سهم نوشت‌افزار اسلامی ایرانی از بازار ۱۵۰ میلیونی چقدر است؟

خبرگزاری تسنیم: مدیر دفتر مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی رویش می‌نویسد: به دلیل نبود پیوست فرهنگی در بازار نوشت‌افزار تنها نزدیک به ۱۰ میلیون نسخه به بازار نوشت‌افزار ایرانی – اسلامی از بازار ۱۵۰ میلیونی اختصاص یافته است.

خبرگزاری تسنیم، سیدمحمدکاظم سجادی، مدیر دفتر مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی رویش:

نامگذاری سال‌ها با عناوین مختلف، یکی از ابتکارات مهم و راهبردی مقام معظم رهبری در هدایت هوشمندانه کشور است. راهبردی که اگر مسئولان کشور، آن را جدی بگیرند و به آن اهتمام ورزند، می‌توان ایران اسلامی را در کوتاه‌مدت از خیرات و برکاتش بهره مند ساخت.

قطع به یقین، انتخاب عناوین مختلف توسط معظم‌له، آگاهانه و منطبق با شرایط و نیازهای روز جامعه بوده است. در واقع تک‌تک این نام‌گذاری‌ها که هریک بار معنایی خاصی را به همراه دارند و اهداف مقدسی را دنبال می‌کنند، می‌توانند چراغ راه مردم و مسئولان باشند و مسیر همواری را در جهت حرکت به سمت رشد و توسعه پایدار ایران اسلامی فراهم آوردند.

چنان که مستحضرید، سال هزار و سیصد و نود و سه از جانب مقام عظمای ولایت تحت عنوان «سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام‌گذاری شده است؛ این نام‌گذاری هوشمندانه، تنها زمانی می‌تواند در فرهنگ و اقتصاد کشور تأثیرگذار باشد که از سوی مسئولان سه قوه، راهکارهایی ویژه و اساسی برای عملیاتی شدن این امر مهم اندیشیده شود؛ و در آن صورت است که می‌توانیم شاهد اتفاقی میمون و مبارک در عرصه اقتصاد و فرهنگ کشور باشیم.

****

بنده با توجه به سابقه چندین ساله خدمتگزاری در حوزه فرهنگ و اندیشه و اشرافی که بدین واسطه نسبت به مسائل فرهنگی جامعه پیدا کرده‌ام، معتقدم که متأسفانه در سال جاری هیچ کار زیربنایی ویژه‌ای که لازمه مدیریت جهادی باشد، انجام نگرفته است. مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ، تدابیر ویژه‌ای را طلب می‌کند، که به نظر می‌رسد متولیان فرهنگ کشور از آن غافل بوده و زمینه را برای تحقق این جهاد مبارک محیا نکرده‌اند. متأسفانه علی‌رغم تأکیدات مقام معظم رهبری بر پرهیز از شعارگرایی و پرداختن به عمل‌گرایی، شاهد هستیم که در این حوزه نیز شعار، گوی سبقت را از عمل ربوده است.

انتظار جامعه اسلامی از شعار سال 93، یک انتظار معقول و منطقی است؛ اما گویا قرار است تجربه تلخ سال‌های قبل، باز هم تکرار و تکرار شود. پرداختن به ظواهر، و شعارزدگی یکی از آفت‌های مهم نگاه مسئولان به این نامگذاری‌ها است؛ در حالی‌ که حدود 10 ماه از سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» گذشته است، عملاً اتفاق چشمگیری را نمی‌توان برشمرد که نشان از تحقق عملی مدیریت جهادی در عرصه‌های یاد شده باشد.

متأسفانه بی‌اهمیتی متصدیان امور نسبت به این نامگذاری‌های مدبرانه، که هرکدام با توجه به شرایط ویژه کشور و موقعیت سوق الجیشی نظام طراحی شده‌اند، باعث شده که این شعارها، جامه عمل به تن نپوشند و در اواسط سال، کم‌کم به ورطه فراموشی سپرده شوند؛ و یا اگر هم توجهی صورت گرفته، تنها در حد چاپ بنر و پارچه‌نوشته، و یا درج شعارها بر روی نامه‌های اداری و ... بوده است؛ حتی دریغ از تولید و پخش یک تیزر اثرگذار تلویزیونی که بتواند اهداف معظم‌ٌله را برای مخاطبان روشن سازد؛ و چیزی که در این بازار نابسامان ، بسیار رواج پیدا کرده، اسراف و اتلاف هزینه‌های بیت‌المال در جهت چاپ بنرهای رنگارنگ، بیل‌بردها  و سایر تبلیغات شعارگونه است.

سال 1393، سالی است که باید مدیریت جهادی بر تمامی اندیشه‌ها و باورهای دولتمردان حاکم باشد و به عنوان اولویت اصلی کشور مدنظر قرار گیرد. مسئولان باید همانند فرماندهان فداکار هشت سال دفاع مقدس، لباس رزم بر تن پوشند و در این جنگ نرم حق علیه باطل، از تمامی امکانات و ظرفیت‌های موجود در جهت تحقق عزم ملی و مدیریت جهادی در عرصه اقتصاد و فرهنگ، به بهترین نحو ممکن استفاده کنند. در سایه چنین عزم و مدیریتی است که می‌توان انتظار دست‌یابی به چشم‌اندازی روشن در زمینه این دو مقوله اساسی را در سر پروراند.

***

یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین برنامه‌های فرهنگی در زمینه پیشرفت فرهنگ بومی کشور، روی آوردن به نوشت‌افزار «اسلامی ایرانی»ست؛ و این مهم تحقق نمی‌یابد مگر در صورتی که فعالان عرصه تولید و هنرمندان فعال در این زمینه، مورد حمایت همه‌جانبه متصدیان فرهنگ کشور قرار گیرند.

اما در مورد ایرانی و اسلامی کردن نوشت‌افزار همانگونه که در مقالات قبلی نیز اشاره شد، زمانی موفقیت حاصل خواهد شد که طرح‌های در نظر گرفته شده برای چاپ بر نوشت‌افزار، دارای پیوست فرهنگی باشند؛ و این بدان معنی است که نهادها و سازمان‌های مسئول نظیر: صدا و سیما، آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ...، در یک حرکت هماهنگ و منسجم، در این زمینه به تحقیق و پژوهش بپردازند و شخصیت‌هایی جذاب را که مورد علاقه ی کودکان و نوجوانان باشد برای نقش‌آفرینی بر روی نوشت‌افزار بیافرینند و در پی آن، برای ایجاد جذابیت و مأنوس شدن هرچه بیشتر دانش‌آموزان  فیلمش را بسازند، بازی‌های رایانه‌ای آن را درست کنند، عروسک‌هایش را به بازار بفرستند و ... خلاصه یک تبلیغات همه‌جانبه و تمام و کمال پیرامونش انجام دهند تا آن شخصیت کارتونی در ذهن بچه‌ها جا بگیرد و آنها را با خودش همراه کند و این امر مستلزم یک کار گروهی منسجم و جدی است که حمایت همه‌جانبه دستگاه‌های ذی‌ربط را می‌طلبد.

اما گویی فقط در زمان شروع مدارس است که به این امر مهم توجه می‌شود ؛ آن هم نه توجهی در خور و شایسته، بلکه یک‌کار سطحی و روبنایی ... چند برنامه تلویزیونی پخش می‌شود و تعدادی هم مقاله نوشته می‌شود که از مضرات طرح‌های غربی روی نوشت‌افزار سخن به میان می‌آید و بعد از مهر ماه هم این قضیه بسیار مهم به دست فراموشی سپرده می شود تا سال بعد ... .

به راستی آیا نباید موضوعی به این مهمی مورد توجه جدی مسئولان قرار بگیرد؟ آن هم در سالی که مزین به عزم ملی و مدیریت جهادی است! البته در سال‌های اخیر، مجموعه‌های مردم‌نهاد، احساس خطر کرده‌اند و به میدان آمده‌اند، اما به دلیل نبود پیوست فرهنگی نتوانسته‌اند نفوذ قابل توجهی در بازار نوشت‌افزار داشته باشند و از بازار یکصد و پنجاه میلیونی دفاتر تحریر، تنها نزدیک به 10 میلیون نسخه به بازار نوشت‌افزار ایرانی – اسلامی اختصاص یافته است که البته این رقم هم به سهم خود قابل تقدیر است. و ما قصد نداریم که نیمه خالی لیوان را نگاه کنیم . در حقیقت ابزار غلبه بر جنگ نرم، واقع‌گرایی است؛ یعنی باید هم نارسایی‌ها را بیان و هم به نکات مثبت توجه کرد تا مشکلات و نقصان‌ها شناخته و در جهت اصلاح آن قدمی برداشته شود. متأسفانه باید اذعان کرد که عملکردها در این حوزه با جهش همراه نبوده و در سال جاری تلاش و تکاپوی مضاعفی از سوی مسئولان برای کمک به حل این مسئله و سایر معضلات این حوزه مشاهده نشده است.

انتهای پیام/