پاکستان باید چه اهدافی را در افغانستان دنبال کند؟

خبرگزاری تسنیم: در حالی که بسیاری از کشورها بویژه در کنفرانس لندن بر روند صلح افغانستان تاکید کرده‌اند و پاکستان نیز مدت‌ها در پی استدلال عدم نفوذ بر طالبان افغان است،دولت «اسلام‌آباد» به نقشه راه «شورای عالی صلح» افغانستان عمل کند.

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، «نجم الدین شیخ» کارشناس و دیپلمات سابق پاکستانی با اشاره به دولت جدید افغانستان و همکاری‌های پاکستان در این کشور نوشت: کنفرانس لندن برای افغانستان در 4 دسامبر که بطور مشترک توسط «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس و «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان میزبانی می‌شد بر تعهدات بیش از 60 کشور شرکت کننده برای حمایت افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی تاکید کرد در حالی که هیچ سطحی از این حمایت‌ها ذکر نشده است.

تنها «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا چند قول مبهم مبنی بر درخواست دولت اوباما از کنگره این کشور برای تصویب سطح فوق‌العاده‌ای از کمک‌ها تا سال 2017 میلادی را ارائه کرد.

این در حالی است که ادامه این کمک‌ها به انجام تعهدات افغانستان نسبت به موارد تصویب شده در کنفرانس «توکیو» برای ریشه‌کنی فساد و استفاده درست از کمک‌ها بستگی دارد.

در بیانیه پایانی کنفرانس لندن نیز به اتخاذ استراتژی‌های دولت جدید افغانستان برای ریشه‌کنی فساد، مبارزه با تروریسم و تقویت حکومتداری خوب و حاکمیت قانون اشاره شده است اما آیا اجرای آن برای دولت کابل امکانپذیر خواهد بود؟ افغانستان بطور کلی 850 هزار حقوق بگیر دارد تکلیف آن‌ها چیست؟ در ولایت «غور»، بر اساس بررسی وزارت آموزش و پرورش افغانستان نشان می‌دهد که از 740 مدرسه، 80 درصد آن غیرفعال‌اند و در نتیجه، می‌توان فرض کرد که 80 درصد از 4 هزار معلم آن نیز «شبح» هستند.

در عین حال اشرف غنی نیز گفته بود که افغانستان 60 هزار معلم دارد اما هراس دارم که پس از بررسی‌ها فقط 6 هزار از آن‌ها در حال انجام وظیفه باشند.

شاید حکومت وحدت ملی افغانستان قادر باشد تا اقدامات سخت اداری را برای اصلاح وضعیت این کشور اعمال کند اما واضح است که در صورت ادامه ناامنی‌ها به واقعیت نمی‌پیوندد. از دیدگاه پاکستان نیز اگر این کارمندان شبح مانند بر اساس ارزیابی‌ها 40 درصد بیکار یا در شرف استخدام تلقی شوند، مهاجرت گروهی جدیدی از مهاجران اقتصادی در سراسر مرز پاکستان-افغانستان اتفاق خواهد افتاد که تعداد این مهاجران را به 5 میلیون نفر افزایش خواهد داد.

با این حال، در کنفرانس لندن بر اهمیت روند صلح برای پایان دادن به خشونت‌ها و حفظ پیشرفت در افغانستان تاکید شد و ضمن اعلام حمایت از رهبری این کشور در روند صلح، بر اهمیت آن در چارچوب «قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل» مانند چشم‌پوشی از خشونت، قطع رابطه با تروریسم بین‌المللی و احترام به قانون اساسی افغانستان و مواردی از رعایت اقدامات حقوق بشری نیز تاکید شده است.

اما آیا طالبان یا دیگر عناصر «گروه‌های مخالف» حاضرند در روند صلح افغانستان شرکت کنند؟

در 3 هفته گذشته، 11 حمله در کابل اتفاق افتاد که به نظر می‌رسد گروه طالبان در پی اثبات توانایی‌هایشان برای ناامنی افغانستان بودند و وحشتناک‌تر از این حملات، درگیری‌های گسترده گروه طالبان در کمپ تخلیه شده «باستیون» در هلمند بود که نیروهای امنیتی افغان با گذشت 3 روز توانستند این کمپ را با پشتیبانی هوایی نیروهای ایساف پس بگیرند. چنین اتفاقاتی نشان‌دهنده ضعف نیروهای امنیتی افغانستان است که باعث شده تا اوباما برخلاف دستورهای اولیه‌اش حمایت جنگی نیروهای آمریکایی را تا سال 2015 در این کشور ادامه دهد.

همچنین، فرماندهان آمریکایی وادار شده‌اند تا بار دیگر پیشنهاد تجدید نظر در خروج نیروهای جنگی تا سال 2016 میلادی را ارائه کنند تا تصمیم بهتری با توجه به شرایط موجود اتخاذ شود. آن‌ها اوباما را مجبور کرده‌اند تا خروج نیروهای آمریکایی را پس از سال 2016 میلادی به تاخیر اندازد.

آیا کشورهای منطقه در مورد ادامه حضور جنگی نیروهای خارجی در افغانستان نگران هستند؟

کشورهای منطقه اگر از ادامه حضور نیروهای خارجی در افغانستان نگرانند؛ تنها پیشرفت روند صلح این کشور این نگرانی را برطرف می‌کند حال باید دید که نقش پاکستان در روند صلح افغانستان چیست؟

«نواز شریف» نخست وزیر پاکستان در کنفرانس لندن در مورد همکاری‌های دوامدار این کشور و مبارزه علیه تروریسم به عنوان دشمن مشترک گفت‌وگو کرد و در عین حال براحتی می‌توان گمانه زنی کرد که دلیل اصلی بازدیدهای مکرر مقامات کابل و اسلام‌آباد در هفته‌های گذشته و در اجلاس‌های پکن و لندن چه بوده در عین حال اشرف غنی با فشار بر پاکستان بمنظور کشاندن طالبان بر سر میز مذاکره با خواسته‌های معقول برای صلح، نگرانی‌های اغراق‌آمیز پاکستان را در 2 مورد بر انگیخته است.

نخست: نقش هند در افغانستان  که توسط حامد کرزی از مقامات دهلی‌نو درخواست شده بود تا تجهیزات نظامی روسی را برای دولت کابل خریداری کند.

دوم: با تاکید بر این که اگر آینده افغانستان به همگرایی منطقه‌ای گره خورده باشد، پس پاکستان باید به عنوان شریک نخست این همگرایی در این کشور حضور داشته باشد.

پاکستان مدت‌هاست که بدنبال اثبات محدود شدن نفوذش بر طالبان است به عنوان نمونه زمانی که طالبان در قدرت بودند، درخواست‌های پاکستان را بر تحویل «ریاض بصره» تروریست پاکستانی و یا محافظت از مجسمه‌های بودا در ولایت بامیان افغانستان رد کرد. اینکه نفوذ پاکستان بر طالبان محدود شده درست است در عین حال این نیز درست است که طالبان تقاضاهای مقامات اسلام آباد را بدلیل اینکه تمام مرکزیت قدرت آن‌ها در پاکستان نیست رد می‌کنند.

در حال حاضر به امید اینکه عملیات «ضرب غضب» و تعهد مبارزه علیه تروریسم از سوی پاکستان برای گروه طالبان هشداری باشد تا خواسته‌های پاکستان را بپذیرند.

بااین حال، با اوضاع پاکستان براحتی می‌توان درک کرد که منطقه «چمن» بیشتر مانند یک شهر طالبان به نظر می‌رسد تا به یک شهر پاکستان، همچنین منطقه‌های «پشتون‌آباد» و «خروت‌آباد» کویته و کمپ‌های مهاجران در مجاورت آن‌ها نیز از اختیارات پاکستان خارج است و حملات فرقه‌ای علیه «هزاره‌ها»، برخی از گروه‌های مسلح مانند طالبان و «لشکر جهنگوی» را متحد می‌کند.

بنابراین ضروری است که اگر پاکستان بدنبال برقراری حاکمیت مجدد دولت بر این کشور باشد باید شرایطی را ایجاد کند تا جنگجویان طالبان در آن جایی نداشته باشند.

واقعیت این است که شاید در گذشته اجازه دادیم که مشکل گروه‌های مسلح و طالبان برای مدت‌ها وجود داشته باشد اما دیگر ظرفیت آن را نداریم که بطور قاطعانه بر «فرانک اشتاینی» تاثیر بگذاریم که آن را پرورش دادیم.

بنابراین باید درک کرد که با گذشت هر روز از نفوذ پاکستان کاسته می‌شود و اوضاع افغانستان نیز وخیم‌تر خواهد شد در عین حال راه‌حل منطقی و قابل دسترسی وجود دارد و آن نقشه راه «شورای عالی صلح» افغانستان است که در نوامبر سال 2012 میلادی در اختیار پاکستان قرار گرفته و پیش‌بینی می‌شود که دولت کابل نیز توانایی پذیرش واقعیت سیاسی حمایت از طالبان را تشخیص دهد.

«بنیاد آسیا» در تحقیق اخیرش اعلام کرده که بیشتر افغان‌ها هنوز از طالبان و دفترهای غیررسمی آن‌ها در مناطق مختلف افغانستان طرفداری می‌کنند.

انتهای پیام/ع