزایش است. پیشبینیها حاکی از این است که تا سال 2050 سفیدپوستان دیگر گروه غالب و اکثریت نخواهند بود. همزمان با تغییرات جمعیتی، گروه اکثریت واهمه دارد که قدرت، ثروت و پرستیژ خود را از دست بدهد.
7. در ناحیه کلانشهری سنتلوئیس شاهد خروج سفید پوستان و جایگزینی آنها با رنگین پوستان هستیم. مناطق فرگوسن و دِلوود (مرکز اعتراضات اخیر در نستلوئیس) تا 25 سال پیش، غالبا سفیدپوست نشین بودند. اما امروزه ساکنان سیاهپوست این دو منطقه بیش از سفیدپوستان است که ناشی از مهاجرت سفیدپوستان به خارج از این مناطق است.
8. آمریکاییهای سیاهپوست کمتر از سفیدپوستان تمایلی برای مشارکت در انتخابات دارند. در نتیجه در فرگوسنی که دارای 60 تا 68 درصد سیاهپوست است، شاهد شهرداری سفیدپوست، رئیس پلیسی سفیدپوست و شورای شهری که اغلب سفیدپوست است، هستیم.
9. در بین نیروهای انتظامی، پروندهسازی براساس نژادگرایی رواج دارد. همانند پدیده تصورات قالبی، در پروندهسازی نژادی برخی عناصر حقیقی نیز وجود دارد، اما زمانی که تمام اعضای یک گروه با تشکیل پرونده و تحقیق مواجه میشوند، آنهم تنها به خاطر اینکه عضو این گروه هستند، نشان دهنده این است که یک مشکل اجتماعی در اینجا وجود دارد.
10 نیروی اجتماعی برجای مانده از بردهداری در تاریخ آمریکا، به «موضوعات عمومی» جاری سرایت کرده و بر »مشکلات شخصی» همچون تیراندازی به مایکل براون تأثیر میگذارد."
به گفته اپرسون، "این حقایق تأثیری قابل توجه بر آنچه در سنتلوئیس در جریان است همچنین رفتار جمعی که در سرتاسر کشور شاهد آن بودهایم، دارد."
پروفسور سیندی اِپِرسون، استاد جامعهشناسی کالج سنتلوئیس در ایالت میسوری آمریکا است. حوزه مطالعاتی وی شامل رفتار انحرافی و جرمشناسی، فضای سایبر، شر اخلاقی، شرایط انسانی و حقوق بشر در پهنه جهانی است.
گفتگو از امیر خالقیان
انتهای پیام/ع