روایتی از کاندیداتوری استاد پرورش در انتخابات ریاست جمهوری تا دوران وزارت
خبرگزاری تسنیم: شاگرد استاد پرورش گفت: پرورش از آن دسته افرادی بود که هم انقلابی بود و هم انقلابی ماند و در دوران مختلف همواره ولایی باقی ماند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، 6 دی 92 برای هر اصفهانی که سهمی در پیروزی انقلاب داشته، یادآور از دست دادن مردی است که او را از یاوران صدیق انقلاب میخوانند، یگانه مردی که پست و مقام برایش معنایی جز خدمت نداشت. سید علی اکبر پرورش مردی بود که در وادی سیاست، عرفان، فرهنگ و اخلاق چیزی کم نداشت و برای کسب رضای خدا حاضر بود هر کاری کند.
برای آشنایی مرحوم پرورش به سراغ، سید مهدی طباطبایی، یعنی فردی رفتیم که از دوستداران سخرانیهای او بود، فردی که پس از انقلاب با سمتهای مختلفی را پشت سر گذاشت.
متن گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با سید مهدی طباطبایی به شرح زیر است:
تسنیم: شما از چه زمانی آقای پرورش را میشناسید؟
طباطبایی: من از سال 1340 در جلسات ایشان که در منزل آقای مهاجر، حوالی خیابان فروغی اصفهان تشکیل میشد، با مرحوم پرورش آشنا شدم و بعد هم در مسجد آیتالله خادمی ارتباطم با آقای پرورش که عصرهای چهارشنبه آنجا صحبت میکرد، بیشتر شد و تا پایان عمرشان نیز از شاگردان ایشان بودم.
تسنیم: نخستین برخوردتان با مرحوم پرورش به چه زمانی بر میگردد؟
طباطبایی: نخستین برخورد من با ایشان در 20 سالگیام در جلسات سخنرانیشان بود. آقای پرورش نیز در آن دروان 29 ساله بودند و سخنرانی میکردند و چون سخنرانیهای ایشان درباره مشکلات و مسائل روز جامعه بود و برداشتهای خوبی از قرآن ارائه میکردند، ما نیز در دوران جوانیمان را عاشق این مباحث بودیم و از همین رو در جلسات مختلف آقای پرورش شرکت میکردم.
تسنیم: به نظر شما مهمترین ویژگی که استاد پرورش را به این جایگاه رساند، چه بود؟
طباطبایی: استاد، یک شخصیت جامع الاطراف بود. خیلی کم اتفاق میافتد که این جامعیت یک جا جمع شود یعنی آقای پرورش یک عالم، سیاستمدار آشنا به مسائل روز بوده و در کنار این مسائل تاریخ اسلام را نیز خوب میداند و ظرافت اسلام را به خوبی میشناخته که حتی بزرگانی مثل آیتالله جوادیآملی یا بزرگان دیگری میگفتند که آقای پرورش ظرایف و لطایف خوبی از قرآن برداشت کرده است.
استاد پرورش از نظر درونی یک شخصیت جامعالاطراف بود و خودساختگی و درون گرایی داشت، از نظر خلوص نیز واقعا آدم خالصی بود و ما کمتر از ایشان ترک اولا دیدم. پرورش به راهی که طی میکرد، اعتقاد داشت و خلوص، عشق به اهلبیت(ع)، تقوا باطنی از درون، تسلط به مسائل اجتماعی و سیاسی از ایشان یک شخصیت استثنایی ساخته بود.
مرحوم پرورش هیچگاه سر سوزنی از خط امام خارج نشده و به قول معروف "همانقلابی بودند و هم انقلابی ماندند" ، در طول دوران حیات انقلاب اسلامی، ما خیلیها را دیدیم که انقلابی بودند اما انقلابی نمادند. استاد پرورش یک آدم بسیار میانهرو و متعادل بودند و هیچگاه مسائل دنیوی ایشان را فریب نداد و برای هیچ یک از سخنرانیها و کتابهایی که نوشتهاند دیناری از کسی انتظار پرداخت پول نداشتند، مرحوم پرورش هیچگاه برای سخنرانیهای آتشین که انجام میداد پول نمیگرفت و از مال دنیا نیز چیزی نداشت و از همان ابتدا یک معلم بوده و تا آخر عمر نیز با همان پول بازنشستگی معلمی زندگی میکرد.
تسنیم: استاد را از نظر سیاسی چگونه دیدید؟
طباطبایی: استاد پرورش در دوران جوانی و تحصیلات، دوران سخنرانی و استاد قرآن و نهجالبلاغه بودنشان، دوره وزارت و نمایندگی مجلس و حتی زمانی کاندیداتوری ریاستجمهوری، دین و رفتارهای با خلوص خود را تغییر نداد و همان آقای پرورش، معلم سرکلاس بود. این موضوع نشان از این بوده که فردی خودش را خیلی از نظر درونی ساخته که در مراحل مختلف زندگی تغییر نکند.
تسنیم: ایشان را از نگاه انقلابی چگونه دریافتید؟ آیا ویژگی خاصی از استاد پرورش نظر شما را جلب کرد؟
طباطبایی: مرحوم پرورش در زمان انقلاب و قبل از انقلاب سر خط اکثر جریانات انقلابی بوده، همه افرادی که در انقلاب سهم داشته و به هر شیوهای با رژیم مبارزه میکردند، سر خطشان آقای پرورش بود البته این موضوع در دوران نخست برای مردم مشهود نبود اما رفته رفته مردم متوجه این امر شدند که آقای پرورش سرجریان بسیاری مسائل سیاسی اصفهان است. اکثر گروهها با پرورش در تماس بوده و اطلاعات محرمانه را از ایشان میگرفتند کسی در اصفهان نبود که مثل پرورش بتواند همه گروهها را رهبری و اداره کند.
تسنیم: یکی از اقدامات استاد که بسیار مورد توجه بود،کاندیداتوری برای مجلس ششم به شمار میرفت. از آن روزها چیزی به خاطر میآورید؟
طباطبایی: در آن روزها با وجود اینکه حال خوبی نداشتند و ما نیز توصیه میکردیم که کاندیدا نشوند اما اصرار داشتند که برای کاندیداتوری ثبتنام کنند. من روزی به خدمت مرحوم پرورش رسیدم و گفتم که شما با این احوال، کاندیدا نشوید اما آقای پرورش در آن زمان به من گفتند که "میخواهم بروم و سپر انقلاب شوم و از این تیرهای زهرآلودی که به سمت رهبری پرتاب میشود، جلوگیری کنم تا ولایت مشکلی برایش پیش نیاید، من دوست دارم همانند افرادی که در ظهر عاشورا برابر امام حسین(ع) ایستادند تا تیرها به ایشان اصابت نکند، برابر مجلس به ایستم تا تیری به سمت ولایت نرود".
تسنیم: با توجه به اینکه اشاره کردید به بحث سپر ولایت بودن آقای پرورش، ارزیابیتان از ولایتمداری ایشان چگونه بود؟
طباطبایی: اگر بخواهیم راه مستقیم را طی کنیم و راه را گم نکنیم فقط یک چاره داریم، آن هم پیروی از راه حق است، در این دنیا همه یک خط راست دارند و آن هم کسب رضایت خداوند است. دلیل اینکه پرورش تا آخرین لحظات عمرش در پیروی از رهبری و ولایت ثابتقدم ماند، این بود که فقط به کسب رضای الهی فکر میکرد.
استاد پرورش برای کسب رضایت الهی حتی زمانی به زندان افتاد، من به یاد دارم که در همان لحظات آخر دستگیری نیز پیامی را به همسرشان داده بودند که به افراد دیگر اعلام کنند به گونه متواری شوند تا رژیم شاه نتواند آنها را دستگیر کنند. بعد هم نامهای به پیشنهاد آیتالله بهشتی نوشته شد و از زندان بیرون آمدند، ایشان برای هدایت مردم در ساماندهی جریانات سیاسی از زندان بیرون آمدند.
آن زمانی که ایشان وزیر شدند، بنا به وظیفه، فعالیت خودشان را ادامه دادند، زمانی که کاندیدای ریاست جمهوری شدند رقیبشان، حضرت آیتالله خامنهای بودند و با وجود اینکه خودشان کاندیدا بودند، در تبلیغات انتخاباتی اعلام کردند که من خودم به آقای خامنهای رأی میدهم اما آمادهام که رئیسجمهور شوم.
بعد از دوران وزارت ایشان، آقای قرائتی با حکم امام مسئول نهضت سوادآموزی شدند، آقای قرائتی از مرحوم پرورش دعوت کردند که به نهضت سوادآموزی بیایند و در آنجا فعالیت کنند، استاد پرورش هم بدون توجه به اینکه این سمت برایشان خیلی پائینتر از سمت قبلی است، آمدند و بدون دریغ زیر دست آقای قرائتی فعالیت کردند.
ایشان دورانی را نیز به فعالیتهای نویسندگی و روزنامهنگاری گذراندند، در آن زمان از خود من نیز دعوت کردند که به روزنامه رسالت بروم، پرورش در آن روزها تأکید داشت ما در این جا میخواهیم به وظیفه انسانی انقلابی خودمان و آنچه وظیفهالهی است عمل کنیم. او معتقد بود در راستای کسب رضایت الهی باید گاهی پائینترین پستها را قبول کرد و گاهی بالاترین مقامها را کسب کنیم. وی تأکید داشت که برای ما وزارت و جاروکشی نباید تفاوتی کند باید وظیفه را درک کنیم و در اجرای آن صادق باشیم.
آن چیزی که همه اختلاف را از بین میبرد، کسب رضای پروردگار است که مرحوم پرورش به آن اهمیت میدادند، اگر امروز هم همه سیاستمداران ما قصدشان کسب رضای پرودگار باشد، اختلاف نخواهد بود البته امکان دارد که سلیقهها متفاوت باشد اما آدمها اگر فعالیتهایشان در راستای کسب رضایت خدا باشد این رضای خدا مثل فانوسی است که روشن شده و از همین رو راه درست برای کمک را به ما نشان میدهد.
تقید به رضایت پروردگار سبب این شد که مرحوم پرورش انقلابی باشد و انقلابی بماند و تا آخرین لحظه نیز دست از انقلاب و رهبری بر ندارد.
تسنیم: آقای پرورش از نگاه معنوی چگونه بودند؟
طباطبایی: در یک تقسیمبندی میتوان انسانها را به 2 مدل درونگرا و برون گرا تقسیم کرد. افراد درونگرا با توجه به رضایت پرودگار در درون تجزیه و تحلیل کرده و بعد آن برداشتهای صورت گرفته را به ظهور میرسانند و عمل میکنند گروه دوم انسانهای برونگرا هستند که شعارشان "خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو" بوده و معمولا تحلیل درستی ندارند آنها به دنبال جو حرکت کرده و در هر زمان در مسیر باد قرار میگیرند.
خیلیها در ابتدای انقلاب به دنبال باد به سمت انقلاب حرکت کردند و خود را در مسیر باد قرار میدادند اما در روزهای سخت جدا شدند. این افراد انسانهای برونگرا هستند که به دنبال زندهباد، مردهباد گفتن در زمان خودشان بودند. اما انسانهای فکور وخودساخته انسانها درونگرا هستند آنها بر اساس تحلیلهای خودشان فعالیت کرده و کاری به جو روزگار ندارند.
وادی سیاست به گونهای است که اگر فردی زمین بخورد خیلی سخت میشود طرف را به شرایط اول بازگرداند. در دوران انقلاب، ما افراد بزرگی داشتیم که زمین خوردند، ما حتی مرجع تقلیدی داشتیم که زمین خورد اما پرورش چون خودساخته و درونگرا بود هرگز دچار شکست سیاسی نشد.
ما سخرانیهای ایشان در اواخر عمرشان را با همان اشتیاقی گوش میدادیم که در سن 20 سالگی دنبال میکردیم این خیلی مهم است که کسی طوری تجزیه تحلیل کند که سخنرانیهایش به یک اندازه جذاب باشد و من اعتقاد دارم که خدا دست ایشان را گرفته است.
گفتوگو از امیرحسین تاجمیر ریاحی
انتهای پیام/