قرارداد نظامی انگلیس با بحرین؛ تقسیم کار یا تغییر راهبرد نظامی آمریکا در منطقه

خبرگزاری تسنیم: در چنین شرایطی اقدام انگلیس در احداث پایگاه نظامی مستقل برای خود می‌تواند نشانه قطع وابستگی انگلیس به آمریکا یا ناشی از تقسیم کار میان دو کشور در شرایط ناشی از بازآرایی و تغییر راهبرد نظامی آمریکا در منطقه باشد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در حاشیه کنفرانس امنیتی منامه که از روز جمعه تا یکشنبه (14 تا 16 آذرماه) با حضور مسئولان امنیتی و نظامی برخی از کشورهای غربی و عربی منطقه برگزار شد، موافقتنامه نظامی جدید میان بحرین و انگلیس امضا شد و با وجود اینکه مایکل فالوم وزیر دفاع انگلیس نیز در این نشست حضور داشت اما این قرارداد بین فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس و شیخ خالد بن احمد آل‌خلیفه وزیر امور خارجه بحرین امضا شد و این نشان می‌دهد که در امضای این قرارداد علاوه بر اهداف نظامی، اهداف سیاسی نیز مد نظر بوده است، اما این اهداف کدامند و طرفهای قرارداد چه اهدافی را از آن دنبال می‌کنند و اینکه با توجه به اینکه دولت کنونی بحرین دولت دست نشانده عربستان محسوب می‌شود اما می‌توان این قرارداد را تنها به میان بحرین و انگلیس محدود کرد؟

اهداف انگلیس از امضای قرارداد نظامی با بحرین

این اهداف را می‌توان به دو بخش اعلامی و غیراعلامی تقسیم بندی کرد:

اهداف اعلامی همان چیزی است که به‌صراحت از سوی مقامات انگلیسی نظامی و سیاسی اعلام شده است. در این راستا وزارت دفاع انگلیس در تشریح جزئیات قرارداد و هدف از آن اعلام کرد: "براساس این موافقتنامه امکانات درون ساحلی در بندر مینا سلمان بحرین، محل استقرار پایگاه‌ها و کشتی‌های جنگی انگلیس تقویت خواهد شد و به این ترتیب انگلیس قادر خواهد بود به‌منظور تقویت ثبات در خلیج فارس، کشتی‌های بیشتر و بزرگ‌تری را به این منطقه اعزام کند. مایکل فالوم وزیر دفاع انگلیس نیز در تشریح اهداف این قرارداد تصریح و خاطرنشان کرد: "ما اکنون یک بار دیگر برای طولانی‌مدت در خلیج فارس مستقر خواهیم شد".

اما فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس با پنهان کردن اهداف نظامی کشورش پشت حرفهایی دیپلماتیک کوشید امضای این قرارداد را لطفی از جانب دولت متبوعش در حق دولت بحرین و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس معرفی و آنها را مدیون انگلیس کند. از‌این‌رو وی بدون اینکه به‌صراحت از نیاز دولت متبوع خود به این قرارداد سخن بگوید در سخنانی گفت: "امنیت شما امنیت ما است. موفقیت و رفاه شما موفقیت ما است. ثبات شما ثبات ما است. بنابراین اولویت استراتژیک ما برای خلیج فارس و منطقه‌ای فراتر از آن ایجاد مشارکت است. مشارکت برای امنیت و ثبات. من از امضای یادداشت تفاهمی که شب گذشته با جناب شیخ خالد بن احمد آل‌خلیفه و با حضور ولیعهد بحرین امضا شد بسیار خوشحالم. با این توافق حضور نیروی دریایی سلطنتی انگلیس در بحرین برای همیشه امکان پذیر است".

اما اهداف غیراعلامی انگلیس بیشتر از این جهت قابل توجه و بررسی است که در سال‌های اخیر (برخی از رقبای اروپایی انگلیس از جمله) فرانسه به تلاش‌های گسترده‌ای دست زده است تا حضور نظامی خود را در منطقه چه از طریق ایجاد پایگاه دریایی در امارات عربی متحده و چه با امضای قراردادهای کلان نظامی با کشورهای منطقه از جمله عربستان تقویت کند و از این طریق سهم قابل توجهی از فرصت‌های ناشی از بازآرایی استراتژی نظامی آمریکا و تغییر اولویت‌های آن از خلیج فارس به‌سمت شرق آسیا را به خود اختصاص دهد. البته آلمان نیز به تحرکاتی برای توسعه روابط و همکاری‌های خود با کشورهای عربی منطقه دست زده است اما به‌اندازه فرانسه چشمگیر نبوده است. از این دید به نظر می‌رسد یکی از اهداف انگلیس از ایجاد پایگاه نظامی جدید در بحرین عقب نماندن از رقبای اروپایی خود به‌خصوص فرانسه بوده است.

نکته قابل توجه دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که تاکنون کشتی‌های انگلیسی مستقر در خلیج فارس از امکانات ناوگان پنجم آمریکا در بحرین استفاده می‌کردند و در چنین شرایطی اقدام انگلیس در احداث پایگاه نظامی مستقل برای خود می‌تواند نشانه قطع وابستگی انگلیس به آمریکا یا ناشی از تقسیم کار میان دو کشور در شرایط ناشی از بازآرایی و تغییر راهبرد نظامی آمریکا در منطقه باشد. همچنین این احتمال وجود دارد که احداث پایگاه نظامی جدید انگلیس در بحرین نشانه‌ای از تمایل آمریکا برای تغییر مقر ناوگان پنجم دریایی خود از بحرین در آینده باشد.

اهداف بحرین از امضای قرارداد نظامی جدید با انگلیس

هدف اصلی دولت بحرین این است که از امضای این قرارداد و دائمی ساختن حضور نظامی انگلیس در این کشور از آن به‌عنوان تکیه‌گاهی برای استمرار حاکمیت شکننده خود استفاده کند. از این دید دولت بحرین به‌جای اینکه خلأ مشروعیت داخلی خود را با تأمین حقوق اکثریت مردم این کشور پر کُند، در وابسته کردن کشور به قدرت‌های غربی جست‌وجو می‌کند.

ازاین‌رو گروه‌های ملی و دموکراتیک بحرین از تقویت حضور نظامی و دائمی خارجی در بحرین و تبدیل این کشور به پایگاهی برای اجرای عملیات نظامی در منطقه به‌شدت ابراز نگرانی و تأکید کردند این وضع بحرین را در کانون تنشهای منطقه قرار می‌دهد. آنان همچنین این قرارداد را یادآور حضور گذشته نیروهای انگلیسی در منطقه و نقش استعماری این کشور در منطقه دانستند.

در مجموع به‌اعتقاد مخالفان و باور خیلی از کارشناسان امضای این قرارداد در شرایطی که قیام اکثریت مردم این کشور علیه دولت اقلیت‌خواه ادامه دارد امتیازی به دولت این کشور و مشارکت در سیاست سرکوب آن علیه اکثریت مردم این کشور محسوب می‌شود.

از دیگر سو اگر این فرض را بپذیریم که عربستان قدرت تام بر بحرین دارد و دولت اقلیت و تمامیت‌خواه این کشور دست نشانده عربستان به شمار می‌رود در این صورت اهداف امضای قرارداد نظامی جدید با بحرین را از منظر اهداف عربستان نیز باید بررسی کرد. از این دید عربستان با توجه به تغییر راهبرد نظامی آمریکا در منطقه از یک‌سو و تقویت قدرت منطقه‌ای ایران (چه به‌لحاظ مذاکرات هسته‌ای و چه پیروزی‌های کسب‌شده در عراق، سوریه، لبنان، یمن و بحرین ) از دیگر سو به تحرکات جدیدی برای تقویت روابط و همکاری‌های نظامی خود با کشورهای اروپایی دست زده است و از این دید قرارداد نظامی جدید در اصل بین انگلیس و عربستان به امضا رسیده است و به‌احتمال زیاد بخش عمده هزینه 23 میلیارد دلاری احداث پایگاه نظامی و دریایی انگلیس در سلمان توسط عربستان پرداخت خواهد شد.
 

 نتــــــــیجــــــه‌گـــــــــــــیری

هرچند به نظر می‌رسد تحولات جدید در منطقه از جمله ائتلاف ضدداعش و وضعیت ناشی از رسیدن مذاکرات هسته‌ای ایران به مرحله سرنوشت‌ساز و همچنین دیگر مسائل منطقه از جمله بحران سوریه نیز در امضای قرارداد نظامی جدید میان بحرین و انگلیس مؤثر بوده است اما این قرارداد بیشتر از منظر اهداف خاص طرفهای قرارداد قابل بررسی است که هرکدام اهداف خاص خود را دنبال می‌کنند و حلقه چندان مشترکی نمی‌توان بین آنها پیدا کرد.

اما به هر حال امضای این قرارداد با توجه به اینکه بعد از 43 سال امکان بازگشت نظامی انگلیس را به منطقه فراهم می‌کند و از دیگر سو از استقرار دائمی آن حکایت دارد نقطه عطفی در راهبرد منطقه‌ای این کشور محسوب می‌شود. در مجموع هرچند این قرارداد می‌تواند تأمین کننده اهداف خاص دولت اقلیت و تمامیت‌خواه بحرین و یا اهداف راهبردی انگلیس باشد اما با منافع و امنیت پایدار منطقه مبنی بر تأمین امنیت توسط دولت‌های منطقه در تعارض است و نمی‌تواند به تقویت امنیت و ثبات منطقه کمک کند به‌خصوص آنکه رویکرد گذشته انگلیس در منطقه سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" بوده است.

نویسنده: احمد کاظم‌زاده کارشناس ارشد مسائل منطقه

انتهای پیام/ر*