بحران سوریه و ضرورت تقویت جبهه دیپلماتیک محور مقاومت
خبرگزاری تسنیم: دومین سفر رسمی وائل نادر حلقی، نخستوزیر سوریه در چند ماه اخیر به تهران که به فاصله اندکی از سفر وزیر امور خارجه این کشور (همزمان با سفر وزیر امور خارجه عراق) در چند هفته پیش صورت میگیرد...
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، روزنامه خراسان مطلبی را با عنوان«بحران سوریه و ضرورت تقویت جبهه دیپلماتیک محور مقاومت»در ستون یادداشت روز خود به قلم علیرضا قربانی به چاپ رساند:
دومین سفر رسمی وائل نادر حلقی، نخستوزیر سوریه در چند ماه اخیر به تهران که به فاصله اندکی از سفر وزیر امور خارجه این کشور (همزمان با سفر وزیر امور خارجه عراق) در چند هفته پیش صورت میگیرد، نشانه خوبی از ایجاد تحرک در دیپلماسی محور مقاومت اسلامی است. بااینهمه به نظر میرسد هنوز فاصله قابلتوجهی میان نقش دیپلماسی رسمی و آشکار با آنچه دیپلماسی پنهان در قبال محور مقاومت خوانده میشود، وجود دارد.
جمهوری اسلامی ایران از آغاز بحران تروریسم در سوریه در حوزه دیپلماسی غیررسمی یا پنهان، نقش بیبدیلی ایفا کرده است و بهخصوص کمکهای مستشاری نظامی ایران به ارتش سوریه در ماههای اول بحران و آموزش و سازماندهی تشکیلات دفاع وطنی (بسیج مردمی) برای مقابله با تروریستها در سر پا ماندن محور مقاومت اسلامی و پیروزیهای بعدی آن اهمیتی راهبردی داشته است.
همزمان شدن اوجگیری بحران تروریسم در سوریه و سپس عراق با سالهای پایانی دولت دهم و ادامه آن در یک سال و چند ماه گذشته از دولت یازدهم در ایران، که چهبسا از طرف کشورهای اصلی حامی تروریسم، بهصورت حسابشده صورت گرفته است، باعث شد تا اشتغالات داخلی ایران به حواشی انتخابات ریاستجمهوری و دوران انتقال قدرت در کنار اولویت یافتن فراوان مذاکرات هستهای که بخش عمده توان و ظرفیت دستگاه دیپلماسی ایران را به خود مشغول داشته است، آنگونه که باید از ظرفیتهای دیپلماسی رسمی کشور برای حمایت از محور مقاومت استفاده نشود. بهجز مسائل یادشده، وجود برخی ابهامهای ناشی از اشتباهات دولت سوریه در چگونگی مواجهه با بحران هم در این مسئله دخیل شناخته میشود.
اکنون و با آشکار شدن چهره واقعی دشمنان ملت و دولت سوریه و برطرف شدن ابهامات احتمالی در ضرورت حمایت همهجانبه دیپلماتیک از دولت سوریه و خطر بزرگی که از ناحیه تروریسم متوجه امنیت منطقهای، بینالمللی و حتی امنیت ملی جمهوری اسلامی است، تحرک بخشیدن مضاعف به دیپلماسی آشکار برای تقویت محور مقاومت در کنار تقویت و تداوم دیپلماسی پنهان ضرورتی انکارناپذیر است.
با شکلگیری ائتلاف غربی ضد داعش (حتی اگر ائتلافی ظاهری و غیر مؤثر باشد) و با حمایت نسبتاً گستردهای که از اقدام علیه تروریستها در سوریه و عراق صورت گرفته و حتی حامیان رسمی داعش (بهجز ترکیه) را هم به خود جلب کرده است، مقدمات تحرک دیپلماتیک به نفع محور مقاومت اسلامی فراهمتر از گذشته است.
طبیعی است که این فرصت دیپلماتیک برای کشورهای غربی و عربی مخالف دولت بشار اسد برای بازسازی جبهه مخالفان کمتر افراطی و داخلی دولت سوریه هم فراهم است و اگر از سوی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان ستون خیمه مقاومت اسلامی، در تقویت جبهه دیپلماتیک دوستان واقعی مردم و دولت سوریه تعللی صورت گیرد، این فرصت طلایی از کف خواهد رفت و تداوم بحران و افزایش هزینههای آن غیرقابلپیشبینی است.
آشکار شدن چهره واقعی تروریستهای مخالف ملتها و دولتهای سوریه و عراق نزد افکار عمومی و دولتهای مختلف جهان، زمینه را برای ایجاد ائتلافی دیپلماتیک برای تقویت محور مقاومت اسلامی در برابر تروریسم فراهم آورده است. اکنون علاوه بر روسیه، چین هم بهعنوان یک قدرت مطرح جهانی برای حضور در این عرصه اظهار تمایل میکند و بعضی دولتهای میانهرو عرب هم از ظرفیت بازگشت دوباره به جمع حامیان سوریه یا دست کم کاستن از فشارهای سیاسی بر دولت بشار اسد برخوردارند، ضمن اینکه حامیان اصلی تروریستها مانند گذشته قادر به حمایت علنی از گروههایی مانند داعش و النصره و دشمنی علنی با دولت سوریه نیستند.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی حتی از تجربه، اعتبار و فرصتهای روانی ایجادشده در حاشیه مذاکرات هستهای هم میتواند برای تقویت رویکرد تحرک بیشتر دیپلماتیک به نفع محور مقاومت اسلامی استفاده کند، جبههای که اگر اهمیت آن از دیپلماسی هستهای بیشتر نباشد (که به عقیده نگارنده بیشتر است)، قطعاً به همان اندازه مهم است؛ بنابراین به همان اندازه ضرورت توجه و تحرک دارد و چشمانداز پیروزی در این جبهه چهبسا روشنتر است.
انتهای پیام/