تأثیر مناسبات آمریکا و روسیه بر مذاکرات هستهاى ایران
خبرگزاری تسنیم:روسیه و آمریکا کماکان در موضوع «جهتگیرى جدید سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران» در نظام بینالمللى و تحولات منطقهاى، دچار تردید راهبردى هستند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مقاله ذیل با عنوان « تأثیر مناسبات آمریکا و روسیه بر مذاکرات هستهاى ایران » بیانگر دیدگاهی خاص در این زمینه است که با تحولات روزهای اخیر در برخی مفاد آن دچار تفاوت هایی شده است:
بخش اول: تأثیر رفتار و روابط روسیه بر مذاکرات هسته اى ایران
قبل از ورود به تحلیل محتواى موضوع، لازم است سطح سؤال و تأثیرات در حوزه «مذاکرات هسته اى» و «موضوع هسته اى» تفکیک گردد. بدیهى است مقصود این گزارش «مذاکرات هسته اى است» لذا شیوه پاسخ معطوف به «بهره گیرى تاکتیکى» از شرایط خواهد بود.
الف - نگرش و مبانى رفتارى روسیه و آمریکا در مذاکرات هسته اى
آمریکا و روسیه کماکان براساس دکترین هسته اى خود رفتار خویش را نسبت به مذاکرات تنظیم کرده اند. با توجه به مسیر جدید مذاکرات هسته اى که از مختصات نرمش قهرمانانه یعنى، ایجاد فرصت جدید، تغییر مسیر تهدیدات و ایجاد رویکرد تعامل به جاى تقابل در حوزه حریف پیروَى مى کند، چنین به نظر مى رسد که:
1. روسیه و آمریکا براساس:
1/1. مدیریت زمان و طرازبندى جدید نسبت به یکدیگر؛
2/1. مدیریت متغیرها در شاخص تعامل و مذاکرات جدید؛
3/1. مدیریت نگاه و تنظیم جهت گیرى سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران؛ رفتار خود را تنظیم و مسیر خود را آرایش داده اند.
2. نگاه آمریکا و روسیه به نقشه راه مذاکرات هسته اى کماکان تابع:
کنترل بازیگران جدید در حوزه هسته اى، بهره گیرى از پیامدهاى توافق و عدم توافق، معادله چانه زنى، مدیریت تهدیدات آتى و میزان تأثیر آن در حوزه هاى کشورهاى همکار خود است.
«فصل مشترک آمریکا و روسیه در مذاکرات هسته اى، متکى بر ایران قابل کنترل، ضعیف و مطیع در موضوع هسته اى است.»
ملاحظات:
1. لازم است تأثیرات روابط روسیه و آمریکا و توانایى تبدیل کردن آن توسط «رقبا» به سناریوهاى اصلى، فرعى و مصنوعى در ارائه سیاست آن ها نسبت به مذاکرات هسته اى به درستى شناسایى شود.
2. با هدف غلبه بر شرایط ثانویه در چارچوب هوشمندى سیاست هاى خارجى کشورمان، ضرورى است سطح و میزان خطاى محاسباتى روسیه و آمریکا در انتخاب سناریوهاى احتمالى در پارادایم تأثیرات در مذاکرات هرچه بیشتر موشکافى شود.
ب. تفاوت تاکتیکى «روسیه با آمریکا» در منش مذاکرات هسته اى
روسیه کماکان مخالف تحریم یک جانبه است و بعد از ماجراى اکراین مخالفت خود را نسبت به «ایده تحریم به عنوان ابزار» تغییر داده و مواضع پوتین و ریباکوف گویاى آغاز این نگاه است. دولت پوتین قائل به ایده ى حدى از فشار بر ایران و مخالف بکارگیرى ایده «همه گزینه ها» است و در این راستا مخالفت خود را با به کارگیرى اهرم زور و ضربه نظامى آشکارا بیان کرده است.
1. روسیه براى راضى کردن ایران خواهان حفظ ساختار حدود غنى سازى صنعتى است و نسبت به اصل تحقیق و توسعه و تغییر کاربرى «غنى سازى پرشدت HEU» اصرار مى وزد و با توجه به ایفاء نقش خود در نیروگاه بوشهر و هم چنین همکارى نظامى با ایران در صنایع موشکى، دچار وضعیت پارادکسیکال در تنظیم سیاست هاى خود است. تأکید مى شود کاهش آستانه و انسداد خط گریز براى روسیه حیاتى تر از کشورهاى غربى است.
2. روسیه بعد از همراهى با ایران در سوریه و اخیراً در موضوع عراق و شدت یافتن مناقشه خود در اکراین عملاً با نقض تحریم ها در بخش انرژى، پیوند محاسبات خود با ایران را تغییر داده است.
چناچه روسیه در حوزه «نظامى» سیاست دوگانه اى را با ایران دنبال کند، عملاً ارزش قطعنامه هاى صادرشده در شیب تهى شدن قرار مى گیرد.
اضافه مى شود که روسیه حالت موازى خود با چین را کماکان حفظ کرده است لیکن نسبت به دوره جدید روابط ایران با اروپا «حساس» شده است و تلاش مى کند نتایج دور جدید مذاکرات را در حوزه روابط ایران با غرب خنثى کند.
3. روسیه در صورت «حمله احتمالى» در موضوع هسته اى در کنار ایران قرار نخواهد گرفت و این موضع را به مقامات عالى ایران اعلام کرده است. از طرفى دیگر روسیه حاضر به پذیرش ایران هسته اى محدود است و شرط آن عدم ورود غرب به معادلات داخلى و خارجى ایران است. این گونه رفتار نوعى واکنش علیه غرب در خلیج فارس و منطقه مى باشد.
4. نسبت حضور ایران در نظام فرصتى روسیه با نسبت حضور روسیه در نظام فرصتى ایران متفاوت است، لذا بهره گیرى از نقش روسیه در دور جدید مذاکرات منتفى است. قابل ذکر است روسها قائل به پذیرش داورى آمریکا در دور جدید مذاکرات نیستند و تأکید بیشتر روسها بر نظام بازرسى و نقش آژانس بین المللى انرژى اتمى، معطوف به این اصل است.
5. روسیه هنوز منافع خود را در دور جدید مذاکرات هسته اى دنبال مى کند و از آن جا که غرب پندارى ایران در روسیه کماکان حرف اول را مى زند و لذا اعتقادشان بر این است که ایران با گرایش به غرب از آن ها جدا مى شود ولى هنوز معتقد به دادن «امتیاز مقطعى» به ایران است و به دنبال سناریوى برنده شدن در فرداى توافق ایران و آمریکا نیز هست.
6. روسیه معتقد است که «تیم مذاکره کننده ایرانى» اعتقادى جدى به کار همگام و همزمان با روسیه در سطح آمریکا را دارد و لذا تاکتیک هاى ایران را براى خود توجیه پذیر نمى داند.
قابل توجه است که چینى ها نیز این رویکردها را از کانال هاى مختلف به اطلاع ایران رسانده اند.
روسیه در حوزه عراق، تعامل سیاسى بسیار خوبى با ایران از خود نشان داد ولى در موضوع هسته اى چنین همگرایى را تاکنون بروز نداده است.
7. روسیه در شرایط جدید با توجه به نوع اختلافات خود با آمریکا احساس مى کند که دیگر نخواهد توانست همانند گذشته دیدگاه هاى چالشى خود را به ایران تحمیل کند و آرام آرام حاضر به پذیرش برخى از هزینه ها شده است. روس ها اعتقاد دارند که در شرایط جدید، سطح نیاز روسیه به ایران با سطح نیاز ایران به روسیه، با توجه به سیاست خارجى دولت یازدهم تفاوت کرده است و طرفین تلاش مى کنند رویکردهاى یکدیگر را تعدیل کنند و این امر سبب گردیده مدل فکر کردن روسیه با ایران تا حدودى متأثر از یکدیگر شود.
8. روسها در استراتژى خود کماکان ایران ضعیف در برابر آمریکا را نمى پسندند ولى در موضوع هسته اى، ایران هسته اى ضعیف را مطلوب مى دانند لذا از منظر آن ها ایران هسته اى و ایران منطقه اى دو تلقى جداگانه به حساب مى آید. این تغییر تلقى مرتبط با سیاست دولت یازدهم نیست بلکه شکل گیرى تحولات اخیر باعث پدیدارشدن این وضعیت شده است. خاطرنشان مى سازد که روس ها نسبت به نقش ایران در فرداى مذاکرات هسته اى و تأثیر آن بر سیاست رهبرى انرژى روسیه در جهان و قدرت مسلط روسى در یورو آسیا، نگرانى زیادى دارند لذا تصمیم هاى تاکتیکى را قربانى نگاه راهبردى خود نمى کنند.
بخش دوم: تأثیر رفتار و روابط آمریکا بر مذاکرات هسته اى ایران
درک از شرایط دولت اوباما و فضاى چندقطبى موجود در آمریکا (قدرت جمهورى خواهان در کنگره، اختلافات داخلى دمکرات ها، نگاه خاص تیم اوباما و فاصله گرفتن و فشار لابى آیپک نسبت به دولت اوباما) و از طرفى دیگر انتخابات میان دوره اى نوامبر 2014 (آبان ماه)، تأثیر به سزایى در تنظیم سیاست خارجى رسمى آمریکا نسبت به روسیه و هم چنین دور جدید مذاکرات هسته اى خواهد داشت.
الف. تأثیر اولویت ها در روابط آمریکا با روسیه در موضوع مذاکرات هسته اى
1. آمریکا در حال قانع شدن است که سیاست ریسک نسبت به روسیه در دوران اوباما شکست خورده و احتمال بازگشت به گذشته تقریباً غیرممکن است.
2. با توجه به سیاست آمریکا در جابجایى ژئوپلتیکى از آتلانتیک به پاسیفیک، آمریکایى ها احساس مى کنند خیز جدید روسیه در خاورمیانه و شرق اروپا براى بهره بردارى از شرایط جدید است.
3. با توجه به قدرت و ظرفیت بالاى نفتى و گازى روسیه و هم چنین احداث مسیر جدید تولید نفت در آمریکا، آمریکایى ها در آینده نزدیک در حوزه انرژى رقابت جدید و فشرده اى با روسیه خواهند داشت.
4. آمریکا با توجه به مشکل بودجه و مأموریت در حوزه ناتو براى مجبورکردن متحدین اروپایى خود به حفظ تمایل به آمریکا نیاز دارد تا روسیه را براى متحدین خود هولناک جلوه دهد.
5. آمریکا احساس مى کند با توجه به تاکتیک ایران در مذاکرات، عملاً موفق شده است تا «اولویت هاى» غرب نسبت به ایران را تغییر مسیر بدهد و تلاش مى کند تا این تاکتیک را تبدیل به «رویه» در سیاست خارجى ایران کند.
6. دستگاه های طرفه اى آمریکا در حوزه امنیتى و نظامى، کماکان ایران را به عنوان «بازیگر مخرب» خطاب مى کنند و از تلفیق احتمالى توان روسیه جدید با ایران نگران اند زیرا «برابرشدن اولویت هاى ایران و روسیه» نسبت به آمریکا، براى آمریکا یک تهدید اساسى به حساب مى آید.
7. آمریکا به خوبى مى داند که با بهره گیرى از «تغییر جهت گیرى ایران» مى تواند امکان رهبرى بر چندجانبه گرایى را تسریع بخشد لذا تلاش مى کند تا «تجربه نزاع مستمر» با ایران را بر اساس محاسبات جدید مدیریت کند.
ب. تفاوت تاکتیکى آمریکا با روسیه در منش مذاکرات هسته اى
آمریکا کماکان بر حفظ ساختار تحریم یک جانبه و چندجانبه اصرار مى کند. ژله اى شدن دیپلماسى تحریم و افزایش «اختلاف» و «عجله براى رسیدن به تعامل اقتصادى با ایران» براى آن ها نگران کننده است.
1. آمریکا به دنبال ماندگار کردن ایران درحوزه مذاکرات PMDاست و اصرار آن ها بر طولانى کردن مدت مذاکرات جامع به بیش از ده سال، در این چارچوب است.
2. میزان بهره گیرى آمریکا از «توافقنامه طرح اقدام ژنو» و اتصال آن به مذاکرات جامع هنوز با چالش مواجه است و تیم مذاکره کننده آمریکا نتوانسته است سناریوهاى خود را با «طرف روس» یکسان سازى کند.
3. آمریکا در دور جدید مذاکرات هسته اى با به هم خوردن تبادل ذهنیت با روس ها مواجه است لذا «ژله اى شدن اجماع» را براى خود تهدید تلقى مى کند. قابل ذکر است اوباما (رئیس جمهور آمریکا) همواره بر موفقیت خود در موضوع هسته اى، مانورهاى بزرگ «سیاسى - رسانه اى» داده است.
4. آمریکا مى داند که فشار بر «ظرفیت هسته اى ایران» اگرچه براى رژیم صهیونیستى اطمینان بخشى تولید مى کند لیکن عملاً در «ریل روسیه» واگن سیاسى خود را به جلو مى برد.
5. شیوه محاسبات آمریکا با روسیه در برابر ایران با نوسانات جدیدى مواجه شده است. آمریکا در بحث سوریه با توجه به مقابله با داعش در عراق، دچار تناقض هاى جدید در نبرد نامتقارن شده است لذا اصل یارگیرى و ارزش نقش ایران در حد فاصل رقابت آمریکا با روسیه افزایش پیدا کرده است.
6. آمریکا درک مى کند که ایران موفق شده است در فضاى روانى - رسانه اى جدید در موضوع هسته اى، با پرداخت هزینه در داخل، به دست آوردن فرصت در خارج را به نفع خود تغییر دهد لذا ادبیات اسرائیلى و تا حدودى آمریکایى با چالش مواجه شده است و در این مسیر روسها به صورت حاشیه اى همسو با ایران عمل کرده اند.
7. آمریکا احساس بهترى با تیم مذاکره کننده جدید ایرانى دارد و آن را صرفاً یک فرصت تاکتیکى تلقى نمى کند بلکه احساس مى کند مى تواند از این «امکان مفاهمه جدید» در ساخت آینده سیاسى ایران بهره گیرى کند و در این میان یک بازى «میان مدت» با روسها و اروپایى ها را در پیش گرفته است.
8. آمریکا شک ندارد تمرکز فرماندهى هسته اى ایران کماکان در اختیار حوزه رهبرى انقلاب اسلامى قرار دارد ولى تلاش مى نماید مسیر مذاکرات هسته اى را با به هم زدن خطوط قرمز ادامه دهد به هیمن دلیل به شدت در سیاست «اصرار در ادامه مذاکرات» با روس ها فاصله دارد.
9. آمریکا کماکان براى حفظ ساختار تحریم «حق تغییر شیفت» تحریم هسته اى به «تحریم به بهانه حقوق بشرى و تروریسم» را براى خود حفظ کرده است لیکن مى داند دادن امتیاز تعلیق و تخفیف تحریم هسته اى به ایران باعث خواهد گردید که در دور دوم تحریم هاى چندجانبه، هزینه و امتیاز بیشترى حتى به رقباى اروپایى خود بدهد.
10. آمریکا مى داند که در شرایط جدید مذاکراتى نمى تواند از عدم جدیت ایران سخن بگوید و به همین دلیل نیازمند اجراى سناریوى جدیدى براى اعمال فشار جدید بر علیه ایران است. نحوه تعامل ایران با آژانس در ارائه سؤالات جدید براى آن ها بسیار مهم است لیکن باور ندارد که در دور جدید سناریوسازى، چشمان روسیه بسته خواهد ماند.
11. آمریکا دیپلماسى مذاکرات دوجانبه و مذاکرات در چارچوب 1+5 را کاملاً تفکیک نکرده است. اگرچه از طریق دوم سیاست بازترى را طمعکارانه نشان داده است. آمریکا نگران است اختلاف در تیم اوباما و اطلاعات سوزى باعث «بى اعتمادى گسترده» در حوزه 1+5 شود و سبب گردد روسیه براى تعدیل رفتار اروپا نسبت به خود، از این فرصت بهره بردارى نماید.
نتیجه گیرى
روسیه و آمریکا کماکان در موضوع «جهت گیرى جدید سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران» در نظام بین المللى و تحولات منطقه اى، دچار تردید راهبردى هستند. آمریکا تلاش مى کند از موقعیت جمهورى اسلامى ایران در استراتژى جدید خود، در مرحله اول «مهار» سپس «خنثى» و نهایتاً «بهره گیرى» نماید در حالى که در مدل روسى چنین به نظر مى رسد که آن ها از الگوى «همکارى - مهار» و «جهت دهى با ابزار عمل گرایى»، سیاست هاى خود نسبت به ایران را تنظیم کرده اند.
الف. تأثیر مکانیسم دوجانبه روسیه و آمریکا بر مذاکرات هسته اى
1. آمریکا از طریق مذاکرات دوجانبه هسته اى در دور جدید و با ارسال پیام ها و نامه ها تلاش کرده است تا حلقه مفقوده در «مذاکرات چهره به چهره» را پیدا کند.
2. آمریکا در ابزار دیپلماسى دوجانبه مجبور به استفاده از ارزیابى دیگر شرکاى غربى خصوصاً اروپایى، ژاپن و بعضاً عمان بوده است.
3. آمریکا در نحوه تعامل دوجانبه مجبور به در نظر گرفتن نظرات رژیم صهیونیستى و ملاحظه کردن نظرات کشورهاى عربى خصوصاً عربستان و هم چنین ترکیه بوده است.
4. روسیه در دوران جدید با توجه به احساس نگرانى از شکل گیرى فصل جدید در تعاملات ایران و آمریکا، سعى کرده است از مزیت روابط دوجانبه بهتر استفاده کند و لذا سطح تماس هاى فورى و منظم خود را با دقت دنبال کرده تا بتواند از ضعف روابط سیستم ایران و آمریکا استفاده کند.
5. روسیه سیاست «تلفیق و ارتقاء» در معادلات دوجانبه و منطقه (سوریه و عراق) را به عنوان یک نیاز و کاتالیزور، به صورت همزمان در دستور کار خود قرار داده است.
در ارزیابى اولیه، روسها از طریق مکانیسم دوجانبه با ایران از فرصت بیشترى نسبت به آمریکا برخوردار هستند و لذا با استفاده از نقش خود در نیروگاه بوشهر، حفظ سیاست کنترل تولید مواد هسته اى در حوزه ایران، جلوگیرى از بهانه ایران در شرایط اضطرارى، تلاش مى کنند تا ابتکار و ایده سازى در مذاکرات را به خود اختصاص دهند و معمولاً براى «تغییر بازى مذاکرات» از طریق ایجاد سناریو در طرح هاى مطروحه در مذاکرات ایران با 1+5، اقدام مى کنند. این در حالى است که آمریکائیها با تمرکز بر «تحمیل شرایط» و «اصرار بر سیاست هاى قبلى خود در مذاکرات» و «عقب نشینى محدود از مواضع» تلاش دارند تا ایران را در نقطه مطلوب خود قرار دهند.
ب. تأثیر مکانیسم منطقه اى روسیه و آمریکا بر مذاکرات هسته اى
1. آمریکا علاقه مند است تا همزمان با مذاکرات هسته اى از توان منطقه اى ایران استفاده کند و یک «یورش پنهان دیپلماتیک» را از طریق «دیپلماسى عمومى» دنبال کند تا حوزه هاى عقب نشینى ایران را مدیریت کند.
2. آمریکا مکانیسم موازى «هسته اى منطقه اى» را ضرورت سامان دادن به سیاست جدید خاورمیانه اى خود مى داند لذا بازخورد نتایج در هر یک از حوزه ها خصوصاً منطقه اى را ضرورى و بلاشرط تلقى مى کند.
3. روسیه سیاست «مسیر جداگانه» در موضوع هسته اى و منطقه اى دارد زیرا با توجه به افزایش رقابت ژئوپلتیک غرب نسبت به روسیه خصوصاً بعد از وقایع اکراین، ترجیح مى دهد تا نقش خود در مذاکرات هسته اى را به عنوان ذخیره دیپلماسى خود، کم و بیش نگهدارى کند.
4. روسیه با ترویج بدبینى ایران نسبت به غرب در مذاکرات هسته اى و تشویق ایران به همکارى موازى در منطقه تلاش مى کند تا مبناى راهبردى ایران را در سیاست خارجى تنظیم و جهت گیرى مطلوب خود را با همراهى ایران به دست آورد.
در ارزیابى اولیه، روسها مسائل منطقه اى را با اولویت بیشتر و آمریکائیها با اولویت کمتر در مذاکرات هسته اى دنبال مى کنند. با توجه به سطح یارگیرى درون منطقه اى، آمریکا از اطمینان بیشترى برخوردار است و لذا تمرکز خود را پیرامون مذاکرات هسته اى با «مقاومت شدیدترى» دنبال مى کنند.
ج. تأثیر مکانیسم موضوعات راهبردى روسیه و آمریکا بر مذاکرات هسته اى
1. موضوعات «انرژى، امنیت انرژى و رهبرى انرژى» براى هر دو طرف روسیه و آمریکا از ارکان مدیریت بر شرایط آینده است و با توجه به ظرفیت ایران و نوع بازیگرى ایران در معادلات انرژى، اساسى تلقى مى شود، روسیه سیاست «تغییر مسیر سیاست هاى انرژى ایران» را کماکان دنبال مى کند، در حالى که آمریکا عمدتاً در راستاى «انزواى سیاست هاى انرژى ایران» قدم برمى دارد. برنامه آمریکا نسبت به خط لوله صلح، انقباض رقبا و مصرف کنندگان انرژى، جلوگیرى از ایفاى نقش در انتقال گاز ایران به اروپا و کنترل بازار مصرف با مکانیسم «تحریم ها» شاخص اصلى سیاست هاى آن ها را نشان مى دهد. نقش «استراتژى قیمت در محصولات انرژى» فاکتور اساسى در تنظیم مذاکرات هسته اى است که مى تواند «زمان حل» و یا «تأخیر مطلوب» را براى 1+5 معنا بخشد.
2. موضوع خلع سلاح براى روسیه و آمریکا، براساس کنترل نقطه گریز هسته اى ایران، یک تفاهم نسبتاً کاملى را فى مابین دو کشور شکل داده است. روسها مجموعاً احساس خطر بیشترى دارند و سعى مى کنند تا نگرانى خود را پنهان نمایند، در حالى که آمریکا با توجه به شرایط موازنه هسته اى در منطقه و محیط، نگرانى خود را آشکارا بیان مى کند.
سیاست کنترل مذاکرات هسته اى از منظر خلع سلاح براى آمریکا و متحدین اروپایى نیز در یک راستا قرار دارد، تمایل اروپا به آمریکا در موضوع خلع سلاح به مراتب بیشتر از تمایل اروپا با یک همسوى تاکتیکى با روحیه است و آثار روانى و سنتى «نگاه غربى» نقش اول را بازى مى کند.
در یک ارزیابى اولیه، جمهورى اسلامى ایران با حذف کردن این فاکتور در معادلات، عملاً سطح تفاوت و اختلاف روسیه با آمریکا را تاکنون مدیریت کرده است و نیازمند است تا مابه ازاء آن را در سلاح هاى متعارف و لغو برخى از قطعنامه ها در مورد مسائل نظامى مدیریت کند.
3. در شرایط کنونى، موضوع رقابت ژئوپلتیکى بین روسیه و آمریکا دامنه وسیعترى پیدا کرده است. سرریز بحران خاورمیانه و نوع رقابت در بحران اکراین، در حوزه هاى آسیاى میانه، قفقاز، افغانستان، شرق دور و آمریکاى لاتین تاکنون به صورت موردى خود را نشان داده است. هر دو قدرت روسیه و آمریکا در بلندمدت به دنبال حذف نقش ایران مى باشند لیکن در کوتاه مدت اصل «تأثیر متقابل متغیرزا» را پیش بینى و تلاش در جهت مدیریت پارادایم احتمالى را دارند.
تغییر رقابت ها از حوزه «خشکى به دریایى» نیز اشکال خود را به نمایش گذاشته است. جنگ سوریه و مدیترانه، جنگ اکراین و دریاى سیاه، کریدور شمال و جنوب و خزر و... از این نمونه ها مى باشند.
در یک ارزیابى اولیه، رقابت ژئوپلتیکى کماکان ادامه خواهد داشت و با توجه به میزان برد و باخت نزد «روسیه و آمریکا» عملاً ارزش گذارى تاکتیک ها در مذاکرات هسته اى را معلوم مى سازد.
موضوع تروریسم از سال 2012 و تعریف آن براى روسیه و آمریکا کاملاً فرق کرده است. «آمریکا سیاست مقابله را به سیاست ابزارى» تغییر داده است و روسیه تلاش مى کند تا هزینه هاى جدید در تروریسم را خارج از مرزهاى خود بپردازد.
پیوستگى تروریسم از افغانستان، ماوراء قفقاز، آسیاى میانه، سوریه و عراق طى سالیان اخیر سبب شده است که از قدرت شبکه اى برخوردار شوند و ابتکار موضوع که در گذشته توسط بازیگران خرد و محدود تشکیل شده بود، امروز به قدرت هاى بزرگ تر واگذار شده است. سطح نفوذ در جریان سنتى تروریسم با سطح نفوذ در نسل جدید تروریسم متفاوت است و کماکان امکان پدیدآمدن وضعیت خارج از کنترل وجود دارد.
روسیه و آمریکا تلاش دارند تا با هدف «محدودسازى رفتار ژئوپلتیکى» یکدیگر، از مقابله و حتى تعامل با تروریسم بهره بردارى نمایند.
در یک ارزیابى اولیه، آمریکا و غرب تاکنون در بحث تروریسم هسته اى و مذاکرات ایران و 1+5 هیچ نسبتى با یکدیگر پیدا نکرده اند ولى «بحث اشاعه هسته اى» مى تواند در موضوع مذاکرات هسته اى به تدریج نقش بیشترى پیدا کند.
انتهای پیام/