کوبا؛ نماد شکست سیاست تحریم و انزواى آمریکا

خبرگزاری تسنیم: اعترافات اوباما و کرى در خصوص ناکارآمدى سیاست هاى تحریمى، در شرایطى صورت مى گیرد که آمریکایى ها همین سیاست را در خصوص برخى کشورهاى دیگر ازجمله ایران ادامه مى دهند، در شرایطى که توان مقاومت ایران به مراتب فزون تر از توان کوبا است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم،در هفته گذشته بود که باراک اوباما در صفحات تلویزیونى ظاهر شد و اعلام کرد پس از گذشت بیش از پنج دهه روابط خصمانه و اعمال تحریم هاى سخت علیه کوبا، سیاست تحریم علیه این کشور شکست خورده و آمریکا قصد دارد تحریم ها را بر دارد و سیاست جدیدى در پیش بگیرد. اعلام برقرارى ارتباط دیپلماتیک بین ایالات متحده آمریکا و کوبا پس از 2 سال مذاکرات پنهان در کانادا، شاید مهم ترین خبرى بود که در سال جارى میلادى و شاید سال هاى اخیر در خصوص روابط دیپلماتیک در قاره آمریکا منتشر شد.
آنچه در این میان بیش از اصل برقرارى مجدد روابط بین ایالات متحده و کوبا اهمیت دارد، اعلام این نکته از سوى  باراک اوباما است که 6 دهه سیاست کشورش در قبال تحریم و تلاش براى انزواى  هاوانا ناکارآمد بوده است. این اعلام نظر از سوى اوباما به شکل مودبانه، اعلام شکست بود. به تعبیر دیگر، رائول کاسترو در حالى تن به برقرارى  ارتباط مجدد با ایالات متحده مى دهد که واشنگتن به شکست سیاست هایش در قبال کوبا اذعان دارد. جان کرى، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم در یادداشتى نوشت: «سیاست جدید آمریکا در قبال کوبا نمایانگر این حقیقت است که سیاست هاى گذشته دیگر با شرایط کنونى سازگار نیست.»
کوبا در تمام شش دهه گذشته، در برابر سیاست هاى ایالات متحده روحیه انقلابى خود را حفظ کرد و در بسیارى  مواقع این سیاست ها را با سرکشى انقلابى پاسخ مى داد.
فراز و نشیب در روابط آمریکا و کوبا را شاید کمتر کسى در حوزه رسانه اى و مطالعات روابط بین الملل نشنیده یا درباره آن مطلبى نخوانده باشد؛ روابطى که از اوایل دهه 60 میلادى از طرف آمریکا قطع شد و پس از آن که انقلاب کوبا به تشکیل حکومتى کمونیستى منجر شد، واشنگتن تحریم هایى تجارى علیه  هاوانا وضع کرد. تحریم هایى که به دلیل جغرافیاى وِیژه این جزیره کوچک نزدیک آمریکا، به نوعى به محاصره تمام عیار اقتصادى شبیه بود.
اما آنچه در طى این سال هاى محاصره و تحریم در کوبا اتفاق افتاد، پابرجایى و ایستادگى در برابر تحریم هاى گسترده و همه جانبه بود؛ به نحوى که در فرجام، این دولت آمریکا بود که با اعتراف به ناکارآمد بودن این تحریم ها، روابط خود را با کوبا به وضعیت عادى برگرداند.
«باراک اوباما» رییس جمهورى آمریکا، بیست و ششم آذر، در برابر دوربین هاى تلویزیونى ظاهر شد و در یک تصمیم تاریخى «عادى سازى روابط» دیپلماتیک میان 2 کشور را اعلام کرد. اوباما در سخنانش با اعتراف به بى نتیجه بودن این سیاست ها گفت: «ما دیگر نمى توانیم همان کارى را بکنیم که در طول این پنج دهه انجام داده ایم و انتظار نتیجه اى  متفاوت داشته باشیم».
رییس جمهورى آمریکا هر چند گفت که سیاست انزواى کوبا با هدف حمایت از حقوق بشر صورت گرفته اما پذیرفت که این سیاست، «یک شکست» بوده است. وى تأکید کرد که از کنگره آمریکا یک بحث «صادقانه و جدى» در مورد رفع تحریم اقتصادى یک جانبه علیه کوبا را خواهد خواست که از سال 1961 میلادى(1340) به اجرا درآمده است. پس از این سخنرانى، کوبا نیز ضمن اعلام عادى سازى روابط، «آلن گراس» جاسوس آمریکایى را که از سال 1388(2009) در کوبا زندانى بود، آزاد کرد.
سیاست تغییر رژیم به عنوان یکى از سیاست هاى اصلى در درون سیاست خارجى آمریکا شناخته مى شود که حتى  پیش از جنگ اول جهانى و در دهه هاى 1920میلادى به ویژه در منطقه آمریکاى مرکزى و لاتین از سوى  واشنگتن اجرا مى شد اما بعدها با ورود آمریکا به مناطق دیگر و به ویژه منطقه خاورمیانه در دهه 70 میلادى، اجراى این سیاست در این منطقه نیز آغاز شد. آنچه آمریکایى ها در اجراى سیاست تحریم به عنوان ابزار سیاست خارجى طى این سال ها در کوبا دنبال کرده اند، پیگیرى و تداوم سیاست تغییر رژیم بوده است.
سیر روابط 2 کشور از 1959م به این سو به طور آشکار نشان مى دهد که آمریکایى ها تا چه حد به دنبال اجراى  سیاست تغییر رژیم در کوبا بوده اند. در سال 1959م، «فیدل کاسترو» و چریک هایش رژیم مورد حمایت آمریکا زیر رهبرى «فلوخنسیو باتیستا» را شکست مى دهند، در سال 1961م تحریم ها علیه کوبا آغاز مى شود و در همان سال، تبعیدى هاى کوبایى با کمک آمریکا دست به حمله اى با عنوان «خلیج خوک ها» مى زنند که به شکست مى انجامد و در سال 1962 م نیز اتحاد جماهیر شوروى، موشک هاى بالستیک را در کوبا مستقر مى کند که به بحران موشکى کوبا منجر مى شود.
با وجود آن که از زمان آغاز تحریم ها توسط دولت آمریکا تاکنون، 10 دولت در کاخ سفید بر سر کار آمده اند اما هر ساله با تمدید تحریم هاى کوبا، شکاف میان واشنگتن- هاوانا باقى مانده است.
در آمریکا دست کم 6 قانون وجود دارد که به طرق مختلف کوبا را تحریم مى کند و این روند کم و بیش براى شش دهه ادامه یافته است. از سال 1992 تاکنون، تقریبا هر سال از سوى مجمع عمومى سازمان ملل متحد قطعنامه هایى صادر و در آن تحریم هاى ایالات متحده بر ضد کوبا محکوم شده است. قانون هلمز - برتون که در سال 1996 به تصویب رسید و شرکت هاى خارجى سرمایه گذارى کننده در کوبا را مجازات مى کند، حتى از سوى کانادا و برخى کشورهاى  اروپایى هم مورد انتقاد قرار گرفته است.
اما از سوى دیگر، بیانات خصمانه مقامات آمریکایى علیه دولت کوبا با اعلام از سرگیرى روابط دیپلماتیک هم پایان نیافت، همان طور که بیانات خصمانه آنان بر ضد ایران و برنامه هسته ای اش پس از حصول توافق ژنو پایان نیافت. به این جمله باراک اوباما، رئیس جمهورى ایالات متحده در آخرین سخنرانى اش در سال 2014 باید به طور ویژه توجه کرد: «با داشتن سفارت در کوبا، بهتر مى توان بر دولت این کشور تأثیر گذاشت.»
رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد: کوبا هنوز توسط رژیمى اداره مى شود که به مردمش ظلم مى کند. براى ایجاد تغییر در کوبا به ما فرصت بدهید و بدانید که تغییر در حین رابطه ایجاد مى شود.
وى افزود: من شگفت زده نمى شوم اگر دولت کوبا، به روند جدید ایجاد در روابط دو کشور ضربه بزند و براى ما مشکل ایجاد کند ولى با عادى سازى روابط مى توانیم در آنجا سفارتخانه داشته باشیم و نفوذ بیشترى در حکومت این کشور اعمال کنیم.
اوباما در خصوص تحریم ها هم گفت که کسى انتظار نداشته باشد این تحریم ها یک شبه لغو شود.
جان کرى، وزیر امور خارجه آمریکا هم تصریح کرده که برقرارى روابط با کوبا باعث مى شود واشنگتن بتواند تأثیر بیشترى بر تحولات داخلى کوبا داشته باشد. با این اوصاف، طرح مقدمات فوق دست کم مى تواند به موارد زیر منتهى شود:
اولا، اعترافات اوباما و کرى در خصوص ناکارآمدى سیاست هاى تحریمى، در شرایطى صورت مى گیرد که آمریکایى ها همین سیاست را در خصوص برخى کشورهاى دیگر ازجمله ایران ادامه مى دهند، در شرایطى که توان مقاومت ایران به مراتب فزون تر از توان کوبا است، هم از جهت منابع طبیعى و هم از جهت موقعیت ژئوپلتیک و هم از لحاظ الهام بخشى هویتى. مقامات آمریکایى این دوگانگى سیاست را چگونه براى افکار عمومى خود توضیح مى دهند؟
ثانیا، در شکست سیاست هاى ایالات متحده در قبال کوبا یقینا مقاومت دولت و ملت این کشور نقش داشته است؛ مقاومتى که علاوه بر سرکشى در برابر ایالات متحده، همراه با تکیه بر منابع و امکانات درونى بوده است؛
ثالثا، برقرارى روابط دیپلماتیک ایالات متحده با کوبا به معناى پایان دشمنى با این کشور نیست، کمااین که آخرین سخنرانى اوباما در سال جارى میلادى هم بیان گر آن است و معلوم نیست در خصوص دیگر کشورها هم چنین قاعده اى حاکم نباشد؛
رابعا، ظاهرا آمریکایى ها تمایل زیادى به تأسیس سفارت در کشورهاى مخالف خود دارند؛ اظهارات اوباما و کرى در خصوص افزایش نفوذ در کوبا با تأسیس سفارت در این کشور، خواه ناخواه یادآور نقش سفارت بریتانیا در ایران در سال 1388 است!
در دیگر سو، نمودار رویکرد واشنگتن در مواضع مقام هاى آمریکایى نشان مى دهد که سیاست تغییر رژیم از طرف واشنگتن هنوز دنبال مى شود. اوباما بیست و هفتم آذر نیز در گفت و گوى تلویزیونى شبکه «اى.بى.سى نیوز» با «ظالمانه و استبدادى» خواندن سیاست دولت کوبا، «ترویج دموکراسى و حقوق بشر» در این کشور را از اهداف دولت آمریکا خواند.
اما درس هایى که عادى سازى روابط آمریکا و کوبا مى تواند براى روابط بین الملل به ویژه واشنگتن به همراه داشته باشد موارد گوناگونى را در بر مى گیرد:
- شکست سیاست تحریم: بهره گیرى از ابزار تحریم به عنوان یک سیاست فراگیر در برابر دولت هاى مستقل، دیگر مورد پذیرش جامعه جهانى نیست و شکست خواهد خورد.
- سیاست تعامل و گفت و گو بایستى به مبناى سیاست خارجى کشورها در قبال یکدیگر تبدیل شود.
- احترام به استقلال و حاکمیت دولت ها و آراى مردمى
- شکست سیاست تغییر رژیم در اشکال و ابزارهاى مختلف
در فرجام باید گفت اگرچه عادى شدن روابط آمریکا و کوبا را مى توان آغازى بر پایان چندین دهه خصومت و دشمنى  میان 2 کشور همسایه دانست اما به نظر مى رسد با وجود شکست سیاست تغییر رژیم و ابزار تحریم در نظام بین الملل، تداوم سیاست رویارویى آمریکا و بهره بردارى از ابزار تحریم براى منزوى سازى کشورها، در سیاست خارجى واشنگتن جریان خواهد داشت.

 گفته مى شود دستیابى کوبا به ذخایر عظیم نفتى در تجدید رابطه کوبا و آمریکا نقش داشته است. روزنامه روسى «پراودا» در تحلیل از سرگیرى روابط کوبا و آمریکا، دست اندازى به منابع نفتى کوبا و فراهم آوردن بستر تغییر نظام در این کشور را به عنوان مهم ترین  انگیزه هاى آمریکا در این مسأله عنوان کرده است.
این روزنامه نوشته است: در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا کوبا را براى بهبود روابط خود انتخاب کرده، به چند نکته مى توان توجه کرد. نخست این که آمریکا همواره در مجامع بین المللى ازجمله مجمع عمومى سازمان ملل در خصوص سیاست هاى خود مقابل کوبا تنها بوده است و مورد انتقاد جدى از سوى سایر کشورها قرار گرفته است. اوباما در حال حاضر به خوبى درک کرده که دیگر تأیید افکار عمومى جهانى را به دنبال ندارد و در جهان معاصر آمریکا به شخصیت منفورى بدل شده است که با برخوردارى از 150 پایگاه نظامى در سراسر جهان به مداخله در امور سایر کشورها مى پردازد. مداخلات آمریکا در حالى صورت مى گیرد که همواره سعى کرده روسیه را براى اقدامى مشابه در کریمه مورد انتقاد جدى قرار دهد.
دیگر این که آمریکا مى تواند با بازگشایى سفارت خود در کوبا، سازمان هاى غیر دولتى خود را بار دیگر در این کشور فعال کرده و با اقدامات خرابکارانه، بستر انقلاب رنگى و یا موارد مشابه را در این کشور فراهم کند. افزون بر این، کوبا به تازگى در سواحل شمالى خود منابع جدید نفت اکتشاف کرده است. این ذخائر جدید مى تواند یکى از انگیزه هاى  آمریکا براى از سرگیرى روابط با کوبا باشد.
پراودا در گزارش خود تاریخ سیاست خارجى آمریکا طى چند دهه اخیر را گواه تفاوت فاحش سیاست هاى اعلامى و اعمالى این کشور خوانده است. تنها کافیست آنچه که سیاستمداران آمریکا در زبان اعلام مى کنند را عکس کرده تا بتوان به سیاست واقعى که در پس پرده آن وجود دارد، پى برد.
با استفاده از همین الگو، زمانى که اوباما مدعى مى شود که آمریکا قصد ندارد با الگوى پیشین خود به روابط با کوبا ادامه دهد و بر آن است که به مردم این کشور کمک کند، منظورش این است که هم اکنون که کوبا ذخائر نفتى گسترده اى  در دست دارد و جز 20 کشور اول دارنده نفت در جهان است و از سوى دیگر تحریم اقتصادى نیز کارایى خود را از دست داده، آمریکا قصد دارد با دست اندازى به منابع نفتى این کشور، زمینه براندازى حکومت آن و برقرار کردن دولتى حامى واشنگتن را فراهم کند.
اگر آمریکا در مورد اهداف اعلامى خود در کوبا صادق است، چرا سال ها پیش اقدام به لغو تحریم ها علیه کوبا نکرد؟ اگر آمریکا به آزادى و دموکراسى علاقمند است، چرا از برکنارى دولت انتخابى ویکتور یانوکوویچ در کىیف حمایت کرد؟ اگر آمریکا واقعا مخالف تروریسم است، چرا سلاح هاى آن در دست گروه تکفیرى داعش قرار دارد و چرا از تروریست هاى سوریه و لیبى حمایت به عمل می آورد؟
پراودا در نهایت تحلیل واکنش کوبا به بهبود روابط با آمریکا، تحلیل کرده است که کوبا پس از سپرى کردن 50 سال تحریم و هم اکنون با دستیابى به ذخائر نفتى معادل با 5.4 تا 5.9 میلیارد بشکه نیازى به آمریکا نخواهد داشت. در این شرایط این آمریکا و شرکت هاى نفتى آن هستند که از رقباى خود ازجمله روسیه و اعضاى گروه بریکس در استفاده از منابع نفتى کوبا عقب افتاده اند.

انتهای پیام/