خدمت به زائران امام حسین(ع) با همه دار و ندار زندگی
خبرگزاری تسنیم:خودروی خود را میفروشد و به زائران امام حسین خدمت میکند و چون به روایت «هر که یک درهم در راه زیارت امام حسین هزینه کند امام حسین هزار برابر به او برمیگرداند» اعتماد دارد، بعد از ایام اربعین به ماه نمیکشد که ماشینی مدل بالاتر می خرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بعد از کشو قوسهای فراوان بالاخره کاروان 40 نفره ما آماده حرکت به سمت زیارت کربلای امام حسین در ایام اربعین شد، شوق بسیاری در دل ما وجود داشت که نظیر آن را هرگز در زندگی خود در وجودم وجدان نکرده بودم، از مرز گذشتیم و به زحمت اتوبوسی را پیدا کردیم تا ما را به نجف برساند.
در چند کیلومتری نجف، نزدیک ظهر، مرد میانسالی از اهالی نجف جلوی اتوبوس 40 نفری ما را نگه داشت و با زبان عربی به راننده اتوبوس گفت که میخواهد ما را برای ناهار به خانه خود ببرد، بعد با همان لهجه محلی خود از ما درخواست کرد امروز را برای ناهار و استراحت منزل او بگذرانیم، یکی از دوستان ما عربی بلد بود و حرف های او را برای ما ترجمه میکرد؛ وقتی ما با اصرار او مواجه شدیم، رفتن به حرم امیرالمومنین علیهالسلام را بهانه کردیم و با خودمان فکر میکردیم که منزل او گنجایش این تعداد جمعیت ما را ندارد، اما او با اصرار گفت که کمی استراحت کنیم و بعد، او، خود با ماشین، ما را به حرم امیرالمومنین میرساند؛ بالاخره قبول کردیم، وارد منزلش شدیم، دیدیم که منزل بزرگی دارد و بعدها متوجه شدیم که این خانه را برای خدمت به زائران اربعین خریده است.
کمی استراحت کردیم و نماز ظهر را خواندیم و به ناگهان دیدیم که سفره ناهار را پهن کرده است؛ در این سفره دو نوع از بهترین غذاهای عراقی، سالاد، نوشابه، دلستر دیده میشد، بسیار تعجب کردیم، با خودمان گفتیم که خوابیم یا بیدار، مگر میشود یک نفر به این زائران امام حسین علیهالسلام این همه ارج بگذارد، جالب اینجا بود که دو فرزندش هم دست به سینه در خدمت زائران بودند، بسیار شرمنده شدیم، ناهار راخوردیم، ما را دعوت کرد که یک دوش حمام بگیریم، در خانهاش چند حمام قرار داده بود، بعد از استراحت و حمام از او تشکر فراوان کردیم و واکنش او برایمان عجیب بود، طوری حرف میزد که انگار ما بر سر او منت گذاشتهایم و به خانهاش آمدهایم.
وقت خداحافظی رسید، دلمان هوای حرم امیرالمومنین را کرده بود به او گفتیم که میخواهیم از او خداحافظی کنیم و به حرم برویم، اما دیدیم که او گفت: «من خودم شما را به حرم میبرم»، رفت و همسایهها را صدا زد و آنهایی که خودروی وَن داشتند به جلوی در خانه آمدند، با احترام ما را سوار ماشین کردند و به حرم بردند، جلوی حرم که رسیدیم چشمانش نگرانی عجیبی داشت، میخواستیم خداحافظی کنیمکه با التماس گفت «من منتظر شما میمانم که از زیارت برگردید تا امشب را هم در خانه من مهمان باشید»، هر چه اصرار کردیم که نمیخواهیم مزاحم شما بشویم تا همین جا هم از شما تشکر میکنیم، قبول نکرد و ما هم با اصرار او قبول کردیم، حدود 3 ساعت پرچم به دست جلوی درب حرم ایستاده بود تا ما همدیگر را گم نکنیم.
بعد از زیارت، جمع شدیم و میخواستیم که به خانه او برویم که صحنه عجیبتری را دیدیم، پیرزن ویلچرنشینی را دیدیم که به او با زبان محلی میگوید: «به شرطی اجازه میدهم این افراد به خانه تو بیایند که چند تا از آنها امشب مهمان سفره من باشند» و او هم قبول کرده بود، گویا خوابیم و این اتفاقات را در خواب میدیدیم، هیچ جای زندگیمان چنین مسابقهای برای خدمت به فردی را ندیده بودیم، آخر مگر میشود پیرزنی که از دارِ دنیا خانهای محقر دارد و شاید در طول ماه هم به زور یک وعده میتواند گوشت بخورد، 5 نفر از ما را به مهمانی خانهاش دعوت کند و شام برای ما بهترین و لذیذترین کبابها را آورد تا به قول خودش خدمت شایستهای به زائران امام حسین علیهالسلام کرده باشد، مگر در دل این پیرزن چه نوری از حضرت هست که اینگونه با مهمانانش برخورد میکند؟
بالاخره بعد از صرف شام و مهمانی مفصل دیگری که از ناهار ظهر هم مفصل تر بودیم هنگام خواب رسید، چهار نفر از دوستان برای خرید برخی وسایل بیرون رفتند و بقیه طبقه اول و دوم خانه سه طبقه مرد نجفی خوابیدند، وقتی این چهار تن از دوستان برگشتند، مرد نجفی پتوهای تمیز را به ما داده بود و ما خوابیده بودیم و او مقابل در منتظر 4 نفر از دوستان بود، چراغ اتاقها خاموش بود، وقتی او دید که این چهار نفر از دوستان برای اینکه بخواهند بخوابند باید از روی بقیه رد شوند و ممکن است بقیه را بیدار کنند و شاید هم جای خوبی پیدا نکنند، 4 نفر از دوستان ما را به طبقه سوم دعوت کرد، همسر و فرزندان خود را به خانه همسایه برد و ما را در اتاق شخصیاش جا داد؛ واقعاً از این همه مهربانی شرمنده شده بودیم.
صبح بعد از نماز و صرف صبحانه هنگام خداحافظی رسید، لبخندی روی لبانش داشت، دوستی از ما که عربی میدانست از او علت خوشحالیاش را پرسید و او جواب داد که از اینکه توانسته است خدمتی به زائران امام حسین بکند، خوشحال است، از او سوال کردیم این همه هزینه را از کجا میآورد؟ گفت که در طول سال کار میکنم و در هر ماه بخشی از حقوقم را پسانداز میکنم تا بتوانم در این ایام از زائران اباعبدالله علیهالسلام پذیرایی کنم، امام حسین علیهالسلام بعد از اربعین چند برابر را به ما برمیگرداند، وقتی دید که ما تعجب کردهایم به ما گفتکه دوستی دارد که نزدیک این ایام که میرسد خودروی مدل بالای خود را میفروشد و به زائران امام حسین علیهالسلام خدمت میکند و چون به آن روایتی که میفرماید «هر که یک درهم در راه زیارت امام حسین هزینه کند امام حسین هزار برابر به او برمیگرداند» اعتماد دارد، بعد از ایام اربعین به ماه نمیکشد که یک ماشین مدل بالاتر میخرد.
اینجا بود که از خود پرسیدیم ما کجا و اینها کجا؟ در دل دعایشان میکردیم و یک آرزو در دلمان طنینانداز میشد و آن این بود که میشود سال بعد ما هم در خدمت به زائران امام حسین علیهالسلام کاری بکنیم؟
انتهای پیام/