مخبردزفولی: دانشگاه آزاد تا اردیبهشت باید ضوابط افزایش ظرفیت را اعلام کند
خبرگزاری تسنیم: دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: وزیر علوم هنوز رئیس دانشگاه تهران را به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی نکرده است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، محمدرضا مخبردزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بهمناسبت سیامین سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در برنامه شب آفتابی به تشریح فعالیتهای این شورا در طول سه دهه فعالیت خود پرداخت.
متن کامل مصاحبه مخبردزفولی در برنامه شب آفتابی بهشرح ذیل است:
سیامین سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی را به شما تبریک میگویم.
مخبردزفولی: بسماللهالرحمنالرحیم. من هم خدمت جنابعالی و بینندگان محترم عرض سلام و ادب دارم. من هم سیامین سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی را گرامی میدارم.
این شورا ودیعه امام راحل عظیم الشأن ماست و برمیگردد به پیام نوروزی امام راحلمان در سال 59. وقتی جریان انقلاب فرهنگی شروع شد در واقع از قبل از سال 59 تحولات زیادی در ارتباط با دانشگاهها روی داد.
من آن موقع دانشجوی سال اول بودم. ما ترم اولمان را گذرانده بودیم، ترم دوم را خودمان بهعلت انقلاب فرهنگی واحدها را حذف کردیم برای اعتراض به شرایط دانشگاهها.
خوب من یادم هست در سال 58 که من دانشگاه تهران بودم، تقریباً از همه دانشکدهها از هر جریان و گروهی و هر مسلکی یک اتاق را برای انجام فعالیت سیاسی گرفته بودند. چیزی که شما نمیدیدید درس و تحقیق، دانشجو، استاد، سؤال و جواب بود و عمدهاش کار سیاسی بود.
دشمن هم باورش نمیشد انقلاب پیروز بشود و بعد هم که انقلاب پیروز شد از همان لحظات بعد از پیروزی انقلاب در نقاط مختلف درگیریهایی را با هدف اینکه مانع موفقیت انقلاب شود، شکل داد.
اگر شما یادتان باشد قبل از جنگ که 31 شهریور 59 آغاز شد ما شاید در بخشهای عمده مرزیمان جنگهای منطقهای داشتیم؛ ترکمن صحرا، کردستان، بخشی در خوزستان بخشی در سیستان و بلوچستان و بخشهای مختلف حالا جالب است که این درگیریها اگر منطقهای بود یک معنایی داشت، اما ستادهایی اینها را در تهران هدایت و تغذیه میکردند، اما جریانهای پشتپرده و بعضاً روی پرده وجود داشت.
در همین دانشگاه تهران من یادم هست کومله، چریک فدایی، اکثریت؛ اقلیت برای خودشان سیستم قوی و محکمی داشتند البته میدانید که جامعه با پیروزی انقلاب در سال 57 آنها را پس زده بود، در نتیجه اینها برای خودشان دنبال یک مأمنی بودند و فکر میکردند دانشگاه برای اینها مأمن باشد.
جالب است اگر دانشگاه را به عنوان مأمن تئوریک خودشان قرار میدادند شاید منطقی بود، اما از هریک از این گروههای دانشگاهی بعضاً اسلحه بیرون میآمد. من بهعنوان شاهد عینی این حرفها را میزنم.
اصل داستان این بود که دانشگاه باید در خدمت جامعه قرار میگرفت تا برای پیشرفت کشور مطابق آنچه امام میفرمود بتواند برنامهریزی کند.
من باز به یاد دارم رئیس دانشگاه تهران در سال 58 از منافقین بود. بسیاری از درگیریهای سال 58 در دانشگاه را خود آنها دامن میزدند.
به هر حال گلایههای زیادی که شد و پیگیریهایی که بچههای انجمنهای اسلامی کردند ــ من خودم آن زمان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران بودم ــ زمینهساز انقلاب فرهنگی شد.
حالا قضیه تسخیر لانه جاسوسی هم اتفاق افتاده بود. طیف بچههای انقلاب قرار را بر این گذاشتند که بخشی مسیر مسایل مربوط به لانه را دنبال کنند و بخشی هم مسائل دانشگاه را پیگیری کنند.
بعد که پیام نوروزی امام آمد که خروج از فرهنگ بدآموز غربی و روی پای خودمان ماندن مطرح شد تقریباً برای بچههای انقلابی مشخص شد که تکلیف دانشگاهها باید روشن شود و تقریباً از اول اردیبهشت تظاهرات دانشجویی آغاز شد.
بعد واحدها را حذف کردند تا در کشوقوسهای مختلف آمد به شورای انقلاب که بعد مسئولین نظام حمایت کردند با حضرت امام صحبت شد؛ خدا رحمت کند دکتر حبیبی را که بخش زیادی از این تعاملات را ایشان بهعهده گرفته بودند و بنا بر این شد تا شرایط مناسبی برای دانشگاهها مهیا نشود فعلاً دانشگاهها تعطیل شود و یک ماه بعد که دانشگاهها تعطیل شد امام بلافاصله ستاد انقلاب فرهنگی را تشکیل دادند.
ستاد انقلاب فرهنگی در آن زمان 7-8 نفر بودند که شامل دکتر احمد احمدی، مرحوم دکتر حبیبی، مرحوم آیتالله ربانی املشی، مرحوم شمس آلاحمد؛ آقای دکتر شریعتمداری که خدا حفظشان کند و واقعاً یک گهر ناب در عرصۀ علم و تعلیم و تربیت هستند و الآن در بستر بیماریاند و از بنیانگذاران تحول تعلیم و تربیت هستند.
البته بعضی از اینها هم رفتند خارج از کشور و شدند جریان مقابل انقلاب مثل آقای سروش، این ترکیب اولیه ستاد بودند که بنا را بر این گذاشتند وضع دانشگاهها را سامانی بدهند که در واقع این امر خرداد 59 شکل گرفت.
هنوز جنگ هم شروع نشده بود، خیلی از بچههای دانشجو رفتند به اردوهای جهادی؛ این اردوهای جهادی که امروز شما میبینید، از اینجا شکل گرفت.
فرد رشتهاش پزشکی بود میرفت برای خدمترسانی به روستاها و مناطق محروم کشور و واقعاً بیتکلف کارهای بزرگی را انجام میدادند.
بعد این استمرار پیدا کرد تا زمان جنگ. همان زمان لانه جاسوسی تسخیر شد. امام فرمان جهاد سازندگی را صادر کردند و جهاد شکل گرفت.
تعدادی از دوستان دانشجو آن زمان شدند از بنیانگذاران جهاد سازندگی، همین آقای فروزش عزیزمان که قبلاً وزیر جهاد بودند خودشان از دانشجویان دانشگاه تهران بود و از اعضای شورای دانشگاه تهران رفتند در جهاد سازندگی یا آقای سردار افشار، ایشان دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بود و عضو شورای جهاد شدند.
به هر حال سال 59 که قصه انقلاب فرهنگی شروع شد و ستاد شکل گرفت بخشی از جریانهای دانشجویی بهعنوان عقبه پشتیبان برای اینکه ستاد بتواند کارش را انجام دهد، فعالیت داشتند.
ما خیلی از اساتید را از دست داده بودیم. به هر دلیل بعد از انقلاب نتوانستند خودشان را هماهنگ با جریان انقلاب بکنند و ستاد فشار زیادی را تحمل کرد تا بتواند تدارک ببیند و شرایط را سامان بدهد.
حاصلش این شد که نهایتاً سال 61 دانشگاهها باز شدند و کنکور بعدی سال 61 اتفاق افتاد و دانشگاه روی ریل پذیرش دانشجو و و تربیت قرار گرفت.
شما چندمین دبیر شورا هستید؟
مخبردزفولی: اول که به این شکل شورا نبود. وقتی که شورا شکل گرفت اولین دبیر بعد از تشکیل شورا جناب آقای هاشمیگلپایگانی هستند و بعد جناب آقای مهندس میرسلیم مدتی مسئولیت دبیر شورا را بهعهده داشتند. بخشی را قبل از وزارتشان بهعهده داشتند و بخشی را هم همزمان، اما بعد رفتند کنار و بعد هم دکتر کینژاد شدند دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و ایشان کمتر رسانهای بودند. ایشان اوایل دوره دولت اصلاحات دبیر شورا شدند تا سال 84. من هم 25 دیماه 84 دبیر شورا شدم.
شما چند رئیس جمهور را در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدهاید؟
مخبردزفولی: البته من از قبل و بعد از دوره آقای هاشمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهام، اما دبیر نبودهام.
از این چهار رئیسجمهور با کدام راحتتر میشود کار کرد؟
مخبردزفولی: من تا الآن معمولاً فنی و تخصصی با رئیسجمهورها کار کردهام، یعنی شاید این عزیزان و بزرگواران نیز این را اذعان داشته باشند، یعنی برای من واقعاً مهم بود که شورای عالی انفلاب فرهنگی بتواند به وظایف خودش عمل کند.
کدامیک در این جایگاه فنیتر بودند؟
مخبردزفولی: ببینید رؤسایجمهور ما همه تلاششان این بود که در حوزه علم و فرهنگ حرکت رو به جلو داشته باشیم. گاهی وقتها بهاقتضای دولتها بعضی دولتها بیشتر کمک میکردند در جلو رفتن کارهای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بعضی هم به هر دلیلی گرایشی به این نداشتند که فضا برای شورا و مصوبات شورا فراهم شود.
در این مدت زمان، شورا مصوبات گوناگونی داشته است. شما اگر مقایسه کنید در دهه اول انقلاب شورا باید خیلی از زیرساختها را درست میکرد.
دو رئیسجمهور فعلی و قبلی را مقایسه بفرمائید. دکتر احمدینژاد فنی و مهندسی هستند و شاید وارد جزئیات هم میشدند. آقای دکتر روحانی بهنظر از تصمیمات و مصوبات فاصله بیشتری دارند؟
مخبردزفولی:برای اینکه قضاوت من را بعداً بر اساس آنچه شما میگویید پیدا کنید عرض کنم یک مقطعی شاید بعد از ریاستجمهوری مقام معظم رهبری است و بعد از اینکه ایشان رهبر انقلاب شدند، دولت در آن شرایط علاقه داشت بیشتر مشکلات اجرایی خود را از طریق شورا حل کند، چون شورا یک پشتوانهای داشت که از حضرت امام گرفته بود و در دوره رهبر معظم انقلاب این استمرار پیدا کرده بود، یعنی حمایت شد، به این معنی که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکم قانون و لازمالاجرا باشد.
اما نشد؟
مخبردزفولی: الآن تمام قواعد و قوارهای که بر تن دانشگاهها پوشیده شده مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اتقاقاً بسیاری از چارچوبهایی که الآن در بسیاری از نهادهای علمی و فرهنگی داریم مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی بهخلاف بسیاری از شوراهای عالی استمرار پیدا کرد و پای مصوباتش ایستاد و تقریباً ما ترکیب شورا را کم میشود بدون حضور رئیس شورا به یاد داشته باشیم. همیشه رؤسایجمهور، رؤسای قوا و وزرای مربوطه حضور داشتند. نمیدانم چه کیمیایی در شورای عالی است؟
مخبردزفولی: اصلیترین کیمیا نفس گرم و ملکوتی امام راحل و عظیم الشأن ماست و بعد از آن حمایت و تدبیر مقام معظم رهبری است که آن را استمرار داده است. اگر این شورا نبود و حوزه علم و فرهنگ که البته اول از مسیر علم و آموزش عالی آغاز شده و بعد تعمیم پیدا کرد، ما احساس خلأ و فقدان میکردیم.
ما بیش از 1700-1600 مصوبه داریم که بخشی از این مصوبات رؤسای دانشگاههاست. بخش زیادی تأسیسات، تدارک طراحی نظام و نظام واژههای علمی و فرهنگی است که در کشور اتفاق افتاده است.
مثلاً دانشگاه چه ساختاری باید داشته باشد. اول انقلاب ما بیست و خردهای دانشگاه بیشتر نداشتیم. الآن نزدیک به 200 دانشگاه وزارت علوم دارد و نزدیک به 60 تا وزارت بهداشت.
اگر دانشگاه آزاد که 450 واحد دارد و دانشگاه پیامنور؛ غیرانتفاعیها و شبانهها و... را حساب کنیم بیش از 2500 مرکز آموزشی بعد از انقلاب داریم.
اصلاً این امر یعنی یک جریان بزرگ. ما اول انقلاب 170هزار دانشجو داشتیم، چه شده که امروز چهار و نیم میلیون دانشجو داریم؟
اینها اتفاقی نیست، با برنامه اتفاق میافتد. هیچ چیزی با تصادف اتفاق نمیافتد، حتماً یک تدبیر و برنامهای برای آن در نظر گرفته میشود؟
ما سه چهار هزار استاد همان اول انقلاب داشتیم. وقتی انقلاب فرهنگی شد ما ریزش زیادی در اساتید داشتیم و نگران بودیم چطور باید دانشگاهها را اداره کنیم.
امروز زیرساخت دانشگاهها طوری طراحی شده بالغ بر 70هزار عضو هیئت علمی در دانشگاهها فعال هستند.
من فقط استاد تماموقت را میگویم. در غیر این صورت بالای 100 هزار نفر میشود. هرم علمی ما بسیار بهتر از اول انقلاب شده، یعنی اگر 2 تا 3 درصد استاد تمام داشتیم امروز بالای 6 تا 7 درصد استادتمام داریم، بالای 9 درصد استادیار داریم. هرم هیئت علمی ما امروز خوشبختانه بهعکس شده و هیئت علمی بهسمت استاد و استادیار میرود.
چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین بعضی از رؤسای دانشگاهها را تسریع نمیکند؟ رؤسای دانشگاه تهران، جامع علمی و کاربردی و پیام نور هنوز مشخص نیست؟
مخبردزفولی: از غصهها و دغدغههای خود من وضعیت دانشگاه تهران است.
من خودم یک دانشگاه تهرانی هستم. من از سال 57 در دانشگاه تهران هستم تا الآن. یک زمانی بهعنوان دانشجو و الآن هم بهعنوان معلم.
نزدیک به یک سال است که هنوز رئیس دانشگاه تهران تعیین نشده است، پیگیری هم میکنیم، بالاخره این به تعامل احتیاج دارد.
سرپرست برای آن تعیین کردند. سرپرست مدتش تمام شد. سرپرست دیگری را گذاشتند. چه در دوره آقای فرجیدانا و چه در دوره سرپرستان وزارت علوم وارد مقولۀ معرفی رئیس دانشگاه نشدند، چون به هر حال وزارت علوم باید به ما پیشنهاد بدهند.
این حق وزارت علوم است. گاهی این شبهه به وجود میآید که چطور شورا یکباره ده رئیس دانشگاه را تعیین کرد.
این شورا در این راه همراهی و همکاری میکند. زمانی که دانشگاهی رئیس ندارد سرپرست نمیتواند بسیاری از تصمیمات را بگیرد و برنامهریزی کند.
شنیدم که هفته آینده وزیر رئیس دانشگاه تهران را معرفی میکنند؟
مخبردزفولی:هنوز معرفی نکردهاند. دیروز با آقای دکتر فرهادی صحبت و تأکید کردم سریعتر رئیس دانشگاه تهران معرفی شود.
دانشگاه پیامنور چطور؟
مخبردزفولی: به نظر ما درباره پیامنور هم احساس میکنم بهواسطه گستردگی این دانشگاه باید فکر جدی بکنیم.
باید ببینیم اصلاً پیامنور به وظیفهاش عمل میکند؟ قرار است پیامنور همینجور ظرفیت پذیرش دانشجو را 600 تا 700 هزار نفر کند؟
ما البته مشکل در سایر مراکز آموزشی هم داشتیم. همین اخیراً یک مشکلی را برای دانشگاه آزاد داشتیم که یک حجم زیادی را به تعداد دانشجو اضافه کردند.
در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شد تا یک کمیتهای تشکیل شود برای اینکه سازوکار آن مشخص شود.
جلسه گذاشتند و وزرای محترم تشریف آوردند. وزیر علوم و بهداشت، رئیس محترم دانشگاه آزاد و رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و... به توافق رسیدیم که برای این پذیرش دانشجو باید همه استانداردهای وزارت علوم را رعایت کنند و تا اردیبهشتماه به دانشگاه آزاد مهلت دادیم که ضوابط و مقررات آموزش عالی را برای این پذیرش طراحی کند و نظارت را هم به دو وزارتخانه دادیم تا در اردیبهشتماه براساس گزارشی که از دانشگاه آزاد میگیرند و تحقیقات میدانی خودشان در مواجهه با دانشگاه آزاد بتوانند ارزیابی خود را اعلام کنند.
منصفانه است که این را بسپارید به رقبای دانشگاه آزاد؟
مخبردزفولی: مگر وزارت علوم رقیب دانشگاه آزاد است؟
بهنظرم بود یک زمانی.
مخبردزفولی: نه، اتفاقاً اشتباه است. وزارت علوم مسئول آموزش عالی کشور است، بهلحاظ اجرا متولی عملیاتی آموزش عالی است.
وزارت علوم ضوابطی دارد و مسئول است که این ضوابط را چه در دانشگاههای دولتی و چه دانشگاههای غیردولتی اعمال کند.
همانطور که برای دانشگاه آزاد این چارچوب را تعیین کردیم، باید برای دانشگاه پیامنور اتفاق بیفتد.
بسیاری از رشتههای پیامنور ممکن است قاعدههای آموزش عالی را یا نداشته باشند و یا کسر قواعد داشته باشند. باید استاندارد آن مشخص شود.
ما با آقای دکتر نجفی این قرار را گذاشتیم و بهزودی با دکتر فرهادی این قرار را خواهیم گذاشت که نسبت به پیامنور هم بهلحاظ محتوا و هم بهلحاظ ساختار و تنوع رشتهای اصلاحاتی انجام شود.
در جلسه دیشب که شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، وقتی گزارش نقشه جامعه علمی کشور مطرح شد، بهخصوص جناب آقای دکتر روحانی بسیار علاقمند هستند که ما چیزی را که تصویب میکنیم بهنوبه و دورهای گزارش از اجرایی شدنش را هم در شورا داشته باشیم.
یکی از محورهایی که سران قوا، وزرای محترم و اعضای شورا جمعبندی کردند این بود که تکلیف آمایش سرزمین در عرصه آموزش عالی مشخص شود.
آمایش آموزش عالی یعنی براساس مزیتهای نسبی مناطق گوناگون جغرافیایی کشور عمل کنیم.
مثلاً در مناطقی که کنار دریا هستند باید بیشتر رشتههای مرتبط با دریانوردی رشد یابد.
در بعضی مناطق محوریترین فعالیت صنایع دستی و قالی و... است که باید به آن توجه کرد. تا الآن بهدلیل دخالتهای پیدا و پنهان و توقعاتی که در هر منطقه بوده به هر دلیل مسئولان در رودبایستی قرار میگرفتند و مجوزهایی را برای رشتههای گوناگون که تناسبی با آن مناطق ندارند میدادند، این باعث هندسه ناموزون در آموزش عالی شده است.
شما فرمودید در بیست سال آینده سند نقشه جامع علمی کشور جواب خواهد داد؟
مخبردزفولی: بله، هدفگذاری اصلاً طبق چشمانداز است، البته 12 سال از چشمانداز باقی مانده و ما توقع داریم انشاءالله در پایان چشمانداز بخش عمدهای از نقشه جامع عملی شود.
آقای دکتر، تدوین اینهمه سند خیلی کار بزرگی است. چند سال است پیگیری میکنید؟
مخبردزفولی: ببینید سال 90 و 91 در حقیقت نقشه جامع علمی کشور ابلاغ شده و بلافاصله بعد از آن ستاد راهبری که در حقیقت ستاد اجراییسازی این سند است، تشکیل شد که بهطور مستمر تشکیل شده و اعضای این ستاد هم از دستگاههای اجرایی هستند، مثل وزیران علوم، آموزش و پرورش، بهداشت، معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری، رؤسای کمیسیونهای مجلس.
اجرایی کردن نقشه بهعهده ستاد است. اگر ستاد نبود این نقشه فقط ابلاغ میشد به دستگاهها و چهکسی میتوانست این را پایش کند که در دستگاهها بخشهای این نقشه اجرا میشود یا نه؟
رصد، پایش، ارائه گزارش، نظارت، بازنگریها و بهروزرسانیها کار این ستاد است.
در همین نقشه جامعه علمی کشور گفته شده که 15 اولویت اصلی در ارتباط با علم و فناوری باید برایشان برنامهریزی شود از جمله آن هوافضا، فناوری نانو، فناوری زیستی یا بیوتکنولوژی، میکروالکترونیک، گیاهان دارویی طب سنتی، سلولهای بنیادی و... بوده است.
اگر یک چارچوبی وجود داشته باشد و ضوابطی، یک اهداف کمی و کیفی برای آن تعریف شود مثلاً در علم نانو معلوم شده که در ارتباط با این علم باید به چند درصد بازار جهانی برسیم.
این ضوابط را که دوباره همان دستگاهها تعیین میکنند؟
مخبردزفولی: خیر، ستاد تعیین میکند.
بالاخره ستاد هم از نمایندگان همان دستگاهها تشکیل شده است؟
مخبردزفولی: بله، مگر میشود بدون هماهنگی و مشارکت دستگاهها کاری را انجام داد؟ اصلاً کار خوب این است که سیاستگذار با مجری در تعامل مستقیم و مستمر باشند.
اگر سیاستگذار، ذهنی و بهدور از واقعیتهای موجود بخواهد سیاستگذاری کند، مثلاً بگوییم باید برسیم به 20 درصد بازار جهانی نانو، اینکه غلط است.
اجرا هم اگر بهتنهایی و بدون داشتن نقشه بخواهد اجرا کند، میشود اینکه یک وزیر توانمند است پیش میرود اما یک وزیر دیگر شاید نتواند و برگشت به عقب کند.
میخواهم ببینم نقشه جامع علمی کشور که 3 سال از ابلاغش میگذرد و شما بر اجرای مفادش نظارت میکنید باعث چه تغییری در وضعیت علمی کشور و از آن فراتر در زندگی مردم شده است؟
مخبردزفولی: این اسناد راهبردی مسیر را تعیین میکند، اینطور هم نیست که شما تصور کنید. امروز نشستیم تصویب کردیم فناوری نانو داشته باشیم، فردا تأثیر محسوسش را در زندگی مردم ببینیم.
بسیاری از دانشمندان امروز دیگر فکرشان این نیست که مقاله تولید کنند بهصرف اینکه در این علم صاحب کرسی هستیم.
امروز بهدنبال این هستند که از طریق بیوتکنولوژی بگویند من میتوانم داروی ضد اماس تولید کنم، این میتواند در زندگی مردم تأثیر بگذارد.
الآن سینووکس توسط همین دانشمندان در کشور تولید شده. سینووکس داروی ضد اماس است، بیماریای که ما در کشورمان با آن زیاد درگیر هستیم.
خوب است که این دوربین شما بچرخد و برود به کارخانهای که این سینووکس را تولید میکند. بروید سیناژن را بازدید کنید. این دارو هم مشکل بیماران داخل کشور را حل میکند و هم در سال گذشته و امسال 22 میلیون دلار فقط در روسیه فروش داشته است. این حاصل توانمندی دانشمندان ایرانی در تبدیل یک ایده و علم و دانش به محصول و ثروت است، فقط دارو نیست، مثلاً ساخت نیروگاهها را شما ببینید.
حالا همه اینها را دیگر نبرید زیر پرچم شورای عالی انقلاب فرهنگی.
مخبردزفولی: خیر، من نگفتم کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است. من دارم توانمندی علمی را میگویم. اتفاقاً هدف من این نیست که بگویم اینها کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است، اما زیرساخت آن را یک نهاد نشسته و ایجاد کرده است.
اگر این رشتهها راهاندازی نمیشد و دانشمندش تربیت نمیشدند، چه اتفاقی میافتاد؟ روز اولی که نانو مطرح شد، خدا حفظ کند دکتر عارف را آن موقع سال 83 معاون اول بودند که طرح مطرح شد، که زودتر در شورای عالی انقلاب فرهنگی سندی را در مورد نانو تنظیم کنیم که همزمان با تحولات دنیا کارمان را انجام دهیم.
یادم هست ایشان چون به این موضوع علاقه داشت یک رقم خوبی را هم در دولت گذاشت برای این کار تا پشتیبانی شود، یعنی یک طرف سندش را داشتیم و هدفگذاریهایی شد و بعد هم ستادی داشت. امروز بد نیست گزارشهای ستاد نانو در تلویزیون گفته شود.
انتهای پیام/*