نویسنده سوری: فرانسه جایگاه خود را در منطقه و سوریه از دست داد

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری رای الیوم، رولا زین نویسنده سوری در مطلبی در خصوص جایگاه فرانسه در معادلات بین المللی و نقش این کشور در تحولات جاری سوریه را مورد ارزیابی قرار داد و در این باره می نویسد : عملکرد دولت فرانسه درباره اوضاع جاری سوریه به نحوی بوده است که بلافاصله روسیه جایگزین فرانسه شده است.

این نویسنده سوری مطلب خود را در این باره با ذکر این مساله آغاز می کند که  چند روز قبل بود که وزیر خارجه اسبق فرانسه به منطقه قامشلی و حسکه عزیمت کرد، این دو منطقه اخیرا ً به دست ارتش سوریه آزاد شده‌اند، اما این وزیر سابق فرانسوی قصد داشت با این سفر خود به این دو منطقه تلاش کند رژیمی را برای کردهای جدایی طلب بوجود آورد و از این طریق جای پای جدیدی برای فرانسه در منطقه باز کند.

برنارد کوشنر صاحب این مفهوم است که می‌گوید: حق دخالت در امور داخلی تمام کشورها را به دلایل بشر دوستانه برای خود محفوظ می داریم، وی در اصل یک پزشک است وی مدعی است تلاش می کند برای رهایی ملت ها از دیکتاتوری ها و برای جلوگیری از سرکوب مردم و مقابله با شکنجه تلاش می کند،‌ البته این طرز فکر وی بسیار شبیه طرز فکر جورج بوش پسر و طرز فکر نو محافظه کاران دولت آمریکاست.

چرا که هنوز از وی ولو برای یک بار نشنیده ایم که برای نجات ملت فلسطین درخواست دخالت فوری یا اقدام سریع نماید یا برای نجات کودکان غزه از حملات وحشیانه اسرائیل از جهنمی که برای اهالی غزه تشکیل داده شده بود اقدامی بعمل آورد، یا حتی برای کشته شدن هزاران کودک بی دفاع عراقی در جریان حملات هوایی نظامی آمریکا به عراق کار انجام دهد، وی برعکس در آن زمان حتی وقتی دولت های فرانسه و ملت های جهان با این حملات مخالف می کردند وی تنها مدافع ادامه یافتن این حملات بود.

این نویسنده سوری در بخش دیگری از این مطلب چنین می نویسد: اکنون دیگر در بین فرهیختگان فرانسوی افکار این شخصیت فرانسوی چهره ای معروف است که همواره از اسرائیل جانبداری می کند و سیاست های دولتمردان آمریکا را در حمله به کشورهای منطقه همواره تایید می کند،‌ حتی کتابی هم اخیرا ً درباره فرصت طلبی های وی منتشر شده است که بر روی جلد این کتاب تصویر وی در قالب شکل کودکی نقاشی شده است که در آغوش جورج بوش پسر نشسته است.

سفر این وزیر سوسیالیست نزدیک به لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه به سوریه نشان از فهم و درک نادرست مقامات فرانسوی از تحولات جاری سوریه از همان روز نخست آغاز این تحولات دارد،‌ این کشور با وجود تمام تحولات منطقه ای و بین المللی گویا حاضر نیست کماکان متوجه شود چه اتفاقاتی در شرف وقوع است و گویی می خواهند در همان مسیر سابق خود گام بردارند.

لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه هم اخیرا در یک مصاحبه رادیویی چنین گفته است : " باید حملات گمراه گننده ای و نامشخصی به نظام سوریه صورت گیرد ".

در آن زمان ما معنی و پیام این سخنانش را به درستی درک نکردیم و بعد از مدتی رئیس جمهوری فرانسه طی چندین نوبت اعلام کرد حملات جنگنده ها به مواضع داعش در عراق  به خواست دولت عراق انجام می گیرد و این تصمیم موافق با خواست سازمان ملل صورت می گیرد اما اوضاع در سوریه در این باره فرق می کند،‌ وی از این طریق تلاش می کرد عدم حمله به خاک سوریه را توجیه کرده باشد. اما به عقیده من این سخنان فابیوس هفته قبل از طریق حملات دشمن صهیونیست به مواضعی در دیماس در نزدیک فرودگاه بین المللی دمشق عملا فعلیت یافت .

اکنون دیپلماسی فرانسه تمام برگه های برنده خود را از دست داده است و دیگر نمی تواند جایگاه خود را در این منطقه بازیابد،‌ در گذشته نه چندان دور این کشور در منطقه جایگاهی برای خود ایجاد کرده بود، به نظر می رسد پاریس برای تغییر موضع خود نیازمند دریافت نصایحی در این زمینه از عربستان سعودی و قطر است چرا که زمانی که از رئیس جمهوری سوریه توسط مجله فرانسوی " باری ماچ " سوال شد چگونه روابط خوب با فرانسه به این منوال رسیده است وی گفت : " در بین سال های 2008 تا 2011 این روابط خوب بود، و البته علت آن هم تلاش های فرانسه نبوده بلکه دولت آمریکا از پاریس خواسته بود با تقویت روابطش با سوریه ارتباط دمشق را با ایران بکاهد ". همین مطلب را فرانسوی ها هم در آن زمان که نیکولای سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه بود تاکید کردند. بعد از آن با تلاش قطر برای بهبود روابط با دمشق پیش رفتند، از این رو در این زمان هم فرانسوی ها نبودند که پیش قدم شدند، بلکه انها به سیاست دشمنانه خود با دولت سوریه ادامه دادند، اما به خواست دوستان بود که به این روابط را بهبود بخشیدند.

فرانسوی ها از بشار اسد بیزار هستند و همچنین آنها از ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه هم بیزارند، سه مورد نه را از روسیه در شورای امنیت درباره سوریه دریافت کردند یعنی مخالفت با حمله به مواضع ارتش سوریه و مخالفت با انهدام توان دفاع هوایی و مراکز زیربنایی و مخالفت با حمله به نهادهای دولتی سوریه اما عامل اصلی بیزاری فرانسوی ها از سوری ها این است که سوریه تنها کشور عربی منطقه بود که با توسل به سلاح خود را از استعمار فرانسوی رهایی بخشید و این کینه ای دیرینه از دل ملت سوریه است که فرانسوی ها در دل دارند.

از این رو فرانسوی ها همواره پیشنهادهای روسیه برای حل بحران سوریه را با تمسخر می نگرند و برای سفر بوگدانوف به کشورهای منطقه ارزشی قائل نیستند، چرا که فرانسوی ها از همان ابتدا و به سرعت شرط بندی برای سرنگونی نظام سوریه را باختند، آن زمان که به سرعت از شمار دوستانش ( دشمنان ملت سوریه ) کاسته شد، و یکصد و چهارده کشور هم پیمان فرانسه به سرعت به 11 کشور تقلیل یافت، حتی برای گفت وگوها هم معارضانی خارجی بوجود آوردند، بیش از نیمی از این مخالفان هم کسانی هستند که آشنایی آنها به سوریه در حد شناخت این کشور از روی نقشه بود و نیمی دیگر هم از اخوان المسلمین بودند آنها کلا ً با اصل دست به دست گشتن قدرت مخالف بودند آنها کسانی هستند که قدرت را تنها با توسل به زور سلاح می شناسند، و فرهنگ پست فرانسوی بر آن پایه گزاری شده است، آنها اکنون در حال نصیحت دادن و راهنمایی کردن دولت فرانسه هستند و پاریس  هم اطلاعات خود را درباره سوریه از این افراد دریافت می کند، فرانسه هم به نوبه خود به این نصایح آنها توجه کرد و به پیشگویی این افراد برای فروپاشی ارتش سوریه و نهادهای دولتی این کشور و نزدیک بودن سقوط نظام حاکم در سوریه توجه کرد، این سوای شایعات دیگری است که رواج می دادند و حکایت از این داشت که نظام سوریه در صدد تشکیل دولت علوی خود در منطقه ساحلی است و این دولت داعش را مسلح کرده است و آنها را از زندان های خود خارج کرده تا جهانیان را بوسیله آنها به هراس بیندازد.

تصور کنید که حتی یک دیپلمات برجسته فرانسوی به برخی از نشریات عرب از طریق خبرنگاران آنها در پاریس این سوال را مطرح کرده و البته اطلاعات خود را از مخالفان سوری در فرانسه به دست آورده بود که پرسید : چرا ائتلاف ضد داعش به حزب الله در لبنان و ارتش علوی وشیعیان عراق حمله نمی کند و تنها به حمله به داعش و جبهه النصره که از اهل سنت هستند بسنده کرده است ! .  ‌

آیا واقعا ً کسی حتی تصورش را هم می کرد روزی از فرانسه این کشور لائیک مدعی دفاع از حقوق بشر چنین گفته هایی را از یک مسئولش بشنویم وی اطلاعات خود را از مخالفان حامی داعش و جبهه النصره که در داخل خاک سوریه زندگی می کنند دریافت کرده حال این پرسش مطرح است که واقعا مناسبت مطرح شدن این موضوع از سوی یک شخصیت دیپلماتیک فرانسوی حتی اگر به صورت غیر مستقیم باشد انعکاس و بازتاب دادن آن آیا هدفی جز ایجاد فتنه طایفه ای بین شیعه و سنی معنی دیگر هم می تواند داشته باشد؟ یا شاید هدف از این مواضع مقدمه چینی برای حمله و اقدام نظامی ضد سوریه است؟.

حال برخی از فرانسوی ها با این پرسش رو به رو هستند که چرا چند صد نفر از جوانان فرانسوی برای جهاد به سوریه عزیمت کرده اند، حال این که برخی از کارشناسان به رسانه های خبری تلویزیونی و رادیویی در فرانسه دستور داده بودند تبلیغات خود را به شدت متمرکز به حملات تبلیغاتی ضد نظام سوری نمایند؟.

روس ها که از همان ابتدا با صدای رسا و عملا اعلام کردند که با تغییر نظام ها از طریق توسل به زور مخالف هستند اکنون از تمام طرح ها و توطئه ها برای تجزیه سوریه پیشی گرفته اند و اجازه این کار را به کسی نمی دهند از این رو می بینیم سفرهای پی در پی میخائیل بوگدانوف معاون وزیر خارجه روسیه به کشورهای مختلف منطقه هم با همین هدف صورت می گیرد و نمی خواهند فرصت هر اقدام نظامی ضد سوریه را به غرب بدهند، البته مسکو از پیش از ظهور پدیده داعش هم تلاش های خود را برای حل بحران به کار بسته بود و برای تقویت راه حل های داخلی و برجسته ترین آنها کمک گرفتن از ارتش سوریه به عنوان نخستین راه حل برای هر بحران استفاده می کند.

‌اما گروه موسوم به ائتلاف یا باقی مانده آنها هنوز با سبقت گرفتن از حوادث سعی دارند تلاش های روسیه را از طریق اقدامات دیپلماتیک بگیرند، از این رو این ائتلاف خواستار ایجاد نه تنها یک منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه بلکه خواستار بوجود آمدن سه منطقه پرواز ممنوع در شمال و قلمون و جنوب شدند.

هنوز این دسته و حامیان آنها معتقدند نمایندگان مخالفان نظام سوریه هستند و آنها نماینده ملت سوریه هستند ! از این رو سعی دارند شرایط خود را به روسیه تحمیل کنند چرا که معتقدند از سوی جامعه بین المللی اعتراف بین المللی دوستان دشمنان سوریه را به دست آورده اند.

آنها را اگر آزاد بگذارند حتی می خواهند پوتین را هم سرنگون کنند، !! ولی در واقع نمی دانند جنگ نامحدودی که بین مسکو و واشنگتن اگر به راه بیفتد این اروپا خواهد بود که غرامت آن را پرداخت خواهد کرد، واقعا امروزه چه کسی به سوریه و آینده ملت این کشور چشم دوخته است چرا که سوریه اکنون به میدانی برای نزاع بین روسیه و امریکا مبدل شده است؟

تلاش برای مخالفت با تلاش های صورت گرفته به منظور متقاعد کردن همه برای گفت‌وگو با دولت سوریه در واقع به نفع اسرائیل است و اگر خدای ناکرده بازهم این تلاش ها به ثمر نرسد این امر می تواند به زوال سوریه از روی نقشه بینجامد و پافشاری شورای نظامی در حلب برای رد طرح دومیستورا نیز تلاشی دیگر است برای تجزیه حلب و اجرای نقشه های قبلی به منظور جلب رضایت و اطمینان خاطر ترکیه در شمال سوریه چرا که آنها به دنبال جنگ تا آخرین قطره خون هستند، اما در جنوب سوریه عملیات راهبردی و لوجستیکی به صورت جدی همسو با مراکز جاسوسی اسرائیلی دنبال می شود، چرا که در غوطه متحمل شکستی سنگین شدند و اکنون با پناه بردن به اسرائیل می کوشند نظام سوریه را سرنگون کنند.از این رو گفت وگوهای سوری سوری بسیار مهم است و باید این گفت وگوها به ثمر بنشیند

انتهای پیام/ر