شکنجه ؛ رسوایی های جدید دولتمردان آمریکایی
خبرگزاری تسنیم: تمرکز بر سیا درباره شکنجه ها در آمریکا نباید باعث شود که از کاخ سفید، وزارت دادگستری و خود کمیته اطلاعاتی مجلس سنا غافل شویم.بله، سیا دروغ گفت، اما همه دیگر بازیگران ،نیز از همه شیوه های شکنجه غیر انسانی مطلع بودند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کمیسیون اطلاعات سنا روز سهشنبه هفته گذشته حاصل 5 سال تحقیقات خود را در قالب گزارشی 6700 صفحهای از شکنجههای صورت گرفته در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) منتشر کرد.این شکنجهها در سالهای ریاستجمهوری «جورج دبلیو بوش» و پس از حوادث 11 سپتامبر صورت گرفته و طی آن، مظنونین تروریستی دستگیر و به زندانهای مخفی در دیگر کشورها فرستاده میشدند و برای اعتراف مورد شکنجههای مختلف از جمله شکنجه مشهور «غرق مصنوعی» قرار میگرفتند.این گزارش پرده از بخش دیگری از شکنجههای تکان دهنده روحی و جسمی سیا علیه مظنونین به دست داشتن در حملات تروریستی را نشان میداد.براساس خلاصه 500 صفحهای سنا، سازمان سیا با شکنجههایی چون غرق مصنوعی، تنقیه، تهدید به تجاوز اعضای خانواده و ضرب و شتم شدید متهمان تلاش میکرده از آنها اطلاعات بگیرد و این درحالی بوده که بسیاری از افراد شکنجه شده هیچ اطلاعاتی در اختیار نداشتهاند. این گزارش که خلاصهای از 60 میلیون سند بوده است از اقدامات غیر انسانی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایالت متحده حکایت میکند؛ اقداماتی که علیه تروریستها صورت گرفته بود. کمیته اطلاعاتی مجلس سنا گزارش خود درباره توسل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به آنچه آمریکاییها به آن «فنون ارتقا یافته بازجویی» (enhanced interrogation techniques) میگویند منتشر کرد.گزارش سنای آمریکا در مورد شکنجههای سازمان سیا در حالی پرده از چهره پنهان این سازمان برداشت که محافل خبری جهان از نوع، میزان و شدت شکنجههای اعمالی در بهت و حیرت فرو رفته است.
گزارش شکنجه، سند وقاحت یانکیها
سهشنبهشب به وقت تهران، سنای آمریکا گزارشی را منتشر کرد که باید آن را «سند وقاحت یانکیها» نام نهاد. در این گزارش شش هزار صفحهای که چکیدهای حدودا 500 صفحهای از آن منتشر شده و برآمد بررسی بیش از 6 میلیون سند است، سخن از جنایاتی است که باید آن را بیتردید ننگ بشریت نامید.اینکه روشهای سیا برای شکنجه انسانهای مظنون به تروریسم در دوران حکومت نئوکانها - که بیتردید علیرغم مدعای باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا همچنان دستکم بخشهایی از آنها ادامه دارد - با کدام انگیزه سیاسی اینچنین فاش واگویه شده است، سوالی است که پاسخ آن را باید کارشناسان مسائل داخلی آمریکا بیان کنند. اینکه اوباما در بیانیه خود پس از انتشار گزارش بهصراحت میگوید که خود به دنبال خارج شدن گزارش مزبور از طبقهبندی اطلاعاتی بوده است، حتما بیعلت و فاقد انگیزههای سیاسی نیست.
سخن از جنایات صورت گرفته توسط سیا تکاندهنده است. «خیساندن بدن و کتک زدن»، «غرق مصنوعی»، «تنقیه اجباری»، «تهدید به تجاوز با چوب»، «شکنجههایی که بعضا روزها بلکه هفتهها ادامه یافته است»، «تهدید به قتل یا تجاوز به مادر مظنونین» و از همه اینها مضحکتر، استخدام وکیل برای توجیه قانونی چنین شکنجههایی بهواقع تکاندهنده است، بهخصوص برای مسلمانان جهان؛ از آن رو که غالب شکنجهشدهگان مسلمان بودهاند.اما تکاندهندهتر از چنین رفتارهایی، این واقعیت است که چنین کشوری با چنین سوابقی مدعی اول حقوق بشر در جهان باشد؛ همانطور که همین کشور بهعنوان تنها استفادهکننده از بمب هستهای در تاریخ جهان، مدعی عدم اشاعه تسلیحات اتمی است و به برنامه هستهای صلحآمیز ایران مظنون بوده، از ایران تضمین میخواهد که بمب اتم نسازد!این مدعیان ناقض حقوق بشر و بلکه ناقض بشریت، محکوم شدن یک «زانیه قاتل همسر» در ایران را «کشتن عشق» مینامند و در همان حال، بدترین جنایات را علیه کسانی مرتکب میشوند که هیچ اقدامی – تاکید میشود هیچ اقدامی – علیه امنیت ملی آمریکا انجام ندادهاند و تنها مظنون بودهاند.کشوری که خود دارای چنین سوابقی است، نهتنها حق ندارد سخن از حقوق بشر در دیگر کشورها و دیگر نقاط جهان بر زبان براند، بلکه باید در مراجع بینالمللی مورد نقد و سرزنش مستمر باشد. یقینا انتظار بهجایی از دستگاه دیپلماسی کشور است که از کنار گزارش نقض حقوق بشر به راحتی نگذشته و آن را مورد مداقه قرار داده و مدقانه پیگیری کند.
دولتمردان ایالات متحده هنوز از شوک ناشی از حوادث فرگوسن و تظاهرات گسترده در شهرهای این کشور خلاص نشده که گزارش فشرده سنای امریکا در مورد عملکرد سازمان سیای این کشور افکار عمومی دنیا را متوجه خود ساخت. برخورد غیرانسانی مأموران امنیتی در شهر فرگوسن و کشته شدن سه تن از شهروندان امریکایی و به تبع آن تظاهرات میلیونی 200شهر این کشور را اگرچه رسانههای وابسته به نظام سلطه توانستند تا حدود بسیاری سانسور کنند اما گزارش مورد اشاره ماهیت بسیاری از اقدامات به ظاهر حقوق بشری امریکا در سایر نقاط دنیا را به خوبی نمایان ساخت. انتشار این گزارش در همان ساعات اولیه واکنشهای بسیاری را در رسانههای بینالمللی به همراه داشت تا جایی که برخی این روشها را با اقدامات دیکتاتورهای مطرح دنیا قیاس کردند.
کمیته اطلاعات سنای امریکا در حالی روز سهشنبه پس از چهار سال کش و قوس و پس از حذف بخشهای زیادی از مستندات شکنجه مظنونین اقدامات تروریستی توسط آژانس مرکزی اطلاعات این کشور، گزارشی 499 صفحهای در این رابطه منتشر کرد که منابع مطلع به سانسور و حذف بسیاری از محتویات پرونده طی ماههای اخیر اذعان کردهاند. به هر روی مرور بخشهایی از این گزارش خلاصه شده به خوبی پرده از بسیاری از اقدمات ضدحقوق بشری و اقدامات غیرانسانی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایالات متحده برمیدارد. جالب است بدانیم اواسط سال 2010 سازمان عفو بینالملل در گزارشهای مختلفی از اقدامات ضدحقوق بشری امریکا انتقاد کرده بود.
زندان گوانتانامو در کوبا و زندان بگرام در افغانستان از مواردی بود که این سازمان مدافع حقوق بشر به موارد نقض حقوق بشر در آنها از سوی امریکا اشاره میکند. باراک اوباما رئیسجمهور امریکا در آن مقطع زمانی وعده داده بود که این زندانها را تعطیل خواهد کرد؛ وعدههایی که با گذشت زمان بسیار زیاد و بعد از نزدیک به چهار سال عملی شد.
تعریف حقوق بشر امریکایی
هر چند که موارد نقض حقوق بشر در ایالت متحده امریکا را میتوان در حوزههای مختلفی از داخل این کشور گرفته تا کشورهای دیگر و منطقه استراتژیک غرب آسیا مورد ارزیابی قرار داد اما مهمترین آن اتفاقات متعدد و گسترده ضد حقوق بشری در سالهای متمادی در داخل این کشور بوده است. همانطور که اشاره شد، در حوزه داخلی امریکا نقض حقوق بشر وجوه مختلفی دارد که بخشی از آن در رابطه دولت این کشور با مردم امریکا است که آخرین آن رفتار هتاکانه و غیرانسانی پلیس این کشور با شهروندان سیاهپوست است که باید موارد بسیاری مانند «نقض حقوق زندانیان، نقض حقوق کودکان، نقض حقوق زنان، نقض حقوق بومیان، نقض حقوق اقلیتها و نقض حقوق مهاجرین» را هم به آن افزود. البته خشونتهای سازمان یافته علیه مردم مانند جنایاتی که اخیراً در این کشور اتفاق افتاده بیش از هر موضوع دیگری مردم این کشور را ناراحت کرده به گونهای که بیش از دو هفته است خیابانهای این کشور مملو از جمعیت معترض نسبت به سیاستهای انتظامی دولتمردان ایالات متحده است.
این کشور با جمعیتی کمتر از پنج درصد از جمعیت جهان، بیش از 25 درصد کل زندانیان جهان را در زندانهایش دارد. این گزارشهای حاکی از آن است که به طور متوسط از هر 198 نفر امریکایی یک نفر در زندان به سر میبرد و لذا آمار کل زندانیان امریکا بیش از 2 میلیون و 300 هزار نفر اعلام شده است. در ضمن حدود 25 هزار نفر از این زندانیان در سلولهای انفرادی و در شرایط بسیار نامناسب قرار دارند. برخی از این زندانیان تنها 1.5 ساعت در روز اجازه استفاده از محیط باز را دارند و در باقی ساعات شبانهروز هیچ نوری مشاهده نمیکنند و برخی از افراد تا 20 سال به صورت مداوم در حبس انفرادی به سر میبرند.
نشت شکنجه از شکاف دموکرات-جمهوریخواه
پس از چندین بار تعویق بالاخره گزارش کمیته اطلاعاتی سنا در مورد روشهای بازجویی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا، سیا، منتشر شد. این گزارش مربوط به برنامه سیا برای اعترافگیری افراد بازداشتی بعد از 11 سپتامبر 2001 است که در داخل سنا به نام «تفسیر، بازداشت و بازجویی» خوانده میشد و مربوط به عملیات سیا طی سالهای 2002 تا 2007 در دوران ریاست جمهوری جورج بوش میشد. حجم اصل گزارش بالغ بر 6700 صفحه است که کمیته سنا تنها بخش کوچکی از آن، نزدیک به یک دهم، را منتشر کرده اما همین مقدار هم حاوی نکات تکاندهندهای از نحوه کار سیا است.
اولین نکته مهم و اساسی این است که کمیته اطلاعاتی گزارش خود را تحت عنوان شکنجه تنظیم کرده و همین خود اعترافی است بر اعمال شکنجه از سوی اصلیترین سازمان اطلاعاتی امریکا در واقع، مسئله عملیات سیا برای اعترافگیری از بازداشتیها تاکنون و حتی زمان بوش هم مطرح بود و خود مقامهای رسمی کاخ سفید هم برخی مواقع اعترافهایی نسبت به آن داشتند اما تنها به عنوان بازجویی و حاضر نمیشدند از عنوان شکنجه استفاده کنند. حالا و با این اعتراف، مسئله نکات قابل توجهی در گزارش منتشر شده کمیته اطلاعاتی است که با توجه به این موضوع ممکن است در اصل گزارش نکات قابل توجه بسیار بیشتری باشد.
دو نکته کلیدی گزارش مربوط به فریبکاری و خشونت بینتیجه سیا میشود. این سازمان عملیات خود را در عین فریب مقامها و مردم امریکا انجام میداده که برای نمونه، یک یادداشت سری سیا از تلاش این سازمان برای پنهان کردن عملیات از کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت امریکا، پرده برمیدارد یا اینکه مأمورین سیا با بزرگنمایی عملیات خود سعی داشتند تا مقامهای کاخ سفید را نسبت به فعالیت خود متقاعد و آن را توجیه کنند. جالب اینجا است که با وجود استفاده از روشهای خشن شکنجه، گزارش کمیته اطلاعاتی نتیجه میگیرد که این روشها منجر به فایدهای هم نبوده و نتوانسته تاثیری در امنیت امریکا و حفظ منافع ملی این کشور بشود و حتی منجر به جهتدهی اشتباهی نیز شده چراکه در موارد متعدد، افراد تحت شکنجه برای فرار از رنج مجبور به خلق داستانهایی میشدند که همین نیز اطلاعات غلط به مأمورین میداد. جدای از خود گزارش و محتویات آن، اصل انتشار آن در چنین موقعیتی قابل توجه است. باراک اوباما، رئیسجمهور امریکا، تلاش میکرد تا از انتشار این گزارش جلوگیری کند، چون به نظر وی، انتشار آن میتواند برای شهروندان امریکایی خطرناک باشد. به نظر میرسد همین تلاش اوباما بوده که تا کنون گزارش کمیته را به تأخیر انداخته اما سناتورهای مسئول گزارش دیگر نمیتوانستند بیش از این منتظر بمانند. اعضای جدید سنا حدود یک ماه دیگر وارد این مجلس میشوند و ترکیب فعلی به هم میخورد چون قرار است با ورود سناتورهای جمهوریخواه، اکثریت سنا به دست این حزب بیفتد. اگر انتشار گزارش باز به تعویق میافتاد، اکثریت آینده جمهوریخواه به طور مسلم مانع انتشار آن میشد و دیگر برای سناتورهای دموکرات فرصتی برای انتشار این گزارش پیش نمیآمد. دموکراتها همین چند هفته فرصت انتشار آن را داشتند که سرانجام این کار را کردند. بنابر این، اصل انتشار این گزارش را نباید بر مبنای ارزشهای اخلاقی یا این گونه مفاهیم تفسیر کرد بلکه در قالب بازی سیاسی بین دموکراتها و جمهوریخواهان تفسیر کرد. دموکراتها از زمان بوش نسبت به سیاست آن دوره جمهوریخواهان و نحوه عمل نسبت به جنگ با تروریسم انتقادهایی داشتند و نقطه محوری انتقادها هم متمرکز بر شیوههای بازجویی بود. آنها بالاخره توانستند با تنظیم این گزارش ادعای گذشته خود را تبدیل به سند کنند و در تاریخ ثبت شد. بازخورد این اقدام دموکراتها از دو زاویه قابل توجه است؛ زاویه اول به اقدام متقابل جمهوریخواهان ارتباط دارد که گفته میشود آنها هم میخواهند گزارش خود را تنظیم کنند. روشن است که آنها موافق این گزارش نیستند و با عمل متقابل سعی میکنند تا از سابقه حزب خود رفع اتهام کنند. میچ مک کانل و سکسبی چمبلیس دو سناتور جمهوریخواهی هستند که همین حالا هم گفتهاند این گزارش مبتنی بر اطلاعات غلط است و بازی حزبی را شروع کردهاند. زاویه دیگر مربوط به جنبه حقوقی مسئله میشود. روشن است که کار تنها با اعتراف به شکنجه تمام نمیشود و این اعتراف آثار حقوقی دارد چون باید به عواقب آن رسیدگی قضایی بشود.
بن امرسون، گزارشگر ویژه امور حقوق بشری و ضدتروریسم سازمان ملل، درخواست پیگرد قضایی شکنجهگران و مقامهای ارشد دولت بوش را کرده که دستور این شکنجهها را دادهاند و کنت راث، مدیر کل سازمان دیدهبان حقوق بشر، هم اعمال مأمورانسیا را جرم دانسته و گفته که اگر این گزارش منجر به پیگرد قضایی مأموران سیا نشود، شکنجه باز هم یک گزینه محتمل برای رئیسجمهورهای بعدی خواهد بود. به هر حال، اعتراف به شکنجه چیزی نیست که بتواند در حد چند کاغذ بماند و باید دید که حاکمیت امریکایی حاضر میشود به عواقب قضایی آن گردن بنهد یا اینکه با تمام ادعاهای حقوق بشری از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.
«جزوههای شکنجهآموزی»
شکنجهگران سیا بین سالهای 2002 و 2003 با راهاندازی «تیم مشاوره علوم رفتاری» از فنون روانشناختی برای تولید روشهایی جدید برای شکنجه زندانیان گوانتانامو استفاده کردهاند و از روشهایی مانند هیپنوتیزم علیه متهمان به کار بردهاند که میتواند عوارض مزمن و گهگاه غیر قابل درمان روی سلامت روانی افراد بگذارد. این رسوایی به حدی است که «انجمن روانشناسی امریکا» پس از مشخص شدن این موضوع، از روانشناسهای به کار گرفته شده در طرحهای سیاسی امریکا اعلام برائت و در بیانیهای تأکید کرد این انجمن با کاربرد یافتههای علوم رفتاری برای شکنجه مخالف است؛ با وجود این، نگاهی به پارهای از اسناد منتشر شده امریکا در زمینه شکنجه نشان میدهد این روشها به افسران زندانهای امریکا و حتّی افسران سایر کشورها به عنوان روشهای علمی اعترافگیری آموزش داده میشده است. یکی از بحثانگیزترین موضوعات در زمینه استفاده از یافتههای علمی برای مقاصد بحثانگیز، هفت جزوهای بوده است که در امریکا برای آموزش روشهای شکنجه و بازجویی بر اساس یافتههای علمی در مراکز آموزش نظامی این کشور تدریس شده است. این هفت جزوه که در امریکا به «جزوههای شکنجهآموزی» شهرت یافتهاند در دانشکدههای مهم نظامی این کشور، از جمله «مدرسه قارههای امریکا» تدریس میشد. یکی از این جزوهها موسوم به «بهرهکشی از منابع انسانی» است که از آن در مدرسه قارههای امریکا استفاده میشد. تحقیقات انجامشده نشان میدهند دو سوم جنایتکاران جنگی اعلام شده توسط سازمان ملل متّحد در این مدرسه که به «مدرسه تروریسم امریکا» نیز شهرت یافته است، آموزش دیدهاند؛ همچنین بسیاری از دیکتاتورهای امریکای لاتین که در کشورهایشان جوخههای مرگ به راه انداختهاند، در این مدرسه درس خواندهاند. در مقدمه جزوه «بهرهکشی از منابع انسانی»، هدف از انتشار آن آموزش «فنون سلب اراده» عنوان شده است. هدف از فنون سلب اراده، چنانکه در این جزوه تصریح شده است، تلقین «واپسروی روانشناختی» در فرد است که در آن یک مرجع قدرت بیرونی اراده فرد برای مقاومت را زیر سؤال میبرد. واپسروی اصولاً حالتی از ارادهزدودگی است که در آن فرد به دورههای قبلتر رفتار (مثلاً کودکی) برمیگردد. فنون سلب اراده، چنانکه در این جزوه آموزشی تصریح شده است، بر اساس سه اصل عمل میکنند: ناتوانسازی (بدنی)، وابستگی، وحشتانگیزی (ترس و اضطراب شدید). اصل اول مواردی مانند فشار طولانی مدت، قرار دادن فرد در معرض گرما، سرما یا رطوبت شدید و محرومسازی از خواب را در بر میگیرند. فرض بنیادین این فنون این است که شکستن مقاومت فیزیولوژیک فرد توانایی روانشناختی وی برای مقاومت را نیز کاهش میدهد. به عقیده بسیاری از روانشناسانی که در توسعه این فنون دخیل بودهاند، تهدید به ناتوانسازی، از خود ناتوانسازی، برای شکستن مقاومت روانی فرد کارسازتر است، زیرا در برخی موارد پس از به کارگیری ناتوانسازی، فرد نسبت به آن بیتفاوت میشود و به عنوان راه فرار به دنیای درون خود پناه میبرد که در این صورت حتّی مقاومت فرد در برابر بازجو را افزایش میدهد. اصل دوم، وابستگی است که طبق آنچه در این جزوه نوشته شده است در آن بازجو باید کاری میکند که فرد برای ارضای تمام نیازهای اساسیاش از جمله آب، غذا، زنده ماندن و غیره به وی احساس وابستگی کند. در فنون وحشتانگیزی که از آن در زندانهای مختلف امریکا استفاده میشود ایجاد ساعتهای طولانی هراس در فرد باعث میشود هر عامل مبهم یا ناشناختهای فرد را به واپسروی روانی وادارد. در این جزوه تصریح شده است اگر طوری رفتار شود که فرد به عامل ترسش پی ببرد، ممکن است مقاومتش در برابر بازجو زیاد شود، چون دیگر عامل ناشناختهای در وجودش هیاهو ایجاد نمیکند. به این ترتیب فنون اعترافگیری که طبق این جزوه بازجو باید از آنها استفاده کند به صورت زیر هستند: دستگیری. بر اساس این جزوه در این مرحله ماهیت دستگیری و زمان آن باید به گونهای باشد که در فرد بیشترین میزان شگفتی و ناراحتی روانی ایجاد کند. وی باید در زمانی دستگیر شود که کمتر از همیشه انتظارش را دارد؛ بنابراین زمان ایدهآل برای دستگیری اولین ساعات صبح است. » افرادی که در زندان گوانتانامو زندانی بودهاند گفتهاند گاه در اوایل صبح بدون هیچ آگاهی قبلی مورد حمله قرار میگرفتند.
در جزوه شکنجهآموزی امریکا در باره مرحله دوم یعنی زندان نوشته شده است: احساس هویت فرد به مجاورت وی با محیط پیرامونش، عادات، ظاهر، اعمال، و روابطش با دیگران بستگی دارد. زندان به بازجو اجازه میدهد این حلقههای ارتباطی را بشکند و فرد را به منابع درونی خودش وابسته کند. زندان باید به گونهای باشد که در فرد احساس انقطاع از هر چیز شناخته شده و اطمینانبخش تولید کند. این جزوه درباره شرایط زندان فرد میافزاید شرایط زندان نباید به گونهای باشد که فرد بتواند به آن خوگیر و بیتفاوت شود. الگوهای آزار زندانیان باید دائماً تغییر کرده و فرد را در برابر شرایط آزاردهنده متفاوتی قرار دهد.
مرحله سوم این شکنجههای قرون وسطایی شامل محرومیت از محرکهای حسی میشود که در آن فردی که از محرکهای حسی (دیدن، شنیدن، بوئیدن، لمس و... ) محروم میشود هشیاریاش را به سمت دنیای درون معطوف کرده و ناهشیاریاش را به دنیای بیرون، فرافکنی میکند. پژوهشها نشان میدهند در افرادی که در سلول انفرادی نگاه داشته میشوند، تجربیاتی نظیر روی آوردن به خرافات، عشق شدید به هر موجود زنده، زنده پنداشتن موجودات غیرجاندار، توهم و هذیان بروز میکند. فردی که در چنین شرایطی قرار میگیرد در چنان شرایط اضطرابزا و سختی قرار میگیرد که هر محرک حسی یا تعامل با هر فردی را غنیمت میشمارد. در چنین شرایطی اگر بازجو به فرد نزدیک شود و برای وی نقش دوستی به اصطلاح خیرخواه را بازی کند، مقاومت فرد به سرعت میشکند. زندانیان زندان گوانتانامو تصریح کردهاند گاه آنها در اتاقهایی کاملاً عایق و بیصدا قرار میگرفتند که در آنها به چشمشان چشمبند سیاه زده میشد و تنها صدای نفسهای خودشان را میشنیدند. اما مرحله تهدید و وحشتانگیزی بر اساس این نگاه غیر انسانی شکل گرفته است که «تهدید به وارد آوردن درد معمولاً در فرد ترس بیشتری ایجاد میکند تا خود وارد آوردن درد؛ زیرا اکثر افراد تواناییشان برای تحمل درد را دست کم میگیرند.» در این جزوه شیطانی آموزش شکنجه آمده است:«تهدید باید در نهایت خونسردی انجام شود، نه اینکه فرد با داد و فریاد آن را اعلام کند.»چنانکه از روایتهای زندانیان گوانتانامو برمیآید، در این زندانها استفاده از سگ یکی از روشهای ایجاد وحشت در فرد زندانی بوده است. اما در نهایت هیپنوتیزم هم به کار گرفته میشود که بازجو بر اساس آن میتواند حس تلقینپذیری فرد را بالا ببرد. در این جزوه اشاره شده است میتوان با فن «اتاق جادویی» در فرد شرایط هیپنوتیزمی ایجاد کرد. در این روش به عنوان مثال به فرد تلقین هیپنوتیزمی میشود که مثلاً دستش گرم شده است. سپس دست وی واقعا با کمک یک دستگاه مخفی و بدون اینکه خود فرد بفهمد گرم میشود. در مرحله بعد به فرد تلقین میشود که او به گونهای هیپنوتیزم شده است که توان مقاومت نخواهد داشت. افرادی که از بلوغ روانشناختی کافی برخوردار نیستند یا کسانی که واپسروی روانی انجام دادهاند، معمولاً توان مقاومت در برابر بازجو نخواهند داشت؛ این کار این حس را به فرد القا میکند که مسئولیتی در قبال اعمالش ندارد و باعث میشود وی راحتتر اعتراف کند. بر اساس گزارش کمیته اطلاعاتی سنا علاوه بر این روشهای وحشتناک روانی «خیساندن بدن و کتک زدن»، «غرق مصنوعی»، «تنقیه اجباری»، «تهدید به تجاوز با چوب»، «شکنجههایی که بعضا روزها بلکه هفتهها ادامه یافته است» و «تهدید به قتل یا تجاوز به مادر مظنونان» روشهای دیگر معمول در زندانهای بینام و نشان سازمان جنایات اطلاعات مرکزی امریکا بوده است.
شیوههای شکنجههای مخوف سیا
کمیته اطلاعاتی مجلس سنا روز سهشنبه، سالها پس از حوادث بحثانگیز یازدهم سپتامبر سال 2001 خلاصهای حدوداً 600 صفحهای را از گزارش خود درباره توسل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به آنچه آمریکاییها به آن «فنون ارتقا یافته بازجویی» (enhanced interrogation techniques) میگویند منتشر کرد.فنون ارتقا یافته بازجویی عبارتی ابداعی بهجای واژه «شکنجه» اما بهمنظور اجتناب از پذیرش الزامات حقوقی مرتبط با آن است؛ کلیدواژهای که دولت آمریکا بارها با متهم کردن کشورهای دیگر به آن تلاش کرده خود را در اذهان عمومی ناجی بشریت و رهبر مسائل انسانی معرفی کند. اما اکنون افشا شده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) پس از اتفاقات 11 سپتامبر در لفافه مبارزه با تروریسم بسیاری از کسانی را که ادعا میکند «مظنونین به اقدامات تروریستی» بودهاند با این روشها در زندانهای مخفی خود در کشورهای مختلف شکنجه کرده است.
جزئیات شکنجه
فاینستاین در ارائه نتیجه گزارش گفت: شیوههای به کار رفته در شکنجه زندانیان، شامل محرومیت از خواب، سیلی و کوبیدن فرد به دیوار، جای دادن بازداشتیها در جعبههای کوچک، نگهداری فرد در انزوا و تهدید مدام به مرگ بوده است. براساس این گزارش دستکم درباره 6 تن از بازداشت شدگان از «آبرسانی مقعدی» استفاده شده، درحالیکه هیچ گزارش پزشکی مبنی بر لزوم بهکارگیری این شیوه یافت نشده است. مأموران سیا برای اعتراف گرفتن از مظنونین، علاوه بر اعمال فشارهای فیزیکی بسیار بالا و حتی غیراخلاقی، در مواردی مظنونین را به کشته شدن مادر و یا فرزندان تهدید میکردند. همچنین، 10 نفر از زندانیان به کمیته اطلاعاتی سیا گفتهاند که آنها در وضعیت ایستاده به سقف زنجیر شده و گاه تا سه روز در همین حالت نگه داشته شدهاند. بعضی از زندانیان هم در حالتی که دستهایشان بالای سرشان باز بوده به زمین زنجیر شدهاند تا با قرار دادن فرد زندانی در وضعیتهای استرس آور شرایط را بر او سخت کرده و بتوانند از آنها اعتراف بگیرند. علاوه براین، برهنگی اجباری از جمله اقدامات غیرانسانی نیروهای آمریکایی بود که در این زندانها بهکار گرفته میشد. از جمله شکنجه های دیگری که در این گزارش به آن اشاره شده است، غرق مصنوعی است؛ در این روش شکنجه فرد به گونهای روی یک تخته چوبی قرار داده میشود که پاهایش بالاتر از سرش قرار بگیرند و پارچهای هم روی صورتش انداخته میشود تا بینی و دهانش پوشانده شود. با ریختن مداوم آب روی پارچه امکان تنفس از فرد گرفته میشود و در وی حس غرق شدن و ترس ایجاد میشود. علاوه براین، شست و شوی مغزی در بازجوییها شیوهای بود که به دفعات زیاد توسط نیروهای آمریکایی در بازجوییها استفاده میشد. چراکه در این فن، زندانی در بافتی نا معمول و در زمانی سریع دست از عادتها و اعتقادات پیشین خود بر میدارد و به ایده یا عقیدهای گرایش پیدا میکند که تنها اندکی پیش مخالف سرسخت آن بوده است. این شکنجه در این ابعاد صورت میگرفت: بازجویی به قصد فراخوانی پاسخ دلخواه؛ شکنجه بدنی و تهدید به شکنجه؛ کنترل ارتباطات؛ القای خستگی و استفاده از داروهای محرک و داروهای ضد افسردگی که فرایند خستگی فرد را تسریع میکنند و باعث میشوند فرد زودتر انسجام شخصیتی خود را در برابر بازجو را از دست بدهد؛ کنترل آب، غذا و دخانیات؛ تلقین انتقاد و خودانتقادی؛ بازجوهای «دیو و فرشته» و در نهایت استفاده از داروهای روانگردان داروهایی مانند «ال. اس. دی»، «باربیتورات» و «آمفتامین».
حصر در جعبه
دولت جورج بوش در پرونده «ابوزبیده» قرار دادن زندانی در جعبهای تنگ بهقصد محدود کردن حرکات فرد زندانی را تأیید کرده بود. ابوزبیده به کمیته اطلاعاتی سنا گفته در یک دوره فشرده بازجویی در سال 2002 در افغانستان چندین بار در جعبههای تنگ متفاوت قرار گرفته است. بهگفته این قربانی شکنجه وی هنگام قرار گرفتن در این جعبهها برای تنفس مشکل داشته و زخمهای روی زانوهایش بار دیگر سر باز کردهاند.
استفاده از آب سرد
بعضی از افرادی که کمیته اطلاعاتی سنا با آنها مصاحبه کرده گفته بدن آنها بارها در خلال بازجویی در آب سرد فرو برده شده است. یکی از قربانیان این روش شکنجه گفته در دو هفته اول بازداشتش در افغانستان بدن برهنه وی بعد از ریختن آب سرد در پلاستیک پیچانده شده و برای چندین دقیقه داخل پوششی از آب سرد نگه داشته شده است.طبق گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، در نوامبر سال 2002 «گل رحمان»، از مظنونان به تروریسم در افغانستان در یکی از زندانهای مخفی سازمان سیا در شمال کابل بر اثر سرمای مفرط بدن جان باخت. رحمان در زندانی سرد، در حالی که بدنش از کمر به پایین برهنه بود رها شده بود.در گزارش مجلس سنا به جزئیات بیشتری از مرگ رحمان اشاره شده و روشهای مورد استفاده برای بازجویی از او هم آورده شدهاند. روشهای مورد استفاده برای بازجویی از وی «48 ساعت محرومیت از خواب، اضافه بار حسی، قرار گرفتن در تاریکی محض، قرار گرفتن در انزوا، دوش آب سرد و رفتار خشن» را شامل میشدند.
غرق مصنوعی
در این روش شکنجه فرد بهگونهای روی یک تخته چوبی قرار داده میشود که پاهایش بالاتر از سرش قرار بگیرند و پارچهای هم روی صورتش انداخته میشود تا بینی و دهانش پوشانده شود. با ریختن مداوم آب روی پارچه امکان تنفس از فرد گرفته میشود و در وی حس غرق شدن و ترس ایجاد میشود.این فرایند بهمدت 40 ثانیه اجرا میشود و بارها از آن در خلال بازجوییها استفاده شده است.ابوزبیده 83 بار و خالد شیخ محمد 183 بار با این روش شکنجه شدهاند.
قرار دادن در وضعیتهای استرسآور
10 نفر از زندانیان به کمیته اطلاعاتی سیا گفتهاند که آنها در وضعیت ایستاده به سقف زنجیر شده و گاه تا سه روز در همین حالت نگه داشته شدهاند. بعضی از زندانیان هم در حالتی که دستهایشان بالای سرشان باز بوده به زمین زنجیر شدهاند.سه نفر از قربانیان مورد مصاحبه گفتهاند مجبور شدهاند در همین وضعیتها ادرار و مدفوع کنند و بین نجاست خودشان رها شدهاند.این شکنجه برای ایجاد خستگی در ماهیچه، ایجاد ناراحتیهای بدنی و خستگی که مقاومت روانی فرد در برابر بازجو را کاهش میدهند طراحی شده بودند.
محرومیت از خواب
زندانیان طبق روندی متداول از خواب محروم میشدند و این روش یکی از روشهای اصلی برای اعترافگیری بوده است. بسیاری از این فنون با سایر روشهای شکنجه نظیر استفاده از وضعیت استرسآور و غیره استفاده میشدهاند.یکی از معمولترین روشها برای جلوگیری از خوابیدن زندانیان پخش موزیک با صدای بلند و ایجاد صدای مداوم بوده که گاه در 24 ساعت روز تداوم داشته است. برخی از سلولها هم بهعمد سرد نگاه داشته شده بودند تا از خوابیدن زندانیان جلوگیری شود. سازمان سیا مجوز داشته زندانیها را تا 180 ساعت بیدار نگاه دارد.11 نفر از 14 نفر مورد مصاحبه گفتهاند برای آنها از روش محرومیت از خواب استفاده شده و یک نفر گفته وقتی میخوابیده نگهبان میآمده و روی صورتش آب میپاشیده است.
برهنگی اجباری
سازمان سیا بعضی از تکنیکهای شکنجه را اقداماتی برای «شرطی کردن» زندانیها میدیده که با هدف عادت دادن زندانیها به وضعیت درماندگی خودشان طراحی شده بوده و قرار نبوده به خودی خود و بهطور مستقل ارزشی از لحاظ کسب اطلاعات داشته باشند، مثلاً محرومیت از خواب جزو همین تکنیکها بوده است. تکنیک دیگر در همین راستا، برهنه کردن زندانیان بوده است؛ آنطور که در یادداشتی از وزارت دادگستری آمریکا در سال 2005 به سازمان سیا آمده است استفاده از تکنیک برهنه کردن این مزیت را دارد که میتوان بعد از همکاری زندانیها فوراً با دادن لباس به آنها به آنها پاداش داد و تشویقشان کرد.
انتقادهای شدید داخلی
همانطور که انتظار می رفت خبر انتشار این تحقیقات، موجی از واکنش های مختلف را به همراه داشت. از یک سو دموکرات ها و مقامات فعلی دولت آمریکا از آن دفاع کرده و از سوی دیگر جمهوریخواهان و مسئولان دولت بوش آن را اقدامی ناشیانه خوانده اند.
جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید دوشنبه شب ضمن استقبال از انتشار این گزارش اعلام کرد: شواهدی وجود دارد که نشان می دهد انتشار این گزارش ممکن است باعث بروز خطراتی علیه شهروندان و نهادهای آمریکایی در سراسر دنیا شود. وی افزود: با توجه به همین شرایط ما خواستار تشدید تدابیر امنیتی در اطراف سفارت خانه های آمریکا شده ایم. در این میان افرادی همچون دانیل درزنر، استاد روابط بین الملل دانشگاه توفتس ضمن کم اهمیت خواندن این گزارش اظهار کرد: سیاست خارجی آمریکا به حدی در خاورمیانه خشونت و تنش را به وجود آورده که این گزارش در مقابل آنها موضوع کم اهمیتی است.
از سوی دیگر، جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا دوشنبه در مصاحبه با سی.ان.ان ضمن دفاع از ماموران سیا، آنها را افراد «میهن پرستی» خواند که طبق وظایف خود عمل کردند. در این میان جنگ میان نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه نیز بالا گرفته است. مایک راجرز، جمهوریخواه، رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، انتشار این اسناد را ایده ای ناشیانه خواند و اظهار کرد: شرکای ما در دیگر کشورها هشدار داده اند که این گزارش می تواند زمینه ساز خشونتی تازه علیه آمریکا باشد.
خوزه رودریگرز، یکی از ماموران ارشد پیشین سیا نیز روز گذشته با انتشار مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست نوشت: امروز صدای انتقاد از میان دموکرات هایی شنیده می شود که در زمان دولت قبلی، خواستار انجام هرگونه اقدامی برای مقابله با تهدیدهای تروریستی شده بودند. او در بخشی از این مقاله آورد: در روزهای پس از یازدهم سپتامبر، سناتور فینستن و دیگر نمایندگان دموکرات از سیا خواستند مسئولیت برخورد شدید با تروریست ها را به عهده بگیرند. در مقابل این انتقادات، دموکرات ها می گویند با به دست گرفتن سنا از سوی جمهوریخواهان در یک ماه آینده، روند تحقیق در مورد این گزارش متوقف می شود.
در این میان، دیده بان حقوق بشری در گزارشی گفت تلاش های دقیقه آخری برای به تاخیر انداختن انتشار این گزارش نشان از اهمیت این سند است. سارا مورگان، رئیس دفتر این سازمان در واشنگتن گفت: مسئولان آمریکایی بهتر است به جای تلاش های خود برای پنهان کردن حقیقت، در مورد رفتار نیروهای سیا شفاف سازی کنند. این سازمان همچنین اعلام کرد براساس این گزارش 54 کشور با آمریکا در این زمینه همکاری داشته اند که انگلیس، تایلند و لهستان از جمله آنها هستند.
ادامه اعتراضات به تبعیض نژادی
آمریکا در حالی خود را برای گزارش رسوایی سازمان اطلاعاتی خود آماده می کند که اخبار رسانه های خبری حاکی از ادامه اعتراضات مردم آمریکا علیه نژادپرستی است.معترضان آمریکایی با حمل پلاکاردهایی با اسامی سیاهپوستان کشته شده به دست نیروهای پلیس، در مقابل کنگره آمریکا تجمع کردند. معترضان با سر دادن شعار «به من بگویید دموکراسی شبیه چیست» نیروهای امنیتی را به تشکیل دیواره دفاعی در اطراف کنگره در واشنگتن مجبور کردند.آنها همچنین به سمت کاخ سفید حرکت کردند و با تجمع گسترده مانع تردد خودروها شدند. معترضان چند ساختمان دورتر از کاخ سفید شعار «به اعتراضات بپیوندید» و «جان سیاهپوستان مهم است» سر دادند. تظاهرات مردم آمریکا در کالیفرنیا نیز همچنان ادامه دارد و معترضان در برکلی یکی از بزرگراه ها را مسدود کردند و شعار سر دادند.
روز سهشنبه، کمیته اطلاعات سنای آمریکا، گزارشی 499 صفحهای در رابطه با شکنجههای به کار گرفته شده توسط مأموران سیا در زندانهای مخفی این سازمان منتشر کرد. این گزارش که خلاصهای از 60 میلیون سند و یا به عبارتی خلاصهای از یک گزارش 6700 کلمهای بوده است از اقدامات غیر انسانی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایالت متحده حکایت میکند؛ اقداماتی که علیه تروریستها صورت گرفته بود. با وجود این، علاوه بر اتخاذ شکنجه های شدید علیه این زندانیان، آنچه بیش از هرچیز در این گزارش تأسف برانگیز است، وجود دستکم 26 تن از 119 زندانی شناختهشده سیا بوده که به طور اشتباهی در زندانها بازداشت بودهاند، آنهم در شرایطی که برخی از این افراد تا ماهها پس از آنکه سازمان سیا متوجه شد که از ابتدا نباید آنها را به زندان میافکند، همچنان در بازداشت نگه داشته میشدند. رییس کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا، سناتور «دایان فاینستاین» در انتشار این گزارش در اظهارات خود هنگام انتشار گزارش سنا در خصوص عملکرد و اقدامهای خشن و وحشیانه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در بازجوییها که با توجیه مبارزه با تروریسم صورت میگرفت گفت: سیا در این اقدامات از مأمورانی استفاده کرده که سابقه خشونت و سو استفاده دارند. همچنین در بازجوییها برخلاف اظهارات رییس وقت سیا، متهمان مورد شکنجه قرار گرفتهاند.
واکنش جورج بوش: اینها میهن پرست هستند!!!
جورج بوش در مصاحبه با شبکه «سیانان» از اقدامات مأموران سیا دفاع کرده است. جورج بوش گفت: ما خوش شانس هستیم که مردان و زنانی داریم که به سختی در سازمان سیا به نفع ما کار و تلاش میکنند. اینها میهنپرستان هستند.پیش از این گمانه زنیهایی مطرح شده بود که گزارش کمیته اطلاعاتی سنا نشان خواهد داد که استفاده از روشهای شدید بازجویی توسط مأموران سیا در دوره ریاست جمهوری بوش که پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی اجرا شده کمکی به مقامهای آمریکایی برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز نکرده است.در حال حاضر آمریکا با بحران نژاد پرستی مواجه است که پیش بینی میشود اگر این گزارش منتشر شود موج جدیدی از تظاهرات مردم خشمگین آمریکا وارد میشود و این موج باعث نا آرامتر شدن ایالات آمریکا میشود.
تبعیض نژادی
اعتراضات مردم آمریکا علیه نژادپرستی به کنگره و کاخ سفید نیز رسید. معترضان با سر دادن شعار «به من بگویید دموکراسی شبیه چیست» نیروهای امنیتی را به تشکیل دیواره دفاعی در واشنگتن مجبور کردند. در همین حال اعتراضات در سایر شهرها از جمله نیویورک، برکلی و اوکلند ادامه دارد و جنبش «نمیتوانم نفس بکشم» به زمین بازیهای بسکتبال نیز رسیده است . جنبش اعتراضی سیاهپوستان همچنان در آمریکا ادامه دارد و این بار به نزدیکی کاخ سفید و کنگره نیز رسیده است . روز گذشته معترضان آمریکایی با حمل پلاکاردهایی با اسامی سیاهپوستان کشته شده به دست نیروهای پلیس، در مقابل کنگره آمریکا تجمع کردند و در همین حال وزارت دادگستری آمریکا روز دوشنبه در ژستی صلحطلبانه خواستار تحقیق درباره وضعیت حقوق بشر در بحبوحه این اعتراضها شد.معترضان دوشنبه شب نیز از خیابان کنیتکت به سمت میدان دوپونت در واشنگتن حرکت کردند. طبق اعلام پلیس واشنگتن، عدهای از معترضان تحصن خوابیده در پیادهروها برگزار کردند و این در حالی بود که دمای هوا بسیار پایین بود. برخی از تظاهرکنندگان نیز پلاکاردهای «نمیتوانم نفس بکشم» به همراه داشتند و برخی شعار میدادند: «به من بگویید دموکراسی شبیه چیست».پلیس کنگره دهها تن از معترضان را که قصد داشتند به سمت ساختمان اصلی حرکت کنند، متوقف کرد و صفی از نیروهای امنیتی در برابر آنها تشکیل داد. معترضان نیز شانه به شانه یکدیگر ایستادند تا به دلیل مرگ سیاهپوستان به دست پلیس سوگواری کنند. معترضان تاکید کردند که به دنبال آن هستند تا تحقیقات بینالمللی درباره خشونت پلیس آمریکا انجام شود. در ادامه این اعتراضات،شخصیتهای ورزشی نیز به حمایت از معترضان برخواستهاند. دوشنبه شب پیش از مسابقه بسکتبال بروکلین «نتز» و «کیلیوند کاوالیرز»، بسیاری از بازیکنان پیراهنهایی با نوشته «نمیتوانم نفس بکشم» بر تن کردند. در خارج از مرکز برکلی نیز تظاهرکنندگان همچنان شعار «دستها بالا، شلیک نکن» و «جان سیاهپوستان مهم است» سر میدادند. شب گذشته تظاهرات نیویورکیها نیز همچنان ادامه داشت. معترضان در واشنگتن هم به سمت کاخ سفید حرکت کردند و با تجمع گسترده مانع تردد خودروها شدند.
شنود
با وجود اینهمه خبر منفی «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا روز گذشته نیز طی دستوری به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا شنود تلفن شهروندان این کشور را برای سه ماه دیگر تمدید کرد.
خشونتها در فرگوسن همچنان ادامه دارد
خیابانهای ایالت های مختلف آمریکا همچنان شاهد گسترش خشونت و درگیری بین مردم و نیروهای پلیس است. زمانی که قاتل سفیدپوست «مایکل براون» توسط دادگاه تبرئه شد، بسیاری از مردم فرگوسن در واکنش به این رای به خیابانها آمده و یکصدا خواستار برقرای عدالت و اجرای حکم عادلانه شدند. آتش خشم مردم به گونه ای بود که دیروز بسیاری از مردم فرگوسن به خیابانها آمدند که در نهایت پلیس آمریکا ناچار شد با آنها برخورد کند. در مقابل، پلیس سنتلوییس در بیانیهای اعلام کرد که درپی تازهترین اعتراضات مردم فرگوسن در روز جمعه 15 نفر را بازداشت کرد. بازداشت این افراد پس از آن صورت گرفت که معترضان روز جمعه و همزمان با آغاز حراجی جمعه سیاه قصد تعطیلی یک فروشگاه را داشتند.
آمریکا دیگر نمیتواند به کشورهای جهان درس اخلاق بدهد
انتشار گزارش خلاصه و سانسور شده سنای آمریکا در مورد برخی اقدامات آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) علیه مظنونین به ارتباط با گروههای تروریستی، واکنشهای متعددی را به همراه داشته است.در تازهترین اظهارنظر، «لری جانسون» تحلیلگر سابق سازمان سیا به این گزارش واکنش نشان داده و گفته است آمریکا دیگر نمیتواند خود را در موضع برتر اخلاقی قرار داده و به جهان درس بدهد.آقای جانسون که با پایگاه خبری «اسپوتنیک» مصاحبه میکرد، گفت: «ایالات متحده مخالفت با شکنجه را مایه مباهات خود معرفی کرده و در جایگاه برتر قرار میگرفت که بتواند به دیگر کشورها درس دهد.»
واکنش ایران به گزارش سنای امریکا
محتوای این گزارش تکان دهنده گویای خشونت، افراط و پنهان کاری نهادینه شده در سیستم امنیتی امریکا است. اعتراف دیرهنگام سنای امریکا به شکنجه های فجیع و غیرانسانی که ماموران سیا نسبت به مظنونین امنیتی مرتکب شده اند، نشان دهنده نقض آشکار حقوق بشر به بهانه های واهی امنیتی است، جای نگرانی است که رویه های غیرقانونی و اقدامات غیر انسانی و نمونه های ذکر شده در گزارش همچنان از سوی دستگاه های امنیتی امریکا ادامه دارد و تضمینی از سوی دولت امریکا برای جلوگیری از تکرار این فجایع به عمل نیامده است. انتظار می رود افشای این اقدامات غیرانسانی به ویژه اینکه تعداد قابل توجهی از افرادی که مورد شکنجه واقع شده اند، اتباع کشورهای دیگر هستند، مقدمه ای بر پیگیرد قانونی آمران و مجریان این اقدامات جنایتکارانه در عرصه بین المللی شود.
زندانی گوانتانامو: آمریکاییها بی هیچ دلیلی من را شکنجه می کردند
معظم بگ در گفتگو با فرید زکریا مجری برنامه جی پی اس درباره گزارش سنا در خصوص استفاده سیا از شکنجه گفت: در گزارش سنا برخی از شکنجه ها که روی زندانیان از جمله خود من اعمال می شد، آمده است اما اینها همه شکنجه هایی نیست که سیا استفاده می کرد. برخی از شکنجه ها که من خودم شاهد بودم باعث مرگ افراد می شد. در یک مورد که خودم در زندان بگرام افغانستان دیدم، دستهای یک افغانی را به بالای در بسته بودند و بارها با مشت و لگد او را می زدند که در نتیجه کتکها و ضرباتی که خورد جان خود را از دست داد. در این گزارش برخی از روش های بازجویی آورده نشده است که من خودم تجربه کرده ام برای مثال دستهای مرا از پشت بسته و آن را به پاهایم بسته بودند. در آن حال مرا با مشت و لگد می زدند. آنها عکس های فرزندانم را به من نشان می دادند و صدای زنی را پخش می کردند که جیغ می کشید و به من گفتند صدای زنم است و با این فشارهای روحی مرا مجبور می کردند، اعترافاتی را امضا کنم. من پس از آزادی از گوانتانامو موارد بسیاری را در انگلیس و سراسر جهان مستند کردم و با کسانی که کتک خورده و به اشکال مختلف از طریق برنامه سیا شکنجه شده بودند، مصاحبه کردم.
تیر خلاص به حقوق بشر آمریکایی
گزارش سنا تیر خلاصی به حقوق بشر آمریکایی بود، اما دولت آمریکا پوستکلفتتر از آن است که به روی خود بیاورد و باز از طریق شوراهای تحت مالکیت خود بهگونهای عمل خواهد کرد که آب از آب تکان نخورد. سیاستمداران آمریکا تلاش خواهند کرد تا این افتضاحی را که سیا به بار آورده متوجه کشورهای دیگر کنند، اما در مجموع امروز برای دنیا روشن شده که ناقضترین کشور در زمینه حقوق بشر، آمریکاست. متأسفانه حقوق بشر بازیچه دست دولت آمریکاست، آمریکا نهتنها از جمله کشورهای نقضکننده حقوق بشر است، بلکه از بزرگترین دیکتاتورهای دنیا نیز حمایت کرده و این نیز لکه ننگ دیگری است که بر پیشانی آمریکا حک شده و به همین دلیل منفورترین کشور در افکار عمومی است. آمریکا و همپیمانانش ادعای رعایت حقوق بشر میکنند، این در حالی است که بهگونهای دیگر عمل میکنند. عملکرد اوباما نیز نشان داد که دولت جدید آمریکا هیچ تفاوتی با دولت گذشته نداشته و دولت آینده هم هیچ کاری برای حقوق بشر این کشور نخواهد کرد. سازمانهای بینالمللی که احمد شهید را مأمور جاسوسی از ایران کردهاند اکنون بیایند و بگویند که در آمریکا چهخبر است؛ آنها باید از شورای امنیت تقاضای رسیدگی به وقایع و اتفاقاتی را که سیا در عملکرد خود داشته، داشته باشند. امروز وجهه آمریکا میان کشورهای دنیا دچار خدشه شده و هیچ آینده روشنی برای دولتمردان این کشور وجود ندارد.
محو کردن اعتراضات به تبعیض نژادی در هیاهوی برخاسته از گزارش سنا
در روزهای گذشته و با حکم دادگاههای آمریکا در تبرئه دو پلیس عامل مرگ دو جوان سیاهپوست، اعتراضات مردمی به اوج خود رسیده بود. در شهر فرگوسن از منطقه سنت لوئیز ایالت میزوری جوانی به نام «مایکل براون» در حالی که غیرمسلح بود به ضرب گلوله یک پلیس سفید پوست از پا درآمد و در نیویورک نیز سیاهپوستی دیگر به نام «اریک گارنر» زیر فشار افسر پلیس به گردن وی خفه شد و جمله او مبنی به این که «نمی توانم نفس بکشم» به شعار اعتراضات فزاینده اخیر به رفتار پلیس و تبعیض نژادی تبدیل شد.دیری نپایید که این دو حکم و فیلم لحظه مرگ گارنر که به سرعت در شبکه های خبری و اجتماعی منتشر شد، موجی از اعتراضات را در این دو شهر و به تدریج در دیگر شهرهای بزرگ همچون واشنگتن و لس آنجلس برانگیخت و در این زمان بود که اعتراضات به تبعیض نژادی به «لحظه اوج» نزدیک می شد.این همان لحظه ای بود که سیستم آمریکا باید کاری برای جلوگیری از تشدید آن می کرد و کاری که مقامات آمریکا با انتشار گزارش سیا کردند همین بود: محو کردن اعتراضات به تبعیض نژادی در هیاهوی برخاسته از گزارش سنا.
اما سئوال این است که چرا افشای شکنجه به نفع حاکمان آمریکا بود حال آن که خود این امر می تواند یک رسوایی برای واشنگتن بوده و به ماجراهای باریک تر و مشکلات امنیتی و حتی اعتراضات جهانی برای آمریکا ختم شود؟
نکته اول در پاسخ به این سوال این است: موضوع شکنجه در سیا موضوع جدیدی از دیدگاه صاحبنظران نبوده و حتی افکار عمومی نیز به خوبی باآن آشنا است چرا که پیش از این مواردی همچون غرق مصنوعی به رسانه ها درز کرده بود.
نکته دوم این که هیجان افکار عمومی درباره شکنجه را می توان با این ادعا که تهدیدات امنیتی علیه آمریکا و شهروندانش وجود دارند و باید به نحوی جلوی آنها را گرفت، توجیه کرد. کما این که ممکن است برخی از شهروندان موافق استفاده از روشهای سخت بازجویی برای کسب اطلاعات از «مظنونین تروریستی» باشند آن هم در جامعه ای که یاد زخم ناشی از حملات تروریستی در یازده سپتامبر 2001 را از یاد نبرده است.
نکته سوم در منفعت انتشار این گزارش این بود که آن توسط کنگرهای منتشر شد که هنوز توسط دموکراتها اداره میشود و بیشتر علیه مقامات سابقی است که در زمان رئیس جمهور جمهوریخواه یعنی جرج بوش سر کار بودند و این به نفع دولت اوبامای دموکرات است که در انتخابات اخیر قافله را به حریف جمهوریخواه باخته است.
به همین دلایل انتشار این گزارش در این زمان حساس را می توان موجه دانست بخصوص آن که آنقدر این گزارش جزئیات جالب برای رسانه های دارد که مدت ها به فکر تبعیض نژادی و اخبار آن در آمریکا نخواهند افتاد، بخصوص آن که هیاهوی تعطیلات سال نوی میلادی نیز به اوج خود نزدیک می شود.
کیفرخواستی ترسناک و دلیلی برای ناکارآمدی دموکراسی
در شرایط کنونی که اعتصابات و اعتراضات مردمی به نقض حقوق سیاهان در سراسر آمریکا شدت گرفته است و جمهوری خواهان نیز در انتخاباتی هر چند غیر دموکراتیک به پیروزی رسیده اند، به نظر می رسد انتشار این گزارش 2 هدف اصلی را دنبال می کند.
هدف اول به حاشیه بردن اعتراضات مردمی به نقض حقوق سیاهان و اقلیت ها که در چند ماه اخیر با گسترش بی سابقه همراه بوده، به نظر می رسد مقامات آمریکایی قصد هدایت افکار عمومی و رسانه های جمعی به سمت موضوعی دیگر را دارند.
هدف دوم متهم نمودن جمهوری خواهان به نقض حقوق بشر و عدم رعایت قوانین و حقوق انسانی در زمان تصدی این حزب ، می توان به خوبی دریافت حزب حاکم با انتشار این گزارش قصد بدست گرفتن فضای سیاسی و کم تر نمودن شدت شکست در انتخابات اخیر را دارد تا بتواند بهره برداری سیاسی مناسب را از این موضوع نماید.
به هر حال، دلیل انتشار این گزارش توسط مجلس سنا هر چه که باشد نشان از عمق فاجعه حقوق بشری در آمریکا دارد.این جدی ترین طنز تلخ تاریخ است که بزرگترین مدعی حقوق بشر بزرگترین ناقض آن هم هست، این موضوع برهه ی تاسف باری از تاریخ است که هنوز به جهانیان نشان داده نشده.گزارش سنا در حالی انتشار می یابد که اقدامات سرویسهای امنیتی آمریکا در گوانتانامو هنوز ادامه دارد و بیش از 13 سال است که بسیاری از مظنونین دست داشتن در اقدامات تروریستی بدون محاکمه و ثابت شدن جرم آنها در آنجا نگهداری میشوند و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار می گیرند.این اقدامات با کلیه ادعاهایی که دولت ایالات متحده نسبت به "استانداردهای دموکراسی" دارد، مغایر بوده و نشان میدهد که واقعیات دقیقا برخلاف این است. این موضوع نشان دهنده ی استاندارد دوگانه و برخورد گزینشی و سیاسی با مقوله حقوق بشر است.البته این موضوع بر همگان ثابت شده که نقض حقوق انسان ها در آمریکا به صورت سیستماتیک دنبال می شود و این روحیه در آمریکا و در میان دولت مردان این کشور نهادینه شده است.جای نگرانی است که رویههای غیرقانونی و اقدامات غیرانسانی و نمونههای ذکرشده در گزارش همچنان از سوی دستگاههای امنیتی آمریکا ادامه دارد و تضمینی از سوی دولت آمریکا برای جلوگیری از تکرار این فجایع به عمل نیامده است.
آمریکا تا اطلاع ثانوی درباره "حقوق بشر" اظهار نظر نکند
با انتشار گزارش سنا درباره روشهای شکنجه سیا که پس از اقدامات نژادپرستانه پلیس علیه سیاهپوستان علنی شده است باید گفت آمریکا تا اطلاع ثانوی درباره وضعیت حقوق بشر اظهار نظر نکند.
هنوز چند ماه از کشته شدن مایکل براون 18ساله نوجوان سیاهپوست غیرمسلح در خیابانی در فرگوسن به دست پلیس آمریکا با انگیزههای نژادپرستانه نمیگذرد که نوجوانی 12ساله با تفنگ اسباب بازی در دست، هدف گلوله پلیس دیگری قرار گرفت. چند روز بعد قاتل مایکل براون تبرئه شد. هفته قبل هم هیئت منصفه دادگاهی در نیویورک پلیس قاتل اریک گارنر مرد سیاهپوست را که پدر 6 فرزند بود تبرئه کرد تا نژادپرستی نظاممند در نظام قضایی آمریکا بیش از پیش آشکار شود.از موارد اینچنینی نزدیک بگذریم که شمار آن کم هم نیست و بهنوعی شاهکارهای حقوق بشری مدعی حقوق بشر در خاک آمریکا محسوب میشود واژههایی چون "زندان ابوغریب" عراق و "بازداشتگاه گوانتانامو" در کوبا هم کارنامه درخشان واشنگتن در خصوص حقوق بشر را بهخوبی در ذهن تداعی میکند.به نظر میرسد با توجه به رسواییهای حقوق بشری آمریکا در برهههای مختلف ــ از بردهداری سیاهان گرفته تا بمباران اتمی شهرهای ژاپن و اشغال، کشتار و تجاوز ویتنامیها و حمله به افغانستان و عراق بهبهانه مبارزه با تروریسم و حمله با پهپادها به مناطق سکونت غیرنظامیان ــ آمریکاییها بهتر است اظهار نظر درباره اوضاع حقوق بشر در دنیا را متوقف کرده به سؤالات جدی درباره اقدامات ضدحقوق بشری خود در داخل و خارج پاسخ دهند.
کیفرخواستی ترسناک و دلیلی برای ناکارآمدی دموکراسی
روزنامه فرانسوی لیبراسیون در مطلبی تحت عنوان « از سال 2001 پسرفت کامل حقوق بشر را در آمریکا شاهد بوده ایم»، نوشت: فیلسوف فرانسوی میشل ترسشنکو در واکنش به انتشار گزارش مربوط به استفاده از شکنجه توسط سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا، سیا، آن را « کیفرخواستی ترسناک» و «دلیلی برای ناکارآمدی دموکراسی» خواند.میشل ترسشنکو، با نوشتن مطلبی با عنوان «استفاده خوب از شکنجه یا چگونه دموکراسی امر غیر قابل توجیهی را توجیه می کند»، به انتشار گزارش سنای آمریکا درباره استفاده از شکنجه در زندان های مخفی این سازمان در خارج از کشور علیه مظنونان حملات یازدهم سپتامبر 2001 واکنش نشان داد.وی در پاسخ به این سوال که نخستین واکنش شما به خواندن این گزارش که روز سه شنبه منتشر شد، چیست؟ گفت: این کیفرخواستی ترسناک علیه سیا با ماهیت تغذیه کننده همه نظریه های مربوط به دسیسه و توطئه است. از زمانی که جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا هفدهم سپتامبر 2001 دفتر یادبودی را کم تر از یک هفته بعد از حمله به مرکز تجارت جهانی امضا کرد، به رئیس دستگاه اطلاعاتی آمریکا اجازه داد « هر عملیاتی را که لازم است برای بازداشت و زندانی کردن اشخاصی که نشانگر تهدیدی مداوم و جدی برای دست زدن به خشونت هستند، یا اقدامات تروریستی را طرح ریزی می کنند، به عمل آورد ». سیا نیز در مصونیت کامل با قدرت و اختیاراتی بی سابقه بدون مراجعه به قوه اجرایی و رئیس جمهور، عمل کرد. خواه این امر از مجوزی ضمنی باشد یا به طور عمدی، سیا تا سال 2003 دولت آمریکا و تا سال 2006 رئیس جمهور این کشور را فریب داد.ترسشنکو افزود : اینکه آمریکا به شکنجه مبادرت می کند، این امر را از زمان جنگ ویتنام می دانستیم. و در این اواخر نیز از زمانی که در سال 2004 آزار و اذیت های انجام گرفته توسط ارتش آمریکا در زندان ابوغریب عراق فاش شد، آن را می دانیم. آنچه که در این گزارش بسیار نگران کننده است، علاوه بر نمونه هایی از اقدامات وحشیانه، این است که سیا به طور مرتب به کاخ سفید، وزیران مختلف و رسانه ها اطلاعات غلط داده است. سیا درباره شرایط بازداشت در زندان ها، درباره روش های بازجویی، درباره تاثیرات فیزیکی این روش ها و درباره کارآمدی آنها دروغ گویی کرده است.
باید درباره وضع حقوق بشر در آمریکا گزارشگر ویژه انتخاب شود
باید گزارشگر ویژه برای بررسی وضعیت نقض گسترده حقوق بشر در امریکا تشکیل و در سازمان ملل ، شورای حقوق بشر و دیگر نهادهای بین المللی پیگیری شود. جمهوری اسلامی ایران به ویژه ستاد حقوق بشر قوه قضائیه و همچنین وزارت امور خارجه اقداماتی در دست دارند که تا از ظرفیت های کنفرانس اسلامی و همچنین جنبش عدم تعهد که ریاست آن را ایران بر عهده دارد، استفاده کنیم تا ادعاهای دروغین دمورکراسی خواهی و احترام به حقوق بشر آمریکا برای همه مشخص شود.متاسفانه کشورهای غربی نگاه ابزاری به حقوق بشر دارند و برای رسیدن به اهداف سیاسی خود از آن بر علیه کشورهای مستقل استفاده می کنند و در حال حاضر نیز هیچ واکنشی از سوی کشورهای غربی به نقض گسترده حقوق بشر در امریکا دیده نمی شود. امریکایی ها ره یافت های دو گانه به حقوق بشر دارند و در حالی که جمهوری اسلامی ایران بزرگترین و پیشرفته ترین دموکراسی را در منطقه دارد مورد حمله آنها از لحاظ معیارهای حقوق بشر قرار می گیرد اما کشورهای دیگر منطقه که هیچ بویی از دموکراسی نبرده اند مورد اغماض هستند. حتی برخی کشورهای منطقه یک انتخابات هم برگزار نکرده اند و نظام استبدادی در این کشورها برقرار است اما امریکا از آنها حمایت می کند. همچنین نگاه امنیتی به حقوق بشر در امریکا دیده می شود که به همین خاطر حاضر نیستند اصول حقوق بشر را برای سیاه پوستان و رنگین پوستان در جامعه امریکا رعایت کنند.
پلیس سالانه 400 آمریکایی را میکشد
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی با اشاره به اینکه سالانه دستکم 400 نفر توسط پلیس آمریکا کشته میشوند تصریح کرد که در این میان تنها تعداد کمی از افسران پلیس تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند.این خبرگزاری آمریکایی در ادامه با بیان اینکه پلیسهای آمریکایی عموماً درباره کارهایی که انجام دادهاند دروغ میگویند، نوشت: آنها(پلیسها) با دروغ تلاش میکنند تا خشونتی را که برای تنبیه به کار برده اند، توجیه کنند.آسوشیتدپرس با لیست کردن نام افرادی که در طی ایام اخیر توسط نیروهای پلیس آمریکا بیدلیل کشته شدهاند، تاکید کرد که همین اقدامات باعث شده از نیویورک تا کارولینا عرصهای برای اعتراضات شود.بنابراین گزارش، موارد محدودی همچون ماجرای قتل «اریک گارنر» و «مایکل براوون» کارشنان به پیگرد قضایی کشیده می شود تصریح میکند که تاریخ نشان داده که دادگاه پلیسهایی که افراد غیر مسلح را به قتل رساندهاند نشان میدهد که اعضای هیئت منصفه تنها با افسران پلیسی که متهم هستند همدردی میکنند.
شکنجه سیاست رسمی همه مقامات دولتی آمریکاست
روزنامه واشنگتن پست در یادداشتی از عدم واکنش مناسب مردم و نهادهای قانونی پس از افشای تکنیک های غیر انسانی شکنجه سازمان سیا علیه زندانیان مظنون به ارتکاب عملیاتهای تروریستی انتقاد کرد و نوشت: وزارت دادگستری بارها این برنامه را مورد تایید قرار داده بود. جرج بوش رئیس جمهور وقت؛ دیک چنی معاون وی؛ جان اشکرافت دادستان کل، دونالد رامسفلد وزیر دفاع، سوزان رایس معاون امنیت ملی و دیگر اعضای کابینه همگی این برنامه را تایید کرده اند. جرج بوش حتی گفت که برنامه «جان بی گناهان» را نجات داد.در واقع همه مقامات از این شکنجه ها مطلع بودند و هیچ کاری برای توقف آن انجام ندادند. یک واقعیت دیگر نیز در گزارش سنا وجود دارد که شاید عمدا مورد توجه قرار نگرفته است. در واقع سازمان سیا تنها مقصر در این ماجرا نیست. تمرکز بر سیا نباید باعث شود که از کاخ سفید، وزارت دادگستری و خود کمیته اطلاعاتی مجلس سنا غافل شویم.
گزارشهای همکاری انگلستان در شکنجههای سیا حذف شدهاند
یکی از سخنگویان دیوید کامرون، نخستوزیر انگلستان، اعتراف کرده که مطالب مرتبط با شکنجههایی که توسط سازمانهای جاسوسی بریتانیا انجام گرفتهاند، به درخواست این کشور، از گزارشی که اخیرا در آمریکا منتشر شده است، حذف شدهاند.این امر نشان میدهد که گزارش اخیر سنای آمریکا که در آن به شدت از اقدامات سازمان سیا انتقاد شده بود مورد اصلاح قرار گرفته تا نقش همپیمانان آمریکایی در شکنجه مظنونین حملات تروریستی پنهان بماند.
شکنجههای سیا بر اساس قوانین آمریکا انجام شده است
رئیس بعدی کمیته اطلاعات سنای آمریکا تاکید کرد که روش های پیشرفته بازجویی که توسط ماموران سازمان سیا مورد استفاده قرار گرفته وحشتناک ولی قانونی بوده است. ریچارد بور رئیس بعدی کمیته اطلاعات سنای آمریکا در مصاحبه با اسپاتنیک در واکنش به انتشار گزارش اخیر سنا در خصوص روش های بازجویی سیا تصریح کرد که این گزارش شاید هشداری برای شهروندان آمریکایی باشد ولی از نقطه نظر حقوقی کاملا قانونی بوده است.بر اساس این گزارش وی در ادامه افزود: شاید به عقب نگاهی بیندازیم و بگوییم ما هرگز نباید دیگر چنین کارهایی را انجام دهیم، این خوب است. ولی استفاده از این روش ها قانونی بوده این روش ها از سوی رئیس جمهور آمریکا هدایت شده و اتهامات علیه افراد از سوی وزارت دادگستری امریکا برطرف شده است.این سناتور آمریکایی گفت: گرچه این روش ها وحشتناک بوده ولی گزارش سنا در خصوص روش های بازجویی سیا چیز جدیدی به مردم آمریکا یاد نداده است.
عاملان شکنجه سیا محاکمه نمیشوند
دولت آمریکا اعلام کرد : قصد ندارد برای محاکمه عاملان بازجویی و شکنجه مظنونان سازمان سیا اقدام کند. سخنگوی کاخ سفید گفت : دادستان منصوب شده برای رسیدگی به این پرونده بعد از بررسی اعلام کرده کیفرخواست صادر نمی کند. دولت باراک اوباما اصرار دارد هیچ یک از افرادی که در این شکنجه ها نقش داشته اند، محاکمه نخواهند شد.
دیک چنی: جرج بوش از برنامه شکنجه سیا مطلع بود
معاون رئیسجمهور سابق آمریکا گفت که جرج بوش از شیوههای شکنجه سازمان سیا علیه مظنونین به فعالیتهای تروریستی کاملاً مطلع بود. معاون رئیس جمهوری سابق آمریکا گفت که جرج بوش از شیوههای شکنجه سازمان سیا علیه مظنونین به فعالیتهای تروریستی مطلع بوده است.یک چنی در گفتوگو با فاکس نیوز از اقدامات دولت وقت در شکنجه این افراد دفاع کرد و افزود: لازم باشد یک دقیقهای دوباره همان کارها را انجام میدهم.دیک چنی گفته است جرج بوش در واقع بخش لاینفک این برنامه بود. وی قبل از اجرای برنامه باید آن را تأیید میکرد. وی هرآنچه را لازم بود میدانست.
چرا هیچ مقامی بهخاطر شکنجههای سیا بازخواست نمیشود؟
نشریه نیویورکتایمز در سرمقاله امروز خود با بررسی گزارش کمیته منتخب اطلاعاتی سنای آمریکا در مورد شکنجههای سیا، آن را بیانگر تباهی دانست که به سختی درک شده و سختتر از آن قابل هضم است. در این سرمقاله آمده است: دنیا مدت زمانی طولانی است که آگاهی دارد دولت ایالات متحده، پس از حملات یازده سپتامبر سال 2001، به صورت غیرقانونی زندانیانی را بازداشت و و شکنجه داده و در مورد آن به کنگره و دنیا دروغ گفته است. اما گزارش خلاصهشده کنگره که روز سهشنبه در مورد این اقدامات منتشر شد، با وجود اینکه زهر این گزارش از سوی خود سازمان سیا (با اعمال تغییرات و حذفیاتی) گرفته شده است، بیانگر تباهی است که درک آن سخت بوده و فراتر از آن، هضم آن نیز سختتر است.این گزارش بار دیگر این سئوال را با قدرت بیشتری مطرح کرد که چرا هیچکسی به خاطر این جرایم آشکار بازخواست نمیشود - نه مقامات ارشد، نه مقامات رده پایینی که مرتکب این شکنجهها شدهاند، نه کسانی که از طریق انهدام نوارهای ویدئویی آزار و اذیتهای صورت گرفته و جلوگیری از تحقیق کمیته اطلاعاتی از اعمال آنها، بر این شکنجهها سرپوش گذاشتهاند.
روشهای شکنجه سیا
اعدام ساختگی شامل بخشی است که روش هایی مثل تحت فشار قراردادن زندانی با دمیدن دود سیگار در صورت او استفاده از آب سرد را شامل می شود.
دومین روش که بسیار سخت و خشن بوده شامل این بوده که ماموران سیا به سلول زندانی با سرعت یورش برده و وی را برهنه کرده و وی را در یک سالن طولانی بالا و پایین می بردند و در عین حال او را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. در حالی که زندانی به علت دفعات زیادی که در طول این سالن برده می شده روی زمین می افتاد همین طور روی خاک کشیده می شده است.
سومین روش شکنجه ماموران سیا محروم کردن از خواب بوده است که شامل بیدار نگه داشتن یک زندانی به مدت 180 ساعت می شده است. ماموران سیا معمولا زندانی را در حالت ایستاده یا در مکان های پراسترس قرار می داده اند و دستان وی را با دستبند بالای سر او می بستند.
چهارمین روش ماموران سیا در شکنجه و بازجویی غرق مصنوعی بوده است. ابو زبیده پیک و قاصد اسامه بن لادن یکی از زندانیانی بوده که تحت این شکنجه تقریبا جان خود را از دست داده است. حداقل در یک مورد از شکنجه وی با غرق مصنوعی دهان وی پر از حباب آب شده و تا زمانی که مداخله پزشکی صورت نگرفته وی بیهوش بوده است.
پنجمین روش شکنجه سیا نگهداری زندانیان در مکان های کاملا تاریک بوده است. رضا النجار از نخستین زندانیانی بوده که در انزوای کامل و در محیطی کاملا تاریک نگهداری شده است. ماموران سیا بدترین غذاها را به وی می داده اند و وی را در بدترین شرایط آب و هوایی محصور کرده اند. در 24 ساعت شبانه روز وی را با دستبند نگه داشته و مدام برای او موسیقی پخش کرده اند.به وی یک پوشک پوشانده بودند و او هیچ دسترسی به دستشویی نداشته است.
ششمین روش برای شکنجه از سوی سیا تهدید خانواده های بازداشت شدگان بوده است. گزارش کمیته اطلاعات سنا نشان می دهد که این روش با هدف نگران کردن زندانی از وضعیت آرامش و آسایش خانواده وی بوده تا ماموران سیا به اهداف خود برسند. حداقل در 3 مورد ماموران سیا خانواده های زندانیان را تهدید کرده اند که به آنها آسیب خواهد رساند.
هفتمین مورد مربوط به بدرفتاری شدید ماموران سیا در اواخر سال 2005 میلادی با ابو جعفر العراقی است. ماموران سیا وی را برهنه کرده و رژیم غذایی او را تغییر داده و همراه با زدن سیلی به وی توهین کرده اند. ماموران سیا وی را برای مدت طولانی در وضعیت پر از استرس قرار داده اند و بیش از 54 ساعت به حالت ایستاده نگه داشته شده است و از خوابیدن نیز محروم بوده است. پاهای وی به قدری متورم شده بوده که نیاز به رقیق کننده خون پیدا کرده است.
مورد هشتم از شکنجه های اشاره شده در این گزارش این بوده که حداقل در مورد 5 زندانی ماموران سیا اقدام به آبرسانی از مقعد به این زندانیان کرده اند بدون اینکه این کار لزوم پزشکی داشته باشد.
نهمین مورد این است که ماموران سیا که در برنامه بازجویی های پیشرفته نقش داشته اند همواره از گرگ صفت ترین افراد نبوده اند و این گروه شامل افرادی نیز بوده است که در بازجویی های نامناسب از زندانی ها نقش داشته اند یا با مسائلی که موجب خشم در محیط کار شده روبرو بوده اند یا حتی اذعان به تجاوز جنسی کرده اند.
انتشار گزارش شکنجههای سیا ناشی از رقابت انتخاباتی است نه دلسوزی برای مردم
انتشار گزارش شکنجههای سیا توسط سنای آمریکا حاکی از رقابت انتخاباتی میان جمهوریخواهان با دموکراتهاست؛ جمهوریخواهان برای اینکه مسیر انتخاباتی ریاستجمهوری آینده را به سمت خودشان سوق دهند و تنفر عمومی ساختگی را علیه دموکراتها ایجاد کنند، دست به افشاگری نسبت به این نوع جنایات و اقدامات ضدحقوق بشری سازمان سیا زدهاند. از آنجا که جنایاتی که از سوی پنتاگون اعلام میشود، جنایات جنگی است و کشتار آنها فجیعتر از اقدامات CIA به عنوان روش جنگ سرد یا نرم است، در حال حاضر افکارعمومی سیاستهای جنگطلبانه جمهوریخواهان را که امروز میتوان در اوکراین مشاهده کرد را افشا نکرده است، لذا جمهوریخواهان در ادامه اقداماتی که برای به آوردن کرسیهای سنا و کنگره انجام دادهاند، برای پیروزی در انتخابات آینده این طراحی را انجام دادهاند. انتشار این گزارش به محکوم کردن دموکراتها و اقدامات آنها در خارج از کشور منجر خواهد شد و در نتیجه زمینه روی کارآمدن جمهویخواهان را فراهم خواهد کرد. باید از جریانهای سیاسی داخل کشور که به آمریکا گرایش دارند، نیز اظهار تأسف کرد که چرا این جریانها در برابر افشاگری اقدامات ضدحقوق بشری آمریکا ساکت نشستهاند و این اخبار را سانسور میکنند. باید پرسید با توجه به اینکه با این گزارش رسوایی گستردهای برای آمریکا پدید آمده و علیرغم اینکه این کشور مدعی حقوق بشر و دموکراسی است اما دست به چنین جنایاتی میزند که خودشان هم نمیتوانند در برابر آن ساکت بمانند، چگونه اصلاحطلبان داخل کشور ما و غربگرایان داخلی نسبت به اقدامات ضدحقوق بشر موضع نمیگیرند و آمریکا را محکوم نمیکنند.عدم موضعگیری توسط جریانهای داخلی نشان میدهد این نوع جریانها چشمانشان را در مقابل اقدامات ضدحقوق بشری آمریکا بستهاند و همراهی آنها با شعارهای حقوق بشری آمریکا در مسائل داخلی نشاندهنده وابستگی آنها به غرب و سیاستهای غربی است.
افشای شکنجه در سیا تاکتیکی برای تحریف افکار عمومی
توجه رسانهای به گزارش سنا به نفع سیاستمداران آمریکایی برای به انحراف کشانیدن افکارعمومی از توجه به واقعیت کف خیابانهای این کشور است. اعتراضات به تبعیض نژادی به شهرهای مختلف آمریکا گسترش یافته است.درهمین حال گزارشی از سوی سنا منتشر شد که در آن استفاده سیا از شکنجه در بازجویی از مظنونان تروریستی افشا شده بود، اما آن چه که در این هیاهو شکنجه گم شد، صدای اعتراض مردم آمریکا به مسئله کهنه تبعیض بود.هنگام اعتراضات مردمی زمانی فرا می رسد که به اصطلاح به آن «لحظه اوج گیری» یا «لحظه تشدید» اعتراضات میگویند و اگر سیستم حاکم کاری برای مقابله با تشدید وضعیت نکند ممکن است کار به جاهای باریک بکشد و دیگر روشهای سرکوب اعتراضات توسط پلیس جوابگو نباشد.
در روزهای گذشته و با حکم دادگاههای آمریکا در تبرئه دو پلیس عامل مرگ دو جوان سیاهپوست، اعتراضات مردمی به اوج خود رسیده بود. در شهر فرگوسن از منطقه سنت لوئیز ایالت میزوری جوانی به نام «مایکل براون» در حالی که غیرمسلح بود به ضرب گلوله یک پلیس سفید پوست از پا درآمد و در نیویورک نیز سیاهپوستی دیگر به نام «اریک گارنر» زیر فشار افسر پلیس به گردن وی خفه شد و جمله او مبنی به این که «نمی توانم نفس بکشم» به شعار اعتراضات فزاینده اخیر به رفتار پلیس و تبعیض نژادی تبدیل شد.دیری نپایید که این دو حکم و فیلم لحظه مرگ گارنر که به سرعت در شبکه های خبری و اجتماعی منتشر شد، موجی از اعتراضات را در این دو شهر و به تدریج در دیگر شهرهای بزرگ همچون واشنگتن و لس آنجلس برانگیخت و در این زمان بود که اعتراضات به تبعیض نژادی به «لحظه اوج» نزدیک می شد.این همان لحظه ای بود که سیستم آمریکا باید کاری برای جلوگیری از تشدید آن می کرد و کاری که مقامات آمریکا با انتشار گزارش سیا کردند همین بود: محو کردن اعتراضات به تبعیض نژادی در هیاهوی برخاسته از گزارش سنا.این در حالی است که مدتها بود که صحبت از انتشار چنین گزارشی در محافل آمریکایی شده بود و مدتها وقت و رایزنی برای خلاصه کردن گزارش های چندین هزار صفحه ای اولیه صرف شده بود اما زمان برای انتشار آنها مناسب تشخیص داده نشده بود.
موضوع شکنجه در امریکا جدید نیست
موضوع شکنجه در سیا موضوع جدیدی از دیدگاه صاحبنظران نبوده و حتی افکار عمومی نیز به خوبی باآن آشنا است چرا که پیش از این مواردی همچون غرق مصنوعی به رسانه ها درز کرده بود. هیجان افکار عمومی درباره شکنجه را می توان با این ادعا که تهدیدات امنیتی علیه آمریکا و شهروندانش وجود دارند و باید به نحوی جلوی آنها را گرفت، توجیه کرد. کما این که ممکن است برخی از شهروندان موافق استفاده از روشهای سخت بازجویی برای کسب اطلاعات از «مظنونین تروریستی» باشند آن هم در جامعه ای که یاد زخم ناشی از حملات تروریستی در یازده سپتامبر 2001 را از یاد نبرده است.نکته دیگر در منفعت انتشار این گزارش این بود که آن توسط کنگرهای منتشر شد که هنوز توسط دموکراتها اداره میشود و بیشتر علیه مقامات سابقی است که در زمان رئیس جمهور جمهوریخواه یعنی جرج بوش سر کار بودند و این به نفع دولت اوبامای دموکرات است که در انتخابات اخیر قافله را به حریف جمهوریخواه باخته است.به همین دلایل انتشار این گزارش در این زمان حساس را می توان موجه دانست بخصوص آن که آنقدر این گزارش جزئیات جالب برای رسانه های دارد که مدت ها به فکر تبعیض نژادی و اخبار آن در آمریکا نخواهند افتاد، بخصوص آن که هیاهوی تعطیلات سال نوی میلادی نیز به اوج خود نزدیک می شود.
گزارش سنا استفاده نظاممند شکنجه توسط سیا را تأیید میکند
گزارش سنای آمریکا استفاده نظاممند از شکنجه در زندانهای سیا را تأیید میکند که در تناقض با تعهدات بین المللی آمریکا بوده است. این یک واقعیت مشهود و شناخته شده است.
مجبور شدند حمایت اوباما را تکذیب کنند
جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در حالی از مخالفت باراک اوباما با اظهارات دیک چنی خبر داده است که چنی پیش از این از رفتارهای مقام های سیا در استفاده از روش های پیشرفته بازجویی برای کسب اطلاعات از مظنونان تروریستی تقدیر و تشکر کرده است.بر اساس این گزارش جاش ارنست گفت: می توانم به صراحت بگویم که رئیس جمهور ایالات متحده قطعا بر این باور است که ارزیابی معاون رئیس جمهور سابق آمریکا از گزارش شکنجه سیا نادرست است.چنی تاکید کرده بود که مقام های سیا که در اجرای روش های پیشرفته بازجویی نقش داشته اند باید مورد تقدیر و تشکر قرار گیرند چرا که روش های اجرا شده توسط سازمان سیا موثر بوده است.جاش ارنست افزود: برنامه های بازجویی سیا به اعتبار آمریکا و اعتبار اخلاقی این کشور در سطح جهان لطمه وارد کرده است.
شکنجه سیاست رسمی همه مقامات دولتی آمریکاست
اعمال شکنجه تنها کار یک فرد و یا نهاد سرکش نیست، بلکه سیاست رسمی بالاترین مقامات دولت آمریکا، مجریه و مقننه است؛ ما مردم نیز هم دست آن هستیم، تا زمانی که از آنها حساب کشی نکنیم. وزارت دادگستری بارها این برنامه را مورد تایید قرار داده بود. جرج بوش رئیس جمهور وقت؛ دیک چنی معاون وی؛ جان اشکرافت دادستان کل، دونالد رامسفلد وزیر دفاع، سوزان رایس معاون امنیت ملی و دیگر اعضای کابینه همگی این برنامه را تایید کرده اند. جرج بوش حتی گفت که برنامه «جان بی گناهان» را نجات داد.در واقع همه مقامات از این شکنجه ها مطلع بودند و هیچ کاری برای توقف آن انجام ندادند. یک واقعیت دیگر نیز در گزارش سنا وجود دارد که شاید عمدا مورد توجه قرار نگرفته است. در واقع سازمان سیا تنها مقصر در این ماجرا نیست. تمرکز بر سیا نباید باعث شود که از کاخ سفید، وزارت دادگستری و خود کمیته اطلاعاتی مجلس سنا غافل شویم.بله، سیا دروغ گفت، اما همه دیگر بازیگران دیگر نیز که از همه شیوه های شکنجه غیر انسانی مطلع بودند اقدامی برای توقف آن انجام ندادند.شکنجه تنها کار یک فرد و یا نهاد یاغی نیست، بلکه سیاست رسمی بالاترین مقامات دولت ما، مجریه و مقننه است. ما مردم نیز هم دست آن هستیم، تا زمانی که از آنها حساب کشی نکنیم.
انتهای پیام/