وقتی تنها خواسته دانشآموزان اصفهانی آزادی استاد پرورش از دست ساواک بود
خبرگزاری تسنیم: دوست دیرینه استاد پرورش گفت: روزی استاد به دلیل سخنرانیها، دستگیر شده بودند و دانشآموزان در مقابل هنرستان و تیمسار ناجی شعار میدادند که "ندای ما به ارتش، آزادی پرورش" و این شعارها ثمره محبوبیت حاجآقا در بین دانشآموزان بود.
مرتضی آرسته در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در اصفهان پیرامون ابعاد شخصیتی مرحوم استاد سید اکبر پرورش اظهار داشت: آقای پرورش از همکاران فرهنگی ما در آموزش و پرورش بودند که از سال 53 تا 57 کنار استاد در هنرستان شاهعباسی در خیابان فروغی اصفهان بودیم که در آن زمان ایشان دبیر ادبیات و بنده دبیر شیمی بودم و در این سالها در این هنرستان حرکتها و سخنرانیهای انقلابی داشتند.
وی افزود: در سال اخر که همزمان شد با حکومت نظامی استاد به دلیل سخنرانیها، دستگیر شده بودند و دانشآموزان در مقابل هنرستان و تیمسار ناجی شعار میدادند که "ندای ما به ارتش، آزادی پرورش" و این شعارها ثمره محبوبیتی بود که حاجآقا در بین دانشآموزان، نوجوانان و جوانان داشتند.
همکار و دوست دیرینه استاد پرورش گفت: خاطرم است که روزی ایشان ساعت 10 صبح به مدرسه آمدند و من گفتم که کجا بودید. متوجه شدیم که از شب قبل ساواک ایشان را برده بودند و تا صبح شکنجه داده بودند و برای اینکه کلاس درسشان تعطیل نشود، با همان حال درد به مدرسه آمده و سرکلاس حاضر شدند.
وی بیان کرد: از خصوصیت بارز مرحوم پرورش اشتیاق به ولایت و ولایتمداری بود که از همان روزها در سخنرانیهای خود داشتند و در تمام مدارس ناحیههای مختلف سخنرانیهای آتشین میکردند و زمانی که مدارس تعطیل شد، یکی از خواستههای جامعه معلمان اصفهان،آزادی استاد پرورش بود.
آرسته گفت: مرحوم پرورش یک انسان وارستهای بود که ما کمتر در فرهنگ خود کسی را مانند ایشان داشتیم که این طور اعتقادی در راستای اهداف اسلام، انقلاب، امام و رهبری حرکت کند.
وی خاطرنشان کرد: استاد پرورش مردم سخن و سخنرانی بودند و هیچگاه این را ترک نکردند و در وزارت آموزش و پرورش جلوی گروههای انحرافی را میگرفتند و در سالهای پایان عمر خود کمتر صحبت میکردند اما هیچگاه صحنه را تر ک نکردند.
همکار و دوست دیرینه استاد پرورش گفت: مردم پرورش مرد سخنرانی مذهبی بودند و سخنرانیهایشان 2 ساعت طول میکشید و من در منزل خواهرم به مدت 20 سال در روزهای تاسوعا و عاشورا میزبان سخنرانیهای حکیمانه و پرمغز استاد پرورش بودم. یادم میآید جمعیت زیادی به پای صحبتهای ایشان مینشتند که تا آخرین سال که به دلیل بیماری نتوانست حضور پیدا کند، اما همیشه با شرح صدر پیرامون مسائل مذهبی و سیاسی صحبتهای پرمعنائی را انجام میدادند.
انتهای پیام/