تبعات رشد فرهنگ سرمایه داری
خبرگزاری تسنیم: ضرورت ارتقای سطح مراعات کرامت انسانی از سوی دستگاه قضا و ضابطین آن نسبت به هر ملیتی- اعم از ایرانی و غیر ایرانی- موضوعی حیاتی است؛ زیرا نیروهایی که از قدرت سلبی برخوردارند یا میبایست بسیار مهذب باشند.
متن یادداشت اختصاصی تسنیم به قلم عباس سلیمی نمین با عنوان «تبعات فرهنگی رشد سرمایه داری در ایران» به شرح ذیل است:
هفته گذشته معاون اجتماعی نیروی انتظامی در واکنش به انتشار کلیپ اهانتآمیز در مورد چند مهاجر مسلمان فارسی زبان، اعلام داشت: «با مأموران توهین کننده به پناهجویان افغان برخورد قضایی و انضباطی خواهد شد، زیرا چنین رویهای در نیروی انتظامی به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
در این ارتباط، ابتدا باید گفت ضرورت ارتقای سطح مراعات کرامت انسانی از سوی دستگاه قضا و ضابطین آن نسبت به هر ملیتی- اعم از ایرانی و غیر ایرانی- موضوعی حیاتی است؛ زیرا نیروهایی که از قدرت سلبی برخوردارند یا میبایست بسیار مهذب باشند یا به شدت دستگاه نظارتی درون تشکیلاتی خود را مسلط بر امور بیابند تا خدای ناکرده دچار آفات مختلف نگردند. اکنون هرچند با تاخیر، یک مقام عالیرتبه انتظامی وعده تقویت نظارتها و اصلاح ناهنجاریها را میدهد که آن را به فال نیک باید گرفت، اما به مسئله و موضوعی مهمتر نیز میبایست نظر افکند.
ایران سالهاست خود را در آلام امت مسلمان همسایه شرقیاش شریک دانسته و حتی سختترین شرایط جنگ تحمیلی 8 ساله غرب علیه ایران و تحریمهای متنوعشان از این منش اسلامی و انسانی فاصله نگرفته است. اما در این میان قدرتهایی که استحکام پیوند ملتها (به ویژه امتهای مسلمان) را تهدید علیه زیادهخواهیهای خود میدانند، تلاش وافری دارند که مسلمانان چندپارچه شده تا یکدیگر را درنیابند و مسیر تبدیل شدن به قدرتی بزرگ و تعیین کننده در معادلات جهانی را نپیمایند.
یکی از راهکارهای شناخته شده این قدرتها برای اختلافافکنی، دامن زدن به احساسات کاذب «خود برتر پنداری» براساس مرزهای جغرافیایی است که بعضاً حتی سابقه تاریخی نداشته و تعیین حدود ثغور آن بیشتر توسط قدرتهای سلطهگر غربی بعد از جنگ جهانی اول صورت گرفته است.
چگونه میتوان صرفاً متولد شدن در یک محدوده جغرافیایی را فضیلت دانست و برمبنای آن دیگران را پستتر پنداشت؟! اینگونه نژادپرستی آشکار در جوامع سرمایهداری محملی برای سلطهگریها و مظالم شرمآور بوده است، اما آیا در باورهای اسلامی، ثروت، رنگپوست، محدوده جغرافیایی، قبیله، نژاد صرفاً میتواند فضیلت به حساب آید؟ اگر پاسخ منفی است چرا اجازه میدهیم قدرتهایی که با تفرقهافکنی میان ملت ها، امکان مسلط شدن بر ثروت دیگران را یافتند به طرق مختلف نتایج چند سال ایثار و فداکاری مردم این سرزمین در میهمانداری مسلمانان همزبانشان را از بین ببرند؟ یادآوری این نکته برای کسانی که تحت تاثیر القائات بدخواهان ملتهای مسلمان، عزیزان افغانی را به چشم دیگری مینگرند، خالی از لطف نخواهد بود که مگر بخش اعظم افغانستان پاره تن ایران نبود که با حمله انگلیس به جنوب و با تهدید پیشروی به سوی مرکز از آن جدا شد؟ حتی اگر با این عینک نزدیکبین به مسائل کلان مینگریم نمیبایست نتایج سالها میزبانی را ضایع سازیم.
متأسفانه باید گفت به میزانی که به تدریج سرمایهداری در جامعه ما ریشه میافکند خصلتهای غیرانسانی آن نیز رواج مییابد. بر همه دلسوزان سلامت این مرز و بوم است که از فعالیتهای مروجان احساسات نژادپرستانه در جامعه غفلت نورزند و به شدت با آن به عنوان پدیدهای مخرب و آفتی ضدانسانی و اسلامی مقابله نمایند.
انتهای پیام/